به گزارش خبرنگار ديپلماسي عمومي مشرق، سه تن از نويسندگان بنام آمريکايي به نامهاي "اسکات کارپتنر"، "ماتيو لويت"،" استيون سيمسون" در گزارشي با عنوان «جنگيدن در نبرد ايدئولوژيک؛ حلقه مفقوده در استراتژي آمريکا براي مقابله با افراط گرايي» توصيههاي را براي مقابله با اسلام گرايان در فضاي مجازي و اينترنت مطرح کردند.
در بخشي از اين توصيهها آمده است: اگرچه ايدئولوژي سياسي راديکال از اسلام به عنوان يک دين جداست، ترديدي نيست که در محافل داخلي حکومت آمريکا، اسلامگرايي محرک ايدئولوژيک اصلي تهديد افراطگرايانه خشونت آميز القاعده و ديگر گروه هاي اسلام گرا تلقي مي شود. در ضمن فعاليت هاي ديپلماسي عمومي آمريکا بايد بين دين اسلام و ايدئولوژي سياسي اسلام گراي خشونت آميز تمايز قائل شود.
اين گزارش ميافزايد: آمريکا بايد تلاشهاي رسانهاي خود را گسترش دهد و مسلمانان ميانه رو ت قويت کند تا با اسلام گرايان در فضاي مجازي مقابله کنند.
انديشکده واشنگتن براي خاور نزديک در ادامه توصيههاي خود آورده است: براي ترغيب استفاده از ابزارهاي رسانه اي جديد دولت گام بلندي برداشته است تا افراد صاحب نظر را با ديگران پيوند دهد و علاوه بر اين با استفاده از منابع مختلف صدها جايگزين براي نظرات افراط گرايانه فراهم کند.
نويسندگان اين گزارش در ادامه تأکيد کرده اند: اغلب اين تلاش ها فقط منحصر به مبارزه با ايدئولوژي اسلام گرا نيست بلکه جزء اهداف ديپلماسي عمومي آمريکا مي باشد.
انديشکده واشنگتن براي خاور نزديک در بخشهاي ديگري از اين گزارش به دولتمردان آمريکايي توصيه کرده که صاحبنظران مسلمان محلي در داخل آمريکا شناسايي شوند و با آنها ارتباط برقرار شود و تقويت شوند تا با پيام افراط گرايان راديکال مقابله کنند. عقايدي در اسلام وجود دارد که القاعده از آنها بيم دارد بايد به طيف گستردهاي از افراط و گروه هاي مسلمان پرهيزکار و سکولار دست يافت.
نويسندگان تأکيد کردهاند: ما بايد مثال هاي موفقيت آميز گروه هاي مانند ليب فورآل که يک سازمان غيردولتي مستقر در اندونزي است و با همکاري ستاره موسيقي راک آلبوم پرفروش جنگجويان عشق را منتشر کرد، سرمشق قرار دهيم، بايد افراط گرايي اسلام راديکال را محکوم کنيم ايالات متحده اکنون در خارج مشغول چنين فعاليتي است اما در داخل دست به چنين فعاليتي نزده است.
پايگاه خبري تحليلي مشرق بدليل استفاده بهينه مخاطبان از اين گزارش متن کامل ان را به شرح ذيل منتشر کرده است:
« توصيه هاي حياتي »
به وضوح اثر ايدئولوژي را به عنوان چهارچوب محرّک اصلي، برانگيزنده و توجيه کننده افراط گرايي خشونت آميز بپذيريد.
1-1- اگرچه ايدئولوژي سياسي راديکال از اسلام بعنوان يک دين جداست، ترديدي نيست که در محافل داخلي حکومت آمريکا، اسلام گرايي محرک ايدئولوژيک اصلي تهديد افراط گرايانه خشونت آميز القاعده و ديگر گروه هاي اسلام گرا تلقي مي شود. در ضمن فعاليت هاي ديپلماسي عمومي آمريکا بايد بين دين اسلام و ايدئولوژي سياسي اسلام گراي خشونت آميز تمايز قائل شود.
1-2- سازماندهي دولت بگونهاي باشد که بتواند با اثر ايدئولوژي يعني محرک و توجيه کنندة افراط گرايي و اسلام راديکال خشن مبارزه کند. تحقيق اين منوط به تعريف صريح و آشکار تهديد ايدئولوژيک توسط ادارات و سازمان هاي خصوصي مي باشد. در غير اينصورت، وحدت در هدف و هماهنگي کل دستگاه هاي دولتي لازم است تا بتوان با راديکال تعريف ناپذير مقابله کرد.
1-3- همکاري دولت آمريکا با دولتهاي خارجي و سازمان هاي غيردولتي، فعالان و آحاد مردم دنيا بسط و گسترش يابد تا قرائت موثق از اسلام قوت گيرد و در مبارزه بر سر کنترل فضاي عمومي، نهادهاي عمومي و بحث هاي عمومي در جوامع مسلمان پيروز شود و بانيان ايدئولوژي اسلام راديکال به حاشيه رانده شوند.
2-1- بانيان راديکال را در جوامع شناسايي کنيد و نيروهاي جايگزين آنها را تقويت کنيد تا با آنها مبارزه کنند. آمريکا هم در داخل و هم در خارج بايد بطور مؤثر فعالان مسلمان کار آفرينان اقتصادي، نويسندگان، تجار، شخصيت هاي رسانه اي و تمام کساني که در جوامع گوناگون خصوصاً در سطح محلي، صاحبنظر هستند را شناسايي و حمايت کند.
2-2- عقايد مختلف اعم از سکولار و مذهبي مورد توجه قرار گيرد. پرهيزکاري ديني با اسلام راديکال ميانه اي ندارد. سياست ايالات متحده بايد بپذيرد که تعليم و تنوع ديني سنگري عليه افراط گرايي است. در تعامل با مسلمانان دولت آمريکا هم در داخل و هم در خارج بايد با طيف گسترده اي از گروه ها اعم از سکولار و مذهبي ارتباط برقرار کند.
3-2- با قرائت راديکال از دين بحث و مناظره شود. وقتي سخن افراط گرايانه از تهديد قريب الوقوع خشونت آميز ميگويد اين بمنزله تنفر جنايتکارانه است که اقدامات مناسب مقامات مجري قانون را مي طلبد. اما صرفنظر از چنين تهديد قريب الوقوع سخن افراط گرايانه را نبايد تحريم کرد بلکه با آن مبارزه نمود. در دموکراسي آمريکايي براساس مفاد قانون نهادها و اصلاحات، خاموش کردن صداي معترض يا دستگيري حاميان آنها مردود شمرده شده است و برعکس، بحث و جدل پايه و اساس طرح آمريکاست. رهبري مسئوليت پذير ديدگاه هاي افراطي خشونت آميز را تحريم نمي کنند بلکه آنها را به مناظره مي خواند. حاميان راديکال ها نبايد دستگير شوند. مقامات بايد به شناسايي مروّجان راديکان بپردازند و نيروهاي جايگزين آنها را تقويت کنند. چون ترويج عقايد معتدل بيشتر با تحمل سنتي جامعه آمريکا سازگار است.
4-2- با صداي رساء و قوي بر اهميت حکومت هاي مردمي و حقوق بشر در سراسر دنيا تأکيد شود. استراتژي امنيت ملي، بطور مفصل به بيان دليل و اساس حمايت آمريکا از دموکراسي و حقوق بشر در جهان مي پردازد. اما دولت آمريکا تاکنون حکومت ها مردمي و حقوق بشر در سراسر دنيا تأکيد شود. استراتژي امنيت ملي، بطور مفصل به بيان دليل و اساس حکومت امريکا از دموکراسي از حقوق بشر در جهان مي پردازد. اما دولت امريکا تاکنون حکومت ها يا سياستمداران منطقه را متضاد نکرده است که دموکراسي و حقوق بشر از اولويت هاي واقعي دولت آمريکاست. انتقال سياسي قريب الوقوع در مصر محک اصلي براي اين شيوه دولت امريکاست. ايالات متحده بايد صريحاً بگويد که حرکت بسوي موفقيت اقتصادي و ليبرال کردن سياست هم زمان محقق مي شوند. تقدّم و تأخري وجود ندارد.
5-2- ترديدي نيست که اهداف سياست ضد تروريسم و ضد راديکال در زمرة فاکتورهايي هستند که تعيين مي کنند. کمک هاي بين المللي آمريکا براي توسعه چگونه و کجا هزينه شوند. دولت از جايگاه ابزارهاي سياسي در حمايت از اهداف توسعه کاملاً آگاه است و به آنها دلگرم مي باشد و مبناي آن را استراتژي امنيت ملي تشکيل مي دهد. در گزارش آينده توسعه و ديپلماسي که هر چهارسال يکبار منتشر مي شود اين قضيه بايد روشن شود و رابطه ابزار سياسي با اهداف سياسي بايد معکوس شود.
6-2- وزارت خارجه تشويق شود تا از قدرت هم آبستن خود براي ارتقاع تعامل بيشتر بخش هاي خصوصي و غيردولتي در مقابله با افراط گرايي خشونت آميز استفاده کند. عدم وجود بازيگران نهادهاي مختلف بخشي از اين دليل است که چرا توسّل به نيروي نظامي در مبارزه با افراط گرايي خشونت آميز بر تلاش هاي ديگر ارجح است.
7-2- تلاش هاي رسانه اي گسترش و بسط يابد و مسلمانان ميانه رو تقويت شوند تا با اسلام گرايان در فضاي مجازي مقابله کنند. براي ترغيب استفاده از ابزارهاي رسانه اي جديد دولت گام بلندي برداشته است تا افراد صاحب نظر را با ديگران پيوند دهد و علاوه بر اين با استفاده از منابع مختلف صدها جايگزين براي نظرات افراط گرايانه فراهم کند. اغلب اين تلاش ها فقط منحصر به مبارزه با ايدئولوژي اسلام گرا نيست بلکه جزء اهداف ديپلماسي عمومي امريکا مي باشد.
8-2- براي پخش برنامه راديو تلويزيوني بين المللي غيرنظامي چهارچوب استراتژيک منسجم و يک پارچه تعريف شود. دولت تاکنون کاملاً از اين عنصر قدرت ملي که بودجه ساليانه آن هفتصد ميليون دلار است، غافل بوده است. معاون وزير خارجه جوديت ميل در مارس 2010 چهارچوب استراتژيک براي آن تعريف کرد که مفصل مورد بحث و بررسي قرار گرفت تا مناسب رسانه هاي خارجي سنتي و رسانه هاي جديد باشد. اما اين تعريف نتوانست مشخص کند چگونه دولت بايد پخش برنامه هاي راديو تلويزيوني بين امللي را مناسب فعاليت هاي مقابله با افراط گرايي خشونت آميز کند. هيئت حاکم بر پخش برنامه هاي بين امللي برنامه هاي غيرنظامي آمريکا را هدايت مي کند و با برنامه ريزي مخاطبان خود را از طريق تلويزيون، اينترنت و ابزارهاي رسان هاي جديد تحت تأثير قرار ميدهد. بنابراين دولت بايد فوراً با کمک کنگره مقابله با افراط گرايي خشونت آميز را هدف مأموريت حساس خود تعيين کند.
9-2- از سرخوردگي و اختلاف بين صفوي افراطي هاي راديکال مانند اعضاي القاعده و مجاهدين سابق مثل دکتر فضل استفاده شود. دکتر فضل يک ايدئولوژيک مصري بود که پس از سال ها توجيه تاکتيکي و ايدئولوژيکي راديکال از گروه خود جدا شد.
10-2- صاحب نظران مسلمان محلي در داخل امريکا شناسايي شود و با آنها ارتباط برقرار شود و تقويت شوند تا با پيام افراط گرايان راديکال مقابله کنند عقايدي در اسلام وجود دارد که القاعده از آنها بيم دارد بايد به طيف گسترده اي از افراط و گروه هاي مسلمان پرهيزکار و سکولار دست يافت. ما بايد مثال هاي موفقيت آميز گروه هاي مانند ليب فورآل که يک سازمان غيردولتي مستقر در اندونزي است و با همکاري ستاره موسيقي راک آلبوم پرفروش جنگجويان عشق را منتشر کرد، سرمشق قرار دهيم. بايد افراط گرايي اسلام راديکال را محکوم کنيم ايالات متحده اکنون در خارج مشغول چنين فعاليتي است اما در داخل دست به چنين فعاليتي نزده است.
11-2- در تمام امور داخلي و خارجي کشور، با مسلمانان امريکا بعنوان شرکاي کامل رفتار شود. اين امور فقط منحصر به مسئولان مبارزه با افراط گرايي خشونت آميز نيست بلکه به کل جامعه امريکا مربوط مي شود. تعامل دولت آمريکا با جامعه مسلمانان امريکا بايد همه جانبه باشد و تنوع جامعه را منعکس کند.
12-2- با گروه هاي صاحب نظر مسلمان و نمايندگان واقعي آنها تعامل صورت پذيرد. دلگرمي دادن به گروه حداکثري در حوزه دولت ايالات متحده هم در داخل هم در خارج ضروري است. از نظر داخلي اين فرآيند نه تنها براي تعيين گروه هايي که بايد براي شرکت در مأموريت ايالات متحده دعوت شود و مورد خطاب مقامات ارشد واقع شوند صدق مي کند بلکه براي سازمان هايي که مسئول آموزش هستند و براي تعيين پيشوايان مذهبي در زندان هاي ارتش آمريکا نيز قابل استفاده است. بعضي از گروه هاي مهم مسلمان امريکا رابطه مشکوک با گروه هاي ممنوعه دارند که بايد بعنوان شرکايي معتمد دولت در مبارزه با افراط گرايي رَد صلاحيت شوند. شايد گروه هايي که در سطح محلي فعال هستند اما کمتر ابراز عقيده مي کنند. شايسته شناسايي سازماني و حمايت بيشتر باشند.
«توصيه هاي ساختاري»
1-3- پست هاي مجزا براي هماهنگي ديپلماسي عمومي آمريکا، ارتباطات استراتژيک رو استراتژي ضد راديکال در داخل کاخ سفيد تعيين شود. شخصي نزديک به رئيس جمهور بايد عهده دار هماهنگ کردن فعاليت هاي ضد راديکال در داخل و خارج امريکا شود تا توجه استراتژيک امريکا همچنان حفظ گردد. معاون مشاور امنيت ملي براي مبارزه با تروريسم بايد تمرکز خود بر اهداف تعيين شده پرزيدنت اوباما در زمينه اي ايجاد اختلال و نابودي و شکست القاعده و گروه هاي تروريستي ديگر حفظ نمايد. در ضمن پست هدايت گر جديد بايد ايجاد شود و متصدّي اين امر به مشاور معاونت امنيت ملي گزارش دهد و تمام توجه خود را به مؤلفة ايدئولوژيک اين مبارزه معطوف نمايد. دفتر نماينده ويژه براي جوامع مسلمان تقويت شود واختيارات آن روشن گردد. اگرچه اين دفتر نوآوري بسيار عالي دولت اوباما است فقدان پذيرش بين سازماني اين ايده از کارآيي آن مي کاهد. همراه با دفتر هماهنگ کننده مند تروريسم، اين دفتر بايد طرحي نو براي اقدام بلند پروازانه فراهم سازد چون اين تنها دفتري است که در دولت آمريکا اين اختيار را دارد که براي مقابله با افراط گرايي عقايد مسلمانان ميانه رو را تقويت کند. هرگونه همکاري با اداره امنيت داخلي در حوزه جامعة مسلمانان امريکا بايد با اين دفتر هماهنگ شود.
2-3- منابع نظامي و غيرنظامي متوازن ارتش به تعامل خود در ديپلماسي عمومي و فعاليت هاي ضد راديکال هم در ميدان نظامي و هم در ميدان غيرنظامي ادامه ميدهد اگرچه پيشرفت هايي بدست آمده است، بررسي اختصاصي نامتوازن منابع بين سازمان هاي نظامي و غيرنظامي بويژه در وزارت خارجه نيازمند به الويتي است که در بودجه دولت آينده منعکس شده است.
3-3- بعلت آگاهي کامل مقامات به حوزه خود، فعاليت هاي مبارزه با ايده راديکال در عمق امريکا و در تمام سطوح توسط آنها بسط و گسترش يابد. کمک دولت فدرال براي حمايت از چنين فعاليت هايي مهم خواهد بود. از اين کمک دولت فدرال مي توان براي گسترش عدالت بصورت پايا و موفق الگوبرداري کرد. هدف برنامه هاي توسعه بايد بگونه اي باشد که مانع افتادن جوانان آسيب پذير به دام گروه هاي اسلام گراي خشن شود. بودجه اين برنامه ها بايد با هماهنگي اداره امنيت داخلي هزينه شود. اين برنامه ها که بودجه آن توسط دولت فدرال تأمين مي شود بايد در سطح محلي، عمومي و با تکيه بر دانش جامعه محلي به اجراء در آيد.
4-3- استراتژي کشور يا حتي استراتژي شهرهاي خاص، گروه هاي ميانه رو و اصلي را در مبارزه با اقتدارگرايي و ايدئولوژي افراطي قوت بخشد. افزايش بودجه براي طرحهاي مشارکت خاورميانه و اقدامات ستودني است. اما دولت بايد استراتژي ديپلماتيک را توسعه دهد تا حکومت هاي مقتدر و متحد را تشويق کند.
نخست مصر و عربستان سعودي، سياست هايي را به اجراء گذراند و چهارچوب قانونمندي را اتخاذ کنند که در قضيه کارآفرينيف جمع گرايي را ترغيب نمايند و به آنها اجازه فعاليت دهند. براي تحقيق اين کار وزير خارجه بايد از سفارت خانه ها تقاضا نمايد که طرح هاي ضد راديکال براي کشورهاي خاص با اهداف و اغراض قابل سنجش بريزند.
5-3- فعاليت هاي مبارزه با افراط گرايي خشن هم در داخل و هم خارج امريکا شکل غير نظامي بخود بگيرد. در داخل سازمان هاي مجري قانون طرف صحبت اصلي در جامعه مسلمان امريکا باقي بمانند. اجلاس شوراي شهر و ديگر نهادهاي محلي گسترش يابند. نمايندگاني از سازمان هاي خدماتي از قبيل توسعه شهر و مسکن، اداره آموزش و پرورش، و سازمان هاي ديگر دعوت به همکاري شوند برنامه هاي منسجم بايد دوره هاي آموزش مالي وزارت دارايي و دستگاه هاي تسهيل کننده ديگر را در برگيرد تا اين انسجام به راحتي در جامعه امريکا محقق شود.
6-3- وزير خارجه بايد هيئت مشاوره تشکيل دهد تا بر چگونگي کمک دولت امريکا به توسعه، کمک و حمايت از جنبش هاي جهاني عليه ايدئولوژي افراط گرايي خشن تأکيد ورزد. چنين هيئت مشاوره اي بايداز کارشناسان رشته هاي مختلف از فن آوري و رسانه گرفته تا فضاي مذهبي، روانشناسي و کارشناسان امنيتي باشد تا بتواند مهارت هاي زيادي در زمينه حمايت از تلاش هاي دولت امريکا در اختيار وزير خارجه قرار دهد تا با ايدئولوژي افراط گرايي خشن مقابله کند.
7-3- شعبه اجرايي بايد با کنگره همکاري کند تا شالوده يک سازمان براي وقف اين کا پي ريزي کند که مشابه سازمان وقف ملي براي دمکراسي باشد و بودجه آن انعطاف پذير باشد. گروه ها و افراد قابل اعتماد بوجود آيند و حمايت شوند تا بتوانند با ايدئولوژي افراطي خشن مقابله کنند. هدف افزايش رشد شبکه هايي است که در مبارزه با ايدئولوژي افراط گرايانه در تمام زمينه ها و ساختارهاي متفاوت قابل اعتماد باشند.
«توصيه هاي کاربردي»
1-4- مرکز ملي ضد تروريسم بايد مجموعه اطلاعاتي را در زمينه مراکز اصلي فعاليت خشونت آميز در داخل و خارج امريکا تکميل کند و با فعاليت هاي موازي آن مراکز راديکال گرايي را که در آن ايدئولوژي ملتهب کننده خشونت در اختيار قشر جوان آسيب پذير قرار ميگيرد، رَديابي کن وجود يک تحليل گر براي شناسايي نقاط حساس و سري، شناسايي جوامع در خطر و شناسايي مکان هايي که ممکن است مورد هدف اقدامات راديکال ها باشد، ضروري است چنين تحليل گري بايد به جامعه شناسان، انسان شناسان و محققان ميداني انگيزه دهد تا تمام راه ها و مسيرهايي که به راديکال شدن مي انجامد، شناسايي کنند. يعني يک تحليل مناسب و بجا بايد الهام بخش برنامه ريزي کوتاه مدت باشد و به رخوت و سستي منجر نشود.
2-4- اصل انعطاف پذيري در سازمان مديريت و کاهش درگيري براي اهداف توسعه بنياد آمريکا براي توسعه بين المللي گنجانده شود تا روشن شود که خط مشي ها و برنامه گسترش مي يابند تا اکثريت جوامع مسلمان دنيا را در تلاش براي نابودي اسلام گراهاي افراطي انعطاف پذير کنند.
3-4- بودجه مورد نياز براي تقويت عقايد ميانه رو که در صدد نفوذ روز افزون در جوامع بين المللي هستند و مستقيماً با افراط گرايان مبارزه مي کنند، فراهم شود. بودجه مرکز ملي ضد تروريسم بايد از بودجه برنامه هايي که مبارزه با تروريسم کار فرعي آنهاست و اساساً به دنبال اهداف جايگزين براي عقايد افراط گرايانه هستند، بيشتر باشد.
4-4- بپذيرد که به دليل اقدام جنجالي دولت امريکا اهتمال دارد افراد بيشتري در داخل و خارج امريکا به راديکال شدن رو بياورند و اين يک نگراني بجا است. اما بطور پيشگرايانه اي طرحهاي ديپلماسي عمومي را آماده مي کند اين درگيري احتمالي را کاهش دهد. براي مثال حملات موشکي براي شکار افراط گرايان در نواحي پاکستان که مورد تأييد دادگاه فدرال است در هدف گيري بسيار دقيق بوده و براي اختلال در فعاليت هاي القاعده مؤثر واقع شده است. اين حملات موشکي اين نگراني را بوجود آورده است که بجاي کشتن تروريست ها بر تعداد آنها افزوده است خشم پيش بيني شده امريکا در عمليات ويژه سپتامبر 2009 عليه يک عضور فعال القاعده در سومالي تحقق نيافت اگرچه قبل از شروع عمليات در بحث بين سازماني حساسيت در مورد آن وجود داشت.
توسعه فعاليت هاي پيشگيرانه ديپلماسي عمومي بسيار مهم است تا درگيري احتمالي ناشي از اقدامات سخت گيرانه ضد تروريستي گه گاهي ضروري مي باشد را کاهش دهد.»
کد خبر 13237
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۸۹ - ۱۲:۰۱
- ۰ نظر
- چاپ
کارشناسان انديشکده واشنگتن براي خاور نزديک در گزارشي خطاب به دولت آمريکا توصيههايي براي تقويت ديپلماسي عمومي و جنگيدن در نبرد ايدئولوژيک را مطرح کرده اند.