به گزارش مشرق، مسعود شیرانی فرد کارگردان تئاتر، درباره جنگ و تئاتر گفت: اساساً مقوله جنگ بسیار مسئله آزار دهندهای است از این رو که تخریبهای زیادی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، ویرانی شهر و خانه اتفاق میافتد و البته مهمترین تخریب، انسانیت است. در هر کشور و قوم و جای جای کره زمین برای عزیزان از دست رفته در جنگ احترام بسیار زیادی قائل هستند و به آنها میبالند و جزو غرور ملی محسوب میشوند. از آن رو که یکی از رسالتهای تئاتر سر و کار داشتن با ارزشها و بالا بردن مقام ارزشها است، بدیهی است در کشور ما موضوع دفاع مقدس که یکی از ارزشهای ما محسوب میشود و جنبهی معنوی بسیار بالایی دارد، سوژهی واجب و لازمی برای تولید تئاتر میشود؛ چرا که اولاً اتفاقات رخ داده در هشت سال جنگ تحمیلی بسیار زیاد دراماتیک و داستان گونه است و ثانیاً باید گوش به گوش و سینه به سینه منتقل شود تا زنده بماند.
وی افزود: با همین تفاسیر متأسفانه در بخش دفاع مقدس گاه ضعف مشاهده میکنیم. از طرفی شماری از مخاطبان در برابر این موضوع برای تئاتر گارد گرفته و مخالفت میکنند و آن را موضوع جالبی برای پرداختن نمیدانند. به حدی که نام اثر، پوستر و هر چیزی که معرف این دسته نمایش باشد دچار ریزش مخاطب میشود. در مقابل هم تولیدکنندگان اغلب با ترس و تشویش به سراغ تولید این دست نمایشها میروند. این داستان تا جایی پیش میرود که گاهی حتی کارگردانها و بازیگران ترجیح بر آن دارند که به این دسته موضوع نپردازند. در بین گروههایی که دست به تولید تئاتر در موضوعات دفاع مقدس میزنند گروهی به سراغ مفاهیم کلیشهای و سطحی میروند که در رشد این شاخه تاثیری نخواهد داشت؛ اما خوشبختانه هنوز هم گروههایی که تعداد آنها کم هم نیست به خوبی این موضوع را درک کرده و با چشم باز و فکری پخته به بهترین شکل در این ژانر فعالیت می کنند. مفاهیم را به خوبی انتقال میدهند و به شیوههای خلاقانه ارتباط صحیحی با مخاطب برقرار میکنند.
این هنرمند درباره لزوم پرهیز از کلیشه ها در تئاتر دفاع مقدس گفت: به نظر من کافی است دست از کلیشهها برداشت و جنگ را در یک بُعد کلیتر یعنی تخریب انسانیت نگاه کرد. این همان نقطهای است که بسیار جالب میشود؛ زیرا اثر خود به خود در حالی که به جنگ میپردازد ضد جنگ است و چه چیز بهتر از آنکه به مخاطب تخریبهای درونیتر که در اثر همین فعل صورت میگیرد را نشان دهیم؛ تاثیر بگذاریم و از جنبه روایتی به جنبه حرکتی و باز دارنده از خشونت و جنگ برسیم. تمامی این موارد در خلاقیت نهفته است و نتیجه آن مطمئناً جذب مخاطب و جلب رضایت او خواهد شد.
خاوری که تئاتر را کوچه به کوچه فریاد می زند
شیرانی فرد در ادامه از آخرین نمایش خود که مبتنی با خلاقیت بود نام برد و گفت: نمایش «پدر بود» مصادف با هفته دفاع مقدس به نویسندگی و کارگردانی خودم در راستای تمام صحبتهایی که شد، روی صحنه رفت. شیوه اجرایی این نمایش به این گونه است که در ماشین خاوری که کامل با گِل پوشانده شده و در پشت آن صحنه این نمایش به همراه دکور، نور، تجهیزات صدا قرار دارد که به صورت سیار در میادین اصلی شهر توقف کرده و نمایش اجرا می شود. این همان وظیفه تئاتر خیابانی است به این معنی که این بار نمایش کوچه به کوچه به سراغ مخاطب میرود و او را دعوت به تماشا میکند.
وی در ادامه درباره تئاتر خیابانی " پدر بود" توضیح داد: از بازیگران این اثر می توان محمد دادور و آلن سهاکیان را نام برد که در نقش پسر و پدر شهیدی ایفای نقش میکنند که اینبار به دور از کلیشهها پسر با جنگ و آسیب های که به زندگی اش وارد کرده مخالف است. قسمت مهم و جالب دفاع مقدس واقعی بودن اتفاقات آن است. اینکه شخصیت ها از کجا آمده اند، به کجا می روند، چه می کنند، چه داستان هایی دارند، درگیر چه داستان هایی می شوند، رشادت ها، نوع شهادت ها، زخمی شدن ها، اسارت ها اتفاقاتی که است برای خلق داستانی جذاب کافیست و همه این وقایع در دفاع مقدس وجود دارد.از این رو علاقه من به عنوان یک نویسنده برای خلق قصه دفاع مقدسی شکل می گیرد.
وی در ادامه درباره هوش بالای مخاطب گفت: بعد از نوشتن قصه به عنوان یک طراح و کارگردان برای اجرای بهتر کار سعی می کنم و در نمایش " پدر بود " خلاقیت در نوع اجرا را در اولویت قرار دادم. در قدم اول فقط مخاطب به تماشای نمایش نمی نشیند بلکه نمایش به صورت سیار به سمع و نظر مخاطب می رسد،پس در ابتدا ماشین خاوری را طراحی کردم که هم شکل ظاهری به زمان جنگ نزدیک است و هم در عقب ماشین دکوری قرار دارد که فضای جبهه جنگ،سنگر،جعبه مهمات و... زنده می کند.در درون مایه متن سعی بر آن شده که موضوع از کلیشه و شعار دور باشد و به واقعیت های زندگی امروز و تفاوت و حتی گره خوردنش به آن زمان را نشان دهد.
این هنرمند افزود: مخاطب امروز خوشبختانه تیزبین است، تجربه کسب کرده و می شناسد پس به دنبال خلاقیت و حرف های تازه اما آشناست، پس بدون شک خلاقیت در قدم اول کلیشه ها رو از بین می برد و در قدم بعدی جذابیت نمایش را افزایش می دهد که ماحصل آن تاثیر گذاری بر مخاطب خواهد بود.