به گزارش مشرق به نقل از افکار نیوز،چشم امید خیلی ها به راه اندازی بورس ارز است؛ بورسی که انتظار می رود با راه اندازیش بازار ارز از التهاب بیفتد اما اگر برخی افراد اجازه راه اندازیش را بدهند.
از صحبت های رییس کل بانک مرکزی در همایش بانکداری اسلامی مشخص بود که این بازار به این زودی ها راه اندازی نمی شود و اگر هم راه اندازی شود عملکرد خاصی نخواهد داشت.
سخنان بهمنی درباره بورس ارز بی درنگ به ذهن هر مخاطبی سرنوشت بورس نفت را تداعی می کند.
بهمنی تاکید کرد که بورس ارز تنها تعیین کننده نرخ ارز است و هر کسی ملزم به عرضه ارز خود در این بازار نیست اما نکته مهم این است که افرادی که ارز ۱۲۲۶ تومانی از دولت دریافت می کند مسیر تحویل ارز تا عرضه کالای وارد شده را از طریق پرتال ارزی زیر نظر می گیرند.
بورس ارز باید کشف قیمت کند و با این کار ایجاد نوسان در بازار دشوار است، از سوی دیگر افراد نمی توانند ارز دولتی را برای واردات دریافت و آن را در بازار آزاد به فورش برسانند.
از طرفی دلالان بازار که در یکسال گذشته از نوسان گیری بازار ارز سرمایه های کلانی دست و پا کرده اند دیگر توان اثر گذاری بر بازار را نخواهند داشت.
حال این سوال پیش می آید که چرا عده ای با ایجاد این بازار مخالف هستند؟
به عنوان مثال مدیر عامل بانک سینا در همایش بانکداری اسلامی در جمع خبرنگاران گفت: ارز یک کالا نیست و نباید به صورت یک کالا با آن برخورد شود.
بدنه کارشناسی بانک مرکزی نیز با همین استدلال با راه اندازی بورس ارز مخالف هستند اما آیا این استدلال صحیح است؟
ارز یک کالا نیست اما در شرایطی که جو غالب بر جامعه، ارز را به یک کالا تبدیل کرده است آیا می توان به آن بی توجهی کرد؟
بدون شک رشد فزاینده نرخ ارز به دلیل تبدیل شدن ارز به یک کالا میان آحاد مردم است و برای حل این مشکل باید بازاری متشکل برای آن ایجاد کرد در غیر اینصورت آنگونه که معاون اقتصادی وزیر اقتصاد گفت چهار یا پنج نفر قیمت ارز در کشور را تعیین می کنند و بازار از دست مردم خارج می شود.
از سوی دیگر در سال گذشته بانک مرکزی هر زمان قیمت افزایش می یافت اقدام به عرضه ارز می کرد و در قیمت های پایین دست از تزریق ارز به بازار بر می داشت که این عمل باعث ایجاد نوسان در قیمت ها می شد.
در همین شرایط بسیاری از کارشناسان بازار و نمایندگان مجلس این اقدام را نوعی نوسان گیری بانک مرکزی برای تامین یارانه دولت می دانستند.
اما جدای از این تحلیل که هیچگاه اثبات نشد این مساله مهم بود که عده خاصی از بدنه بانک مرکزی از زمان عرضه ها و عدم عرضه ها با خبر بودند و این به معنای رانت برای این بخش بود و حالا بورس این رانت را برای همیشه از بین می برد.
یک مساله دیگر در خصوص توزیع ارز دولتی از طریق سیستم بانکی در سال ۹۰ بود که بانک مرکزی در پایان سال افشا کرد که این بانکها ارز دولتی را در بازار آزاد به فروش می رسانده اند و از اختلاف نرخ ارز مرجع با نرخ ارز آزاد سود کلان بدست می آوردند؛ بنابراین بی دلیل نیست اگر برخی از بانکدارها با راه اندازی بورس ارز مخالفت کنند.
اما مخالفت با راه اندازی بورس ارز تنها به بانکدارها خلاصه نمی شود و برخی از تجار نیز این روزها مخالفت خود را با راه اندازی بورس ارز اعلام کرده اند.
اسدالله عسگراولادی در گفتگو با خبرگزاری های داخلی گفته است که راه اندازی بورس ارز به نفع اقتصاد نیست.
وی گفته است که در شرایط تحریمی کنونی، ارز با سختی وارد کشور می شود و اگر ما ارز را در بورس عرضه کنیم در آن صورت مسیر آن شناسایی شده و اجازه نقل و انتقال آن را نمی دهند بنابراین میزان واردات ارز کاهش می یابد.
اما نکته اساسی اینجاست که بورس ارز اساسا به مسیر ورود ارز کاری نداشته و تنها مسیر بعدی ارز را دنبال می کند.
رییس کل سازمان بورس نیز با اشاره به اینکه بورس تنها شفافیت در معامله را در نظر دارد گفت: اینکه مسیر گذشته ارز در چه بازاری بوده و یا در آینده از چه مسیری از کشور خارج می شود موضوع نظارت بورس ارز نیست بلکه نظارت تنها بر معاملات و نقل و انتقالات است با این تفاوت که قیمت ارز نیز در این بازار کشف می شود.
با توجه به توضیحات فوق باید پرسید که علت اصلی مخالفت برخی افراد با بورس چیست؟ به ویژه زمانی که تنها فعالیت این بازار ایجاد شفافیت در معاملات و مشخص شدن خریدار و فروشنده است.
از صحبت های رییس کل بانک مرکزی در همایش بانکداری اسلامی مشخص بود که این بازار به این زودی ها راه اندازی نمی شود و اگر هم راه اندازی شود عملکرد خاصی نخواهد داشت.
سخنان بهمنی درباره بورس ارز بی درنگ به ذهن هر مخاطبی سرنوشت بورس نفت را تداعی می کند.
بهمنی تاکید کرد که بورس ارز تنها تعیین کننده نرخ ارز است و هر کسی ملزم به عرضه ارز خود در این بازار نیست اما نکته مهم این است که افرادی که ارز ۱۲۲۶ تومانی از دولت دریافت می کند مسیر تحویل ارز تا عرضه کالای وارد شده را از طریق پرتال ارزی زیر نظر می گیرند.
بورس ارز باید کشف قیمت کند و با این کار ایجاد نوسان در بازار دشوار است، از سوی دیگر افراد نمی توانند ارز دولتی را برای واردات دریافت و آن را در بازار آزاد به فورش برسانند.
از طرفی دلالان بازار که در یکسال گذشته از نوسان گیری بازار ارز سرمایه های کلانی دست و پا کرده اند دیگر توان اثر گذاری بر بازار را نخواهند داشت.
حال این سوال پیش می آید که چرا عده ای با ایجاد این بازار مخالف هستند؟
به عنوان مثال مدیر عامل بانک سینا در همایش بانکداری اسلامی در جمع خبرنگاران گفت: ارز یک کالا نیست و نباید به صورت یک کالا با آن برخورد شود.
بدنه کارشناسی بانک مرکزی نیز با همین استدلال با راه اندازی بورس ارز مخالف هستند اما آیا این استدلال صحیح است؟
ارز یک کالا نیست اما در شرایطی که جو غالب بر جامعه، ارز را به یک کالا تبدیل کرده است آیا می توان به آن بی توجهی کرد؟
بدون شک رشد فزاینده نرخ ارز به دلیل تبدیل شدن ارز به یک کالا میان آحاد مردم است و برای حل این مشکل باید بازاری متشکل برای آن ایجاد کرد در غیر اینصورت آنگونه که معاون اقتصادی وزیر اقتصاد گفت چهار یا پنج نفر قیمت ارز در کشور را تعیین می کنند و بازار از دست مردم خارج می شود.
از سوی دیگر در سال گذشته بانک مرکزی هر زمان قیمت افزایش می یافت اقدام به عرضه ارز می کرد و در قیمت های پایین دست از تزریق ارز به بازار بر می داشت که این عمل باعث ایجاد نوسان در قیمت ها می شد.
در همین شرایط بسیاری از کارشناسان بازار و نمایندگان مجلس این اقدام را نوعی نوسان گیری بانک مرکزی برای تامین یارانه دولت می دانستند.
اما جدای از این تحلیل که هیچگاه اثبات نشد این مساله مهم بود که عده خاصی از بدنه بانک مرکزی از زمان عرضه ها و عدم عرضه ها با خبر بودند و این به معنای رانت برای این بخش بود و حالا بورس این رانت را برای همیشه از بین می برد.
یک مساله دیگر در خصوص توزیع ارز دولتی از طریق سیستم بانکی در سال ۹۰ بود که بانک مرکزی در پایان سال افشا کرد که این بانکها ارز دولتی را در بازار آزاد به فروش می رسانده اند و از اختلاف نرخ ارز مرجع با نرخ ارز آزاد سود کلان بدست می آوردند؛ بنابراین بی دلیل نیست اگر برخی از بانکدارها با راه اندازی بورس ارز مخالفت کنند.
اما مخالفت با راه اندازی بورس ارز تنها به بانکدارها خلاصه نمی شود و برخی از تجار نیز این روزها مخالفت خود را با راه اندازی بورس ارز اعلام کرده اند.
اسدالله عسگراولادی در گفتگو با خبرگزاری های داخلی گفته است که راه اندازی بورس ارز به نفع اقتصاد نیست.
وی گفته است که در شرایط تحریمی کنونی، ارز با سختی وارد کشور می شود و اگر ما ارز را در بورس عرضه کنیم در آن صورت مسیر آن شناسایی شده و اجازه نقل و انتقال آن را نمی دهند بنابراین میزان واردات ارز کاهش می یابد.
اما نکته اساسی اینجاست که بورس ارز اساسا به مسیر ورود ارز کاری نداشته و تنها مسیر بعدی ارز را دنبال می کند.
رییس کل سازمان بورس نیز با اشاره به اینکه بورس تنها شفافیت در معامله را در نظر دارد گفت: اینکه مسیر گذشته ارز در چه بازاری بوده و یا در آینده از چه مسیری از کشور خارج می شود موضوع نظارت بورس ارز نیست بلکه نظارت تنها بر معاملات و نقل و انتقالات است با این تفاوت که قیمت ارز نیز در این بازار کشف می شود.
با توجه به توضیحات فوق باید پرسید که علت اصلی مخالفت برخی افراد با بورس چیست؟ به ویژه زمانی که تنها فعالیت این بازار ایجاد شفافیت در معاملات و مشخص شدن خریدار و فروشنده است.