کد خبر 1299776
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۹
کشف جسد مبینا ۱۵ ساله زیر درخت

خیلی ترسیده بودم پیکرش را درون شال خودش گذاشتم و آن را دور کمرم بستم. تا از روی موتورسیکلت سقوط نکند. بعد هم به طرف ابتدای جاده سالارآباد به راه افتادم و پیکر او را زیر درختی در جاده خاکی انداختم.

به گزارش مشرق، با دستگیری دو متهم در پرونده مرگ مشکوک دختر ۱۵ ساله ای در مشهد، زوایای تلخ و دردناکی از ماجراهای زیر پوست شهر نمایان شد.

کشف جسد

سپیده دم پنجم خرداد گذشته زنگ تلفن پلیس ۱۱۰ به صدا درآمد. خبر وحشتناک بود. جسد دختری نوجوان زیر تک درخت جاده خاکی در دو راهی روستای سالارآباد و دستگردان قرار داشت. طولی نکشید که تکاپوی نیروهای کلانتری شهرک شهید باهنر به اوج رسید. بی سیم ها به کار افتاد وخودروهای پلیس آژیرکشان به حرکت درآمدند. خبر درست بود. خیلی زود نوار «ورود به صحنه جرم ممنوع!» در اطراف جسد کشیده شد و نیروهای انتظامی با حفظ صحنه کشف جسد، مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند.

بیشتر بخوانید

راز جسدی در شعله‌های آتش +عکس

عقربه های ساعت ۶ بامداد را نشان می داد که با حضور مقام قضایی، تحقیقات میدانی در این باره آغاز شد اما هیچ مدرکی به دست نیامد که بیانگر هویت دختر نوجوان باشد. کف سفیدرنگ از دهان و بینی دخترک بیرون آمده بود اما آثاری از ضرب و جرح روی پیکر وی دیده نمی شد. حلقه زرد رنگ بدلی در انگشت دست چپ وی، برای شناسایی این دختر ضمیمه پرونده شد و بدین ترتیب ، جسد وی برای تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی مشهد انتقال یافت.

آن دختر مبینا بود!

درحالی که بررسی های پزشکی برای کشف راز مرگ تلخ این دختر ادامه داشت، گروه ورزیده‌ای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی نیز با نظارت و هدایت سرهنگ کارآگاه مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی) وارد عمل شدند و تحقیقات گسترده ای را برای شناسایی هویت جسد آغاز کردند، کنکاش در بانک اطلاعاتی مجرمان نشان می داد که دختر نوجوان سابقه کیفری ندارد.

درحالی که جست وجوها با عکس برداری از جسد برای شناسایی هویت دختر نوجوان ادامه داشت زن میان سالی گم شدن دخترش را به پلیس اطلاع داد. چند روز بعد با تطبیق تصاویر و لباس های دختر گم شده با جسد دختر نوجوان، بخشی از معمای پیچیده «مرگ مشکوک» حل شد. او دختر ۱۵ ساله ای به نام «مبینا» بود که یک روز قبل از کشف جسد از خانه بیرون آمده و دیگر هیچ کدام از اعضای خانواده از وی خبری نداشتند.

تحقیقات کارآگاهان که به سرپرستی کارآگاه «مصطفی مقدم» وارد مرحله جدیدی شده بود، حکایت از آن داشت که پدر «مبینا» مدتی قبل از دنیا رفته است و او به همراه مادر و برادر بزرگترش زندگی می کرد. این درحالی بود که مواد افیونی زندگی آن‌ها را در آشفته بازاری دردناک، رقم می زد.

برادر و مادر دختر نوجوان به مواد مخدر صنعتی از نوع «شیشه» اعتیاد داشتند اما «مبینا» دختری دانش آموز بود که از گوشی تلفن مشترک با مادر و برادرش برای کلاس های مجازی استفاده می کرد. در این میان، کارآگاهان که با مشاهده وضعیت بی‌سروسامان در این خانواده، احتمال می دادند مرگ «مبینا» ریشه در مواد افیونی داشته باشد فرضیه های متعددی را زیر ذره بین تحقیقات پلیسی قرار دادند و در حضور سرهنگ کارآگاه نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) به تجزیه و تحلیل این فرضیه پرداختند.

پیامک های رمز آلود

در اثنای تحقیقات و بررسی غیرمستقیم پیامک‌های ارسالی به گوشی تلفن مشترک این خانواده، ناگهان سرنخی از این کلاف پیچیده به دست آمد. «حاضر باش دنبالت می آیم!» ، «اگر برادرت تو را اذیت می کند، من او را گوشمالی می دهم!»

عامل ارسال این پیامک جوانی به نام «امید» بود که با «مبینا» قرار گذاشته بود. بلافاصله تحقیقات روی این جوان متمرکز و مشخص شد او از خرده فروشان حرفه ای و سابقه دار مواد مخدر است که از مدتی قبل مواد مصرفی برادر و مادر مبینا را  تامین می کند و ارتباطی با اعضای این خانواده دارد.

بنابراین «امید» با صدور دستورات قضایی و در یک عملیات ضربتی و هماهنگ در منزلش دستگیر و به اتاق بازجویی پلیس آگاهی هدایت شد. این جوان ۲۳ ساله که ابتدا سعی داشت هرگونه ارتباط خود با اعضای خانواده را پنهان کند وقتی در برابر اسناد انکارناپذیر قرار گرفت، راز ماجرایی دردناک در زیر پوست شهر را فاش کرد.

او به افسر پرونده گفت: زمانی که با موتورسیکلت مواد مخدر صنعتی برای مادر و برادر «مبینا» می بردم با او آشنا شدم و تلفنی و پیامکی با یکدیگر در ارتباط بودیم چراکه من «شیشه» خرید و فروش می کنم و به صورت تلفنی با مشتریانم در تماس هستم! ولی خودم شیره تریاک مصرف می کنم! و ...

اعتراف تلخ

وی درباره چگونگی مرگ «مبینا» نیز گفت: من اطلاعی از مرگ او ندارم آخرین بار بعدازظهر روز چهارم خرداد بود که به مبینا پیامک دادم تا با هم گشتی بزنیم! و در منطقه نزدیک منزلشان قرار گذاشتم. حدود ساعت ۴ بعدازظهر او را سوار موتورسیکلت کردم و پس از نوشیدن آب میوه در کوی رضاییه،   به منزل خودم بردم چرا که همسر و دختر کوچکم برای شرکت در مجلس عروسی یکی از بستگانم به تهران رفته بودند و هیچ کس در منزل نبود. وقتی به خانه رسیدیم من به پسرعمه ام زنگ زدم تا برایم مقداری شیره تریاک بیاورد! شب هنگام زمانی که پسرعمه‌ام به خانه من آمد، «مبینا» را آن جا دید.

او هم آن دختر را می شناخت به همین خاطر و با حالتی مضطرب گفت: مادر این دختر در پارک میرزا کوچک خان به دنبال او می‌گردد و بسیار نگران است.بعد از رفتن پسرعمه ام ، من پای بساط مواد نشستم و مبینا هم یک عدد قرص متادون ۴۰ خورد و بعد هم سیگار کشید اما حالش خوب بود تا این که حدود نیمه شب شد.

آن جا بود که از مبینا خواستم به خانه بازگردد ولی او ادعا می کرد اگر در این وقت شب به منزل برود مادرش او را کتک می زند. بالاخره مشاجره و کشمکش های ما ادامه داشت تا این که به او گفتم: «من نمی توانم از تو در خانه ام نگهداری کنم.» او هم که خیلی ناراحت شده بود با عصبانیت بیرون رفت و من دیگر از او خبری نداشتم تا این که روز بعد وقتی حدود ساعت ۱۰ صبح از خواب بیدار شدم، فهمیدم که مبینا پیامک هایی برایم ارسال کرده است که من پشت در هستم. در را باز کن و...

دستگیری دومین متهم

در پی اعترافات "امید" (متهم ۲۳ساله) بلافاصله کارآگاهان به ردیابی شماره تلفنی پرداختند که مبینا از آن گوشی پیامک های شبانه را برای امید ارسال کرده بود. طولی نکشید که جوان متاهلی به نام "محسن" زیر چتر اطلاعاتی کارآگاهان قرار گرفت و دستگیر شد.

 جسد را با شال به کمرم بستم

دومین متهم این پرونده جنایی هنگامی که مقابل کارآگاهان ورزیده اداره جنایی پلیس آگاهی نشست ، دستانش لرزید و چشمانش سوسو زد. او که من من کنان رشته کلام را گم کرده بود با دعوت به آرامش از سوی افسر پرونده گفت: ساعت حدود ۳ بامداد روز چهارم خرداد بود که به قصد خرید مواد مخدر صنعتی از نوع شیشه از خانه ام در یکی از روستاهای اطراف مشهد خارج شدم و به خیابان چمن آمدم.

زمانی که سوار موتورسیکلت شیشه تهیه کرده بودم و قصد داشتم به خانه ام بازگردم دختر نوجوانی را دیدم که با خودش ناله می کرد. کنارش رفتم و پرسیدم : چی شده؟ روبه من کرد و گفت : دنبال یک گوشی می گردم تا تماس بگیرم. من هم گوشی تلفنم را دادم. او چند بار تماس گرفت ولی کسی به تماسش پاسخ نداد.

بعد از آن هم چند بار پیامک فرستاد. چون می ترسیدم گوشی تلفنم را سرقت کند او را سوار موتورسیکلت کردم و دقایقی را دور زدم بعد هم به طرف منزل خواهر معلولم در بولوار طبرسی شمالی رفتم. حدود نیم ساعت در خانه خواهرم با هم بودیم که دیدم حال آن دختر خوب نیست و نفس نمی کشد. کف از دهانش بیرون آمده بود. خیلی ترسیده بودم پیکرش را درون شال خودش گذاشتم و آن را دور کمرم بستم. تا از روی موتورسیکلت سقوط نکند. بعد هم به طرف ابتدای جاده سالارآباد به راه افتادم و پیکر او را زیر درختی در جاده خاکی انداختم.

حدود ساعت ۷ صبح بود که با همسرم تماس گرفتم و به او گفتم تصادف کرده ام ولی زمانی که به روستای خادم آباد رفتم همسرم مرا به منزل راه نداد. این بود که دوباره به مشهد بازگشتم و در پارک میرزا کوچک خان شیشه کشیدم سپس فهمیدم که جنازه ای در جاده روستای سالارآباد پیدا شده است.

دو متهم این پرونده با صدور قرار قانونی از سوی مقام قضایی روانه زندان شدند تا نظریه پزشکی قانونی، گره از معمای پیچیده و مرگ تلخ دختر نوجوان بردارد که آن شب در سیاهی روزگار جان سپرد.

منبع: روزنامه خراسان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 26
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 28
  • IR ۱۶:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
    65 1
    دختر را دست بدست کردن نامردانِ معتادِمتاهلِ بی شرفهای کثافتِ بی ناموس ها
    • IR ۲۰:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
      11 0
      چرا حضانت بچه های بیگناه خانواده های معتاد و ازشون نمیگیرید؟ نمیدونم این چطور ممکنه ولی اینا هیشکی و ندارن البته بیکس بودن بهتر از خانواده اینجوری داشتنه فکر کن مادرشم معتاد به شیشه بوده ...
  • IR ۱۶:۲۳ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
    26 0
    شما را بخدا سرنخهای مواد مخدر را کشف و اصلاح کنید. از همین گزارش سرنخ بگیرید
    • ناشناس IR ۲۳:۲۴ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
      8 0
      به نظر می رسه، سیستم خیلی هم در مبارزه با توزیع مواد مخدر در داخل کشور جدی نیست، آنچه مهم است مواد مخدر به اروپا قاچاق نشود برای آن تا کنون نزدیک چهار هزار شهید دادیم، کلا سیستم با قاچاق به داخل چه کالا چه مواد مخدر مشکل خاصی نداره.
  • IR ۱۶:۵۲ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
    35 2
    بابا به قرآن خودم لک زبان هستم من میدونم تعداد زیادی از مردم ما توی تهران و کرج و شهریار مواد میفروشن از طایفه خودمون و بقیه طوایف والله قسم خیلی از همین هم طایفه ای های من بارها و بارها بازداشت شدن و با پرداخت رشوه آزاد شدن! والله کسی رو میشناسم که بارش رو با تریلی گرفتن و الان آزادانه دوباره داره مواد میفروشه! رشوه رو فقط به نیروی انتظامی نمیدن توی دادگاه هم رشوه میدن و خیلی زود آزاد میشن! مواد مخدر ریشه در فساد برخی افراد رشوه خوار و فاسد توی بدنه دولت و فوه قضاییه داره! نمیدونم چرا اقدامات اساسی در این باره نمیشه توی بخری محلات کرمانشاه واقعا علنی مواد میفروشن کافیه یه پسر جوان رد شه حتی بهش میگن چی میخواد!بدون نیاز به اینکه خودش حرفی بزنه! همه مردم خبر دارن مگه میشه پلیس خبر نداشته باشه از این وضعیت؟! گل و شیشه و انواع و اقسام مواد صنعتی مثه پفک آزادانه جابه جا میشه و بفروش میرسه بدون ترس و دلهره! چه خانواده هایی که نابود نشدن چه بچه هایی که نابود نشدن دنیا و آخرت چه زنان و مردانی که نابود نشد! غم و بدبختی و افسردگی و تن فروشی و زنا و انواع بیماری ها... خدایا خودت به دلیل محکم به مسئولین بده که خیلی خیلی سخت بگیرن... شنیدم توی عربستان حتا قرص استامینوفن هم جرمه چه برسه به تریاک و مواد مخدر که هر میزانیش اعدام داره نمیدونم راسته یا دروغ ولی اینجا باید همینجوری باشه باید اونقدر سخت گیری باشه و اونقدر آدمهای بی شرف مواد فروش اعدام بشن که کسی جرعت نکنه از این غلطا بکنه
    • IR ۲۰:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
      3 0
      من امارات بودم کشورهای عربی خلیج فارس مصرف مواد 4 سال حبس خرید فروشش 15 سال به بالا و اعدام ندارند حبس ابد دارند 25 سال اصلا مردمش جرات نمیکنن تو کوچه و خیابان اسم تریاک و مواد مخدر بیارند
    • IR ۲۱:۲۱ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
      3 0
      آره عذابه واقعا، نمونه خیلی خیلی کوچیکش مستاجر ماست که معتاده. مدام بوی حال به هم زن دود و دم تو راه پله ها می پیچه. آدم میترسه یارو خلافکار از آب در بیاد و شخص ناجوری رو بیاره تو ساختمون. حالا جابجا کننده های کلان مواد مخدر و رشوه گیرندگان که بماند اون دنیا چه جوابی دارن به خدا بدن
    • عباس IR ۱۷:۴۹ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۵
      0 0
      گل گفتی
  • CA ۱۷:۱۸ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
    30 1
    تا درست وحسابی با عاملین اصلی مواد مخدر برخورد نکنید این فجایع روز بروز بیشتر خواهد شد
  • IR ۱۷:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
    33 2
    مشهد چه خبره؟!
    • سیدامیر IR ۱۸:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
      5 0
      گرگ و شغال و روباه دست به دست هم بره ها رو میدرن و همه جا ارام است.
    • محمد IR ۱۸:۵۴ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
      3 4
      فقط مشهد نیست همه جا جرم وجنایت زیاد شده مثل تهران اهواز آبادان لرستان کرمانشاه
    • IR ۲۱:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
      5 2
      تو تهران بدتره ولی دیگه عادی شده اینا برا تهرانی ها لاشو بالا نمیارن
    • IR ۲۱:۴۹ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
      5 1
      مشهد یه شهر مهاجر پذیر از سیستان بلوچستان کرمان یزد و... خود استان هراسان بزرگ که الان سه استان شده با کلی حاشیه نشین قریب به نیمی از جمعیت چهار میلیونی مشهد و صدالبته مردمی روزنامه خوان به قدمت روزنامه هفتادساله خراسان روزنامه ها هم دنبال مشتری و اخبار زرد و حوادث مخصوصا ناموسی هم که خواهان بسیار دارد از جناب مشرق تعجب میکنم که چند وقته منبع اخبار زردش شده روزنامه خراسان حالا چرا نظر نامحترم, شهروندی محترم رو درباره ایالت خودمختار خراسان نشر میده ولی از مثلا اقدامات جناب دکترخلبان ناجای مجلسی چیزی نمیگه بماند از
    • EXtremist IR ۰۳:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۵
      0 1
      21:49 - خدا خیرت بده - زدی به هدف - مشکل حاشیه نشینی و مهاجرت به تنها کلان شهر شرق کشور - فکر میکنم هدف از انتشار این مطالب همین باشه و گرنه کلیک خوری ولو به قیمت بازی با اعصاب مردم برکت نداره درست مثل ر کنا
  • CA ۱۸:۲۹ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
    5 6
    تو ايران به اين وحشتناكي با خانواده معتاد چي انتظار داريد در انتظارش باشه ؟ همون بهتر كه زودتر مرد وگرنه صدها مرد نامرد ديگه هم تو اين دنياي وحشي كه اخوندها ساختن بهش تجاوز ميكردن، راحت شد!
  • IR ۱۸:۵۷ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
    3 0
    من خودم آدم میشناسم حرفه ای مواد میفروشه در حجم بالا با مامورا هم خیلی رابطش خوبه فقط گاهی اوقات خرده فروشایی که خودش بهشون مواد داده رو به مامورا لو میده.وضشم توپ تکون نمیده
  • IR ۲۰:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
    3 3
    هردو زودتر اعدام بشن دختر مردم نامردها بردن خونشون و ....تو عربستان معتاد قاچاقچی مواد مخدر را با شمشیر گردن میزنند اینجا هرکه برا خودشه جرم جنایت خیانت وحالا قتل....
  • IR ۲۰:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
    3 11
    اصلا دلخوش به این مقدار نباشید
  • محمود IR ۲۰:۳۹ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
    7 0
    دختره متادون 40 زده!!خودشم شیشه ای بوده،اونم تو 15 سالگی؟!! یاااخدا
  • IR ۲۰:۳۹ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
    6 1
    ریشه ش خونواده هس خب زنی ک دو بچه داره بیخود میکنه معتاد میشه دختر بیچاره قربانی فساد و گند مادرش و برادر شده
  • حیدر IR ۲۰:۵۸ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
    7 4
    با این روش آقایان حکومتی و مردمی که به هیچی اهمیت نمیدن هیچ وقت درست نمیشه ونتیجش کودکان و نوجوان و جوانانیس که هدر میروند
  • حمید IR ۰۷:۰۴ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۵
    0 0
    ممنون از خبرگزاری مشرق بابت انتشار واقعیت هایی که وجود داره.
  • ناشناس IR ۱۲:۵۱ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۵
    0 0
    به نام خدا قاضی محترم این چنین افراد انگل جامعه (معتاد های کثیف ...) که مثل سرطان ریشه دارند محکوم به اعدام کنند تا در جامعه کسی جرعت تکرار چنین اعمالی نشود و جامعه سالم پاک شود.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس