به گزارش مشرق به نقل از فارس، فستیوال جهانی فیلم کن، یکی از رویدادهای سینمایی دنیا است که از اهمیت خاصی برخوردار است و جوایز آن نیز در کارنامه سینمای یک کشور حایز اهمیت است. جدای از آن که این جشنواره با حمایت رسمی ارتش فرانسه برگزار میشود اما باز هم نباید بازاری که برای عرضه محصولات کشورهای صاحب سینما فراهم میکند را نادیده گرفت.
همه ساله از اواسط فروردینماه کاروان مدیران سینمایی و هنرمندان خود را برای حضور در این جشنواره با هزینه بیتالمال آماده کرده و درخواست ویزاهایشان را برای حضور در این جشنواره به سفارت فرانسه ارایه میدهند. علاقمندی به شرکت در این جشنواره در میان مدیران _ به خصوص مدیران دوره فعلی معاونت سینمایی _ موج میزند؛ تا جایی که سفارت فرانسه دست به کار شده و به تعدادی از تقاضاکنندگان ویزا نداده است!
رسانهها نیز از منظر خود به این جشنواره و رویداد مهم میپردازند. مدیران سینمایی بیشتر علاقمندند بدون حضور خبرنگاران و به قولی با چشم و گوش بسته این رویداد را سپری کرده و آمار و ارقامی را به رسانهها ارایه دهند.
سال گذشته بدون حضور هیچ نمایندهای از سینمای ایران تعداد زیادی از مدیران سینمایی کشور و مدیران صدا و سیما عازم کن شدند که رسانهها نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند و با واکنش گسترده رسانهها دو مدیر از حضور در این جشنواره بازماندند.
امسال جشنواره فیلم کن شصت و پنجمین دورهاش را برگزار میکند و ایران تنها یک نماینده در بخش دو هفته با کارگردان در این جشنواره دارد. این فیلم هم توسط یکی از شرکتهای فرانسوی و با حمایت سیما فیلم ساخته شد که پس از ارسال فیلم به جشنواره کن، سیما فیلم مشارکت خود را لغو کرد.
مدیران سینمایی کشور دست خالی و بدون ارایه هیچ اثری در بخشهای مختلف این جشنواره راهی کن شدند! اما سؤال اینجاست این مدیران چه برنامهای برای حضور در این بازار بزرگ و مهم جهانی دنبال میکنند؟
همه ساله از طریق روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، پیش از عزیمت مدیران، فیلمهای چتر سینمای ایران مشخص و اعلام میشد اما در این دوره هیچ یک از فیلمها تا قبل از برگزاری جشنواره و برپایی چتر سینمای ایران معرفی نشد، پس از معرفی فیلمهای چتر سینمای ایران شاهد بودیم که تعدادی از فیلمها پروانه نمایش در داخل کشور ندارند؛ این درحالی است که طبق تصمیم مدیران دوره فعلی سینمایی کشور، فیلمها علاوه بر پروانه نمایش داخلی باید پروانه نمایش خارجی نیز اخذ نمایند. اما گویا مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی علاقمند است رسانهها چشمشان را ببندند و هیچ واکنشی در قبال این نوع ناهماهنگیها و بیبرنامگیها نشان ندهند. ایشان در بخشی از مصاحبهشان در فرانسه درباره حضورش در این جشنواره گفته است: «خواستم در فضای جشنواره و بازار کن از نزدیک حضور داشته باشم، چون برای ارتقاء سینمایمان در جهان این حضورها لازم است.» در این جا این سؤال خودنمایی میکند، وقتی بسیاری از فیلمهایی که در چتر سینمای ایران زبان بینالمللی نداشته و تنها برای ارایه آمار و ارقام پرونده کاری مدیران ارایه شدهاند، حضور پرتعداد مدیران چگونه میتواند به ارتقاء سطح سینمای ایران کمک کند؟
کدامیک از مدیران سینمایی کشور برای ارتقاء سینمای ما در بازار کن فعالیت میکنند، چرا پیش از عزیمت برنامههای خود را اعلام نمیکنند؟ مدیران انجمن سینمای جوان و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی چه ماموریتی را در بازار کن و جشنواره دنبال میکنند؟ بهتر نیست به ماموریتهای خود در کشور بپردازند و با ارایه آثار درخور توجه موفق عمل کنند تا حضور در جشنواره کن.
با خواندن این جمله از مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در مصاحبه اخیرش «رسانهای بالاتر از سینما نیامده تا پیامها به خوبی منتقل شود» این سؤال به ذهن متبادر میشود، کدامیک از فیلمهایی که برای حضور در بازار کن توسط همین مدیران انتخاب شده است زبان بینالمللی دارد و میتواند با مخاطب جهانی ارتباط برقرار کند و پیام ما را به مخاطب برساند؟ چه پیامی مد نظر مدیران است؟ اگر منظور پیامها و دستاوردهای انقلاب اسلامی است کدام فیلم این پیام را منتقل میکند؟
روز گذشته «سیداحمد میرعلایی» مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در گفتوگویی در حاشیه جشنواره کن با اشاره به فعالیت گسترده مدیران در جشنواره کن گفت: «اگر مدیران سینمایی به کن نروند، به المپیک بروند؟»
جناب میرعلایی باید توجه داشته باشد مسئولان ورزشی کشور زمانی عازم المپیک میشوند که در رشتههای مختلف نماینده داشته باشند! امسال سازمان سینمایی کشور کدام نماینده را در پراهمیتترین جشنواره دنیا دارد که این تعداد مدیر عازم آن شدهاند؟
به نظر میرسد سینمای ایران زمانی میتوانند پیام خود را به مخاطب جهانی برسانند که مدیران سینمایی آن موفق عمل کرده و با هدایت و حمایت فیلمسازان مسیر درستی را برای انتقال پیامهایشان ترسیم نمایند، در زمانهای که مدیران سینمایی نتوانستند با اهالی سینما ارتباط درست و منطقی برقرار نمایند و هنوز نتوانستند چتر واحدی شکل دهند و انسجامی در میان اهالی سینما به چشم نمیخورد. در این میان تعداد کثیری از فیلمسازان بزرگ و مطرح یا فیلم نمیسازند و یا جذب تلویزیون شدهاند. آیا بهتر نیست مدیران سینمایی به جای سفر به جشنوارهها و از دست ندادن هیچ یک از موقعیتهای ایجاد شده به فکر راهی برای حل مشکلات و معضلات سینمای کشور باشند؟
همه ساله از اواسط فروردینماه کاروان مدیران سینمایی و هنرمندان خود را برای حضور در این جشنواره با هزینه بیتالمال آماده کرده و درخواست ویزاهایشان را برای حضور در این جشنواره به سفارت فرانسه ارایه میدهند. علاقمندی به شرکت در این جشنواره در میان مدیران _ به خصوص مدیران دوره فعلی معاونت سینمایی _ موج میزند؛ تا جایی که سفارت فرانسه دست به کار شده و به تعدادی از تقاضاکنندگان ویزا نداده است!
رسانهها نیز از منظر خود به این جشنواره و رویداد مهم میپردازند. مدیران سینمایی بیشتر علاقمندند بدون حضور خبرنگاران و به قولی با چشم و گوش بسته این رویداد را سپری کرده و آمار و ارقامی را به رسانهها ارایه دهند.
سال گذشته بدون حضور هیچ نمایندهای از سینمای ایران تعداد زیادی از مدیران سینمایی کشور و مدیران صدا و سیما عازم کن شدند که رسانهها نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند و با واکنش گسترده رسانهها دو مدیر از حضور در این جشنواره بازماندند.
امسال جشنواره فیلم کن شصت و پنجمین دورهاش را برگزار میکند و ایران تنها یک نماینده در بخش دو هفته با کارگردان در این جشنواره دارد. این فیلم هم توسط یکی از شرکتهای فرانسوی و با حمایت سیما فیلم ساخته شد که پس از ارسال فیلم به جشنواره کن، سیما فیلم مشارکت خود را لغو کرد.
مدیران سینمایی کشور دست خالی و بدون ارایه هیچ اثری در بخشهای مختلف این جشنواره راهی کن شدند! اما سؤال اینجاست این مدیران چه برنامهای برای حضور در این بازار بزرگ و مهم جهانی دنبال میکنند؟
همه ساله از طریق روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، پیش از عزیمت مدیران، فیلمهای چتر سینمای ایران مشخص و اعلام میشد اما در این دوره هیچ یک از فیلمها تا قبل از برگزاری جشنواره و برپایی چتر سینمای ایران معرفی نشد، پس از معرفی فیلمهای چتر سینمای ایران شاهد بودیم که تعدادی از فیلمها پروانه نمایش در داخل کشور ندارند؛ این درحالی است که طبق تصمیم مدیران دوره فعلی سینمایی کشور، فیلمها علاوه بر پروانه نمایش داخلی باید پروانه نمایش خارجی نیز اخذ نمایند. اما گویا مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی علاقمند است رسانهها چشمشان را ببندند و هیچ واکنشی در قبال این نوع ناهماهنگیها و بیبرنامگیها نشان ندهند. ایشان در بخشی از مصاحبهشان در فرانسه درباره حضورش در این جشنواره گفته است: «خواستم در فضای جشنواره و بازار کن از نزدیک حضور داشته باشم، چون برای ارتقاء سینمایمان در جهان این حضورها لازم است.» در این جا این سؤال خودنمایی میکند، وقتی بسیاری از فیلمهایی که در چتر سینمای ایران زبان بینالمللی نداشته و تنها برای ارایه آمار و ارقام پرونده کاری مدیران ارایه شدهاند، حضور پرتعداد مدیران چگونه میتواند به ارتقاء سطح سینمای ایران کمک کند؟
کدامیک از مدیران سینمایی کشور برای ارتقاء سینمای ما در بازار کن فعالیت میکنند، چرا پیش از عزیمت برنامههای خود را اعلام نمیکنند؟ مدیران انجمن سینمای جوان و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی چه ماموریتی را در بازار کن و جشنواره دنبال میکنند؟ بهتر نیست به ماموریتهای خود در کشور بپردازند و با ارایه آثار درخور توجه موفق عمل کنند تا حضور در جشنواره کن.
با خواندن این جمله از مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در مصاحبه اخیرش «رسانهای بالاتر از سینما نیامده تا پیامها به خوبی منتقل شود» این سؤال به ذهن متبادر میشود، کدامیک از فیلمهایی که برای حضور در بازار کن توسط همین مدیران انتخاب شده است زبان بینالمللی دارد و میتواند با مخاطب جهانی ارتباط برقرار کند و پیام ما را به مخاطب برساند؟ چه پیامی مد نظر مدیران است؟ اگر منظور پیامها و دستاوردهای انقلاب اسلامی است کدام فیلم این پیام را منتقل میکند؟
روز گذشته «سیداحمد میرعلایی» مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در گفتوگویی در حاشیه جشنواره کن با اشاره به فعالیت گسترده مدیران در جشنواره کن گفت: «اگر مدیران سینمایی به کن نروند، به المپیک بروند؟»
جناب میرعلایی باید توجه داشته باشد مسئولان ورزشی کشور زمانی عازم المپیک میشوند که در رشتههای مختلف نماینده داشته باشند! امسال سازمان سینمایی کشور کدام نماینده را در پراهمیتترین جشنواره دنیا دارد که این تعداد مدیر عازم آن شدهاند؟
به نظر میرسد سینمای ایران زمانی میتوانند پیام خود را به مخاطب جهانی برسانند که مدیران سینمایی آن موفق عمل کرده و با هدایت و حمایت فیلمسازان مسیر درستی را برای انتقال پیامهایشان ترسیم نمایند، در زمانهای که مدیران سینمایی نتوانستند با اهالی سینما ارتباط درست و منطقی برقرار نمایند و هنوز نتوانستند چتر واحدی شکل دهند و انسجامی در میان اهالی سینما به چشم نمیخورد. در این میان تعداد کثیری از فیلمسازان بزرگ و مطرح یا فیلم نمیسازند و یا جذب تلویزیون شدهاند. آیا بهتر نیست مدیران سینمایی به جای سفر به جشنوارهها و از دست ندادن هیچ یک از موقعیتهای ایجاد شده به فکر راهی برای حل مشکلات و معضلات سینمای کشور باشند؟