به گزارش مشرق، مهدی فضائلی کارشناس سیاسی طی یادداشتی در روزنامه صبح نو نوشت: رنگپریدگی، حالت تهوع، بیحسی، کف بالاآوردن، سرگیجه، دل درد و افزایش ضربان قلب، از جمله علائمی است که دانشآموزان مسموم شده در مدارس قم و چند شهر دیگر اظهار کردهاند؛ علائمی که به گفته پزشکان ناشی از «مسمومیت استنشاقی» است و خوشبختانه، نه پایدار است و نه مسری و قابل انتقال به دیگران.مسمومیت دانشآموزان، جدیدترین دغدغه و عامل نگرانی مردم و مسئولان کشور است، ولی با توجه به تلاش بیوقفه دشمن، قطعا آخرین آن نخواهد بود! نگرانی بهحقی که همه مسئولان باید با جدیت، منشأ آن را شناسایی، با عواملش برخورد و افکار عمومی را درباره آن روشن نمایند. توطئه اخیر، گویای حد و مرز نشناختن دشمنان هم هست و اینکه شکستن مقاومت و از پا درآوردن نظام و مردم شریف ایران، چقدر برای دشمن مهم است. در کنار این همه حساسیت بهجا و لزوم تلاش برای پایان دادن به این مسمومیتهای سریالی، اما مسمومیتهای دیگری را شاهد هستیم که علائم آن بسیار خطرناکتر، پایدارتر و مسری است اما به ندرت در باره آنها نگران می شویم یا حتی صحبت میکنیم چه برسد به اینکه شناسایی منشأ و مقابله با عواملش را مطالبه نماییم!
علائم این مسمومیت، افسردگی، یأس، بیتحرکی، عصبانیت، پرخاشگری، بدبینی و خودتحقیری است. این مسمومیت از طریق دیدن و شنیدن عارض میشود لذا من نام آن را «مسمومیت دیداری» و «مسمومیت شنیداری » میگذارم. این مسمومیت خطرناک، از طریق دیدن یا شنیدن صحنهها و اخبار گزینشی یا ساختگی و تکرار بیوقفه نمونههای مختلف در تقریبا همه حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی و مجهز نبودن به سیستم ایمنی مناسب بهوجود میآید و شخص مبتلا با به اشتراک گذاشتن غافلانه چنین محتواهایی با دیگران، در انتشار این مسمومیت سهیم میشود! این در حالی است که «قول به غیر علم» هم حرام و هم غیرقانونی است و با کمی تأمل، غیراخلاقی و زیانبار بودن آن نیز قابل درک است.
برخی حکما گفتهاند: «النفس و البدن یتعاکسان ایجابا و اعدادا» لذا با رنجور کردن روح و روان یک جامعه توسط اخبار و گزارشهای منفی، تلاش میکنند جسم و فیزیک جامعه را نیز ناتوان و ضعیف کنند.
اما نکته بسیار مهم، ترکیب تهدیدات و ابزار مختلف بهصورت همزمان است که «جنگ ترکیبی » را رقم میزند. در همین مقطع به برخی اضلاع این نبرد چندضلعی توجه کنید! در یک ضلع مسموم کردن دانشآموزان دختر برنامهریزی میشود؛ در ضلع دیگر عملیات گسترده روانی در داخل و خارج کشور سازماندهی میشود تا افکار عمومی داخل را برای آشوبی دیگر آماده کند و افکار عمومی کشورهای دیگر را نسبت به ایران بدبین؛ از سوی دیگر زمینه تشدید فشارهای بینالمللی را فراهم میآورند و همه اینها در حالیست که ارزش پول ملی کاهش یافته و دولت در حال چارهاندیشی برای آن است، آنهم در آستانه سال نو و بلافاصله پس از آن ماه مبارک رمضان که اوج عملیات بازار است! در بررسی و تحلیل این صحنه، همسویی برخی جریانهای سیاسی داخلی با دشمن بهمنظور تقویت و گسترش مسمومیت دیداری و شنیداری، بر پیچیدگی آن میافزاید! همسویی خسارتباری که بهدلیل تکرار مکرر آن، نمیتوان خوشبینانه آن را از سر ناآگاهی قلمداد کرد. به امید روزی که مسمومیتهای غیرجسمی به اندازه مسمومیت بدنی اهمیت پیدا کند و مطالبه همگانی برای شناسایی منشأ، عوامل گسترش و برخورد با آنها اولویت پیدا کند.