اگر به درستي خود و جايگاه و معايبمان را نتوانيم شناسايي كنيم و همانند آن كبكي ميمانيم كه فقط خود را ميبينيم و ترجيح ميدهيم كه خودمان را با خودمان بسنجيم نه با جهان پيرامونمان! قصدم تحقير و ناچيز انگاشتن دستاوردهاي سينماي ايران نيست اما نميتوانم چشمانم را بر واقعيت ببندم و خود را برترين نامم.
شاخصهاي مواجهه مردم با سينماي ايران طي دو دهه اخير افت فاحشي داشته است و به نظر ميرسد ارادهاي براي ارتقاي اين رابطه وجود ندارد و همگي ترجيح ميدهيم در آمار توليد صد فيلم سالانهمان بخسبيم و همهجا با افتخار اعلام كنيم كه سينمايمان بهترينهاست و بهبه و چهچه! دلايل سير نزولي مخاطب در دهههاي اخير بر همگان روشن است و چنانچه مقصر اصلي را دولتها بناميم اما نميتوانيم از نقش سينماگرانمان نيز غافل شويم كه در اين كاهش رابطه مخاطب و سينما آنها هم نقش بسزايي داشتهاند. اگر نگاهي به سير كاهش كيفيت اغلب فيلمهاي سينمايي طي دو دهه گذشته بيندازيم متوجه موضوع ميشويم و به نظر ميرسد كه توليدكنندگانمان نيز به اين نتيجه رسيدهاند كه بهدنبال سود در حوزه نمايش سينمايي نبايد بود و چه بهتر در زمان توليد سود خود را ببرند و سختيهاي زمان توزيع و نمايش را به جان خريدار نباشند.
دولتمردانمان نيز كه در زمانهايي توانستند تعامل خوبي را با سينماگران داشته باشند چنان دچار روزمرگي شدند و گرفتار دستگاههاي نظارتي و قضايي و... بودند كه ترجيح دادند به جاي درست كردن سينما يا بروند يا بمانند و نقش ناظر دلسوزي را بازي كنند و همين. اخيرا هم كه باب شده مسوول سينما خود نقش اپوزيسيون را بگيرد و خود از مشكلات سينما شكوه كند.
شاخص فرهنگيمان اين است در سينما: هر ايراني در سال حدود 15 دقيقه فيلم در سالنهاي سينما ميبيند و اين يعني هر ايراني هر شش سال يكبار سينما ميرود. در جدولهای کنار میبينيم در قارههاي پنجگانه جهان چه خبر است.
متاسفانه از ميان 58 كشور، رده پايينتر از رده 55 در شأن سينماي ايران نيست و نگران سال 91 هستم كه با اين وضعيت پيشرو به مخاطب هشت تا 10ميليون برسيم و ردهمان نيز در سطح جهاني به آخرين رتبه نزول كند و اين به اين معناست كه هر ايراني در طول هر 9 سال يكبار به سينما ميرود.





چه كنيم؟ سينما نياز به نقشه راه در اسناد بالادستي نظام دارد و چنانچه سينما و در شكل كلانتر آن فرهنگ و هنر به يك سياست روشن و داراي هارموني همخوان در برنامههاي پنج، 10 و 15 ساله نرسد متاسفانه افق پيشرو روشن نخواهد بود و چارهاي نداريم كه اين ابزار قدرتمند رسانهاي عصر حاضر را كه به هنر و صنعت نيز تجهيز است، حسب فرمايش مقام معظم رهبري داراي نقشه راه كنيم تا بتوانيم منويات دينيمان و فرهنگ ايران عزيزمان را به طوري كه در شأن مردمانمان است، در داخل كشور و خارج كشور ارايه كنيم.