به گزارش مشرق، روزهای اخیر مملو از تحرکات دیپلماتیک در منطقه بود. اتفاقاتی که از پنج شنبه هفتم اردیبهشت ماه با سفر حسین امیرعبداللهیان به لبنان و دیدار با مقامات این کشور و همچنین سیدحسن نصرالله شروع شد و با حضور غافلگیرانه وزیر امور خارجه در بالای سر رژیم صهیونیستی در نقطه مرزی مارون الراس، زنگ خطر را برای صهیونیستها به صدا درآورد.
این اتفاقات تنها چند هفته پس از حمله مشترک مقاومت از غزه، جنوب لبنان و سوریه به سرزمینهای اشغالی رقم خورد. حملاتی که با پاسخ انفعالی رژیم صهیونیستی و هدف قرار دادن زمینهای خالی و کشاورزی به خوبی نشان داد این رژیم که با بحرانهای داخلی روبه روست از هر زمان دیگری ضعیف تر است و برای رفتن خود عجله دارد.
هنوز تل آویو این اتفاق را به خوبی هضم نکرده بود که اخبار عادی سازی روابط کشورهای عربی با سوریه رسانههای منطقهای و جهانی را پر کرد.
در جریان نشست اواسط هفته گذشته در امان موضوع امنیت سوریه توسط کشورهای عربستان، عراق، سوریه، مصر و اردن مورد بررسی قرار گرفت و حتی به بازگشت دمشق به اتحادیه عرب نیز توسط برخی کشورها اشاره شد تا پیروزی دیگری برای جبهه مقاومت پس از شکست فتنه شام در تاریخ منطقه ثبت شود. پیش از این نیز این کشورها در نشست جده همراه با کشورهای حاشیه خلیج فارس بر ضرورت بازگرداندن مجدد سوریه به اتحادیه عرب تاکید کرده بودند.
تیر خلاص را اما سفر مهم سید ابراهیم رئیسی در پایان هفته گذشته و در سیزدهم اردیبهشت بر پیکره صهیونیستها و دشمنان منطقه زد. رئیس جمهور ایران روز چهارشنبه گذشته (سیزدهم اردیبهشت) در جریان سفری دو روزه وارد دمشق شد تا پیام محاصره رژیم صهیونیستی و پیروزی تهران پس از پایمردیها در میدان و در عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران را به منطقه نشان بدهد.
رقم خورن این اتفاقات متوالی گواه آن است که دولت سیزدهم بر وعده خود در خصوص توجه به دیپلماسی همسایگی راسخ بوده و تحولات مثبت منطقهای به نفع مقاومت در حال رویداد است. از ماجرای توافق برای از سرگیری روابط تهران و ریاض که منجر به گشایش روابط با دیگر کشورهای عربی با ایران نیز شده تا سفر به سوریه که بیش از یک دهه مقام اجرایی اول جمهوری اسلامی ایران را به خود ندیده بود گواه بر این مسائل است.
نگاهی کوتاه به اصل و حاشیه سفر آیت الله رئیسی و بیانیه مشترک نشان میدهد چرا صهیونیستها و آمریکاییها از این تحولات هراسان هستند.
بیانیه مشترک و معنادار
در پایان سفر ۲ روزه رئیس جمهوری اسلامی ایران به دمشق دو کشور بیانیه مشترکی منتشر کردند. ایران و سوریه در سه بند جداگانه به طور ویژه به رژیم صهیونیستی اشاره کرده و از اتحاد یکدیگر برابر این رژیم سخن گفتند. در یک بند از حق دفاع مشروع برابر تجاوزات این رژیم به جمهوری عربی سوریه، در بند دیگر به محکوم کردن ادامه اشغال منطقه جولان سوریه توسط اشغالگران و در جایی دیگر از اشغالگری رژیم صهیونیستی به عنوان علت العلل بحرانهای منطقه و حق مشروع فلسطینیها در دفاع از خود سخن گفته شده است. این بیانیه در کنار دیدارهای رئیس جمهور کشورمان با علمای سوری و همچنین نشستهای جداگانه با فرماندهان مقاومت و اندیشمندان فلسطینی به خوبی نشان میدهد آنچه یکی از دلایل نزدیکی تهران و دمشق در چهار دهه گذشته بوده همچنان مورد اهتمام دو کشور است.
بر همین اساس رژیم صهیونیستی که سرمایه استراتژیک آمریکا در منطقه است، از چشمان بیدار دو کشور دور نمانده و به خوبی به آن اشراف وجود دارد. به خصوص آنکه تحولات ماه رمضان امسال در مسجد الاقصی نشان داد تغییرات راهبردی مهمی در نوع واکنش گروههای مقاومت به ماجراجوییهای رژیم صهیونیستی اتفاق افتاده است.
حمله از سه نقطه جغرافیایی متفاوت به رژیم صهیونیستی پس از هتک حرمت مسجدالاقصی گویای آن بود اگر آمریکا در کمتر از یازده دقیقه پس از اعلامیه استقلال رژیم صهیونیستی این رژیم جعلی را به رسمیت شناخت اکنون کشورهای منطقه و محور مقاومت این توانایی را دارند که در سایه وحدت میادین کمتر از همین زمان جای جای سرزمینهای اشغالی را زیر آتش مقاومت برده و موجودیت این رژیم را زیرسوال ببرند. مشخص است، رژیمی که اینگونه با حمایت سلطه گران و در چند دقیقه شناسایی شده شایسته چنین فرجامی هم خواهد بود!
توجه ایران و سوریه به همین مسائل بود که باعث شد شبکه ۱۳ رژیم صهیونیستی پیش از انجام این سفر آن را «سفری استثنایی و نگران کننده» توصیف کند و انتظار «افزایش وحدت و یکپارچگی محور ایران، حزب الله، حماس و جهاد اسلامی» برای اجرای یک «برنامه جدید در خاورمیانه» را بکشد.
پشت به آمریکا؛ رو به همسایگان
بیانیه مشترک دو کشور در چهار بند به هماهنگی بالای ایران و سوریه برابر اشغالگران آمریکایی و دزدان منابع نفتی مردم سوریه، تحریمهای ضدانسانی علیه دو کشور و حفظ تمامیت ارضی سوریه پرداخته است.
از همین رو بود که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا چندین بار به این سفر واکنش نشان داد و آن را «دردسرساز» و «بسیار نگران کننده» توصیف کرد. در مقابل محکوم کردن اقدام ضدانسانی غرب برابر منطقه، این بیانیه از فشردن دست دوستی همسایگان با یکدیگر پس از عادی سازی روابط عربستان با ایران و همچنین کشورهای منطقه با سوریه استقبال کرده است.
این اتفاق به آن معنا است که محور مقاومت پس از پیروزی در فتنه شام و شکست دشمنان دو ملت ایران و سوریه از برقراری روابط با کسانی که پس از این تجریه تاریخی درصدد اصلاح گذشته و ساخت آینده هستند استقبال میکند اما با کشورهای غربی به خصوص آمریکا که بر اشغالگری و ادامه سیاستهای مخرب خود اصرار دارند سر سازش نخواهند داشت.
توسعه روابط از ابعاد نظامی- امنیتی به مرحله اقتصادی
اما همه این مسائل باعث نشده است توجه به همکاری و مشارکت اقتصادی در بیانیه مشترک و همچنین اسناد امضا شده مغفول واقع شود.
از ابتدای دولت سیزدهم مقامات و وزرای اقتصادی گوناگون با سفر به سوریه زمینه لازم برای تعمیق همکاریهای اقتصادی را ایجاد کرده اند. این مهم نشان میدهد ایران و سوریه تلاش دارند تا با توسعه روابط دو سویه، همکاریهای نظامی- امنیتی را به ابعاد اقتصادی تسری دهند و رویکرد متفاوت دولت سیزدهم این همکاری را تسریع خواهد کرد.
توافق برای تشکیل بانک و بیمه مشترک و تسهیل فعالیت بازرگانان و بخش خصوصی در جریان این سفر نیز در همین راستا بوده است. این همکاری برای هر دو کشور لازم و ضروری بوده و جایگاه ایران در دوران سازندگی سوریه را حفظ میکند که همین مساله نگرانی از پایداری روابط تهران و دمشق را برای تل آویو بیش از پیش میکند.
نمادهایی که معنادار است
سفر رئیسی به سوریه که با عنوان جشن مقاومت معرفی شد دستاوردهایی به غایت مهم داشته است که میتوان در ماهها و سالهای آتی در خصوص آن بهتر سخن گفت. ایران به خوبی این پیام را به همه کشورهای منطقه صادر کرد که در پرتو احترام به مقاومت و گفت و گو آینده منطقه رقم میخورد و تحمیل جنگ و خونریزی نمیتواند آنها را در رسیدن به اهداف خود یاری رساند.
دولتمردان ایرانی نیز به خوبی از فرصتهای میدان استفاده کرده و فعالیتهای دیپلماتیک خود را سامان دادند. از حضور در مرز با سرزمینهای اشغالی تا نماز آیت الله رئیسی در مسجد اموی دمشق که بسیاری از دشمنان سوریه از اقامه نماز در آن بعد از سرنگونی دولت قانونی سوریه سخن میگفتند به خوبی سراب بودن طراحیها برای آینده سوریه توسط رقبای منطقهای را به رخ کشید.
صهیونیستها که با واهمه فراوان منطقه را رصد میکردند به خوبی میدانند که ایران در حال چیدن ثمره دهها سال نگاه راهبردی خود به مساله فلسطین و مسائل منطقه است. با آنکه توطئههای صهیونیستی قرار بود با حذف سوریه محور مقاومت را دچار انقطاع کند اما روابط تهران و دمشق را بیش از پیش دوستانه و نزدیکتر کرده است تا جایی که نه تنها مردم سوریه کیلومترها برای استقبال از رئیس جمهور ایران در خیابانهای دمشق صف میکشند که حتی بشار اسد رئیس جمهور سوریه برای خداحافظی صمیمانه با آیت الله رئیسی پروتکلهای دیپلماتیک را زیرپا میگذارد و شخصا برای بدرقه به فرودگاه دمشق میآید.