کد خبر 15253
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۸۹ - ۰۱:۲۹

شبکه نمايش خانگي گسترش بسيار زيادي يافته است.اين شبکه تا حدود يک سال پيش منحصر به مراکز خاصي بود که به طور اختصاصي آثار سمعي و بصري داراي مجوز قانوني يا به اصطلاح مجاز را عرضه مي کردند. اما از سال 88 اين شبکه به فروشگاه هاي محصولات عام يا همان سوپرمارکت ه

آرش فهيم در يکي از مطالب اخير وبلاگ "کارگري در روزنامه" نوشت: انتشار سريال ايراني در شبکه نمايش خانگي، يک پديده جديد فرهنگي محسوب مي شود. منظور از شبکه نمايش خانگي، توزيع و عرضه محصولات تصويري در فروشگاه هاست و مردم براي استفاده از اين محصولات به جاي مراجعه به سينما يا آنتن تلويزيون، بايد آن ها را در قالب هايي چون سي دي و دي وي دي خريداري کرده و در منزل خود تماشا کنند. براساس اين تعريف، شبکه نمايش خانگي يک حوزه فرهنگي بسيار مهم و حساس به حساب مي آيد. زيرا مقصد اصلي آن درون خانواده هاست. با توجه به اين که خانواده پايه و هسته اصلي جامعه است، هرگونه تأثيرگذاري بر آن به کل جامعه سرايت مي کند. بنابراين، هر پديده اي که به نوعي بر خانواده موثر است، بايد با دقت و وسواس بيشتر مورد تأمل قرار گرفته و جوانب گوناگون آن سنجيده شود.
به خصوص اين که شبکه نمايش خانگي گسترش بسيار زيادي يافته است.اين شبکه تا حدود يک سال پيش منحصر به مراکز خاصي بود که به طور اختصاصي آثار سمعي و بصري داراي مجوز قانوني يا به اصطلاح مجاز را عرضه مي کردند. اما از سال 88 اين شبکه به فروشگاه هاي محصولات عام يا همان سوپرمارکت ها گسترش يافت. به طور کلي هدف از گسترش شبکه نمايش خانگي و ارائه حجم انبوه فيلم هاي مجاز در دسترس مردم، مقابله با فيلم هاي غيرمجاز بوده است. ورود نابه هنگام مجموعه هاي نمايشي دنباله دار به سوپرمارکت ها نيز با چنين انگيزه اي عملي شد. به عبارت بهتر، هدف مسئولان از پذيرفتن اين کار اين است که از يک طرف عرصه را بر شبکه قاچاق فيلم تنگ تر کنند و از طرف ديگر مخاطب دلزده از برنامه هاي صدا و سيما را به جاي ماهواره ها، به سمت اين محصولات بکشانند. البته اين جريان فقط دربرگيرنده محصولات ايراني نيست و سريال هاي خارجي که غالبا داراي مضاميني سياسي و در راستاي اهداف دولت هاي غربي هستند را نيز شامل مي شود.
اما آيا آن چنان که هدف گذاري شده، اين جريان به مقابله با هجوم هاي فرهنگي مي انجامد و مصونيت فرهنگي را در پي دارد؟ ورود سريال به شبکه نمايش خانگي داراي چه عوارضي است و چگونه مي توان جلوي اين عوارض را گرفت؟

غلبه اقتصاد بر فرهنگ
برخلاف چارچوب صدا و سيما که درآمد توليدکنندگان آثار نمايشي از پيش مشخص است، در اين حوزه، کسب سود به ميزان استقبال مخاطب بستگي دارد. به همين دليل عامل اصلي انگيزه ساز در سازندگان آثار شبکه نمايش خانگي، فراز و نشيب هاي اقتصادي است، نه دغدغه هاي فرهنگي. در نتيجه در فرايند توليد چنين آثاري، سرمايه محوري بر فرهنگ محوري غلبه دارد و اين موضوع مي تواند زمينه ساز بسياري از آسيب هاي اجتماعي و فرهنگي شود. هم چنان که تجربه اخير جريان فيلم هاي سوپرمارکتي نيز اين مسئله را ثابت مي کند. چه اين که غالب فيلم هايي که بدون اکران در سينما و به طور مستقيم وارد شبکه نمايش خانگي مي شوند، صرفا جهت کسب مادي ساخته مي شوند. اين هدف باعث شده تا براي صرف هزينه کمتر، توليدکنندگان وقت و انرژي هنري کمتري را به کار خود اختصاص دهند و در مقابل، براي جلب مشتري از روش هاي ضدفرهنگي و پيش پا افتاده استفاده مي کنند. از اين رو در اکثر فيلم هايي که در سوپرمارکت ها فروخته مي شوند، ارزش هاي هنري در کمترين حد ممکن و ابتذال در اوج قرار دارد.
اين وضعيت در مورد جريان سريال سازي براي فروشگاه ها نيز قابل پيش بيني است.

جاي خالي نظارت
يکي ديگر از آسيب هاي اين جريان، فقدان سازوکار نظارتي قابل اطمينان است. به طوري که سريال هاي مختص شبکه نمايش خانگي به دريافت مجوز محدود شده و ملزم به رعايت حداقل شاخص ها و معيارهاي اخلاقي و فرهنگي بومي هستند.
مسئله اين است که روال عادي و مرسوم توليد و نمايش سريال در چارچوب صدا و سيما بوده است. اين رسانه ملي براساس معيارها و سياست هايي منبعث از اهداف و ارزش هاي نظام، موظف به توليد برنامه، از جمله مجموعه هاي نمايشي است. به طور مثال، يکي از اين معيارها صيانت از حجاب اسلامي است که برخلاف سينما، صدا و سيما در آن موفق شده است.
همچنين برنامه هاي اين رسانه ملي همراه با نظارت و حفاظت هاي خاصي روي آنتن مي رود. هر چند نمي توان منکر بسياري از نقاط ضعف و کاستي ها، به خصوص درباره سريال هاي سيما شد، اما به دليل مذکور فضاي صدا و سيما نسبت به ساير رسانه هاي عمومي داخل و خارج از کشور، از درجه اعتماد بالاتري برخوردار است. بدون شک خانواده هاي ايراني، به اين که فرزندانشان برنامه هاي سيما را تماشا کنند خاطرجمع ترند تا اين که از محصولات رسانه اي خارج از اين رسانه.
نکته ديگر اين است که صدا و سيما به خاطر انتسابش به نظام داراي تعهدات و رسالتي مشخص است. از اين نظر در برنامه هاي صدا و سيما- با همه نقاط ضعف و قوت- نوعي همنوايي با قانون، منافع ملي، ارزش هاي جامعه و اهداف نظام وجود دارد. به عنوان مثال توليدکننده فيلم هايي که مقصدشان سوپرمارکت است، نسبت به رعايت تام و تمام پوشش و بسياري از جوانب و شئونات حساسيت ندارند. بلکه رعايت برخي حداقل ها را کافي مي دانند. اما شخصي که براي صدا و سيما فيلم مي سازد مي داند که براي رساندن اثرش روي آنتن بايد شئونات اخلاقي و قانوني را به طور کامل مراعات کند.
همه اين مسائل باعث مسئوليت پذيري رسانه ملي شده و اين رسانه از آنجا که در قبال کاستي ها بايد پاسخگو باشد، آثار خود را به صورت مديريت شده تري عرضه و پخش مي کند.اطميناني که بر شبکه نمايش خانگي حاکم نيست.

جاي خالي عدالت
نکته مهم ديگر اينکه سريال سازي براي فروشگاه ها و سوپرمارکت ها، باعث دامن زدن به بي عدالتي فرهنگي مي شود؛ چرا که مخاطبان اين محصولات براي تهيه هر قسمت از آنها بايد مبلغي پول پرداخت کنند. اما در اين ميان برخي خانواده ها توانايي خريد همه بخش هاي اين سريال ها را ندارند، درست برعکس تلويزيون که در زمان پخش يک برنامه، همه اقشار و خانواده ها به يک ميزان حق و توان استفاده از برنامه را دارند.

يک راه حل
البته اين مسائل، دليل بر نفي مطلق و کامل توليد سريال براي شبکه نمايش خانگي نيست. مي توان با در نظر گرفتن برخي ملاحظات، وجود اين جريان را در فرهنگ کشور پذيرفت. به هر حال براي توليد آثاري که فرهنگ صحيحي را در جامعه منتشر مي کنند بايد نظارت درستي نيز صورت گيرد. به طوري که مي توان وضعيتي را ايجاد کرد که اين گونه سريال ها نيز با همان شاخصه ها و نکاتي که مجموعه هاي تلويزيوني نيز ملزم به رعايت آنها هستند توليد شوند. مي توان مديريت اين بخش را نيز به صدا و سيما سپرد.
به عبارت بهتر سريال هاي شبکه نمايش خانگي بايد در ادامه و تکميل کننده سريال هاي سيما باشند، نه اين که برعکس. آنچه امروز در اين بخش از فرهنگ کشورمان جريان دارد، تقابل با صدا و سيماست. اين مسئله مي تواند به مرور زمان جامعه را دچار آشفتگي بيش از پيش فرهنگي و ارزشي نمايد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس