به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: «پراجکت سندیکیت» وابسته به اندیشکده کوئینسی، پژوهش «آنگوس دیتون» اقتصاددان اسکاتلندی- آمریکایی و برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۱۵ را منتشر کرد. او با طرح این سؤال که چه کسی دموکراسی آمریکا را در هم شکست؟، مینویسد: روایت جریان اصلی کنونی در ایالات متحده بر این اساس است که دموکراسی آمریکایی در معرض تهدید است؛ از جانب طرفداران متعصب ترامپ در قالب جنبش MAGA با شعار «آمریکا را دوباره عظمت بخشیم»، منکران نتیجه انتخابات و جمهوریخواهانی که تهدید میکنند نتایج نامطلوب برای خود در انتخابات را نادیده بگیرند.
این روایت درست است، اما تنها تا حدی. داستان طولانیتر دیگری با مجموعهای متفاوت از بدخواهان وجود دارد. این داستانی است که در آن برای بیش از نیم قرن، آمریکاییهایی که فاقد مدرک دانشگاهی بودهاند زندگیشان بهدلیل طیف وسیعی از پیامدهای مادی، سلامتی و اجتماعی بدتر شده است.
همچنین براساس نتایج نظرسنجی تازه «نیویورک تایمز» دوسوم رایدهندگان بر این باورند که دولت «عمدتا به نفع نخبگان قدرتمند عمل میکند». این دیدگاه محدود به منکران نتیجه انتخابات یا جمهوریخواهان یا افراد کم سواد نمیشود. با این وجود، آخرین گروه ذکر شده (افراد کمسواد) از سیاستگذاریهایی که باعث بیتوجهی سیاسی به آنان شده آسیب بیشتری دیدهاند. برای مثال، حداقل دستمزد فدرال از سال ۲۰۰۹ میلادی افزایش نیافته است.
به همین ترتیب، سیاستمداران آمریکایی توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی و الحاق چین به سازمان تجارت جهانی را بهعنوان سیاستهای برد- برد به افکار عمومی آمریکا فروختند و وعده دادند که چنین تصمیماتی به آمریکاییها و همچنین مکزیکیها و چینیها کمک خواهد کرد. با این وجود، برخلاف آنچه اقتصاددانان وعده داده بودند و آنچه ممکن بود در گذشته رخ دهد، از دست دادن شغل منجر به ارتقای شغل شهروندان و انتقال آن به مکانهایی همراه با شکوفایی اقتصادی بیشتر نشد. این تا حدی بدان خاطر بود که آن مکانها دیگر مقرون به صرفه نبودند و تا حدی بدان خاطر بود که مشاغل بهتر به چیزی نیاز داشتند که مشاغل قدیمی به آن نیاز نداشتند: یک مدرک دانشگاهی چهار ساله.
برای اکثر آمریکاییهای شاغل؛ بیمه درمانی از طریق مالیات ثابت بر دستمزد پرداخت میشود. بنابراین دستمزد مهارتهای پایین را کاهش میدهد و شرکتها را تشویق میکند تا مشاغل را برونسپاری و حذف کنند. با توجه به تامین مالی بیمه سلامت از طریق بازار کار، افزایش هزینههای مراقبت بهداشتی، فشار بیشتری بر شغل و دستمزد افراد کممهارت ایجاد میکند.
مسائلی که بیشتر به غیرنخبگان مربوط میشوند از جمله گزینه عمومی برای بیمه درمانی و افزایش حداقل دستمزد هرگز حتی به دستورکار قانونگذاری نیز نمیرسند و این موضوع نشان میدهد لابیها در تعیین دستورکار بسیار موفقتر از رایدهندگان هستند.
انتخاب شدن بهعنوان نماینده کنگره بدون پشتوانه مالی عمیق بسیار دشوار است. در حالی که سیستم تامین مالی مبارزات انتخاباتی ایالات متحده به ندرت منجر به فساد آشکار میشود، قانونگذارانی را که دیدگاه مطلوبی نسبت به تجارت و سرمایه و نه نسبت به نیروی کار دارند را به شدت انتخاب میکند. از این رو، نمایندگان کنگره قوانین را به نفع تولیدکنندگان و توزیعکنندگان دارو تصویب میکنند و راههای قانونی و حقوقی برای تحقیق در مورد کار آن تولید و توزیع را مسدود نمودهاند. جای تعجبی ندارد که بسیاری در آمریکا تمایلی به تزریق واکسنهای تبلیغشده توسط نهادی که عمیقا به آن بیاعتماد هستند از خود نشان ندادهاند.
نیویورکتایمز مرگ و میر در مناطق کنگره را بررسی کرد و دریافته که مرگ و میر ناشی از ناامیدی در مناطقی که نمایندگان جمهوریخواه کنگره به تایید انتخاب جو بایدن رای منفی دادند بیشتر از مناطقی بود که نمایندگان جمهوریخواه کنگره به تاییدیه انتخاب بایدن پس از انتخابات رای دادند. این یک مورد از دموکراسی در کار است البته یک دموکراسی عصبانی، بیهوده و ناامید.
دموکراسی مبتنی بر برابری است. قرار است همه شهروندان از فرصت مساوی برای تاثیرگذاری بر تصمیمات سیاسی برخوردار باشند. رایدهندگان طرفدار جنبش MAGA ممکن است سیستم را مانند گذشته تهدید کنند، اما باید توجه داشته باشیم که آنان از خلأ بیرون نیامدهاند و باید به بسترها و علل ظهور آنان توجه داشت.
دموکراسی مبتنی بر برابری است و قرار است همه شهروندان از فرصت برابر تاثیرگذاری بر تصمیمات سیاسی برخوردار باشند. با این وجود، برای مدت زمانی طولی در ایالات متحده سیستمهای سیاسی و انتخاباتی تامینکننده منافع نخبگان و افراد ثروتمند بودهاند.