به گزارش مشرق، قدرت ازجمله مفاهیم محوری و اساسی است که در کانون نظریهپردازیهای علم سیاست و روابط بینالملل قرار دارد. بهطورکلی قدرت به معنی توانایی نفوذ در رفتار دیگران برای گرفتن نتیجه مطلوب است. راههای متعددی برای این تأثیرگذاری وجود دارد، مانند: تهدید، متقاعد کردن از طریق پرداخت مالی یا جذب دیگران و همکاری با آنها .
از طرفی، گاهی میتوان بدون دستور دادن بر رفتار دیگران تأثیر گذاشت، اگر بتوان این باور را القا کرد که اهداف مشروع است، میتوان بدون استفاده از تهدید به هدف رسید. به همین دلیل ازجمله عناصر تشکیلدهنده قدرت یک کشور ایدئولوژی است. در ادبیات سیاسی ایدئولوژی عبارت است از «نظام فکری و عقیدتی که قابلاعمال بر واقعیتهای خارجی است.» [1] ایدئولوژی دارای کارکردهایی است که میتواند باعث تقویت روحیه ملی شود. در چارچوب سیاست خارجی ایدئولوژی یک قالب ذهنی از شیوه نگرش نسبت به جهان فراهم میآورد و بالاخره این عنصر تشکیلدهنده قدرت، معیارها و ضوابط مشخص و معینی در اختیار سیاستگذاران قرار میدهد تا بر اساس آن چارچوب، هدفها و منافع ملی خویش را ترسیم کند. ضمناً ایدئولوژی میتواند اصول و معیارهایی را در اختیار عامه مردم قرار دهد تا بر مبنای آن هرگونه انحراف و تغییر جهت مغایر با اصول پذیرفتهشده را مورد قضاوت قرار دهند.
اگر امروز بخواهیم یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی را ترسیم کنیم، تغییر مفهوم قدرت است.
گاهی اوقات قدرت فقط به مؤلفههای مادی بازمیگردد و طبیعتاً قدرتمندها کسانی هستند که امکانات مادی بیشتر و فنّاوری برتر را دارا باشند.
بنابراین ابرقدرتها کسانی هستند که دارای تکنولوژی نظامی برتر و تکنولوژی هستهای و فناوریهای گسترده در جامعه جهانی هستند، ولی اگر مفهوم قدرت تغییر کند، میتوان معادله و موازنه قدرت را هم برهم زد.
امام خمینی(ره) مفهوم قدرت را تغییر دادند و قدرت نرم جدیدی تولید کردند که از جغرافیای ما به جغرافیای غرب نفوذ کرد و غرب را به چالش کشید، لذا موازنه قدرت را در جامعه جهانی به نفع ما تغییر داد و انقلاب اسلامی را به رقیب تمدنی غرب تبدیل کرد. بهترین دلیل بر این مدعا، سرمایهگذاری زیاد نظامی در عراق و افغانستان و همچنین ایجاد پایگاههای نظامی در اطراف ایران است، همچنین ایجاد فشار اقتصادی و برنامههای تحریمی نسبت به ایران از همان ابتدای انقلاب اسلامی یکی دیگر از این دلایل بهشمار میرود. در عرصهی فرهنگی نیز شاهد برنامههای ضد فرهنگی و ایجاد شبکههای اینترنتی و ماهوارهای بسیار در مدت 40 سال گذشته علیه ایران میباشیم و این شواهد میتواند بهترین دلیل برای نشان دادن قدرت جمهوری اسلامی ایران علیه غرب باشد. بر این اساس امام خمینی(ره) توانست با ایجاد انقلاب اسلامی به رقیب تمدنی غرب تبدیل گردد. امام خمینی(ره) این قدرت را بهواسطه اعتماد و تکیهبر خداوند در عرصهی داخلی و بینالملل ایجاد کردند.
لذا از دیدگاه امام خمینی(ره) قدرت داشتن و دارای اقتدار بودن مطلوب است بهشرط اینکه تکیهگاه انسان مقتدر و صاحب قدرت، خدا باشد و در تمام زوایای زندگی سیاسی و اجتماعی او را دخیل بداند و بدون او خود را هیچ بداند. البته باید خاطرنشان کرد که انقلاب اسلامی علاوه بر تغییر در معنا و مفهوم قدرت در دنیا، در عرصهی اقتدار مادی در موضوعاتی مانند نظامی، نانو، پتروشیمی و پزشکی و... توانست اقتدار بینالمللی برای خود به ارمغان آورد.
نویسنده: ابوذر کاظمیان
پینوشت:
1). قوام، عبدالعلی، (1383)، اصول سیاست خارجی و سیاست بینالملل، تهران، انتشارات سمت، چاپ دهم، ص50.