کد خبر 1412568
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۴۰۱ - ۰۹:۲۸
جنایت به خاطر یک مشت تفاله چای!

مرد میانسال که به خاطر ریختن تفاله چای روی موتورش دست به جنایتی ناخواسته زده بود با پذیرش شرط اولیای دم از قصاص رهایی یافت.

به گزارش مشرق، شامگاه ۱۵ دی ۹۴ وقوع یک درگیری در خیابان احمدی به مأموران کلانتری ۱۶۱ ابوذر تهران اعلام شد.

با حضور مأموران کلانتری در محل و انجام بررسی‌های اولیه مشخص شد جوانی ۳۲ ساله به نام مهدی در جریان درگیری بر اثر اصابت ضربه چوب بیس بال به سرش بیهوش شده است.

مرد جوان به بیمارستان منتقل شد، اما ضربه شدید باعث مرگ مغزی او شد و اعضای بدن پسر جوان دو روز بعد از این حادثه با موافقت خانواده‌اش اهدا شد. بدنبال مرگ مهدی، موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام وعامل این درگیری به نام بهمن بازداشت شد.

مرد ۴۷ ساله در تحقیقات گفت: خانه مقتول و خانواده‌اش در طبقه دوم و سوم ساختمانی است که من هم زیر ساختمان مغازه املاکی دارم. مهدی به خاطر اینکه پله‌ها را بالا و پایین نرود از پنجره آشغال و تفاله چای را پایین می‌ریخت. چند بار درباره این موضوع به او تذکر داده بودم، اما فایده‌ای نداشت تا اینکه ساعتی قبل وقتی از داخل بنگاه به داخل خیابان آمدم، ناگهان مقداری تفاله چای روی سرم ریخت.

او ادامه داد: وقتی به بالا نگاه کردم دیدم مقتول پنجره اتاقش را باز کرده و در حال ریختن تفاله چای به داخل خیابان است. او خیلی خونسرد بود و اصلاً توجهی به این نداشت که لباس‌های مرا کثیف کرده است به همین دلیل من خیلی عصبانی شدم و به این کارش اعتراض کردم، اما به جای معذرت‌خواهی شروع به داد و فریاد کرد. همین مسأله باعث مشاجره ما شد و در نهایت مهدی خودش را به طبقه پایین رساند و با هم درگیر شدیم. بعد هم مقتول به داخل مغازه‌ام رفت و یک صندلی برداشت و به طرف من حمله کرد. من هم به داخل مغازه رفتم و چوب بیسبالی که از قبل در مغازه بود، برداشتم و یک ضربه به سرش زدم که خونین روی زمین افتاد.

وی گفت: من هرگز فکر نمی‌کردم که او با یک ضربه چوب به قتل برسد و الان هم پشیمان هستم، هر چند پشیمانی فایده‌ای ندارد. با اعتراف بهمن به جنایت، مرد میانسال به بازسازی صحنه قتل پرداخت و باتوجه به درخواست اولیای دم برای قصاص، قضات دادگاه کیفری حکم بر اعدام صادر کردند.

پرونده این جنایت برای اجرای حکم به دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد و گروه صلح وسازش مستقر در دادسرا وارد عمل شدند. در نهایت و با چندین جلسه صلح و سازش اولیای دم تنها برای رضای خدا و به یک شرط از قصاص قاتل گذشت کردند.

شرط آن‌ها برای رضایت به قاتل این بود که از محل زندگی آن‌ها که در آنجا مغازه مشاور املاک داشته برود. با پذیرفتن این شرط، مرد میانسال با گذشت ۷ سال از قتل و در حالی که در چند قدمی چوبه دار قرار داشت به زندگی برگشت.

منبع: روزنامه ایران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 18
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 4
  • IR ۰۹:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۶
    20 2
    مرحوم عجب آدم بیخودی بوده
    • IR ۱۰:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۶
      12 3
      کلامرحوم موجوداضافی بوده روی زمین!
    • ۱۲:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۶
      5 9
      عزیز دل برادر پشت سر برادر مسلمان فوت شده حرف نزنید خداوند رحمتش کند ان شاا...
    • IR ۱۴:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۶
      8 2
      عزیزدل،مسلمان هیچوقت بخودش اجازه نمیده دست به مردم آزاری وچنین کارکثیفی بزنه
    • IR ۲۱:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۶
      0 0
      سلام ان شاءالله اصله
    • IR ۱۱:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۷
      2 0
      هم بیخودبوده وهم بیخود مرده
  • ... IR ۱۰:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۶
    10 2
    این واحد صلح چرا از اول اقدام نمیکنه بعد هفت سال اقدام کردن واقعا مرحوم هم شعور ضعیفی داشته اگه اینطور هست که گفته
  • IR ۱۰:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۶
    13 1
    والله کنترل کردن خودت در مواجه با همچین افرادی خیلی سخته اخه آدم اینقد بی نزاکت
  • IR ۱۰:۳۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۶
    10 1
    این قبیل آدم های بی تربیت وبی فرهنگ را بایدم بایک ضربه کشت!
  • IR ۱۰:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۶
    10 0
    ما هم یک همسایه بی تربیت داشتیم که طبقه اول کنارمون زندگی میکردوعادت داشت ژباله هاشوازپنجره مینداخت داخل خیابان ویک شب که مهمان داشت یک کیسه زباله بسیار پروکثیف را از پنجره اش انداختم داخل ودیگه این کار کثیفش را گذاشت کنار!!!
  • IR ۱۰:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۶
    8 1
    پدرومادرش هم میدونستن مرحوم چی بوده که رضایت دادن
  • احمد رضا IR ۱۰:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۶
    6 1
    مرحوم باید بیشتر رعایت میکرد، حیونکی مرحوم.
  • IR ۱۱:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۶
    7 1
    برخورد با این افراد ناهنجار اجتناب ناپذیره. با یه زن ملعون همسایه بودم زباله هاشو داخل آسانسور رها میکرد. جلوی مهمان ها آبرو برام نذاشته بود. آخر سر یکی از همسایه ها قاتی کرد با دمپایی افتاد به جونش و دیگه زباله تو آسانسور ندیدیم.
  • محمد قزل IR ۱۲:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۶
    5 2
    مرحوم کلا حقش بوده بمیره
  • IR ۱۴:۰۳ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۶
    4 0
    نبایددست به قتل میزد.بایدمیخوابوندش وتفاله ها را میچپوندتوی حلقش تا ادب بشه ودیگه چنین کاری نکنه.
  • IR ۱۷:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۶
    3 0
    مرحوم زیاد ادم باحالی نبوده خونوادشم خوب میدونستن
  • IR ۰۰:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۷
    0 1
    چایی ام رو بردارم برم تو اشغالی بریزم شاید بنگاه محل رو توی کوچه ببینم
  • IR ۱۱:۰۳ - ۱۴۰۱/۰۶/۰۷
    1 0
    چه مردن مسخره ای

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس