
وي در ابتدا قصد خود را از سفر به مشهد بدرقه زائران خانه خدا دانست و گفت: وقتي به فرودگاه رسيديم هيچ کدام از خويشاوندانم که عازم مکه بودند را نديدم لذا با حال و هواي معنوي که داشتم تصميم گرفتم من هم به زيارت بروم.
پيرزن 70 ساله درگزي در ادامه تصريح کرد: در فرودگاه زائران افغاني را ديدم که قصد عزيمت به مکه را داشتند من هم همراه آنان با گذرنامهاي که در دستم بوده به راه افتادم.
وي در ادامه افزود: خانمي که مسئول چک کردن گذرنامه بود با ديدن گذرنامه من، مرا به عقب برگرداند و گفت شما با اين گذرنامه اعتبار گذشته نميتوانيد سفر کنيد.
رمارم اظهار داشت: بعد از حرکت مأمور گذرنامه دلم خيلي شکست و گوشهاي مشغول گريه و زاري بودم که آقايي کت و شلواري جلويم آمد و علت گريهام را جويا شده من هم در پاسخ گفتم ميخواهم به خانه خدا بروم اما بليت ندارم.
پيرزن 70 ساله تصريح کرد: آن آقا بعد از شنيدن صحبت من گفت نگران نباش من کار شما را راه مياندازم و پس بعد از چند دقيقه با يک بليت نزد من آمد و گفت با اين بليت کسي به شما کار ندارد ميتوانيد به اين سفر برويد.
وي ابراز داشت: من خيلي خوشحال شدم و براي تشکر مقداري پول که دقيقا نميدانم چقدر بود را از جيبم درآوردم و به طرف او گرفتم و گفتم من چون ميخواهم به اين سفر بروم نبايد کسي از من طلبي داشته باشد.
رمارم در ادامه گفت: آن آقا اول پول را از من قبول نميکرد که من به زور پول را به او دادم و گفتم اگر پول نگيريد مکه من قبول نيست و بعد هم به سمت صف زوار به راه افتادم.
وي اظهارداشت: در زماني که از جايگاههاي مختلف عبور کرد نه کسي از من سئوالي پرسيد و نه از من مدرکي خواستند و من هم خيلي عادي از جلوي مأموران مانند بقيه مسافران عبور کردم.
پيرزن 70 ساله درگزي افزود: وقتي وارد سالن آخر (ترانزيت) شدم در کنار خانمهايي که در آن سالن نشسته بودند نشستم و مشغول خواندن نماز حاجت و راز و نياز شدم و به خدا گفتم خدايا مرا بطلب در همين حال و هوا بودم که گفتند به سمت هواپيما برويد.
رمارم خاطرنشان کرد: از آنجايي که من در حال و هواي مکه و اين سفر روحاني و راز و نياز با خداي خودم قرار داشتم توجه به کسي يا چيزي نداشتم.
وي ادامه داد: مأموري که بليت را چک ميکرد از من بليت خواست و من هم بليتم را به او دادم که او قسمتي از بليتم را جدا کرد و من هم به سمت هواپيما رفتم و سوار شدم.
وي در پاسخ به سئوالي که پرسيده شد آيا فردي که بليت را به شما داده افغاني بوده يا ايراني اظهار داشت: آن آقا افغاني نبود و ايراني بوده است که بعد از آن هم ديگر او را نديدم.
رمارم از نحوه نشستن خود در هواپيما سخن گفت و ابراز داشت: وقتي مهماندار از من کارت پرواز خواست گفتم ندارم او هم صندلي خالي را به من نشان داد و من را به آن طرف هدايت کرد.
پيرزن سالخورده درگزي 3:10 دقيقه نيمه شب را ساعت پرواز هواپيما اعلام کرد و گفت: در ساعت 3:10 دقيقه به سوي مدينه پرواز کرديم و در ساعت شش صبح به فرودگاه مدينه رسيديم که در فرودگاه مدينه يکي از مأموران عربستاني از من گذرنامه خواست.
وي در ادامه افزود: وقتي من گذرنامهام را نشان دادم او گفت شما نميتوانيد با اين گذرنامه جايي برويد و تا اينجا چگونه توانستهاي بيايي و من هر چه گريه و التماس کردم که بگذاريد به زيارت بروم بيفايده بود.
رمارم در پاسخ به اين سئوال که آيا شما با وجود اينکه قبلا به حج عمره مشرف شدهايد، به مراحل قانوني ارائه گذرنامه واقف نبوديد، گفت: من آنقدر آرزوي زيارت خانه خدا را در دل داشتم که اصلا متوجه نشدم گذرنامه تاريخ گذشتهام را برداشتم.
وي در ادامه اظهار داشت: در فرودگاه مدينه مأمور ايراني مستقر در فرودگاه از من شمار? يکي از بستگانم را در ايران خواست و من شماره دختر بزرگم را که همراه داشتم به او دادم تا با آنها تماس بگيرند.
پيرزن سالخورده تصريح کرد: بعد از تماس مأموران ايراني با منزل دخترم وقتي آنها متوجه شدند که من در مدينه هستم بسيار متعجب شده و گفتند ما تمام بيمارستانهاي مشهد و شهر مشهد را به دنبال تو گشتهايم.
اين پيرزن 70 ساله درگزي در مورد تلاشهاي مسئولان ايران براي ادامه اين سفر گفت: مأموران ايران به من گفتند ما تا جاييکه امکانش باشد سعي ميکنيم شما را به ادامه اين سفر بفرستيم اما مسئولان عربستاني به علت نداشتن گذرنامه معتبر آن را غيره ممکن ميدانستند.
وي در پاسخ به اين سئوال که آيا رفتار بدي از سوي مأموران عربستاني با شما مشاهده شده بود، اظهار داشت: نه، هيچگونه رفتار بدي با من نداشتند فقط از من پرسيدند آيا شما سواد داريد که من هم در پاسخ گفتم اگر من سواد داشتن گذرنامه تاريخ گذشته را همراه خودم نميآوردم.
پيرزن 70 ساله درگزي افزود: من دو روز را در فرودگاه مدينه به سر بردم و حتي به من اجازه زيارت حرم رسول الله را ندادند.
وي خاطرنشان کرد: در اين مدت مسئولان ايران در بعثه رهبري براي من غذا ميآوردند ولي به دليل اينکه من بسيار ناراحت بودم ميلي به غذا نداشتم.
رمارم از رفتار خدمه و برخي مأموران عربستاني ياد کرد و گفت: بسياري از آنها که از اين جريان مطلع بودند دعا ميکردند که مشکل من حل شود و من بتوانم به زيارت خانه خدا مشرف شوم.
وي در ادامه تصريح کرد: بعد از دو روز اقامت در فرودگاه مدينه به من اطلاع دادند که نميتوانيم به زيارت بروم و سپس من را با هواپيما به جده انتقال دادند که در فرودگاه جده به مدت پنج ساعت به انتظار نشستم.
پيرزن 70 ساله درگزي که سفر ناتمام به سرزمين وحي داشت؛ افزود: بعد از اقامت کوتاه در فروگاه جده من را براي پرواز به سمت ايران آماده کردند و من از جده به سمت تهران آمدم.
وي افزود: در اين پرواز علاوه بر من، ميهمانداران هواپيما و چند تن از زائراني که به علت بيماري به ايران برگردانده شده بودند حضور داشتند که من از طريق يکي از مهمانداران با بستگانم تماس گرفتم و آنها در فرودگاه تهران به استقبالم آمدند.
رمارم گفت: از تهران بعد از يک تا دو ساعت به سمت مشهد پرواز کرديم که در فرودگاه مشهد چند نفر از مأموران و مسئولان فرودگاه مشهد مرا به وسيله اتومبيلي به سمت سالن فرودگاه همراهي کردند.
وي اظهار داشت: در آنجا خانمي که يکي از مأموران حراست به نظر ميرسيد مرا از سالنهايي عبور داد و از من سئوال کرد که آيا قبلا از اين محل عبور کردهام يا نه که پاسخ من منفي بود و من هيچگاه آن سالنها را نديده بودم.
وي در پايان به اين پرسش که آيا فرزندان شما در اين سفر شما را همراهي و مساعدت کردهاند، اظهار داشت: همانطور که قبلا هم گفتم هيچ کدام از بستگان من و فرزندانم حتي دخترم که با من زندگي ميکند از اين اقدام من اطلاعي نداشتند.