کد خبر 105563
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۳۹۰ - ۰۸:۵۶

«جنبش سبز در دام تناقض خودساخته افتاد. هر چه حاكميت جمهوري اسلامي از تحريم انتخابات سود برد، اپوزيسيون بدون دستاورد و با سردرگمي از عرصه انتخابات عبور كرد».

به گزارش مشرق کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

از تحريم انتخابات ضربه سختي خورديم
 
شبكه «بالاترين» با انتشار اين تحليل نوشت: انتخابات مجلس با وجود تبليغ گسترده تحريم برگزار شد. ائتلاف نانوشته و بي سابقه اي در اين زمينه ميان تحريم كنندگان سنتي و سابقه دار انتخابات و طيف نوظهور سابقا قائل به انتخابات صورت گرفت اما آنچه براي تحريم كنندگان مهم است بررسي دستاوردهاي اين كار است صرف تحريم انتخابات، دستاوردي براي حاكميت بود كه همواره تلاش داشته اپوزيسيون را ناديده بينگارد. صرف تحريم و خانه نشين كردن بي هزينه مخالفان، دستاوردسازي براي حاكميت بود. حاكميت اين را مشتاقانه انتظار مي كشيد. آنچه در انتخابات اخير و به ويژه پس از انتخابات پر دغدغه رياست جمهوري در خرداد 88 براي حاكميت مهم بود عبور آرام از انتخابات، نشان دادن قدرت كنترل و مديريت مخالفان و ورق زدن صفحه همچنان باز انتخابات 88 با برگزاري يك انتخابات ديگر بوده است. از اين جهت انتخابات، كاملا هدف آنها را محقق كرده است. 
نويسنده تصريح مي كند: اما تحريم كنندگان چه دستاوردي داشته اند؟ ابتدا بايد پرسيد در تحليل هاي ايشان چه دستاوردي انتظار مي رفت و اميد به اين دستاورد چقدر منطقي بود؟ جست و جوها نشان مي دهد كه خط مشخصي براي رسيدن به دستاورد ملموسي وجود نداشته است. گام بعد از تحريم تعريف نشده است و اتكا به عبارات كلي مشروعيت زدايي از جمهوري اسلامي و عباراتي مثل اين امكان پذير نيست. آنها به وادي تحريم منفعل، بي برنامه و بي اثر انتخابات كشانده شدند كه نتيجه آن بي اعتنايي به انتخابات- و نه تحريم فعال و چالش برانگيز- و برد حاكميت در ميداني بود كه رقيب 6 ماه پيش خالي بودن آن را جار زده بود و دست حاكميت را براي تكميل كردن برنامه درازمدت اش بازگذاشته بود.
بالاترين نوشت:اما اين اقدام معناي ديگري هم داشت كه البته تناقض حاصل از آن حل ناشده باقي خواهد ماند. آيا اين شكل از مواجهه با انتخابات به اين معناست كه نيروهاي سياسي معارض جمهوري اسلامي تا زماني كه جمهوري اسلامي بر سر كار است از حضور در رقابت براي كسب قدرت سياسي و نيز هرگونه مذاكره با حاكميت امتناع خواهند كرد؟ آيا انتخابات رياست جمهوري دوره بعد، انتخابات شوراها و انتخابات مجلس شوراي اسلامي را هم وامي نهد؟ به عبارت ديگر مي پذيرند كه حاكميت را از مزاحمت انتخاباتي خود آسوده كنند.
بالاترين مي افزايد: خاتمي با شركت در انتخابات بسياري از هواداران خود را در بهت فرو برده است. او چند ماه پيش تر نيز وقتي شروطي را براي مشاركت در انتخابات طرح كرد هواداران خود را مبهوت كرده بود. شروط او كه مي توانست راهي براي حضور مجدد طيفي از اصلاح طلبان درعرصه قدرت سياسي باشد البته نه از سوي حاكميت پذيرفته شد و نه از سوي بدنه اصلي معترضان. كوتاه زماني پس از طرح اين شروط گروه هاي سياسي موضع خود را به عنوان تحريم انتخابات عرضه كردند و مواضع آنها با شوق تمام از سوي معترضان يا به عبارت بهتر «جلوه اينترنتي (مجازي) معترضان» پذيرفته شد بدون اينكه سوال اساسي طرح شود؛ «گام بعد از تحريم چيست؟» خاتمي به معناي واقعي كلمه تنها ماند. او در سال هاي پايان رياست جمهوري اش نيز در اين وضعيت قرار گرفت از جمله در ميان مشاركتي هايي كه در روزنامه شان نوشتند او را از گوشه اي پرت در كتابخانه ملي پيدا كرده و به رياست جمهوري رسانده اند.


لابد آن 39 بازداشتي هم شكنجه شدند تا انتخابات را تحريم كنند!

«پس از شركت خاتمي در انتخابات، بحران ماله در ميان اپوزيسيون پديد آمده است».
پايگاه اينترنتي خودنويس- وابسته به طيفي از عناصر مخالف خارج نشين- با اشاره به انكار تحريم انتخابات با وجود تبليغات گسترده در اين زمينه به طنز نوشت: در راستاي بحران ماله پس از شركت خاتمي در انتخابات و اين كه ايشان در جديدترين اظهارات خود تحريم انتخابات را كار گروهي ديگر دانست، دايي ما در ديدار گرم و صميمانه با تني چند از اعضاي فاميل كه در محل خانه پسرخاله مان اتفاق افتاد، طي نطق باشكوهي مسئوليت تحريم انتخابات را برعهده گرفت و سرانجام بعد از ده روز تكليف تحريم كنندگان انتخابات را روشن كرد. دايي ما همچنين براي اولين بار پرده از تحريم انتخابات توسط حتي زندانيان سياسي[نامه 39 تن از عناصر بازداشتي درباره تحريم انتخابات] برداشت و گفت در ملاقات هاي مخفيانه كه از خارج كشور با آنها داشته است اين افراد را به ضرب شكنجه و تهديد وادار به اعلام تحريم انتخابات كرده است. وي همچنين افشا كرد كه تمامي بيانيه هاي شوراي هماهنگي در مورد تحريم انتخابات را او مي نوشته و حتي اطلاعيه اخير اين شورا مبني بر قدرداني از ملت براي تحريم فعال انتخابات را او نوشته است. نامبرده همچنين به عنوان يك اهرم موثر در خارج كشور مسئوليت انتشار تمام خبرها و بيانيه ها و اطلاعيه هاي سايت هاي وزين جرس و كلمه را در مورد تحريم برعهده گرفت. در اين ديدار كه جمعي از روشنفكران فاميل هم حضور داشتند، سپس باجناق جعفر آقا اينا با بيان پاره اي از سوابق خدماتي مفصل دايي ما وي را فردي دلسوز و نگران آينده كشور معرفي كرد و افزود دايي جان در تمام برهه هاي حساس با راهنماي چپ به راست پيچيده است. كارشناسان فاميل اميدوارند كه پس از اين اظهارات دايي ما قيمت «ماله» به وضع اوليه خود برگردد.
يادآور مي شود خاتمي اخيرا در توجيه شركت ديرهنگام و پنهاني خود در انتخابات ادعا كرده بود كه كساني در حاكميت دنبال تحريم انتخابات از سوي اصلاح طلبان بودند تا بعداً بتوانند توطئه خود را پيش ببرند(!)


خاتمي گام هاي ناپيموده فراواني در پيش دارد!

حاميان سابق خاتمي در محافل اپوزيسيون، شركت وي در انتخابات را اقدامي متناقض و فاقد ظرفيت توجيه ارزيابي مي كنند. 
سايت راديو زمانه در اين باره در مطلبي به قلم علي افشاري، از خاتمي خواست به رفتار پاندولي خاتمه دهد. «نفس راي دادن خاتمي مورد اعتراض نيست آنچه محل ايراد است، نوع استدلال هايي است كه خاتمي در توجيه كار خود مطرح مي كند. اين استدلال ها با عمل خاتمي سازگار نيست و متضمن نسبت هاي غيرواقعي به فعالان سياسي مي باشد كه ديدگاهي غير از او دارند. وقتي خاتمي مي گويد از موضع اصلاحات دست به چنين اقدامي زده، منطق استدلالش رنگ مي بازد. كسي كه مي خواهد از موضع اصلاح طلبي به شركت در پاي صندوق هاي راي روي آورده و پارادايم اصلاح طلبي پارلمانتاريستي را تقويت كند، اثبات كند كه تحريم نكرده و به بخش هاي اصلي قدرت نشان دهد كه نمي خواهد با نظام سياسي قهر كند، نمي رود دقيقه 90 در حالي كه نزديك ترين افرادش نيز از اقدام وي بي خبر هستند در دهاتي در دماوند راي دهد. معلوم نيست اگر فارس خبر را منتشر نمي ساخت، آيا خاتمي شخصا اقدام به اطلاع رساني مي كرد؟ اين شائبه وجود دارد كه وي وادان دماوند را براي راي دادن يواشكي و به دور از چشم عكاسان و خبرنگاران انتخاب كرد كه تا فقط اثبات كند كه راي داده است و از اين موضوع در فرصت مقتضي استفاده كند. 
وي همچنين نوشت: تا روز قبل از انتخابات تصور نزديكان و جريان سياسي متبوع خاتمي راي ندادن بود. او پس از تعيين شروط براي شركت در رقابت هاي انتخاباتي و پاسخ منفي نظام سياسي، در خصوص انتخابات موضع گيري منفي كرد. اين سمت گيري نقش زيادي در سياست اعلام شده عدم شركت در انتخابات توسط برخي از گروه هاي اصلاح طلب چون جبهه مشاركت، سازمان مجاهدين انقلاب و مجمع روحانيون مبارز داشت.
راديو زمانه مي افزايد: همه جريان هاي حاكميت متفق القول هستند كه راي دادن خاتمي ناكافي است و تنها مي تواند آغازي براي جبران كامل خطاها باشد. بديهي است اين جبران به معناي مرزبندي آشكار و طرد علني رفتار ميرحسين موسوي و مهدي كروبي است. امري كه خاتمي علي رغم روشن كردن تمايزش تاكنون به آن اقدام نكرده و بعيد است كه در آينده نيز انجام دهد.
راي دادن خاتمي شكاف وي با رهبران نمادين جنبش سبز را بيشتر كرد كه منجر به ريزش پايگاه اجتماعي خاتمي نيز شده است. به هر حال هزينه اي كه نظام براي بازگشت خاتمي به ميدان مجاز سياست طلب مي كند فراتر از راي دادن يواشكي وي در انتخابات مجلس نهم است. 
اما مليحه محمدي از اعضاي خارج نشين گروهك منحله فدائيان خلق معتقد است اقدام خاتمي اقدام درستي بود. وي در روز آن لاين نوشت: وقتي از فرداي دوم خرداد بخشي از اپوزيسيون دائماً او را به عدم قاطعيت و ضعف متهم مي كرد، من نگران بودم و بارها اين نگراني را گفتم و نوشتم كه قاطعيت بيشتر خاتمي سرانجامي جز «بني صدري» شدن او نخواهد داشت و نه سودي براي جنبش. واقعيت اين است كه ما به رئيس ديگري در تبعيد نياز نداريم. آنچه كم داريم حضور مدافعان در نزديكي و حول و حوش حكومت است.
وي اقدام خاتمي در كنار رفتن و انداختن شال نامزدي به گردن موسوي را «گوشه عافيت گزيدن» توصيف كرد و درباره رأي دادن خاتمي در انتخابات مجلس نوشت: گفته اند چرا در يك نقطه دور و بدون اطلاع قبلي رأي داد؟ به باور من او نمي خواست بخشي از بدنه اصلاح طلبي به تبعيت از او از اعتراض منطقي خود دست بردارد. شركت تك نفره خاتمي كه يك عدد بيشتر نيفزود، در مقابل نقشه ناسالم قطع هر نقطه تماس با حاكميت ايستاد.
با اين وجود «جرس» (ارگان حلقه ماسوني لندن) ارزيابي ديگري دارد و مي نويسد: قصه خاتمي و آن رأيي كه در صندوق انتخابات افكند، يكي از همان بزنگاه هايي است كه مي تواند اندوخته سالهاي دور را به مخاطره افكند. عمل او ظاهراً يك رأي دادن ساده بود اما مزين شدن همين عمل با ماه ها شرط گذاري براي حاكميت، نشان از گفتمان سردرگمي دارد.
جرس نوشت: اينكه شرط گذاري براي حكومت تا چه حد بخردانه بوده، اينكه عدم ارائه ليست و عدم برپايي ستادهاي انتخاباتي و ايجاد فضاي بحث و گفتگو پس از 3 سال اختناق، ولو به قيمت رد صلاحيت تمامي كانديداها و كناره گيري از انتخابات، تا چه حد تصميمي درست بوده، موضوع بحث اين نوشته نيست. عمل خاتمي، پيش از آنكه نشانگر اتخاذ سياستي روشن از سوي اصلاح طلبان باشد، مبين انفعال و سردرگمي بود. دهها سؤالي كه پس از اين عمل، به دست خاتمي رسيد، يا پاسخي نيافت و يا با نااميد كننده ترين جوابها مواجه گشت؛ اينكه چرا خاتمي، به جاي شرط گذاري براي حكومت، به فضاي انتخابات ورود نكرد؟ اينكه چرا پس از شرط گذاري براي حكومت و عدم پاسخ گيري، با عدم مشاركت در روز انتخابات، اعتراض خود را نشان نداد؟ اينكه كدام مصلحت وي را متقاعد به راي دادن ساخته؟ اينكه چرا به استناد همان مصلحتي كه وي را مجبور به راي دادن كرده، مخفيانه و در يك شعبه دور افتاده به راي دادن مبادرت ورزيده؟... 
اين سايت وابسته به كديور و مهاجراني، اقدام خاتمي را «علامت ترس كه باعث ريزش شديد و يأس و نااميدي نيروهاي جنبش سبز خواهد شد» توصيف كرد.
راديو - سايت كوچه نيز در اين زمينه معتقد است: خاتمي يعني انسان سياست سوز. 8 سال اصلاحات نصفه نيمه و ناقص او چيزي جز تشديد اقتدارگرايي در ساختار جمهوري اسلامي نبود. خاتمي يكي از دلايل شكست اصلاح طلبان بود. به نظر مي رسد او هدف را گم كرده است.
نويسنده اين تحليل ادامه مي دهد: تعيين شرط براي ورود به انتخابات، آن هم در شرايطي كه حاكميت از لزوم توبه كردن فتنه گران براي بازگشت به حكومت دم مي زد و طبيعتاً برآورده نشدن و حتي بي اعتنايي به اين شروط و با اين وجود شركت در انتخابات و آن گاه متوسل شدن به تعبير و تفسير و حتي دروغ گويي جهت بخشيدن وجهه اي اخلاقي به عملكرد خود، اثري جز كاهش اعتبار و تقليل پايگاه خاتمي نداشته و در يك كلام چيزي جز خودزني و خودسوزي سياسي نبود. خاتمي در اوج قدرت خود هم نتوانست حاكميت را به كوتاه آمدن وا دارد. اكنون كه ديگر نه تنها قدرت سياسي اش را از دست داده بلكه پايگاه اجتماعي اش هم با گرفتن چنين تصميمات و عملكرد نسنجيده اي روز به روز در حال كاهش است. 
پايگاه اينترنتي ميهن وابسته به علي كشتگر (از اعضاي مركزيت گروهك فدائيان خلق) نيز در اين باره تأكيد كرده است: توضيحات خاتمي با چند روز تأخير جوي از نا اميدي و دو دستگي را در ميان مخالفان ايجاد كرد. او هنوز به دنبال راه حل براي امتياز دادن به حاكميت براي برون رفت از مصائب سه سال گذشته است.
گروه هاي اپوزيسيون اگرچه از شركت خاتمي در انتخاباتي كه خود تحريم كرده بود، ضربه سختي دريافت كرده اند ولي اين گروه ها در تماميت خود حقيرتر از آنند كه در محاسبات خاتمي جايي داشته باشند. نكته درخور توجه در اظهارات خاتمي و بيانيه اي كه در همين زمينه صادر كرده بود، اصرار وي بر اعتقاد به نظام است و اين در حالي است كه خاتمي در جريان فتنه 88 آشكارا، در يك جبهه آمريكايي- اسرائيلي به جنگ نظام و مردم آمده و دست به جنايت بزرگي زده بود و هم پيمانان وي همگي از دشمنان تابلودار نظام و اسلام و انقلاب بوده اند. بنابراين خاتمي به يقين مي داند كه وقتي بر باور خود به نظام اسلامي اصرار مي ورزد، آتش خشم گروه هاي اپوزيسيون و سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه يعني هم پيمانان خويش در فتنه 88 را عليه خود تيزتر مي كند و سؤال اين است كه چرا؟! آيا خاتمي به فحاشي گروه هاي اپوزيسيون نياز دارد تا از اين طريق اقدام خود را، خيلي بيشتر و بزرگتر از آنچه هست جلوه دهد؟! گفتني است خاتمي با اقدام اخير خود اگرچه به طور تلويحي، ابراز ندامت خويش از جناياتي كه مرتكب شده بود را اعلام مي كند و اين گام را مي توان مثبت تلقي كرد، ولي او بدهي بسيار بزرگ و انبوهي به ملت ايران دارد و براي تسويه اين بدهي كلان- اگر قابل تسويه باشد- گام هاي ناپيموده و فراوان ديگري در پيش دارد تا از اين رهگذر به تخفيف نزديك شود اما ظاهرا دريافته است كه در آن سوي ديگر، جز سقوطي سهمگين تر از گذشته، خبري نيست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • جنبش سبز ۱۰:۰۲ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۳
    0 0
    چرا رفته رفته از بازديدكنندگان مشرق كاسته مي شود

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس