
وي معتقد است اگر پخش و تبليغ کتاب بدون در نظرگرفتن جامعه هدف، باشد مطمئنا موفق نخواهد شد و البته اين در حالي است که بيشتر کتابها بدين گونه به فروش ميرسد.
انبارداران در اين باره نمونهاي ذکر کرد و افزود: براي فروش و معرفي کتابهاي نوجوان، آموزش و پرورش نمايشگاه ياد يار مهربان را برگزار ميکند و ناشري که کتاب کودک و نوجوان دارد، در اين نمايشگاه شرکت ميکند و از اين راه براي ارائه کتاب خود به مخاطب هدف بهره ميبرد.
اين ناشر، اطلاعرساني از طريق رسانهها درباره کتاب و يا نقدنويسي در فضاي مجازي را نيز يکي از راههاي کتاب معرفي ميکند.
وي ادامه داد: برخي راهها نيز براي هر ناشري به يک شکلي اتفاق ميافتد. مثلا من بارها شده با يکي از کيوسکهاي مطبوعاتي که ميدانم محل رجوع افراد فعال سياسي است، صحبت و تقاضا کردهام که معرفي کتاب را پشت شيشهاش بزند و اگر سفارشي داشتيم، حقالزحمه خود را بگيرد.
انبارداران اظهار کرد: کتاب مثل بذر گياه است. برداشت من اين است که وقتي آن را يک جا بکاريم، چند برابر ميشود و همين روند به صورت تصاعدي ادامه پيدا ميکند. اگر از مخاطباني که کتابهاي مطرح روز را ميخرند سوال کنيم، ميبينيم که ديگران به آنها معرفي کردهاند. وقتي کتاب خوب عرضه کنيم همينطور مخاطب کتاب زياد ميشود. انبارداران با اشاره به نقش تلويزيون در تبليغ کتاب، تصريح ميکند: آروزي ماست که صداو سيما موظف شود قبل از يک برنامه پر بيننده، چند کتاب معرفي کند. اين معرفي ميتواند در حد 10 ثانيه باشد. مطمئنم که اگر چنين اتفاقي بيافتد، مخاطبان زيادي از مردم عادي به سراغ کتابهاي گوناگون خواهند رفت.