به گزارش مشرق به نقل از ايسنا، در برنامه اخير «هفت» در حالي ميزگردي درباره حواشي اخير اکران برگزار شد که شايد کمتر کسي از مجري آن انتظار داشت تا اين حد روشن و شفاف، پرسشها و نگرانيهاي جمعي از سينماگران را در ارتباط با حواشي و آينده اکران مطرح کند، اما جدا از تمامي پرسشهاي پاسخ داده شده يا نشده، نکته جالب اين ميزگرد، پايان آن بود که رييس سازمان توسعه سينمايي سوره حوزه هنري، کاسه و كوزه همه اتفاقات چند ماهه اکران را بر سر «رسانه»ها شکست، گو اينکه رسانهها از هيچ، همه چيز ساختهاند!
رييس سازمان توسعه سينمايي سوره که قبلا لزوم هرگونه پاسخگويي درباره حواشي اکران را در تماسهاي تلفني خبرنگاران زير سوال برده بود، اين بار انتقاد کرد که تيترهاي رسانهها باعث ميشود افراد از هم دور شوند! انگار نه انگار که در نتيجهي دوئل آغاز شده بين حوزه هنري و سازمان سينمايي، چند هفتهاي است که اظهارات و انتقادات صريحي را از جانب مسؤولان حوزه هنري بهسوي كليت سينماي ايران در پس از انقلاب، كه قطعا اين نهاد نيز يكي از وجوه پررنگ آن بوده، گسيل داشته است.
در اين زمينه خبرنگار به سراغ علي معلم رفت تا دربارهي اين شرايط بپرسد، اين تهيهكننده و روزنامهنگار حوزه سينما معتقد است: بايد بخشي از مشكلات امروز سينماي ايران را ناشي از عدم نقادي درست جريانها و رفتارهاي مختلف بدانيم، چراكه اكنون تريبون رسانهها در بخش فرهنگي محدود است و هر روز هم فشارها بر آنها بيشتر ميشود گويي كه عدهاي علاقه دارند خروسها را ساكت كنند تا كسي بيدار نشود!
اين سينماگر و سردبير ماهنامه دنياي تصوير در گفتوگو با خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران، در پاسخ به اين پرسش كه در اختلافات ايجاد شده وظيفه رسانه چيست؟ گفت: فكر ميكنم مشكل امروز سينماي ايران از رسانهها نميآيد. رسانهها تنها موقعيت و شكافي را كه در حوزه فرهنگ به وجود آمده بازتاب ميدهند كه به نظر من بخش بزرگي از اين شكاف برگرفته از جريانات سياسي است.
وي ادامه داد: به نظر ميرسد اينكه بگوييم وظيفه رسانه در اختلافات امروز سينماي ايران چيست، به تعبير ما از وظيفه رسانه در هنگام مشكلات بستگي دارد. اگر فكر ميكنيم كه رسانه نمايندگي افكار عمومي را در جامعه دارد و سخنگوي قشر خاموش جامعه است، بايد بدانيم كه او به طور طبيعي بايد نسبت به موقعيتهاي پيش آمده عكسالعمل نشان دهد و تحليل خودش را از مسائل داشته باشد.
معلم در عين حال خاطرنشان كرد: البته درست است كه در پي ازدياد رسانهها، به طور طبيعي ممكن است برخي فضاها توسط برخي آلوده شود اما واقعيت اين است كه نقش رسانه را نميتوان در تحليل رويدادها براي جلوگيري از تكرار اشتباهات ناديده گرفت. رسانه موظف است كه به عنوان چشم و گوش جامعه عمل كند نه به عنوان تريبون صاحبان دفتر و دستكها.
اين سينماگر در ادامه سخنانش نقدهاي امروز رسانهها را به وضعيت سينماي ايران اتفاقا كمبنيه توصيف كرد و گفت: به دليل همين ضعف نقادي رسانهها است كه مشاهده ميكنيم گروهي نظر خودش را ميدهد، خودش آن را اعمال ميكند و از ابراز قدرتش ابايي هم ندارد.
وي در ادامه، اختلافات بين جريانهاي مختلف سينمايي را يكي از دلايل كمبنيه بودن نقد توسط رسانهها دانست و خاطرنشان كرد: متاسفانه روحيه ياسي كه مديريتهاي مختلف در اذهان هنرمندان، آحاد جامعه علاقهمند به هنر و رسانهها از ظرفيتهاي فرهنگي ايجاد ميكند، باعث رخوت و بيحوصلگي آنها شده است. روحيه ياسي كه از اختلافات بعضا با ريشه سياسي نشات ميگيرد و همين ريشههاي سياسي، ظرفيتهاي فرهنگي جامعه را قرباني شكافهاي خود كرده است.
معلم در عين حال ضمن يادآوري نقش رسانه در برونرفت از اين وضعيت، اظهار كرد: به نظر ميرسد رسانه بايد نسبت به اين قرباني شدن دستاوردهاي فرهنگ و هنر عكسالعمل نشان دهد و مقهور رقابتها و رو كم كنيهاي مديران نشود. ضمن آنكه بايد توجه داشت اينكه گاه مديران اظهار نظرها و اعمال خود را به وكالت مردم ربط ميدهند، درست نيست. به عنوان مثال مردم وكالت فرهنگي به نماينده مجلس ندادند كه او درباره تك تك فيلمها نظرش را به جاي نظر آنها بگذارد، بلكه به او وكالت اجرايي دادهاند كه شرايط توليد آثار درخور را در بخش فرهنگي فراهم كند؛ اينجا اگر نقد رسانهها قدرت لازم را داشته باشد، هر كس در حيطه وظيفه خود عمل ميكند.
سردبير ماهنامه دنياي تصوير در بخش ديگري از اين گفتوگو در پاسخ به سوالي درباره اينكه چرا برخي از مديران و هنرمندان، ضمن بر عهده نگرفتن مسئوليت سخنانشان، تبعات رفتار خود را به گردن رسانهها مياندازند؟ بيان كرد: به نظر من اين مشكل تا حدي به دليل اين است كه ما نگاه مناسبي نسبت به نقد در جامعه نداريم؛ يعني جامعه ما اعم از مردم، مديران، هنرمندان و حتي خود رسانهها سخت زير بار نقد ميروند.
وي ادامه داد: متاسفانه گاه مشاهده ميكنيم كه افراد به جاي صادقانه سخن گفتن، سعي ميكنند از طريق قرباني كردن نقد، خود را از انتقادات مبرا كنند. به عبارتي ديگر سعي ميكنيم خروسها را خاموش كنيم تا كسي بيدار نشود و اين ضعف در بخشهاي مختلف جامعه از مردم گرفته تا بخشي از مسئولين ديده ميشود.
معلم با تاكيد بر اين نكته كه بايد فضا براي نقد رفتارها، سخنان، اعمال و مسئوليتها باز باشد تا مشكلات مرتفع شود، گفت: متاسفانه گاها مشاهده ميشود كه گفتوگوهاي ما كاملا يكسويه پيگيري ميشوند و يا افرادي نظر شخصيشان را به عنوان نظر آحاد جامعه اعلام ميكنند، در حالي كه اگر درباره نظر آنها رفراندوم بگيريم، شايد 2 درصد هم در جامعه راي نياورند. پس بايد دست رسانهها باز باشد تا بتوانند نظرات را به چالش بكشند.
اين سينماگر و فعال رسانهاي در پايان سخنانش خاطرنشان كرد: رسانه بايد علاوه بر پرداختن به حواشي، متن را هم مورد توجه قرار داده و آن را تحليل كند، نه اينكه مشاهده كنيم در اين چند هفته، همه فضاي رسانهها به حواشياي اختصاص يافته كه يكي را گرفتند و دو نفر را نگرفتند! در حالي كه در اين تهران چند ميليون نفري، اكثر اوقات فراغت مردم در فرديت مقابل گيرندههاي تلويزيوني ميگذرد و گويا نهادهاي مختلف هم علاقهاي ندارند كه براي پايان دادن به اين فرديت كاري كنند. حال در اين جا نقش رسانه بسيار مهم خواهد بود كه ميخواهد حواشي را نقل كند يا عمق مشكلات را هدف گرفته و آنها را به نقد بكشد
کد خبر 135043
تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۶
- ۰ نظر
- چاپ
پيدا نکردن ديوار کوتاهتر از رسانهها کم کم ميرود که به امري بديهي و روندي معمول در توجيه برخي عملکردها نادرست يا ناقص مديران فرهنگي - هنري، پايين کشيدن شعلههاي برافروخته يا توجيه تصميمها و جلوگيري از پاسخگو نبودنشان بدل شود.