روزنامه "السفیر" لبنان برای نخستین بار در مهر سال 88 با افشای این طرح نوشت که در ماههای اخیر یکی از افسران برجسته نیروی هوایی آمریکا در نامهای به فرماندهی ارتش لبنان خواستار ایجاد پایگاهی نظامی در حامات و بازسازی فرودگاه "قلیعات" شده است. این طرح گرچه در سالهای اخیر نیز همچنان در سفرهای مقامات نظامی و سیاسی آمریکا به لبنان دنبال میشد اما تحتالشعاع دیگر مداخلهجوییهای آمریکا در لبنان قرار گرفته بود؛ از سوی دیگر دولتهای متوالی در لبنان با وجود قدرت و محبوبیت حزبالله لبنان و تنفر افکار عمومی این کشور از سیاستهای آمریکا در لبنان جرأت مطرح کردن این ایده و موافقت با آن را نداشتند.

با آغاز تحولات جدید در سوریه و آغاز هجمه قدرتهای سلطهجو علیه این کشور، نیاز به ایجاد پایگاه در شمال لبنان که در نزدیکی مرزهای سوریه قرار دارد بیشتر احساس شد. این پایگاه علاوه بر اینکه میتواند به عنوان یکی از محورهای مهم عملیاتی در زمان حمله احتمالی خارجی به دمشق مورد استفاده قرار گیرد؛ در صورت عدم حمله نیز میتواند پایگاه لجستیک مهمی برای تغذیه نیروهای تروریستی و عبور تسلیحات و جنگجويان برای اقدامات تخریبی در سوریه باشد. به همین علت بار دیگر موضوع تأسیس پایگاه نظامی در لبنان با قدرت بیشتری از سوی تصمیمسازان واشنگتن دنبال شد اما این بار دیگر دولتی در لبنان روی کار بود که نسبتاً مستقل بود و به جریانهای وابسته به غرب تکیه نداشت.
اهداف آمریکا از ایجاد پایگاه نظامی در لبنان
آمریکا سعی داشت تا پایگاه هوایی خود در لبنان را در منطقهای ایجاد کند که از نفوذ شیعیان خارج باشد تا در آینده از هر گونه مشکل امنیتی جلوگیری شود. فرودگاه بیروت همواره به علت اینکه زیر نظر حزبالله لبنان قرار دارد، برای آمریکاییها موجب نگرانی بوده و ترددهای مقامات و مزدوران سازمانهای جاسوسی آمریکا به لبنان تحت اشراف حزبالله لبنان صورت میگیرد، به این دلیل مقامات آمریکا بیشتر اوقات ترجیح دادهاند تا با بالگرد در مقر سفارت آمریکا در منطقه "عوکر" به زمین بنشینند.

مقر سفارت آمريکا در بيروت
تبدیلکردن لبنان به مستعمرهای نظامی برای آمریکا با هدف کاستن از نفوذ حزبالله لبنان و آن چیزی که واشنگتن آن را "نفوذ جمهوري اسلامي ایران" در این کشور نام گذاشته، از دیگر اهداف کاخ سفید در تلاش برای ایجاد پایگاه نظامی در این کشور است.
از سوی دیگر شکست آمریکا و صهیونیستها در جنگ 33 روزه و سنگینتر شدن وزنه حزبالله و متحدانش در عرصه سياسی لبنان و منطقه، آمریکا را مصمم کرد تا حضورش را در لبنان پررنگتر كند. به همین علت ایده حضور نظامی در منطقه "حامات" مطرح شد.
منطقه "حامات" یکی از بخشهای شمالی لبنان است که تا حدودي خارج از منطقه نفوذ حزبالله قرار دارد و به همین علت نقطه خوبی برای ایجاد پایگاه نظامی آمریکا به شمار میرود؛ از سوی دیگر نزدیکی آن به دریا، قدرت مانور هوايي در آنجا را بیشتر میکند و مهمتر از همه اینکه این منطقه در نزدیکی مرزهای سوریه قرار دارد و با توجه به تحولات اخیر، تأسیس این پایگاه میتواند مواضع اردوگاه استعماری غرب علیه این کشور عضو محور مقاومت در منطقه را تقویت کند.
سازوکار سناریوی آمریکایی در لبنان
با روی کار آمدن دولت "نجب میقاتی" در لبنان که رویکرد مستقلتری نسبت به دولتهای قبلی در این کشور دارد، رؤیاهای کاخ سفید برای حضور نظامی در لبنان به خواب و خیال تبدیل شده اما مقامات آمریکايي که بهشدت نیاز به ایجاد این پایگاه داشته و دارند بیکار ننشستند و طرحی دیگر برای زمينهسازی حضور نظامی خود در لبنان آماده کردهاند؛ طرحی که مقدمه لازم آن، ایجاد ناآرامی و فتنه داخلی در طرابلس و شمال لبنان بود.

نمايي از جلسه کابينه نجيب ميقاتي
بدینترتیب جریان 14 مارس به عنوان بازوی اجرایی سیاستهای غرب در لبنان فعال شد تا با ایجاد ناآرامی در شمال لبنان شرایط را برای دخالت نظامی آمریکا به بهانه ایجاد امنیت در شمال لبنان فراهم کند؛ البته این ناآرامیها در راستای منافع 14 مارس نیز بود زيرا این جریان به دنبال سنگاندازی در مسیر پیشرفت دولتی بود که آن را "دولت حزبالله" می نامد. اين در حالي است که بايد توجه داشت که ناامنی در منطقه استراتژيک شمال لبنان، زمینه را برای هرج و مرج در سطح منطقه و تسهیل روند قاچاق سلاح و اعزام انبوه تروريستها به سوریه به منظور تشديد اقدامات تخریبی عليه دولت بشار اسد مهیا میکند.
سناریوی از پیشبرنامهریزی شده طرابلس
قرار بر این بود که درگیریهای موجود در شمال لبنان که در اصل بین شاخهاي سیاسی از جریان 14 مارس و المستقبل علیه ارتش لبنان بود، به عنوان "درگیری مخالفان و موافقان دولت سوریه بین اهالی "جبلمحسن" و "بابالتبانه" نشان داده شود تا زمینههای سرایت ناآرامیهای سوریه به لبنان، خیلی زودتر فراهم شود.

درگيري نظامي ميليشياي 14 مارس در منطقه بابالتبانة
در این راستا شبهنظامیان وابسته به 14 مارس به خیابانها ریختند و بازوهای اجرایی این جریان که هنوز سمتهای مدیریتی بهویژه در دستگاههای امنیتی را در اختیار دارند، به تحرک واداشته شدند تا در عملیات ارتش برای کنترل اوضاع در این مناطق تأخیر ایجاد کنند.
هدف حداکثری آمریکا در این سناریو زمينهچینی برای تأسیس پایگاه نظامی خود در منطقه به بهانه دخالت برای آرامکردن اوضاع امنیتی منطقه طرابلس است البته اگر این هدف محقق نشود نیز میخواهد هدفهای میانه یعنی تأثیرگذاری بر فضای اقدامات نظامی در سوریه با استفاده از هرجومرج مرزها و مانعتراشی در روند فعالیتهای دولت لبنان و ممانعت از سرمایهگذاریهای دولتی برای جستوجوی نفت در چاههای نفت مشترک با رژیم صهیونیستی را محقق کند.
عوامل بنبست سناریوی آمریکایی
متغیرات منطقهای و تحولات عرصه سیاسی خاورمیانه گرچه نیاز ضروری آمریکا به این پایگاه نظامی را نشان میدهد اما فضای داخلی لبنان حاکی از این است که آمریکا بخت زیادی برای موفقیت در توطئه جدید خود در منطقه ندارد. دولت نجیب میقاتی را میتوان یکی از عوامل مهم شکست توطئه حضور نظامی آمریکا در منطقه دانست. میقاتی گرچه در برخی زمینهها تحت فشارهای شدید آمریکاییها تسلیم شده اما رویکرد کلی مستقل خود را حفظ نموده است. وی بهخوبی این نکته را میداند که طرحی که حتی دولتهای وابسته قبلی نیز خطرات پذیرش آن را قبول نکردهاند در دولت کنونی جایی برای مطرحشدن ندارد.
قدرت بالای ارتش لبنان و توان عملیاتی و اطلاعاتی آن برای مقابله با شورشهای خیابانی یکی از موانع مهم فتنهانگیزی در طرابلس است ارتش لبنان نشان داده که هرگاه موانع سیاسی پیش روی آن قرار نگیرد، بهسرعت میتواند ناامنیهای مقطعی را کنترل کرده و فضای امنیت را به شهرهای مختلف بازگرداند. حضور مقتدرانه سیاسی و حتی نظامی حزبالله لبنان نیز همچنان به عنوان عامل اصلی پیشروی سیاست های واشنگتن در لبنان به کابوس سران کاخ سفید تبدیل شده است، علاوه بر تلاشهای سیاسی عناصر حزب الله در مخالفت با طرح های مداخله جویانه آمریکا در لبنان و مواضع این حزب در قبال تاسیس پایگاه آمریکایی در لبنان که آن را مداخله جویی مستقیم و آشکار در لبنان دانسته است، قدرت نظامی حزب الله نیز نقشههای آمریکا را نقش بر آب کرده است بویژه اینکه آمریکاییها خاطره تاریخی تلخی از حضور نظامی خود در لبنان دارند، آنها هنوز انفجار سال 1983 ميلادي در مقر تفنگداران خود در لبنان که به کشتهشدن 247 نظامی این کشور در لبنان منتهی شد را فراموش نکردهاند.

مقر منهدمشده نظامي آمريکا در بيروت در سال 1983 ميلادي
بدینترتیب است که ترددهای پرتعداد ژنرالهای آمریکایی نیز باری از دوش سناریوی ناکام آمریکا در لبنان برنداشته و باجخواهیهای دولت این کشور تحت عنوان فریبنده کمکهای نظامی به ارتش لبنان نیز موفق نشده پیشرفتی را در اجرای این طرح خبیثانه ایجاد کند و با وجود گذشت چند سال حتی در خارجکردن این طرح از پشت درهای بسته دیدار با مقامات لبنانی به محافل رسمی نیز ناکام مانده است.