سرویس ورزش مشرق - خبر ناگهانی و تعجب آور بود. شماری از بازیکنان دو تیم تهرانی در میهمانی شبانه در منطقه دماوند بازداشت شده اند. اگرچه جزئیات این ماجرا به صورت تدریجی منتشر شد اما دلالت بر حالت غیرطبیعی آنها در حین ماجرا و حواشی غیرقابل گفتن دیگری نیز داشت. این محفل عیاشی در حالی برهم خورد که تیم های این بازیکنان، در بدترین روزهای خود در لیگ برتر بودند و نتوانسته بودند به نتیجه ای قابل قبول برسند. اما بازیکنان آنها فارغ از تعهد و اصول حرفه ای، مبادرت به چنین رفتاری کرده بودند که افشا نیز شد.
این موضوع به سرعت در رسانه های اجتماعی بازنشر شد و موجی از انتقادات را نیز در پی داشت. البته، در ابتدا عنوان می شد که این بازیکنان که در دوره اغتشاشات رفتار و کنش های مورد پسند و استقبال معاندین داشتند، چگونه سر از این بزم ها و محافل درآورده اند. در واقع، اعتراض به این بود که این رفتارهای دوگانه بر چه مبنایی صورت گرفته است. دورویی و موج سواری، واکنشی بود که فعالان مجازی و مخاطبان به این رفتارها داشتند و بابت آن نیز این بازیکنان را مورد انتقاد گسترده قرار دادند.
* سکوت عجیب باشگاه هایی که مثلا حرفه ای هستند
سوای تمام مباحث اجتماعی و سیاسی که درباره این بازداشت ها و رفتارهای متناقض این سلبریتی ها می توان داشت، نقد واکنش باشگاه های آنها به این رفتار بازیکنان چند میلیاردی خود است. در شرایطی که سالانه صدها میلیارد تومان خرج این باشگاه ها می شود، بایستی انتظار یک خروجی حرفه ای و فوتبالی را نیز از بازیکنان و عواملشان داشت. در چنین رویکردی، چگونه می توان ماجرای دماوند را توجیه و تبیین کرد؟
چرا بایستی انتظار داشت فوتبال کشورمان در مسیر درست حرفه ای شدن حرکت کند، وقتی بدیهیات انضباطی و فنی را در اتفاقات ناگواری مانند پارتی دماوند رعایت نمی کند؟
دو باشگاهی که یکی از آنها نیز پرهوادار و محبوب است، چگونه تا کنون در قبال رفتار و عملکرد غیرحرفه ای و بی انضباطی صورت گرفته سکوت کرده اند؟ چه عاملی موجب می شود تا شب نشینی بازیکنان خود را با سکوت همراه کنند و در قبال این بی نظمی، واکنشی نشان ندهند؟ آیا چنین رفتارهای غیراصولی و غیرحرفه ای موجب نمی شود تا شاهد یک فرهنگ ولنگار و افسارگسیخته در فوتبال باشگاهی کشور باشیم؟ آیا این نحوه مدیریت باشگاه ها، موجب ترویج چنین ناهنجاری های اخلاقی و غیرحرفه ای نمی شود؟ به نظر می رسد باید اذعان داشت که پاسخ این پرسش ها مشخص است و مدیران باشگاه ها نقش محوری در روی دادن چنین اتفاقات تاسف باری دارند.
اگرچه نبایستی نسبت به رویکرد بی تفاوت فدراسیون فوتبال و ارکان آن نسبت به امور فرهنگی نیز بی تفاوت بود اما ریشه چنین اتفاقاتی را باید در مدیران باشگاهی دید که حتی اصول اولیه حرفه ای گری را نمی دانند یا رعایت نمی کنند. وقتی حتی بدیهیات حرفه ای گری و اصول فوتبالی رعایت نشود، نتیجه ناهنجاری ها و نابسامانی های اخلاقی و فرهنگی می شود که تاثیر فنی خود را نیز بروز داده است.