به گزارش مشرق، جاستین ریموندو در پایگاه خبری_ تحلیلی آنتی وار نوشت: جنگ تبلیغاتی علیه ایران در حال ترسیم طرح پروژه توسعه سلاحهای هسته ای ادعایی در تاسیسات نظامی پارچین است. یک گزارش ویژه آسوشیتدپرس مدارک جدید از بلندپروازی هسته ای ایران را اینگونه توصیف می کند:

"یک طرح کامپیوتری بر اساس اطلاعات از داخل سایت نظامی ایران ترسیم شده که نشان دهنده اتاقک مهار انفجاری است که بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی گمان می کنند تهران آزمایشات سلاحهای هسته ای خود را آنجا انجام داده است .... این طرح کامپیوتری توسط یکی از مقامات کشوری که برنامه هسته ای ایران را دنبال می کند به آسوشیتدپرس ارائه شده است. این مقام گفته که این طرح ثابت می کند که علی رغم تکذیب تهران، این تاسیسات وجود دارند. "

گزارش آسوشیتدپرس در ادامه می گوید که "این تصویر بر اساس اطلاعاتی از شخصی است که این اتاقک را در پارچین دیده است". این چنین مدارکی حتی نمی تواند یک بچه را فریب دهد.

این گزارش می افزاید : راه اندازی موفقیت آمیز تبلیغات جنگی نیازی به مدارک و شواهد واقعی ندارد بلکه تنها تکرار دائمی ادعاهای واهی کافیست. در این صورت ناظران نه چندان جدی اینگونه تصور خواهند کرد که با این همه دودی که ایجاد شده پس حتما آتشی نیز وجود دارد (تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها). کلید فهم فریبکاری در مورد اتاقک پارچین رجوع به مدرکی است که توسط موسسه علوم و امنیت بین المللی (ISIS) منتشر شد. تصاویر ماهواره ای مبهم از آبی که در کنار ساختمانی در پارچین وجود دارد.

موسسه علوم و امنیت بین المللی مدعی است که این تصویر نشان از تلاش ایرانی ها برای تمیز کردن منطقه قبل از بازدید بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی است: هنوز هم این ایده که تشعشعات رادیواکتیو را می توان با این روش از بین برد خنده دار است. برای اینکه بتوان یک منطقه را پاک کرد، لازم است که ساختمان و زمین زیرین و اطراف آن را کاملا خراب نمود. داستان مطرح شده از سوی آسوشیتدپرس و موسسه علوم و امنیت بین المللی حتی فاقد ابتدایی ترین اعتبار علمی است. توضیح احتمالی برای فعالیتها در سایت پارچین مربوط به ساخت نانودایمند (الماس نانو) می شود که مصارف پزشکی برای درمان سرطان دارد. در واقع اگر شما به طرحی که توسط یک جاسوس ناشناس از اتاق موسوم به "اتاقک مهار انفجار" و عکسی از اتاقی که برای تولید نانو دایمند به کار می رود بیندازید، متوجه می شوید که این دو نوع اتاق کاملا شبیه به هم هستند.

جوسازی لابی اسرائیلی علیه برنامه ادعایی تسلیحات اتمی ایران چندی است که شدت یافته است. البته این تنها سناریو علیه ایران نیست، دیگر سناریو غیرمعتبر که اخیر از سوی مقامات آمریکایی مطرح شد مربوط می شود به افسانه همکاری ایران با القاعده.

به هر حال یک آمریکایی معمولی که اطلاعاتش از مسائل فنی و پیچیده اندک است، بی اعتباری چنین ادعاهایی را تشخیص نخواهد داد. بعد از سالها ادعاهای بی اساس علیه ایران، ذهن آمریکایی ها آماده پذیرش دروغهایی به مراتب بدتر است. با آشی که توسط رسانه های غالب غربی در حال پخته شدن است، هر روزی که می گذرد احتمال جنگ با ایران افزایش پیدا می کند.

این بازی، چند بازیگر دارد؛ دولتهای خارجی و آژانسهای اطلاعاتی آنها. برای مثال موسسه علوم و امنیت بین المللی عکسهای ماهواره ای خود از سایت پارچین را از کجا آورده است؟ بنا به گفته گارت پورتر - تاریخ دان و روزنامه نگار آمریکایی - و فیلیپ جیرالدی - یک مقام اسبق ضد تروریسم سیا - سازمانهای اطلاعاتی آمریکایی هیچ ارتباطی با این عکسها ندارند.

خب پس این عکسها از کجا آمده اند؟ همانطور که پورتر می گوید، مقاماتی که این داستان را سر هم کرده اند "یا اسرائیلی هستند یا از یکی از متحدین اروپایی آن؛ انگلیس، فرانسه و آلمان. همین ها بودند که با اسرائیل همکاری نزدیکی داشتند تا جامعه اطلاعاتی آمریکا را مجبور نمایند گزارش 2007 خود مبنی بر عدم فعالیت نظامی هسته ای ایران را اصلاح نمایند.

از آنجایی که ما هر لحظه به نقطه برخورد با ایران و یک منازعه آشکار نزدیک تر می شویم، چند عامل است که این امر را تسریع می بخشد. اسرائیلی ها بر حجم اتهامات خود علیه تهران افزوده اند و با وانمود کردن اینکه قصد ریسک جان اسرائیلیها را دارند، ایران را تهدید به حمله نظامی می کنند. البته اصل قضیه اینست که آنها می خواهند ما را وادار به انجام این کار کنند (درست مثل قضیه عراق). متحدین اروپایی ما نیز همگام با اسرائیل، سرگرم بی اثر کردن گزارش 2007 جامعه اطلاعاتی هستند.

این گزارش خود یکی از بزرگترین موانع پیش روی برای اقدام نظامی است. در روزها و هفته های آتی شاهد موج جدید اتهامات علیه تهران خواهیم بود: فریب پارچین فقط شروع این ماجرا است.

مردم آمریکا اگرچه از هر جنگ دیگری نفرت دارند، اما لابی قدرتمند اسرائیلی در آمریکا که حامی اصلی جنگ علیه ایران است به هیچ عنوان قصد کوتاه آمدن ندارد. در عوض این لابی تلاشهایش را دو چندان نموده و از مامورین و همکاران خود در داخل و خارج دولت بهره گرفته تا حرف از جنگ علیه ایران را افزایش دهد. تا اینجا که تلاشهایشان موفقیت آمیز بوده است: نظرسنجها نشان از حمایت مردم آمریکا از جنگ دارد به شرط اینکه ایران در آستانه دستیابی به سلاح اتمی باشد. اگر فکر می کنید که برای متقاعد کردن آمریکایی ها چه باید کرد، بهتر است به تاریخ دهه گذشته نگاهی بیندازید تا جواب روشنی برای آن بیابید. یادتان است که چه عواملی منجر به راه اندازی جنگ علیه عراق شد؟

اگر کمی دقت کنید به خاطر خواهید آورد که همین لابی ها آژانسهای فی البداهه ای را ایجاد کردند و همین آژانسها با دور زدن جامعه اطلاعاتی، مدارک مخدوش و جعلی از برنامه سلاحهای کشتار جمعی عراق را ارائه دادند. بعد از اینکه به عراق حمله کردیم متوجه شدیم که این مدارک جعلی یا همانطور که مقامات واشنگتن گفتند "اشتباه" بودند.