به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، نخستين گروهي كه به محل سقوط هواپيما در خليج فارس رسيد يك تيم غواصي از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بود كه سرهنگ «منصور قاسمي» يكي از اعضاي اين گروه بود.
او اين مورد ميگويد: 12 تيرماه هر سال با زنده شدن خاطرات سال 1367 اذيت ميشوم و اثرات آن فاجعه بعد از 24 سال هنوز در من باقي مانده است. البته وقتي ميبينم كه با وجود اين مشكلات و اتفاقاتي كه براي ملت ايران پيش آمده است، مردم سختيها را با سعه صدر تحمل ميكنند و انقلاب اسلامي را پيش ميبرند خوشحال ميشوم و غصهام كم ميشود.
وي ماجراي آن روز را اين گونه بيان ميكند كه صبح روز يكشنبه 12 تيرماه سال 1367 در حال انجام عمليات غواصي در جنوب شرقي جزيره «لازك» بوديم كه نيروي دريايي منطقه يك سپاه اعلام كرد كه يك فروند هواپيماي مسافربري در جنوب شرقي جزيره هنگام مورد اصابت موشك يك ناو آمريكايي قرار گرفته است.
حدود 35 دقيقه بعد از حادثه به محل رسيديم و به دليل همراه نداشتن سيستم رديابي (GPS)، محل دقيق سقوط هواپيما را پيدا نميكرديم و چون هواپيما به علت انفجار در آسمان متلاشي و در منطقهاي وسيع پراكنده شده بود درآن لحظه خودمان هم فكر نميكرديم دقيق آمده باشيم چون چيزي از قطعات هواپيما ديده نميشد.
بعد از حدود 30،40 دقيقه سردرگمي، بعضي قطعات سبك هواپيما و سوغاتيهاي مسافران روي آب شناور شدند و من يك چادر مشكي ديدم و به سمت آن رفتيم ولي صاحبش را پيدا نكردم و چون عمليات غواصي در آن لحظه امكانپذير نبود در آن نقطه مانديم تا ساير يگانها و قايقها آمدند.
چون اجساد همان لحظه به بالاي آب نميآيند به دنبال قطعات هواپيما گشتيم و بعد از ظهرعمليات غواصي را در عمق 35 متري شروع كرديم و از روز بعد كه تعدادي از اجساد روي سطح آب آمدند حدود 200 جسد را پيدا كرديم اما متاسفانه تعدادي از اجساد ساير شهدا به علت شدت انفجار در آسمان و سقوط در محدوده وسيع پيدا نشد.
مقامهاي آمريكايي پس از سرنگوني هواپیماي مسافربري ايران، برای توجیه این جنایت نابخشودنی، دلایل ضد و نقیضی عنوان کردند و کوشیدند این اقدام خصمانه را یک اشتباه قلمداد کنند. اما با توجه به مجهز بودن کشتی جنگی وینسنس به پیشرفتهترین سیستمهای راداری و رایانهای و همچنین مشخص بودن نوع هواپیمای درحال پرواز، مشخص شد که احتمال اشتباه وجود نداشته و این اقدام، کاملاً خصمانه بوده است.
با این حال مقامهای آمریکایی پس از چندی، در توهینی آشکار به ملت ایران، بر گردن ويليام راجرز فرمانده ناو وينسنس مدال شجاعت انداختند و بدينگونه حمایت رسمی خود را از این جنایت اعلام كردند.
در حقیقت یکی از اهداف آمريكا از اين جنايت تقویت متجاوزان رژيم بعث عراق در جبهههای جنگ و تحت فشار قرار دادن مسوولان نظام جمهوری اسلامی ایران بود.
متعاقب این تجاوز آشکار، جمهوری اسلامی ایران در روز 14 تیر 1367 طی نامهای به رئیس شورای امنیت خواستار تشکیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد.
25 تیرماه 1367 مطابق با 16 ژوئیه 1988 میلادی، شورا تشکیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران دکتر ولایتی وزیر امور خارجه وقت و از جانب آمریکا جرج بوش معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند.
وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در بخشي از سخنانش در اين جلسه گفت: حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس تنها منادی مرگ و بیقانونی و شرارت بوده و جز ناامنی چیزی به ارمغان نیاورده است. عمل جنایتکارانه آمریکا در حمله به هواپیمای کشوری به هیچ وجه در قالب دفاع مشروع قابل توجیه نیست.
شورای امنیت پس ازاستماع سخنان دکتر ولایتی و جرج بوش درجلسه شماره 3831 خود در تاریخ 30 ژوئیه 1988 طرح قطعنامهای پیشنهادی را تصویب کرد. متن قطعنامه به شرح زیر است:
شورای امنیت، با بررسینامه مورخه 5 ژوئیه 1988 جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران خطاب به رئیس شورای امنیت و با استماع بیانات نماینده جمهوری اسلامی ایران، (وزیر امور خارجه وقت علی اکبر ولایتی ) و سخنان نماینده ایالات متحده آمریکا (معاون رئیس جمهوری جرج بوش )، با ابراز تاسف عمیق از این که یک هواپیمای غیرنظامی ایران ایر در پرواز برنامهریزی شده بینالمللی 655، در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشک شلیک شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریکا (وینسنس) منهدم شده است بر ضرورت تبیین حقایق سانحه توسط بازرسی بیطرفانه درمنطقه خلیج فارس تاکید داشته و اظهارات خود را به شرح زیر اعلام كرد:
تأسف عمیق خود را از ساقط ساختن هواپیمای غیرنظامی ایران به وسیله موشکی که از یک ناو جنگی آمریکا شلیک شده و تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست رفتن غم انگیز جان انسانهای بیگناه ابراز میدارد. همدردی صمیمانه خود را به خانوادههای قربانیان سانحه غمانگیز و دولتها و کشورهای آنان اعلام میدارد.
از تصمیم سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود، همچنین از اعلام ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیمشان برای همکاری با بررسی سازمان هواپیمایی کشوری استقبال میکند.
از تمامی اعضای کنوانسیون 1944 شیکاگو، درخواست میکند که در همه شرایط، مقررات و رویههای سلامت هوانوردی کشوری به ویژه ضمائم آن کنوانسیون به منظور جلوگیری از چنین پیش آمدهایی را دقیقاً مراعات كنند.
لزوم اجرای فوری و کامل قطعنامه 598(1987)، شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار، منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیرکل برای اجرای این قطعنامه اعلام و خود را ملتزم به همکاری با دبیر کل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او میكند.
آمريكا با ساقط كردن هواپيماي مسافربري ايران آن هم بر فراز آبهاي سرزميني كشورمان يك بار ديگر نشان داد كه حقوق بشر را تا جايي به رسميت ميشناسد كه تضادي با اهداف توسعهطلبانه و زيادهخواهيهاي آن و همپيمانانش نداشته باشد.
به عنوان مثال و با توجه به توجيهات بياساس اعلام شده توسط آمريكا پس از سرنگوني هواپيماي مسافربري ايران، اين كشور در حالي سعي ميكرد با توسل به بهانههاي واهي،كشتار 290 مسافر بيگناه را عادي جلوه دهد كه وقتي در شهريورماه سال 1362 پدافند هوايي شوروي سابق يك هواپيماي مسافربري كره جنوبي را به دليل ورود به حريم هوايي اين كشور ساقط كرد، اين عمل را «بربريت» ناميد و خواستار تحريم خطوط هوايي شوروي شد و اين، نمونهاي از برخورد دوگانه آمريكا با حقوق بشر است.
تیرماه سال 1367 یک ناو جنگی آمریکا به نام «وینسنس» به فرماندهي «ويليام راجرز»، با شليك دو فروند موشك، هواپیمای مسافربري «ایرباس» ایران را بر فراز خلیج فارس مورد هدف قرار داد و 290 مسافر اين هواپيما به شهادت رسيدند. در میان سرنشینان هواپیما، 66 کودک زیر 13 سال، 53 زن و 46 تن تبعه کشورهای خارجی نیز حضور داشتند.