
کاهش آستانه صبر و تحمل افراد، دليل اصلي رشد پرخاشگري و آسيبهاي ناشي از آن است. عوامل بسياري موجب کاهش آستانه تحمل فرد ميشود. به عنوان مثال، شرايط اجتماعي و مشکلات افراد، يکي از علل مستقيم نوسان آستانه تحمل در افراد است. دکتر داوود عليمحمدي به مشرق ميگويد: «دلايل زيادي ميتواند آرامش اشخاص را به هم بزند. آمار مشکلات خانوادگي، تحصيلي، مالي و عاطفي در دنياي ماشينيزه شده امروز، بسيار بالا رفته و اين موضوع، يکي از عوامل اصلي نوسان آستانه تحمل افراد است. اين قبيل موارد موجب ميشود، شخص به سرعت دست به يقه شود و به عواقب آن که گاه غيرقابل جبران است، نينديشد.»
يکي از موضوعاتي که بدون ترديد، ميتواند جلوي بسياري از فجايع پس از نزاعهاي خياباني را بگيرد، خودداري از اقدام عجولانه، شديد و بدون فکر طرفهاي درگيري است؛ دکتر عليمحمدي در اين باره معتقد است: «کنترل رفتارها به ويژه رفتارهاي خشن در لحظاتي که شخص، عصباني شده و حق را هم به خود ميدهد، يک هنر بزرگ است. در اين قبيل موارد، شخص بايستي اقدام به نوشيدن آب و ساير مايعات کند چون مغز در اين لحظات، نميتواند تصميمات درستي را فرمان دهد و نوشيدن آب و مايعات ميتواند از اقدام عجولانه فرد، جلوگيري کند.»
گاهي برخورد خونسردانه و با آرامش افراد درگير در نزاع خياباني، ممکن است تعبير به «ترس» يکي از طرفها يا حداقل «بيتفاوتي» وي شود. دکتر مسعود غفاري, روان شناس در اين باره به مشرق مي گويد: «اگر اشخاص، کمي به عواقب درگيريهايي که از موارد کماهميتي چون يک تصادف، اختلاف بر سر جاي پارک اتومبيل، تنه به تنه شدن در خيابان و اختلاف حساب شروع ميشود، بينديشند، لحظهاي به پدر و مادر و اعضاي خانوادهشان – و حتي خانواده طرف مقابل درگيري – فکر کنند و تباه شدن يک، دو يا چند زندگي را پيش از وقوع اتفاق غيرقابل جبراني در نظر بگيرند، حاضرند هرچيزي درباره انصرافشان گفته شود ولي نزاع را ترک کنند. برخورد آرام افراد با موضوعي که ميتواند به يک درگيري خونين تبديل شود هم، نهتنها بيتفاوتي نيست؛ بلکه نشانه عقل و منطق بالاي فرد در لحظاتي است که به شدت امکان رخ دادن نزاعي که شايد جبران نشود، است و قطعاً اين موضوع با بيتفاوتي، فرق دارد.»
اما دلايل شکلگيري نزاع خياباني چيست؟ دکتر عليمحمدي در پاسخ به اين سؤال ميگويد: «درباره دلايل ايجاد نزاع خياباني نميشود نظر مطلقي را ابراز کرد؛ چون اين نزاع، با علل متفاوتي ايجاد ميشود؛ واکسنه پرخاشجويانه رفتاري ميتواند به علت يک تصادف ساده و بيخسارت باشد يا دلايل ناموسي چون حادثه ميدان کاج را به عنوان عقبه خود داشته باشد. در حالي که حتي بزرگترين دليل نزاع که ميتواند مسائل ناموسي باشد نيز بايد از طريق قانون حل و فصل شود نه اينکه هرکس با شخص ديگري اختلاف داشت، وي را به قتل برساند. به اين ترتيب، هرج و مرج و رفتارهاي آنارشيستي، جامعه را در بر ميگيرد. در هر حال دليل اصلي و کلي نزاع خياباني، روحيه منفي تازهاي است که در جامعه ما شکل گرفته و آن، «حق به جانب» بودن افراد است. همه تصور ميکنند حق، همواره با آنهاست و براي به دست آوردن آن، به رفتارهاي خشونتآميز هم دست ميزنند. دليل ديگر اين است که متأسفانه فرهنگ ليبراليستي غرب، در بخشي از جامعه ما به حدي نفوذ کرده که به خود اجازه انجام هرکاري را ميدهند و آن را با واژه مقدس «آزادي» هم توجيه ميکنند. دليل ديگر، کاهش آرامش دروني افراد است. هنگامي که آرامش دروني فرد، کاهش يابد، آستانه تحمل وي هم کاهش يافته و در مقابل، امکان رفتارهاي پرخاشگرانه و خشن افزايش پيدا ميکند.»
هر شخصي ميتواند ميزان صبر و شکيبايي خود را تصور کند؛ مثلاً وقتي فرد در صف پرازدحام نانوايي منتظر رسيدن نوبت است و همان لحظه زمان استراحت نانوايي که از ساعت 4 صبح به مدت 5 ساعت سرپا وايستاده مشغول طبخ نان بودهاندع فرا ميرسد، شما چه برخوردي ميکنيد؟ بدون پرخاش و غرزدن، ميرويد يا داد و بيداد راه مياندازيد و با نانوايان وارد جر و بحث ميشويد؟ افرادي که رفتار منطقي را در خود نهادينه کرده باشند، الگوي مناسب رفتاري را در پيش گرفته و خود را وارد درگيرياي نميکنند. ساير موارد هم همينگونهاند؛ مانند صف نانوايي. اگر افراد جامعه سعي کنند در لحظات بحراني، بر رفتار خود تسلط داشته باشند، اتفاقات تلخ جامعه نظير نزاعهاي خياباني که موجب داغداري حداقل دو خانواده و خسارت جاني، روحي و مالي به کشور ميشود، کاهشي مطلوب مييابد. يکي ديگر از مواردي که موجب ميشود تلفات و جراحات نزاع خياباني بالا رود، همراه داشتن برخي آلات سرد است. دکتر غفاري در اين باره اعتقاد دارد: «وقتي فرد همواره چاقو، قمه، کارد، شمشير، گزنه و پنجهبُکس همراه خويش داشته باشد يا هميشه در اتومبيل خود، چوب، چماق يا بارفيکس حمل ميکند، آمادگي انجام جرم را دارد. درصد بالايي از مجرماني که اقدام به مصدوم کردن يا قتل فردي در درگيريهاي خياباني کردهاند بدون آن که نيتي قطعي داشته باشند، با توجه به همراه داشتن سلاحهاي سرد، تشجيع شدهاند و طرف مقابل را مجروح يا مقتول کردهاند. توصيه به افراد اين است که هرگز همراه خود سلاح سرد حمل نکنند چون احتمال وقوع جرم را بالا ميبرند. از نيروي انتظامي هم مجدانه درخواست مي شود نسبت به جمعآوري اين قبيل آلات از سطح مردم، اقدام کنند زيرا اين موضوعع طبعاً آمار اعمال مجرمانه شديد نزاعهاي خياباني را کاهش ميدهد.»
افرادي که اقدام به درگيريهاي خياباني ميکنند، بايد به بعد از آن هم فکر کنند؛ عذاب وجداني که پس از کور يا معلول کردن يا خداي ناکرده قتل يک انسان، فرد ضارب يا قاتل را يک لحظه رها نميکند؛ سوگواري پدر و مادر و خواهر و برادر مقتول که عزيز خود را از دست دادهاند؛ درد و عذابي که خانواده ضارب يا قاتل به خاطر عمل عجولانه فرزندشان دچار آن ميشوند و التماسهايي که براي گرفتن رضايت از مضروب يا خانواده مقتول براي بخشش ضارب يا قاتل ميکنند، تنها موارد و مسائل دنيوي يک اقدام قابل جلوگيري است؛ واي به عذاب اخروي آن...