به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
روزنامه اقتصادی تعادل از قول مهدی تقوی نوشت: وقتی صحبت از گشایش اقتصادی در شرایط فعلی مطرح میشود، باید توجه داشت که هر حرف و سخنی باید براساس واقعیتها صورت بگیرد.
در این تردیدی نیست که ما در مدیریت برخی حوزهها و اجرای برخی سیاستها اشتباه عمل کردهایم و قطعاً اصلاح عملکرد در این بخشها میتواند قدری شرایط را بهبود ببخشد اما برای آنکه بتوان از یک گشایش جدی اقتصادی سخن گفت باید شرایط متحول شود. وقتی با وجود تمام گمانهزنیها و برنامهریزیهایی که در سالهای گذشته انجام شده، همچنان اقتصاد ما به نفت وابسته است یا باید صبر کرد تا دوباره راه فروش نفت و به دست آوردن درآمدهای ارزی حاصل از آن باز شود یا باید طرحی ریخت که اقتصاد را متحول کند، راهکار دوم نیاز به برنامهای بلندمدت و فراغت ذهن دارد که به نظر لااقل در شرایط ممکن دشوار به نظر میرسد.
بیشتر بخوانید:
تناقضات اقتصادی بیپایان آقای رئیسجمهور
۵ شرط رئیسی برای موافقت با تصویب طرح دولت
جزئیاتی از تغییر طرح فروش نفتی دولت توسط مجلس
محمد خوشچهره، اقتصاددان هم به تعادل گفته است: اما در شرایط فعلی که دیگر مشخص شده که طرح گشایشهای اقتصادی واجد چه ویژگیهایی است، براساس چه ظرفیتهایی قرار است اجرا شود و چه تعهداتی را در چه بازه زمانی برای ساختارهای اجرایی کشور قرار است ایجاد کند؟ اتفاقاً الان دولت باید منتظر نقدهای عالمانه و جدی منتقدان و متفکران و تحلیلگران باشد. این نقدهای عالمانه بدون تردید هم به نفع کشور است و هم به بهتر اجرا شدن این طرح کمک میکند.
چون آفاتی که ما از دولتهای بعد از جنگ داریم و ۴ دولت با ۴ تابلوی سیاسی ظاهراً متفاوت داشتهایم این است که در بسیاری از این برههها حتی رؤسای جمهوری و وزرا و... آرمانها، سلایق و ایدههای خودشان را به عنوان راهبرد کلان اقتصادی کشور مطرح میکردند. طرح این ایدهها برای محیطهای آکادمیک پذیرفتنی است اما در نظام تصمیمگیری و سیاستگذاری بدون اینکه این آرمان و سلیقه و ایده نقد عالمانه و تخصصی شود و کار کارشناسی بر روی آن انجام شود، اجرای آنها حتی خطرناک است و کشور را دچار آسیبهای فراوانی میکند. مثلاً طرح ایجاد مناطق آزاد یکی از این طرحهای بدون کار کارشناسی است، هر دولتی روی کارآمد بر تعداد این مناطق آزاد افزود. ما رکورددار تعداد مناطق آزاد هستیم در حالی که کشور توسعه یافتهای مثل آلمان تنها یک منطقه آزاد تجاری دارد.
بنابراین طرحهایی که در مسیر مطرح شدن و اجرا قرار گرفته است، حتماً باید روی آن کار کارشناسی صورت بگیرد تا مردم بهای تجربه کردن مسئولان را نپردازند. در مورد فروش نفت از طریق بازار سرمایه هم باید نقدها و بحثهای عالمانه صورت بگیرد؛ چون بخشی از موضوع بحث گرفتن پول از مردم است و بخش دیگر آن تعهداتی است که برای دولتهای بعدی ایجاد میشود.
این موضوع به اندازهای مهم است که باید از منظر تحلیلی و تخصصی بررسی شود. دولت باید آماده انتقادات تحلیلگران باشد، نقد هدیهای است که اگر به درستی ارایه شود راهکارهای تازهای پیش روی کشور قرار میدهد.