
ايشان خود در گعدهاي صميمي و خصوصي با مرتضي سعيدي طلبه حوزه علميه قم دليل اين مسئله را تحفظ نفس مي دانند و آنچه سبب شده اين سختي را تحمل کنند اميد به بهبود وضع مردم و ساماندهي حوزه است.
گفت و شنود حجةالاسلام سعيدي خبرنگار مرکز خبر حوزههاي علميه با آيةالله العظمي سيستاني که در منزل ايشان در شهر مقدس نجف انجام شده و پايگاه خبري حوزه نيوز به طور اختصاصي منتشر کرده به شرح زير است:
براي ديدار با آيتالله العظمي سيستاني بايد با افراد زيادي هماهنگي کرد و چند بار بازرسي بدني شد، اما وقتي خدمت ايشان مي رسم کاملاً بي تکلف و ساده، مانند آن چيزهايي که در مورد امام(ره) شنيده ام يا از تلويزيون ديده ام مواجه ميشود.
نقش انکارناپذير آيتالله العظمي سيستاني در عراق
نقش بي بديل حضرت آيتالله سيستاني در آرامش و امنيت عراق در سالهاي اخير انکارناپذير بوده و علاقه به ايشان از پايتخت گرفته تا دورترين شهرهاي عراق در ميان مردم موج مي زند؛ اين عشق و علاقه در عراق محصور نبوده و در دل تمامي شيعيان جا دارد. گويا قرار بوده نام تشيع با نام مبارک علي بر سر زبان ها بيفتد، دو رهبر و مقتدا با نام زيباي علي( آيت الله العظمي سيدعلي حسيني سيستاني و آيت الله العظمي سيد علي حسيني خامنه اي حفظهم الله).
او ميگويد: توفيق ديدار اين عالم 82 ساله در سفر عتبات عاليات نصيب شد و معظم له به تناسب سؤالي که از محضرشان شد به بيان بخشي از زندگي شخصي خود و بايسته هاي روحانيت پرداختند. آنچه در ادامه مي آيد متن تنظيم شده سخنان ايشان است.
*خانه وقفي
در طول ده سال گذشته مجبورم به خاطر تحفظ نفس در خانه بمانم و سخت هم هست، ولي بايد تحمل کرد. با اين که اسممان مرجع است و شهريه مي دهيم و بيمارستان مي سازيم، ولي 45 سال است خانه من اجاره اي است، يک خانه 70 متري که وقف مدرسه شبريه نجف است [مدرسه اي در محله براق نجف].
به خاطر وضع نامناسب منزل نمي توانم بستگان و حتي محارم را بپذيرم و گاهي چند دقيقه اي همين جا (دفتر) خدمتشان مي رسم.
*همدردي با مردم
شنيده ام برخي اهالي نجف به خاطر وضع بد مالي مجبور شده اند در خان نُص زندگي کنند [منطقه اي در اطراف نجف و در مسير کربلا] با اين وضعيت، روحاني نبايد در رفاه و آسايش باشد.
*خانه آيت الله حجت
من 40 سال قبل حدود دو سال در قم بودم و خانه آقاي حجت (ره) را ديده بودم، خيلي محقر بود، در طول عمرم خانه اي نديدم که به اندازه آقاي حجت محقر باشد با اين که براي ايشان امکان زندگي بهتر هم بود، روحاني بايد اين طور باشد مثل مردم باشد. [در ادامه به بخش هايي از نامه 45 نهج البلاغه اشاره فرمودند که در آن حضرت علي(ع) درباره ضرورت ساده زيستي کارگزاران و رهبران جامعه سخن گفته اند.
*ازدواج فرزند و مرجعيت
چند سال قبل براي يکي از فرزندانم برنامه ازدواج بود و طرف مقابل مي گفت: با ايشان وصلت نکنيم چون وضعشان خوب نيست؛ البته يک نفر ديگري هم مي گفت: وصلت کنيم چون در شُرُف مرجعيت هستند و وضعشان خوب مي شود! من وضعيتم قبل و بعد مرجعيت هيچ فرقي نکرده است.
*عباي دوازده ساله
پيروزي انقلاب اسلامي به خاطر سادهزيستي روحانيت بود، با اين که براي من عباهاي گران قيمت ميآوردند ولي دوازده سال است همين عبا را مي پوشم و پشت آن هم پوسيده است.
ما همواره مردم را به صلح و عدم جنگ دعوت مي کنيم، مي بينيد مردم حاضرند خون بدهند و اين به خاطر همين مسائل است.
صحبت هايشان که تمام شد درباره يادگيري زبان هاي خارجي براي طلاب پرسيدم که جواب دادند: تا براي چه باشد؟! سؤال ديگرم درباره انتخاب يک گرايش به خصوص در علوم اسلامي بود مثل فقه، اصول، کلام، تفسير يا تاريخ که فرمودند: خودتان تحقيق کنيد ببينيد چه چيزي لازم است.
وقت گذشته بود و افراد ديگري هم منتظر بودند تا با آقا ديدار کنند از محضرشان خداحافظي کرده و به طرف حرم علوي به راه افتادم.