به گزارش مشرق، «حسین امیر عبداللهیان»، وزیر امور خارجه کشورمان گفته که ایران در مذاکرات وین به دنبال دستیابی به یک «توافق خوب» از مسیر مذاکراتی «متین، قوی و منطقی» است. او گفته که هدفگذاری دولت جدید در مذاکرات وین لغو تحریمهای برجامی و بازگرداندن طرفهای غربی به همه تعهداتشان است.
طرفهای اروپایی بلافاصله بعد از اتمام نخستین دور از مذاکرات رفع تحریمها در وین بلافاصله بازی مقصرنمایی را آغاز کرده و تلاش کردند مطالبات طرحشده توسط ایران در جریان گفتوگوها را مطالباتی زیادهخواهانه و خارج از چارچوب برجام نشان دهند.
طرفهای غربی و رسانههای وابسته به آنها در این راستا تلاش کردند از طریق عملیات روانی و فضاسازی رسانهای طوری وانمود کنند که گویی ایران بدون توجه به مسائل مطرحشده در ۶ دور پیشین گفتوگوها مطالبات جدیدی مطرح کرده که فراتر از برجام است.
این در حالی است که تیم مذاکرهکننده ایران اعلام کرده که متن پیشنهادی تهران مبتنی و براساس پیشنویس ۶ دور قبل بوده و همان متن مبنا قرار گرفته و اصلاحات و پیشنهادهای مورد نظر ایران بر روی متن مشخص شده و ارائه گردیدهاند. این پیشنهادها از آن جهت که کاملاً منطبق بر برجام ارائه شدهاند طبیعتاً حداکثری و زیادهخواهانه نیستند.
البته واکنش اروپاییها با توجه به آنکه از سال ۲۰۱۵ به این سو با پایبندی حداقلی به برجام بهدنبال تحمیل تکالیف حداکثری به ایران بودهاند قابل پیشبینی است. روشن است که طرفهای غربی که با تصور اعطای امتیازات اندک و دریافت امتیازات حداکثری به وین آمدهاند، از متون پیشنهادی و خواستههای روشن جمهوری اسلامی ایران رضایت کامل نداشتند، اما به گفته یک مقام وزارت خارجه ایران، «هیچ یک از این کشورها نتوانستند بر این متون ایراد حقوقی گرفته یا آنها را در تضاد با برجام توصیف کنند.»
در همین حال، رسانههای غربی در روزهای گذشته بارها با مانور دادن بر روی آنکه مواضع ایران باعث شکست در مذاکرات شده سعی کردهاند از ایده «بازگشت گام به گام» یا «توافق موقت» به عنوان راه حلهایی برای خروج از بنبستهای ادعایی یاد کنند.
این در حالی است که هر دو ایده «بازگشت گام به گام» و «توافق موقت» ایدههایی شکستخوردهاند که قبلاً مورد آزمون قرار گرفته و شکست خوردهاند و به همین دلیل ایران اعلام کرده هرگز آنها را نمیپذیرد.
درباره طرح «بازگشت گام به گام» این موضوع مطرح است که طرح برداشتن یک گام در برابر گامی از سوی طرف مقابل تنها در صورتی میتواند موضوعیت داشته باشد که اولاً دو طرف بهیکشکل و بهیکاندازه از چیزی دور شده باشند، حال آنکه در موضوع برجام میبینیم که آمریکا برجام را عملاً نقض کرده است در حالی که ایران بعد از یک سال اجرای کامل برجام و فرصت به طرفهای غربی برای عمل به وعدههایشان، تنها تعهداتش را آن هم طبق مفاد موجود در خود برجام کاهش داده است. با توجه به اینکه اقدام ایران در واکنش به نقض عهد آمریکا صورت گرفته است حکم هر عقل سلیم این خواهد بود طرف ناقض ابتدا خسارتش را جبران کند و بعد از طرف مقابل بخواهد به عقب برگردد.
ثانیاً، اگر ایران بهفرض هم بخواهد مسئله اول را نادیده بگیرد و بپذیرد که گامهایی را در برابر برخی گامهای آمریکا بردارد میان گامهای احتمالی دو طرف نمیتوان تجانسی برقرار کرد که بتوان از طرح «گامبهگام» سخن گفت. آنطور که از روال اجرای برجام در ۵ سال گذشته هم مشخص است تعهدات ایران در این توافق کاملاً ملموس و اندازهپذیر است در حالی که طرف مقابل هم تعهداتش تفسیرپذیر است و هم خودش اهل مغلطه و سفسطه.
مورد سوم اینکه، میان ایران و آمریکا «توازن در اعتماد» وجود ندارد و در چنین شرایطی مطالبه توازن در گامها منطقی بهنظر نمیرسد. طرف آمریکایی بهاستناد رفتار گذشته ایران میتواند انتظار داشته باشد که تهران در صورت اعلام پایبندی به تعهداتش، تمامی مفاد برجام را همانند گذشته موبهمو اجرا خواهد کرد؛ اما اگر از کارنامه آمریکا در دبه کردن در توافقهای بینالمللی هم بگذریم و فقط از مورد برجام صحبت کنیم، طبعاً ایران نمیتواند به دولتی که از نخستین روز اجرایی شدن برجام تلاش کرد رفع تحریمها فقط روی کاغذ انجام شود و در ادامه از همان سیاست رفع تحریمها روی کاغذ هم عدول کرد، اساس را بر اعتماد قرار دهد، آن هم در شرایطی که مقامهای دولت بایدن بهصراحت میگویند که برجام را سکویی برای اهداف دیگری میخواهند.
ایده «توافق موقت» نیز نه تنها هیچ سنخیتی با «توافق خوب» ندارد، بلکه دقیقاً بر ضد آن است. از نظر جمهوری اسلامی ایران، با توجه به سابقه طرف غربی در عدم اجرای تعهدات برجامی، تنها توافقی را میتوان «توافق خوب» به حساب آورد که نه تنها اثرات نقض عهد طرفهای غربی در گذشته را جبران میکند بلکه جلوی تخلفهای آتی را بسته و او را برای اجرای کامل تعهدات تحت فشار قرار میدهد.
ناگفته پیدا است که خروج آمریکا از برجام، حتی در صورت بازگشت همه طرفها به توافق کماکان آثارش را بر ذهنیت بانکها و شرکتهای بینالمللی خواهد داشت. بانکها و شرکتهای غربی که حتی سال ۲۰۱۵ هم به دلیل پابرجا بودن ساختار تحریمهای آمریکا به انجام مبادله با ایران بیمیل بودند در شرایط حاضر هم چنانچه همه طرفها بدون جبران گذشته و بدون در نظر گرفتن ساز و کارهایی برای پابرجا نگاه داشتن برجام در برابر اختلافات داخلی آمریکا به این توافق بازگردند، عملاً هیچ مبادلهای با طرفهای ایرانی نخواهند داشت.
از گفته بالا پیدا است برای ایران حتی بازگشت کامل طرفها به برجام نیز ضرورتاً توافقی خوب که بتواند انتفاع اقتصادی ایران را در ازای ایجاد محدودیت در بخشهایی از برنامه هستهای این کشور تضمین کند محسوب نمیشود، چه برسد به آنکه بخواهد وارد توافقی موقت شود که تمامی اهرمهای چانهزنی خودش و دست برتری که به لطف مقاومت مردم به دست آورده را نه در ازای رفع تحریم، بلکه در ازای بلوکه شدن بخشی از داراییهایش کنار بگذارد.
علاوه بر این، جمهوری اسلامی با پذیرش «توافق موقت» عملاً این پیام را به طرف مقابل ارسال خواهد کرد که فشار تحریمها به اندازهای بوده که ایران حاضر به عقبنشینی از خواسته به حق و منطقیاش مبنی بر لغو تمامی تحریمها شده است، آن هم در زمانی که آثار تحریمها رو به کاهش است و اقتصاد ایران در حال پیدا کردن راههای تنفس و بازگشت به حیات عادی خودش است. ارسال چنین پیامی، قطعاً طرف مقابل را برای ادامه فشارها باانگیزهتر خواهد کرد.
با توجه به همین عوامل است که سعید خطیبزاده، سخنگوی جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد که در مذاکرات وین چیزی به نام توافق گام به گام یا طرحهای موقت وجود ندارد.