یک خانمی روی اون صندلی نشسته بود ، اومد بلند بشه فرار کنه ، دکتره محکم مچ دستش را گرفت که نتونه بره، بعد کشیدش جلوی بدن خودش که به عنوان گوشت قربانی ، اون خانم را سپر دفاع خودش کنه ! بعد که دید ضارب فرار کرد ، زنه را ول کرد که بره ! ... بنازم مردانگی ات را و شدت احترام و ارزشی که برای بیمارانت قائلی عوووق همینجوری با بیمارانت برخورد می کنی که آنها هم کینه می کنند دیگه

من اگر جای اون خانمی بودم که روی اون صندلی نشسته ، از این آقای دکتر شکایت می کردم .

به به دکتر خانم بیمار رو سپر خودش کرد به کنار اون دوربین توی مطب چکار میکنه بیمار خبر داره

ببینید یک زن و شوهری ، بیماران مطب این دکتر هستند . ضارب به دکتر شلیک می کنه ، و آن آقا با ضارب درگیر میشه و آنطور جان خودش را به خطر می ندازه فقط به خاطر آقای دکتر . در عوض آقای دکتر چه کار می کنه ؟ زن این آقا را می خواسته بلند بشه و فرار کنه ، محکم مچ دستش را می گیره و می چسبونه به صندلی که سپر دفاع خودش کنه بعد هم بدن زن را می کشه می گیره جلوی خودش عین گوشت قربانی که تیرهای بعدی به این خانم بخوره و به خودش نخوره ! این فرق آدم با آدم است . من اصلا نمی خواهم از جنایت این ضارب دفاع یا توجیه کنم ولی این دکتر معلومه یه کارهای هولناکی در حق بیمارانش کرده که اینطور دشمن پیدا کرده . چون یارو اصلا دزد هم نبود . فقط کینه شخصی داشت . نه به دخل منشی ها دست زد ، نه به وسایل اتاق دکتر

فعلا بزرگترین دشمن نظم و امنیت قانون حقوق شهروندیه که نقدش مال مجرمان و نسیش مال شهروندان قانون گراست اگر قانون حقوق شهروندی به نفع شهروندان و پلیس اصلاح نشه و همچنان موجب حمایت از مجرمان بشه این وضعیت به تمام شهرها انتشار پیدا می کنه