به گزارش مشرق، کشورهای آسیای میانه و قفقاز که اکنون ۳۰ سالگی استقلال خود را جشن گرفتهاند، از همان ابتدای استقلال، مورد طمع آمریکا و اروپا بودند.
سقوط اتحاد جماهیر شوروی، برای آمریکا و غرب فرصتی مهیا کرد تا نفوذ غرب در منطقه بیشتر شود.
شوروی سابق خود به خاطر نفوذ و رسوخ فرهنگ غربی و اقتصاد لیبرالی فرو پاشید.
استقلال جمهوریهای شوروی سابق چندین کشور را به وجود آورد که هر کدام دارای ظرفیتهای خاص خود هستند.
در این میان قزاقستان که از وسعت زیادی هم برخوردار است و روابط عمیقی هم با روسیه و چین دارد، طمع غرب را بیشتر بر انگیخت، اما نفوذ و تأثیرگذاری در این کشور با موانع زیادی همراه بود.
قزاقستان از نظر منابع نفتی و گازی غنی و ثروتمند است و شرایط اقتصادی در این کشور نیز تاکنون مناسب بوده اما اکنون تنشهایی در این کشور شکل گرفته است.
با وجود این که «نور سلطان نظر بایف»، رئیس جمهور پیشین قزاقستان که پس از سه دهه در سال ۲۰۱۹ از قدرت کناره گیری کرد همچنان قدرت زیادی در این کشور دارد برخی اعتقاد دارند اعتراضات نوعی اقدام از سوی وی برای بازگشت به قدرت است.
اما دیدگاه جدی تر، دخالت غرب در بحرانی است که قزاقستان را گرفتار کرده است.
آمریکا و اروپا در تلاش هستند تا با نفوذ در پیرامون روسیه، این کشور را تضعیف کنند.
روسیه اکنون به معضلی برای غرب تبدیل شده است.
تقابل آمریکا با روسیه و چین که پشت سر آن اروپا نیز قرار دارد، برای آن است تا از افزایش قدرت آنها جلوگیری کند چرا که میداند تولید قدرت از سوی کشورهای شرق تضعیف غرب را به همراه خواهد داشت.
راهی که غرب برای مقابله با قدرت دیگر کشورها در پیش گرفته، سیاست ایجاد انقلابهای مخملی و رنگی است.
تجهیز و تسلیح معترضان و مخالفان در کشورهایی که هدف قرار گرفته اند، ابزار فشار است.
نمونههای زیادی در منطقه آسیای میانه و قفقاز وجود دارد.
اکنون در قزاقستان نیز چنین پدیدهای دیده میشود و گزارشهایی که از این کشور منتشر شده نشان میدهد که جریانها و گروههای مسلح با استفاده از سلاح گرم، اعتراضات را تبدیل به آشوب و اغتشاش کردند.
غرب در حال اعمال فشار بر شرق است اما شرق در مقابل این اقدامات ایستادگی کرده است؛ برای آن که جبهه شرق مستحکمتر شود نیازمند آن است تا دیگر کشورها به این جبهه افزوده شوند.
نمونه بارز آن را میتوان کشورهای جبهه مقاومت دانست که توانستند با سیاستهای خود آمریکا را وادار به عقب نشینی کنند.
روند شکستهای آمریکا و غرب در جهان به ویژه منطقه غرب آسیا سرعت گرفته و برای کامل کردن آن باید بر اقدامات مقابلهای افزود؛ چرا که آمریکا و اروپا مقابل شرق کم آورده است.