به گزارش مشرق، عضو انجمن روانشناسي ايران در گفتوگو با ايسنا درباره آخرين وضعيت فرد المپيكي تير و كمان اظهار كرد: من كارم را در ارديبهشت ماه در تهران آغاز كردم. دليل حضورم در اين رشته اين است اكثر كمانداران خودشان به آكادمي ملي المپيك مراجعه ميكردند و با هم صحبت ميكرديم. اگر روانشناس جديدي با آنها كار ميكرد تا با شرايطشان آشنا ميشد، زمان ميبرد. بنابراين به درخواست كمانداران اين مسئوليت را پذيرفتم.
وي در واكنش به اين مساله كه تغيير مربيان تيم ملي انتقاد كمانداران المپيكي را در پي داشت، تصريح كرد: تغيير مربي ممكن است تا حدودي شرايط تيم ملي را بر هم بزند، اما خوشبختانه وضعيت حاكم بر تيم ملي خوب است. مربيان فعلي دارند تلاش ميكنند كه المپيكيها نتيجه بگيرند.
روانشناس المپيكيهاي تير و كمان، درباره لزوم به كارگيري از اين علم در ورزش قهرماني، خاطر نشان كرد: اكثر تيمها قبل از المپيك از نظر جسماني و تكنيكي به اوج آمادگي ميرسند و به مقوله رواني توجه ويژهاي دارند. متاسفانه ما به اين مساله توجه چنداني نداريم و از همين نقطه هم ضربه خورديم. عملكرد يك ورزشكار منوط به آمادگي جسماني، تكنيكي و رواني است. اگر روي مسايل رواني ورزشكاران توجه ويژهاي نداشته باشيم، نبايد توقع نتايج خاصي از آنها وجود داشته باشد.
دكتر حمزه با بيان اين كه متاسفانه هنوز برخي فكر ميكنند كه آمادگي رواني يعني سخنراني كردن روانشناسان براي ورزشكاران، تاكيد كرد: برخي به غلط آمادگي رواني را تهييج كردن ورزشكاران ميدانند. آمادگي رواني مجموعهاي از مهارتها است كه بايد آن را آموخت و تمرين كرد. بازيافت تمركز، كنترل استرس و سرسخت بودن ورزشكاران چيزهايي نيستند كه با گفتن چهار جمله برطرف شود. در واقع روانشناسي پاشنه آشيل كاروان است، اما متاسفانه قرار نيست روانشناسي به همراه كاروان به المپيك برود. به ما گفتهاند كه ظرفيتها محدود است، اما به اين مساله توجه ندارند كه آمادگي رواني اهميت بسيار بالايي دارد. متاسفانه فعلا علم روانشناسي جا نيفتاده و بيشتر جنبه شعاري دارد.
عضو كميسيون روانشناسي ورزش كميته ملي المپيك با اشاره به اين كه نگرش برخي از تيمها به روانشناس كليشهاي است، تصريح كرد: من از 17 ماه قبل از بازيهاي آسيايي «گوانگجو» با قايقرانان كار ميكردم. آنها علم روانشناسي را جدي گرفتند و نتيجهاش را ديدند. در المپيك پكن، كشور چين قهرمان بازيها شد. رييس روانشناسان ورزشي چين، پروفسور «گنگ يانگ سي» به ايران آمد و براي ما دوره آموزشي گذاشت. او به ما گفت كه در بازيهاي پكن، چين 51 طلا گرفت. براي كسب اين مدالها 50 روانشناس با ورزشكاران كار ميكردند كه در اين ميان 34 روانشناس به طور مستقيم با تيمها كار ميكردند و 16 نفر هم به صورت آنلاين در اختيار المپيكيها بودند كه در هر موقع شبانه روز پاسخ نيازهاي آنها را ميدادند. وقتي ما درباره ورزش چين حرف ميزنيم بايد به همه اين مسايل فكر كنيم. بايد ديد چرا تيمهاي بزرگ از روانشناس استفاده ميكنند؟ قطعا آنها هم محدوديت دارند، ولي حتما روانشناسي كسب نتايج خوب را تضمين ميكند. بايد يك فرد متخصص نياز ورزشكاران را تامين كند و در مسابقات به همراه آنها باشد تا هم مهارتها را ياد بگيرند و هم مدام تمرين كنند. با روند فعلي موفقيت ورزشكاران ما ريتم ندارد و به صورت سينوسي است.
عضو انجمن روانشناسي ايران در پاسخ به اين پرسش كه آيا ورزشكاران و كادر فني، شما را به عنوان روانشناس پذيرفتهاند؟ به ايسنا گفت: اكثر مربيان در ذهنشان طرحي دارند كه خودشان را براي قرار گرفتن در آن شرايط آماده كردهاند و به محض اين كه اين طرح به هم ميخورد، نميتوانند كاري انجام دهند. طالبيان مليپوش قايقراني يكي از كساني است كه من با او 17 ماه كار كردهام. براي بازيهاي «گوانگجو» از قبل تصور ميشد كه در فينال هزار متر تك نفره كاياك از ابتداي مسابقه جلوتر از بقيه باشد، چون در مسابقات جهاني و آسيايي از همه حريفانش پيشي ميگرفت. من به او گفتم كه ممكن است در مسابقه از حريفانت عقب بيفتي. به همين دليل تمرينات ذهني زيادي با هم انجام داديم. در بازيهاي «گوانگجو» اين اتفاق افتاد، در 100 متر اول مسابقه از ميان 9 نفر ششم بود. در مسافت 250 متر در ميان سه نفر اول قرار گرفت. در 500 متر دوم شد و در 750 متر اول شد و عنوان قهرماني را از آن خود كرد. دليل اين اتفاق اين بود كه او آمادگي رواني داشت. كسب مدال طلاي او در «گوانگجو» اتفاقي نبود.
وي افزود: اگر تيمهاي فدراسيونها به دنبال اين هستند كه از يك مربي مهارتهاي ذهني استفاده كنند، بايد بدانند كه اين افراد بايد با ورزشكاران به عنوان افرادي توانمند كار كنند. بنابراين روانشناسان بايد از نهادهاي قانوني و دولتي كه متولي روانشناسي هستند، تاييد شوند. يكي از دلايلي كه باعث شد تيمهاي المپيكي مقابل روانشناسان گارد بگيرند، همين مساله بود. علم روانشناسي مدعيان زيادي دارد. برخي از فدراسيونها از كساني استفاده كردند كه در هيچ يك از مقطع كارشان درس روانشناسي نخواندهاند، مثلا يك فرد پزشك ميگويد كه من يك روانشناس هستم. كسي هم از آنها نميپرسد كه آيا از نظام روانشناسي كارت داري يا نه، متاسفانه چون خيليها خراب كاري كردهاند راه را براي كار كردن روانشناس بستهاند.
دكتر حمزه با بيان اين كه مربيان تيمها هم بايد از كارهاي روانشناختي آگاهي داشته باشند، به ايسنا گفت: هيچ مربي نميتواند روانشناس تيم ملي باشد، چرا كه مربي درباره ورزشكار قضاوت ميكند، اما روانشناس همه مسايل ورزشكار را ميشنود و به او راهكار ميدهد. اين مربي است كه تصميم ميگيرد يك ورزشكار روي نيمكت بنشيند و فرد ديگر در زمين بازي كند. ممكن است شنيدن مسايل ورزشكاران در تصميم گيري مربيان دخيل شود، خود روانشناسان هم از اين كه به خانوادههايشان مشاوره دهند، نهي شدهاند چرا كه روابط خانوادگي دخيل است.
وي در واكنش به اين مساله كه تغيير مربيان تيم ملي انتقاد كمانداران المپيكي را در پي داشت، تصريح كرد: تغيير مربي ممكن است تا حدودي شرايط تيم ملي را بر هم بزند، اما خوشبختانه وضعيت حاكم بر تيم ملي خوب است. مربيان فعلي دارند تلاش ميكنند كه المپيكيها نتيجه بگيرند.
روانشناس المپيكيهاي تير و كمان، درباره لزوم به كارگيري از اين علم در ورزش قهرماني، خاطر نشان كرد: اكثر تيمها قبل از المپيك از نظر جسماني و تكنيكي به اوج آمادگي ميرسند و به مقوله رواني توجه ويژهاي دارند. متاسفانه ما به اين مساله توجه چنداني نداريم و از همين نقطه هم ضربه خورديم. عملكرد يك ورزشكار منوط به آمادگي جسماني، تكنيكي و رواني است. اگر روي مسايل رواني ورزشكاران توجه ويژهاي نداشته باشيم، نبايد توقع نتايج خاصي از آنها وجود داشته باشد.
دكتر حمزه با بيان اين كه متاسفانه هنوز برخي فكر ميكنند كه آمادگي رواني يعني سخنراني كردن روانشناسان براي ورزشكاران، تاكيد كرد: برخي به غلط آمادگي رواني را تهييج كردن ورزشكاران ميدانند. آمادگي رواني مجموعهاي از مهارتها است كه بايد آن را آموخت و تمرين كرد. بازيافت تمركز، كنترل استرس و سرسخت بودن ورزشكاران چيزهايي نيستند كه با گفتن چهار جمله برطرف شود. در واقع روانشناسي پاشنه آشيل كاروان است، اما متاسفانه قرار نيست روانشناسي به همراه كاروان به المپيك برود. به ما گفتهاند كه ظرفيتها محدود است، اما به اين مساله توجه ندارند كه آمادگي رواني اهميت بسيار بالايي دارد. متاسفانه فعلا علم روانشناسي جا نيفتاده و بيشتر جنبه شعاري دارد.
عضو كميسيون روانشناسي ورزش كميته ملي المپيك با اشاره به اين كه نگرش برخي از تيمها به روانشناس كليشهاي است، تصريح كرد: من از 17 ماه قبل از بازيهاي آسيايي «گوانگجو» با قايقرانان كار ميكردم. آنها علم روانشناسي را جدي گرفتند و نتيجهاش را ديدند. در المپيك پكن، كشور چين قهرمان بازيها شد. رييس روانشناسان ورزشي چين، پروفسور «گنگ يانگ سي» به ايران آمد و براي ما دوره آموزشي گذاشت. او به ما گفت كه در بازيهاي پكن، چين 51 طلا گرفت. براي كسب اين مدالها 50 روانشناس با ورزشكاران كار ميكردند كه در اين ميان 34 روانشناس به طور مستقيم با تيمها كار ميكردند و 16 نفر هم به صورت آنلاين در اختيار المپيكيها بودند كه در هر موقع شبانه روز پاسخ نيازهاي آنها را ميدادند. وقتي ما درباره ورزش چين حرف ميزنيم بايد به همه اين مسايل فكر كنيم. بايد ديد چرا تيمهاي بزرگ از روانشناس استفاده ميكنند؟ قطعا آنها هم محدوديت دارند، ولي حتما روانشناسي كسب نتايج خوب را تضمين ميكند. بايد يك فرد متخصص نياز ورزشكاران را تامين كند و در مسابقات به همراه آنها باشد تا هم مهارتها را ياد بگيرند و هم مدام تمرين كنند. با روند فعلي موفقيت ورزشكاران ما ريتم ندارد و به صورت سينوسي است.
عضو انجمن روانشناسي ايران در پاسخ به اين پرسش كه آيا ورزشكاران و كادر فني، شما را به عنوان روانشناس پذيرفتهاند؟ به ايسنا گفت: اكثر مربيان در ذهنشان طرحي دارند كه خودشان را براي قرار گرفتن در آن شرايط آماده كردهاند و به محض اين كه اين طرح به هم ميخورد، نميتوانند كاري انجام دهند. طالبيان مليپوش قايقراني يكي از كساني است كه من با او 17 ماه كار كردهام. براي بازيهاي «گوانگجو» از قبل تصور ميشد كه در فينال هزار متر تك نفره كاياك از ابتداي مسابقه جلوتر از بقيه باشد، چون در مسابقات جهاني و آسيايي از همه حريفانش پيشي ميگرفت. من به او گفتم كه ممكن است در مسابقه از حريفانت عقب بيفتي. به همين دليل تمرينات ذهني زيادي با هم انجام داديم. در بازيهاي «گوانگجو» اين اتفاق افتاد، در 100 متر اول مسابقه از ميان 9 نفر ششم بود. در مسافت 250 متر در ميان سه نفر اول قرار گرفت. در 500 متر دوم شد و در 750 متر اول شد و عنوان قهرماني را از آن خود كرد. دليل اين اتفاق اين بود كه او آمادگي رواني داشت. كسب مدال طلاي او در «گوانگجو» اتفاقي نبود.
وي افزود: اگر تيمهاي فدراسيونها به دنبال اين هستند كه از يك مربي مهارتهاي ذهني استفاده كنند، بايد بدانند كه اين افراد بايد با ورزشكاران به عنوان افرادي توانمند كار كنند. بنابراين روانشناسان بايد از نهادهاي قانوني و دولتي كه متولي روانشناسي هستند، تاييد شوند. يكي از دلايلي كه باعث شد تيمهاي المپيكي مقابل روانشناسان گارد بگيرند، همين مساله بود. علم روانشناسي مدعيان زيادي دارد. برخي از فدراسيونها از كساني استفاده كردند كه در هيچ يك از مقطع كارشان درس روانشناسي نخواندهاند، مثلا يك فرد پزشك ميگويد كه من يك روانشناس هستم. كسي هم از آنها نميپرسد كه آيا از نظام روانشناسي كارت داري يا نه، متاسفانه چون خيليها خراب كاري كردهاند راه را براي كار كردن روانشناس بستهاند.
دكتر حمزه با بيان اين كه مربيان تيمها هم بايد از كارهاي روانشناختي آگاهي داشته باشند، به ايسنا گفت: هيچ مربي نميتواند روانشناس تيم ملي باشد، چرا كه مربي درباره ورزشكار قضاوت ميكند، اما روانشناس همه مسايل ورزشكار را ميشنود و به او راهكار ميدهد. اين مربي است كه تصميم ميگيرد يك ورزشكار روي نيمكت بنشيند و فرد ديگر در زمين بازي كند. ممكن است شنيدن مسايل ورزشكاران در تصميم گيري مربيان دخيل شود، خود روانشناسان هم از اين كه به خانوادههايشان مشاوره دهند، نهي شدهاند چرا كه روابط خانوادگي دخيل است.