به گزارش مشرق، «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا در سفر به قطر با نمایندگان طالبان دیدار و گفتگو کرد. این خبر برای کسانی که از تحولات بین الملل اطلاع کمی دارند میتواند نشانهای باشد از تصمیم آمریکا برای بازگرداندن ثبات به افغانستان اما برای مردم منطقه، آن دسته از شهرندان آمریکایی که خود درگیر جنگ افغانستان بوده اند و آگاهان مسائل بین الملل، این خبر یعنی سندی محکم برای اثبات شکست یک سیاست ۲۰ ساله.
واشنگتن بعد از صرف بیش از یک تریلیون دلار هزینه مادی، کشته شدن دو هزار و ۳۰۰ نظامی آمریکایی و زخمی شدن دست کم ۲۰ هزار و ۶۶۰ نفر از نظامیان ایالات متحده اکنون رو به روی کسانی برای مذاکره مینشیند که تا کمتر از یک سال قبل به دنبال قتل آنها بود و برای تعدادی از سران آنها نیز جایزه تعیین کرده بود.
در واقع تمایل آمریکا برای مذاکره با طالبان به طور جدی از سال گذشته آغاز شد و در نهایت منجر به امضای توافقی میان آنها شد که همین توافق مقدمهای برای آغاز مذاکرات بین افغانی گردید.
آمریکا در سال ۲۰۰۱ به بهانه مبارزه با تروریسم به افغانستان لشکرکشی کرد اما نه در از بین بردن تروریسم که القاعده نماد آن روزهای آن بود موفق بود و نه در به تسلیم واداشتن طالبان.
واشنگتن بعد از صرف بیش از یک تریلیون دلار هزینه مادی، کشته شدن دو هزار و ۳۰۰ نظامی آمریکایی و زخمی شدن دست کم ۲۰ هزار و ۶۶۰ نفر از نظامیان ایالات متحده اکنون رو به روی کسانی برای مذاکره مینشیند که تا کمتر از یک سال قبل بدنبال قتل آنها بود و برای تعدادی از سران آنها نیز جایزه تعیین کرده بود
اما اینکه چرا آمریکا با طالبان وارد مذاکره مستقیم شده، دیدگاه های مختلفی وجود دارد:
«سید عیسی حسینی مزاری» رئیس خبرگزاری صدای افغان در این رابطه به خبرگزاری مهر گفت: اولاً بازی مذاکرات و طرح صلح مصرف انتخاباتی برای ترامپ داشت، ثانیاً برای نجات گروه طالبان از افتادن به دامن دشمنان آمریکا صورت گرفت و ثالثاً هدف از مذاکرات مستاصل کردن طالبان، ایجاد اختلاف میان این گروه و در نهایت وارد کردن باقی مانده آنها در بدنه دولت و در نهایت به استحاله کشاندن آنها و سپس سپردن جایگاه جنگی آنها به داعش و استفاده از این گروه در راستای رسیدن به اهداف بلند مدت آمریکا جهت ضربه زدن به منافع ایران، روسیه و چین است.
پس بنابراین استراتژی اصلی آمریکا اولاً سلطه بر افغانستان و ایجاد سکو و استفاده از چهار راه اطلاعاتی و تروریست پروری در آن و سپس اشراف بر کشورهای منطقه به ویژه ایران، چین و روسیه و تضعیف و یا حداقل مهارشان به نفع اهداف افتصادی آمریکا است. بقیه تحرکات با هر نامی که باشد صرفاً تاکتیکی برای رسیدن به این استراتژی است.
محمد حسن حقیار کارشناس سیاسی_ نظامی افغانستان، نیز در مصاحبه ای گفت: کشورهای همسایه و منطقه به این نتیجه رسیده اند که آمریکا و ناتو با حضور نظامی و استخباراتی در افغانستان به دنبال اهداف خصمانه در منطقه هستند که نمونه بارز آن تقویت گروه تروریستی داعش در افغانستان است. به همین علت کشورهای همسایه و منطقه می خواهند در افغانستان نقش فعالتری داشته باشند و دیگر اجازه نمی دهند آمریکا به تنهایی درباره افغانستان تصمیم بگیرد. آمریکا هم متوجه تغییر رویکرد کشورهای همسایه و منطقه درباره افغانستان شده است به همین علت به سرپرستی زلمای خلیلزاد وارد گفتگوهای مستقیم با طالبان شده است.
وی در خصوص هدف آمریکا از مذاکره با طالبان تصریح کرد: آمریکا می داند که از راه جنگ به نتیجه نمی رسد به همین دلیل می خواهد اهداف خود در افغانستان و منطقه را از طریق مذاکره مستقیم با طالبان دنبال کند.
در خصوص این مذاکرات «محمد باقر ملت یار» از کارشناسان مسائل افغانستان، به رادیو دری گفت: آمریکا در تلاش است که جنگ طولانی خود در افغانستان را که تاکنون از آن نتیجه ای نگرفته به صورت آبرومندانه به پایان برساند و می خواهد به گونه ای وانمود کند که جنگ را در این کشور پایان داده است و دیگر مسئولیتی در قبال آن ندارد.
این احتمال وجود دارد که آمریکا از مذاکره با طالبان قصد روی کار آوردن تدریجی یک دولت دست نشانده در افغانستان را داشته باشد که هم دستورات واشنگتن در داخل این کشور را به اجرا بگذارد و هم از گسترش نفوذ رقیبان آمریکا در منطقه جلوگیری کند
عبدالاحد برینمهر روزنامه نگار و تحلیلگر مسایل سیاسی بدین باور است که دلیل حضور آمریکا در افغانستان مبارزه با تروریسم بود اما زیر نظر قرار دادن قدرتهای نوظهور منطقه شامل روسیه، چین و ایران از دلایل حضور این کشور در افغانستان بوده است.
به اعتقاد کارشناسان مسائل افغانستان یکی از دلایل اصلی مذاکرات واشنگتن با طالبان همین موضوع نظارت بر رقیبان آمریکا در منطقه است.
دولت دست نشانده
در این میان این احتمال وجود دارد که آمریکا از مذاکره با طالبان قصد روی کار آوردن تدریجی یک دولت دست نشانده در افغانستان را داشته باشد که هم دستورات واشنگتن در داخل این کشور را به اجرا بگذارد و هم از گسترش نفوذ رقیبان آمریکا در منطقه جلوگیری کند.
به هر حال هدف آمریکا چه خروج آبرومندانه از افغانستان باشد چه روی کار آوردن یک دولت دست نشانده، ارزش هزینه کردن یک تریلیون دلار را نداشت.
آمریکا برای رسیدن به این مرحله فقط در سال جاری میلادی جان شش هزار نفر از مردم افغانستان را گرفته و وضعیتی را در این کشور به مدد حضور ۲۰ ساله خود در آن به وجود آورده که نه امنیتی در آن هست و نه امیدی به بهبود اوضاع.
اینکه با روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا، وضعیت مذاکرات این کشور با طالبان به چه صورت خواهد بود در ابهام قرار دارد اما آنچه مسلم است این موضوع است که کاخ سفید صرفاً به دنبال منافع خود خواهد بود و این منافع شاید روزی خواستار مذاکره و روز دیگر خواستار جنگ باشند و در این میان وجود گروه های مختلف در کشورهایی همچون افغانستان و وجود اختلافات شدید میان آنها موضوعی است که رساندن آمریکا به منافعش را تسهیل می کند.