
شما در این سالها برای اجرا به مناطق مختلف ایران سفر کردید و به نوعی میتوان گفت مارکوپولوی ایران هستید. در این سفرهایی که داشتید تا چه حد لذت دنیا را کسب کردید؟
- اقبال واحدی، مجری: خوشبختانه من کاری در زندگیام نکردم که از آن احساس لذت نکرده باشم. کار با تفریح و زندگی یکی است و جدا از هم نیست. همانطور که خواب قشنگ به انسان لذت میدهد، کار زیبا هم به انسان لذت زیادی خواهد داد. از سوی دیگر خیلی کنجکاو هستم. الان هم که به خبرگزاری آمدهام، به خاطر کنجکاویام است، چون میتوانستم گفتگوی تلفنی با شما داشته باشم، ولی دوست دارم به تجربیاتم اضافه شود.
در واقع کنجکاوی من را به اینجا کشاند. وقتی به سفر هم میروم، متوجه میشوم چه چیزهایی است که نمیدانم. بنابراین سفر خستگی ندارد. کار من را شاد میکند، به همین دلیل آن را انجام میدهم. زمانی که کار برایم لذت نداشته باشد آن را انجام نمیدهم. وقتی ما اجرای خوبی داشته باشیم مورد توجه مخاطبان قرار میگیرد، چون ما با مخاطب سر و کار داریم. بنابراین باید از ته دل حرفی را بزنیم تا به دل بنشیند و در غیر این صورت تصنعی خواهد شد.
قبل از آمدن به خبرگزاری مهر چه ذهنیتی داشتید که نسبت به آمدن کنجکار شدید؟
- از اینکه در این خبرگزاری تا این حد نیروی جوان کار میکنند و این دوستان را دیدم، خیلی خوشحال شدم. وقتی میبینم همه با سیستم روز کار میکنند و فضا باز است، برایم جالب است. این فضا نشان میدهد در این خبرگزاری کسی تفکر قدیمی ندارد. پلیس بازی در نمیآورید. معتقدم همه این کارها خوب است. در مجموع اینجا هم برایم یک ایرانگردی و پر از تجربه است. مطمئن هستم با بچههای خبرگزاری مهر حرف بزنم هر کدام اصلیتشان به شهری برمیگردد. به همین دلیل گفتم این خبرگزاری برایم ایرانگردی است.
شما در برنامه "مستقیم آبادی" که از شبکه یک پخش میشود، مرتب مردم را به رفتن به روستاها ترغیب میکنید. چرا خودتان در تهران زندگی میکنید و به آبادی نمیروید؟
- من عاشق این کار هستم که به روستا بروم، حتی از چندی پیش به دنبال زمین بودم، چرا که میخواهم بحث گردشگری ارزان قیمت را باب کنم. طرح هتل سیار را پیگیری میکنم که وسائل آن در یک کامیون است و میتوانم به جاهای مختلف بروم.
طراحی هتل سیار را انجام دادید؟
- بله طراحی آن را انجام دادم، حتی میتوان با سه کامیون هتلی را سر پا نگه داشت. از سوی دیگر با این هتل سیار طبیعت خراب نمیشود و سرمایه هم راکد نخواهد شد.
چه زمانی میخواهید این هتل سیار را راهاندازی کنید؟ آیا قرار است از مشارکت جایی هم استفاده کنید؟
- بله، به دنبال مشارکت هستم، چون بنیه مالی زیادی ندارم. به همین دلیل با مشارکت انجام میدهم. قبل از این هم میخواستم کمپهای ارزان قیمت را در جاهایی که مردم کمتر میروند را ایجاد کنم تا خودم لذت ببرم. شما که به من میگویید چرا خودم برای زندگی به روستا نمیروم به خاطر این است که رشتهام کشاورزی نیستم که به روستا بروم. اگر هم بخواهم به روستا بروم، حتماً جایی خواهم رفت که بافت گردشگری داشته باشد تا بتوانم از تجربیات استفاده کنم. یعنی هر کس آنجا میآید، مسابقات، کوهنوردی، ماهیگیری و ... برپا شود تا بتوانم فیلم آن را بسازم.
پس با این حساب میخواهید هتل سیار را راه اندازی کنید تا فیلمهای مستند هم از این هتل تهیه کنید.
- بله، سعی میکنم تا یک یا دو سال دیگر انجام بدهم. من دنبال مجوزهای این کار هستم. اصلاً کار غیر قانونی را دوست ندارم. معتقدم هر کس هر کاری میکند راهکار قانونی دارد تا با سربلندی کار کند.
یعنی این کار غیر قانونی است؟
- نه، غیرقانونی نیست. به خاطر اینکه یک جا کمپ بزنم، باید مجوز داشته باشم تا امنیتم تامین شود و کسی نگوید شما کی هستید؟ تا به راحتی تبلیغ کنم.
ولی همه اقبال واحدی را میشناسند.
- بله، اتفاقاً لطف دوستان شامل حال من میشود و مردم ارتباط خوبی با من دارند، ولی معتقدم ما باید وظیفه خودمان را انجام بدهیم. از چراغ قرمز رد نشویم. اگر به من احترام میگذارند، چون من به مسئولیت آنها احترام گذاشتم. قبل از رفتن به مکانی حال کارخانه باشد یا مزرعه و ... کسب اجازه میکنم.
گرچه دوستان میگویند کارخانه یا باغ خودتان است، اما من همیشه اجازه میگیرم. حتی زمانی که میخواهم نان بخرم، مردم به من میگویند چرا در صف ایستادهام؟ ولی من به آنها میگویم وقتی در صف هستم، لذت میبرم و گپ زدن با شما برای من تجربه است.
یعنی از شهرتتان سوءاستفاده نمیکنید؟
- نه، خوشبختانه این کار را نمیکنم.
شما اشاره کردید قصد دارید گردشگری ارزان قیمت را راهاندازی کنید. به نظرتان چرا ما در بحث گردشگری ضعیف عمل میکنیم؟
- به دلیل اینکه ما تعریف گردشگری نداریم و همه را در یک قالب میگذاریم. باید به گردشگری همچون مخاطب تلویزیون نگاه کرد. همانطور که هر شبکهای متناسب با قشری از مخاطبان راهاندازی شده است. مثل شبکه چهار برای فرهیختگان، شبکه دو برای کودک و خانواده، شبکه سه برای جوانان و ... برای گردشگری هم باید اقشار مختلف را تعریف کنیم. همه در یک قالب جواب نمیدهند.
علاقمند هستم گردشگران را به دامداری ببرم تا خودشان شیر گاو را بدوشند تا بدانند این کار چه زحمتی دارد. وقتی مردم زحمات را ببینند، زمانی که برای خرید شیر میروند و فروشنده میگوید هزار تومان آنها هزار و 200 تومان بدهند، چون از نزدیک شاهد زحمات این کار بودند.
عنی شما موافق گرانی هستید؟
- من موافق عدالت هستم. عدالت با گرانی فرق دارد. شما چرا فکر میکنید شیر گران است. دلیل این مسئله این است که نمیدانیم برای همین شیر چقدر زحمت کشیده میشود. اگر پروسه تولید را نشان بدهیم که نگهداری یک گاو چقدر زحمت دارد آن وقت دیگر نمیگویید شیر گران است. برایم جالب است مردم برای خرید پیتزا پنج هزار تومان میدهند و برایشان سنگین نیست، چون خط تولید را دیدند، اما برای خرید شیر ناراحت میشوند و اعتراض میکنند که گران است.
یعنی شما با بالا رفتن تورم هیچ مشکلی ندارید؟
- اگر عدالت باشد من مشکلی ندارم. برخی مواقع کسانی را میبینم که از گرانی حرف میزنند که به لحاظ زندگی، مرفه هستند. آنها 300 تا 400 هزار تومان برای بلوریجات که کاملاً تشریفاتی است، میدهند، اما برای خرید نان حاضر نیستند کمی بیشتر پرداخت کنند. به نظرم تعاریف درست نیست. من نمیگویم گرانی خوب است، بلکه میگویم باید عدالت را در نظر گرفت.
به یاد دارم زمانی برای یک برنامه تلویزیونی به خانههای مردم میرفتید و به آنها میگفتید یک هفته خانه را ترک کنند و بعد خودتان با وسائل ارزان قیمت و کاملاً دم دستی خانه را به بهترین شکل طراحی میکردید. چرا این برنامه که موفق هم بود، ادامه پیدا نکرد؟
- برای اینکه هزینهبر بوده و نیازمند اسپانسر بود که ما نداشتیم. اگر چه این کار در کشورهای مختلف انجام میشود، اما آنها کسب درآمدشان از تلفنهای مردم است. به عنوان مثال یک میلیون تلفن به برنامه میشد که اگر برای هر تماس تلفنی یک دلار هم در نظر بگیریم یک میلیون دلار کسب درآمد میکردند و بعد 300 هزار دلار را برای طراحی خانه صرف میکردند. بنابراین کلی برایشان باقی میماند، اما این برنامه احتیاج به اسپانسر داشت.
من یک آدم فنی هستم و در هنرستان رشته فنی خواندم و همیشه دست به آچار هستم. بعد از آن هم گرافیک و سینما را خواندم. به همین دلیل میتوانم چنین برنامهای را اداره کنم. البته با راهاندازی هتل سیار میتوانیم منجر به اتفاق نویی شویم.
شما اشاره کردید بنیه مالی ندارید که خودتان هتل سیار راهاندازی کنید، اما ما شنیدهایم مجریان تلویزیون دستمزد بالایی میگیرند. یعنی آقای واحدی دستمزد بالا نمیگیرد؟
- چرا الحمدالله وضع زندگی شخصی خوب است، اما برای انجام یک کار بزرگ مشارکت نیاز است. معتقدم یک دست صدا ندارد. وقتی مشارکت هم باشد انگیزه کار بالا میرود. فکرهای کوچک در کنار یکدیگر منجر به اتفاق بزرگی میشود.
شما سالهای زیادی است که سابقه اجرا دارید، ولی برایم جالب است که هرگز به سمت اجرای برنامههای شبانه نرفتید و در حال حاضر هم برنامه "مستقیم آبادی" هفتهای یک بار پخش میشود. چرا به سمت اجراهای شبانه نرفتید؟
- به خاطر این است که دلم میخواهد از کارم لذت ببرم. من باید از کارم لذت ببرم و فقط نمیخواهم کار کنم. اتفاقاً از اینکه هر شب برنامه داشته باشم دوستان خیلی خوششان میآید. وقتی نسبت به کار خیلی حس خوبی نداشته باشم، انجام نمیدهم. الان درآمدم خیلی خوب است. برخی دوستان شاید دوست دارند برای کسب درآمد بالاتر هر کاری را انجام دهند.
شاید ما هم اوائل این طور بودیم، ولی الان انتخاب میکنیم؛ نه اینکه انتخاب شویم. همان برنامه 20 دقیقهای یک هفته زمان میبرد. رفتن به روستاهای مختلف سخت است و کار راحتی نیست. در مجموع خودم تمایلی نداشتم که گفتگوهای شبانه را اجرا کنم.