سرویس سیاست مشرق - روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آن را سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقالههای روزنامههای صبح کشور با گرایشهای مختلف سیاسی را میخوانید:
**********
شکر نعمت انقلاب
سید محمدسعید مدنی در کیهان نوشت:
۱- «شکر» کلمهای است که در قرآن زیاد با آن برخورد داریم. معنی «شکر» این است که انسان در مقابل فردی که از او خیری به وی رسیده است اظهار قدردانی کند و مثلا بگوید: من ممنون هستم. آیا معنی «شکر خدا» همین است که بگوییم: «الهی شکر»؟ نه، اشتباه است.الهی شکر صیغه شکر است نه خود شکر. خود شکر چیز دیگری است... در تعریف «شکر» چنین گفتهاند: استعمال الشیِء فیما خلق الله لاجله. به کار بردن شیء در راهی که به خاطر آن خلق شده. آیا شکرِ مثلا چشم که خدا به ما داده این است که بگوییم: خدایا شکر که به من چشم دادی؟ نه. عقل، فکر، عاطفه، احساسات، فرزند، مال، سلامت؛ و هر نعمتی که داری اگر این نعمت را از مسیر خودش منحرف نکنی و در مسیر دیگر استفاده نکنی، شاکری.»(استاد شهید مرتضی مطهری/ آشنایی با قرآن، جلد سوم، ص ۱۲)
۲- نهضت انبیاء الهی(علیهمالسلام) خاصه انقلاب بزرگ پیامبر خاتم(ص) حکایت خود را دارد و با صرفنظر کردن از آن، بیگمان و بدون اغراق مردمیتر از انقلاب اسلامی تاریخ به خود ندیده است. انقلابی در تداوم انقلاب جاوید رسول ختمی مرتبت(ص) به رهبری مردی از سلاله آن رسول پاک و با حضور مردم. «همه مردم»! همه طبقات و اقشار و تیپهای اجتماعی، شهری و روستایی و گروههای سنی و جنسی مختلف و... حتی گرایشها و جناحهای مختلف و متضاد سیاسی و مسلمان و غیرمسلمان. این انقلاب که بعد از پیروزی نیز مردمی مانده و ۴۱ سال بر دوش مردم همیشه و همه جا در صحنه قرار دارد و به پیش میرود بدون تردید یکی از افتخارات بزرگ این آب و خاک و یکی از سرمایههای مهم ملی و تاریخی این مردم و بالاخره از نعمتهای الهی است که به مصداق «ان الله لایغیر مابقوم...»
به این مردم ارزانی داشته شده است. و با وجود همه موانع و خطرات داخلی و بیرونی به ویژه توطئههای رنگارنگ و بیامان دشمنان ناپاک و خبیث به شکلی «معجزهگونه» پایدار مانده است. «خدای متعال برای اینکه دلها را به تحقق وعدههای آینده قُرص کند، برخی از این وعدهها را در کوتاهمدت اجرا میکند.» (بیانات رهبر انقلاب در دیدار مردم قم. دیماه ۹۱) وظیفه بزرگ همه و به طور طبیعی بیش از همه مدیران و مسئولان حفظ این نعمت و به جا آوردن شکر نعمت انقلاب است. این امر نیز با شعار و در زبان و تعارف و... به تنهایی انجام نمیشود بلکه همانطور که بزرگان در تعریف شکر گفتهاند «به کار بردن انقلاب در راهی که به خاطر آن خلق و ایجاد شده است»، میشود به جای آوردن شکر نعمت انقلاب به معنای واقعی و عملی.
۳- انقلاب اسلامی آمده است تا با حاکمیت استقلال و آزادی و برقراری جمهوری اسلامی، به سوی احیاء تمدن اسلامی و برپایی «امت واحده» گام بردارد و... مسیر تاریخ را عوض کند.انقلاب اسلامی برپاشده است تا بساط گردن کلفتی و چپاول قدرتهای استعمارگر و وحشی متمدننما! را در این کشور (بلکه جهان) جمع کند به این ملک و ملت عزت و آزادگی دهد و به این جامعه و مردم شخصیت و رشد و آگاهی و بالاخره زندگی در شأن مقام انسان(عبد خدا) هدیه نماید. مردم ایران با این نیت و هدف، با برپایی انقلاب اسلامی آرمان و آرزوی اعتقادی و تاریخی خود را پس از عبور قرنها محقق کردند و البته نه مجانی و به سادگی که با تحمل رنجها و مصیبتها و تحمل داغها و دردها و بالاخره نثار خون پاک فرزندان خویش و تقدیم پاکترین انسانهای روی زمین.
۴- مردم همچنان پای انقلاب خود ایستادهاند. به گواه واقعیات غیر قابل انکار در طول چهل و یکسال گذشته «مردم» با تبعیت از رهبری، بیش از هر گروه و حزب و مدیر و رئیس و وزیر و وکیل و... نقش خود را به بهترین و خالصانهترین شکل انجام داده است. امام خمینی(ره) در این باره میفرماید «از اول انقلاب تاکنون کسی که نقش و وظیفه خود را به بهترین وجه عمل کرده است، مردم هستند.»(نقل به مضمون) حضور مردم بزرگترین پشتوانه انقلاب، مهمترین عامل تداوم انقلاب و کاریترین حربه برای یأس و شکست دشمنان در پیشبرد اهداف شوم و غارتگرانه آنها بوده است. راز این همه تلاش سیاسی و کار و ترفند فرهنگی و خستگیناپذیر اراذل و دشمنان این مرز و بوم و رأس همه آنها آمریکای تروریست برای دلسرد کردن مردم و جدایی انداختن میان آنها و نظام در این نکته نهفته است. علیرغم این تلاش و ترفندهای دشمن و ضعفهای درونی که سخت موجب رنجش و انتقاد مردم است، اما آنها کماکان با گامهای استوار و فریادهای پرطنین خود در کنار و حامی بزرگ انقلاب اسلامی هستند. «(دشمنان) میگویند تکیه نظام جمهوری اسلامی به این مردم است اگر توانستیم این مردم را از نظام جمهوری اسلامی جدا کنیم قدرت مقاومت از نظام جمهوری اسلامی گرفته میشود.»(رهبر انقلاب -۲۸ بهمن ۱۳۹۱)
حضور چند ده میلیونی مردم در تشییع پیکر پاک سردار دلها، شهید سلیمانی که 40 روز قبل اتفاق افتاد، برای دیرباورترین افراد در داخل و خارج کشور کمترین تردیدی باقی نگذاشت که انقلاب اسلامی همچنان پویا و استوار در حرکت است.
هفته گذشته در چهل و یکمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی مردم با حضور عاشقانه و خالصانه خود در سردترین روزهای سال و زیر بارش شدید برف و باران و... بار دیگر «حماسه» آفریدند و «شگفتی» خلق کردند و موجب خشم و بغض و شکست محاسباتی و تبلیغاتی دشمن از یکسو و امید و اعتماد به نفس و خشنودی انقلاب و جبهه مقاومت و دوستداران آن در سراسر دنیا شدند. آنها بار دیگر به نقش و وظیفهای که در قبال انقلاب اسلامی به عنوان میراث شهیدان در طول تاریخ اسلام و ایران اسلامی، داشتند به بهترین وجه عمل کردند. «خب، امسال شما دیدید در این راهپیمایی مردم چه کردند. نمیشود گفت مردم از گرانی و مشکلات شکایتی ندارند؛ چرا گرانی هست، مشکلات اقتصادی هست، مردم هم آن را لمس میکنند - مخصوصا طبقات ضعیف- اما این موجب نشد که مردم بین خودشان و نظام اسلامی فاصله بیندازند. مردم میدانند آن دست قدرتمندی که بتواند این مشکلات را حل کند، نظام اسلامی است؛ آن اسلام عزیز و اسلام مقتدر و مسئولانی است که به اسلام پایبندند، اینها میتوانند مشکلات را برطرف کنند. تسلیم شدن در مقابل دشمن، مشکلی را برطرف نمیکند.»(بیانات رهبر انقلاب در دیدار مردم آذربایجان- ۲۸ بهمن ۱۳۹۱)
۵- گرانی هست، مشکلات هست، رانتخواری و تبعیض هست و خیلی چیزهای دیگر هم هست که البته در نظام پا گرفته از مجاهدتها و شهادتطلبیها و... نباید باشد... مردم به ویژه طبقات پایینتر جامعه آنها را با عمق وجود و در مسیر زندگی روزمره خود لمس و احساس میکنند با این همه اما جمعه در پیش باز هم مردم خواهند آمد. خواهند آمد تا بار دیگر این بار در شرایط حساس و در حالی که دشمنان آدمکش و خبیث این ملک و ملت نقاب از چهره برداشته و علنا و عملا علیه این انقلاب بزرگ چنگ و دندان نشان میدهند با حضور خود پای صندوق رای و انتخابات مجلس یازدهم، بلوغ و بصیرت خود را اثبات و خار چشم دشمنان شوند و وفاداری خود را به نظام و مقاومت خود را در راه تحقق آرمانها و شعارهای بزرگ انقلاب اسلامی به جهانیان اعلام نمایند.
بزرگترین دستاورد عملی این «حضور» مثل حضورهای دیگر مثلا در راهپیمایی ۲۲ بهمن و... مأیوس کردن دشمنان و تضمین امنیت این سرزمین است. نکتهای که اینجا مهم و باعث دغدغه و نگرانی است این است که این امنیت ناشی از حضور مردم در صحنه باید به نفع مردم و انقلاب مردم تمام شود نه اینکه به فرصتی تبدیل شود برای کسانی که به ریش این ملت و جانبازیها و فداکاریها و ایثارها و شهادتها و... میخندند و علیرغم ظاهرسازیها و ریاکاریها چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند. کسانی که بعضا ردای مسئولیت و مدیریت هم به تن دارند و با عملکرد خود از پشت بر پیکر این ملت بزرگ خنجر میزنند.
۶- توقعات و انتظارات مردم در اظهار نظرهایی که اینجا و آنجا و در جمعهای خصوصی و عمومی و... مطرح میکنند، خاصه در مصاحبههای کوتاهی که این روز و شبها از شبکههای مختلف و بخشهای خبری سیما پخش میشود، مسائل حاد و پیچیدهای نیست. اگر آنها را جمعبندی و تحلیل محتوا و خلاصه کنیم عصاره آن میشود: «خدمت»! مردم از نمایندگان خود مثل سایر مسئولان فقط توقع خدمت دارند. انجام خالصانه وظیفه آنچنان که به نفع این مردم و در جهت تحقق آرمانهای بلند انقلاب این مردم تمام شود. «در قانون اساسی شما موظف شدهاید که از دستاوردهای انقلاب و مبانی اسلام دفاع کنید...»(رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس بهار(۹۵) مردم از نمایندگان خود انتظار دارند با عملکرد خود پاسدار خون شهدا باشند در خط و مسیر سردار دلها حاج قاسم شهید پیرو ولایت باشند.
با خدمت خالصانه خود به سهم خود حرکت به سوی «شکلگیری یک ایران قدرتمند» را سرعت بخشند. مجلس را در «رأس امور» قرار دهند و به عنوان بزرگترین و مهمترین مرجع و مرکز قانونگذاری بستر «پیشرفت ملت» را که بزرگترین مسئله دشمن است هموار نمایند و... بعد از انتخابات و به مجلس راه پیدا کردن هم به آنچه قبل از آن میگفتند و در بارهاش شعار و وعده میدادند پایبند باشند نه اینکه خرشان که از پل گذشت دنبال کار خود و منافع خانوادگی و باندی و... بروند و نسبت به مردم بیاعتنایی و تحقیر و رفتار طاغوتی پیشه کنند و دشمن را جری و گستاخ کنند.
دشمنی که به اندازه کافی برای کینهتوزی و دشمنی با این ملت قد علم کرده که با انقلاب معجزهآسای خود بساط مستکبران را برهم زده و نقشههای دویستساله را خنثی کرده و رویاهای دور و دراز آنها را بر باد داده و... انگیزه و برنامه دارد. بیانصافی است که از درون هم به دست افراد غافل و یا مغرض و نفودی و... که در مراکز حساسی چون مجلس و دولت و قوه قضائیه و... رخنه کردهاند این ملت شریف و این مردم نجیب و مقاوم مورد اذیت و آزار قرار بگیرند و...
۷- جمعه دوم اسفند ماه ۹۸، یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد و بار دیگر «مردمسالاری دینی» در کشور به نمایش در میآید. مردمسالاری اصیل و مبتکرانهای که هرچقدر میگذرد با ارتقای بلوغ و بصیرت مردم انتظار میرود نتایج مثبت خود را بیشتر بر روند و حرکت کلی جامعه به سمت پیشرفت و تحقق آرمانها بگذارد. همچنین انتظار میرود که بحث «ارزیابی و نظارت» که یک اصل بیبدیل و بسیار مهم مدیریتی است و در مکتب اسلام نیز بر آن تاکید شده و در سیره و سنت بزرگان دین به آن عمل شده، بیش از پیش جدی گرفته شود تا در برهه حساس کنونی و روزهای مهم و سرنوشتساز آینده شاهد شکلگیری مجلسی کارآمد، انقلابی، هشیار و عامل به وصیت شهدای بزرگ خاصه شهید حاج قاسم سلیمانی و بالاخره وصیت امام راحل عظیمالشان باشند.
همان امامی که از مسئولان کشور میخواست تا با «خدمت» به این مردم، عملاً شاکر و قدردان آنها باشند و بارها خطاب به مسئولان فرمود «شما باید توجه به این معنا بکنید که ما را اینها [مردم به ویژه این پایینشهریها و این پابرهنهها] آوردهاند وکیل کردهاند، وزیر کردهاند، رئیسجمهور کردهاند، اینها ولینعمت ما هستند و ما باید ولینعمت خودمان را از آن قدردانی کنیم و خدمت کنیم به او و همینها هستند که الان حفظ این کشور را میکنند و حفظ این نظام را میکنند...» (صحیفه نور، جلد 16، صفحه ۲۵)
برنامههای زنان و اتهام اسناد غربی
معصومه ابتکار در ایران نوشت:
از روزهای ظهور و اوجگیری انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) از یک سو متهم بودند که در موضوع زنان متأثر از شرایط روز و در تقابل با سنت نظر میدهند و از سوی دیگر عدهای ایشان را به واپسگرایی متهم میکردند. اما واقعیت این است که قرائت امام از دین و اسلام ناب محمدی مبتنی بر زدایش پیرایههای تحجر و نیز خودباختگی از آموزهها و کاربست اسلام در عصر حاضر بود تا دینی که برای همه دوران و همه بشریت نازل شده قابلیت خود در اجرایی شدن و درونیسازی را از دست ندهد. بههمین خاطر تبیین جایگاه زنان بهعنوان یکی از مؤلفههای اسلام ناب محمدی را همواره در دستور کار داشتند.
در همه سالهای گذشته اما متأسفانه جریانی که امروز هم فعال است تلاش داشته هر اقدام پیش رو و امیدافزا و آینده نگری را به خارج نسبت دهد. غافل از اینکه مبانی دینی و قرآنی سرشار از مفاهیم پیشرو و سیاستهای متعالی در مورد زنان بوده و البته تمدن امروزی نیز ممکن است برخی مفاهیم و نهادهای اجتماعی را از تجارب دینی به عاریت گرفته باشد.
وقتی از عدالت جنسیتی که تکلیف قانون برنامه ششم است صحبت میشود عدهای عمداً این رویکرد را به بیرون و عوامل نفوذی نسبت میدهند. در حالی که دهها آیه شریفه قرآن کریم گواه محوریت مفاهیم عدالت جنسیتی بوده از جمله آیه 13 سوره مبارکه حجرات: یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکمْ مِنْ ذَکرٍ وَأُنْثَی وَجَعَلْنَاکمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا أن أَکرَمَکمْ عِنْدَالله أَتْقَاکمْ إِنَّالله عَلِیمٌ خَبِیرٌ/ «ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، ولی گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست، خداوند، دانا و خبیر است.»
این آیه تأکید دارد که تقوای الهی ملاک برتری بوده ونژاد، قوم و جنسیت تعیینکننده نیست. یعنی از دیدگاه الهی، انسانها هیچ برتری از جمله برتری جنسیتی بر یکدیگر ندارند، پس ضرورت دارد که عدالت میان همه رعایت شود. اما تفکری که 4 دهه است رویکرد بنیانگذار جمهوری اسلامی را به خاطر کج فهمیهای خود تخطئه یا تحریف میکند، اگر چه اندک و بیریشه اما با هیاهو همچنان بر طبل تفرقه میکوبند و هر گاه با استدلالات دینی و علمی حرکتی مثمرثمر آغاز میشود، بانگ برمیآورند. نمونههایی از این دست نحوه برخورد آنها با مشکل «کودک همسری» است که مخالفت با آن را مستند به اسناد غربی کرده در صورتی که مخالفت دلسوزان و نهادهای ذی ربط مانند معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده با ازدواج زیر 13 سال بوده که بهلحاظ علمی و نیز از سوی برخی مراجع روشن و اثبات شده است. چنانچه براساس فتوای صریح حضرت آیتالله مکارم شیرازی ازدواج زیر 13 سال باطل بوده و این تشخیص هیچ ارتباطی با اسناد غربی ندارد!
همچنین موضوع مقابله با خشونت علیه زنان علاوه بر جنبههای انسانی و حقوق شهروندی، براساس اسناد پشتیبان لایحه تأمین امنیت زنان در مقابل خشونت، با رجوع به آیات قرآنی و سیره پیامبر(ص) مانند حدیث: ما أَکرَمَ النِّساءَ إلاّ کریمٌ و لا أَهانَهُنَّ إلاّ لَئیمٌ (زنان را محترم نمیشمارند مگر بزرگواران و به آنها توهین نمیکنند مگر افراد پست) و توجه به تذکرات مکرر رهبر معظم انقلاب در این خصوص راهبری شده است. توصیه میشود جوانان طیف فکری مخالف این لایحه و رویکرد، به سخنرانی رهبر انقلاب در سال 1377 در جمع بانوان شهر ارومیه مراجعه و ببینید چگونه طیف سیاسی آنها در واقع مقابل رهنمودهای ایشان ایستاده و مسیر ترسیم شده را سالها به بنبست کشاندند و اضافه بر آن مخالفان خشونت علیه زنان را به خودباختگی و غربگرایی و نفوذی متهم کردند.
کنایههای این عده به موضوع مدیریت زنان نیز راه یافته و با طرح شبهه دستور خارجی و ردیابی نفوذ، فرصت حضور زنان درجایگاههای مدیریتی کشور را تخطئه کردهاند.
در حالی که کافیست به مطالعه شخصیت قرآنی زن بخصوص ملکه سبا بپردازند که قرآن کریم او را یک فرمانروای عاقل، پذیرنده حق و بازدارنده از جنگ و خونریزی معرفی میکند. جمله مشهور امام خمینی(ره) نیز در این زمینه شاهدی بر رد دیدگاه جانبدارانه مخالفین است؛ آنجا که امام در اولین سالهای استقرار جمهوری اسلامی گفتند: «زنان باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کنند». این سخن به معنی حضور در مدیریتهای کلان بوده و امام راحل این را خوب میدانستند که چنین تأکیدی را برای تاریخ یادگار گذاشتند. این موارد نمونههایی از موضوعاتی بود که ریشه در فرهنگ اسلامی ایران دارد ولی از طرفی متأسفانه مورد هجمه و نفی جریان واپسگرایی قرار گرفته و آنها تلاش میکنند این رویکردهای ایرانی اسلامی را به بیگانگان نسبت دهند.
اکنون به یمن انقلاب اسلامی ایران، ایجاد تعادل بین نقشهای فردی و خانوادگی برای زنان ایرانی چندان غامض و مشکل زا نیست. آنها مجبور نیستند علایق فردی، تحصیلی و شغلی خود را نادیده بگیرند. چرا که با توجه به فرهنگ خانواده گسترده در ایران، همچنین سیاستهای حمایتی از ازدواج و فرزند آوری، سبک زندگی زوجها به سمت همکاری برای تعالی خود و فرزندانشان رفته و الگوی فعالیت زنان در همراهی با ضرورت خانواده دنبال میشود. امام خمینی(ره) هنگام عقد جوانان میگفتند: «با هم بسازید». این جمله امام محل بحث بود که منظور ایشان چیست؟ آیا زندگی مشترک را بسازند یا با هم بسازند یا همدیگر را بسازند. به نظرم همه این تعابیر با هم بود تا شخصیت فردی و خانوادگی دختران و پسران شکل گیرد و زندگی تازهای بسازند که عدالت برای هر دو جنس در آن تحقق یابد. تلاش برای تحقق عدالت مهمترین آرمان هر مسلمان است که تا ظهور امام عصر(عج) ادامه خواهد داشت و کنایهها و تکفیرها و پرونده سازیها نمیتواند دولت جمهوری اسلامی را از تکاپو برای اجرای آن منصرف سازد.
سقوط تورنادو؛ پایان جنگ یمن؟
حامد رحیم پور در خراسان نوشت:
سرنگونی جنگنده تورنادو که غیر از ایتالیا، آلمان و انگلیس بهعنوان کشورهای سازنده صرفا در اختیار عربستان قرار داشت،آن هم با سیستم پدافند هوایی پیشرفته ساخت داخل یمنیها در واقع اعلام آغاز مرحله دوم به حاشیه راندن هواپیماهای سعودی از آسمان یمن است، نیروهای یمنی در مرحله اول هلیکوپترهای آپاچی را به حاشیه راندند و آنها را از پرواز در آسمان یمن منع کردند، آنها حالا یکی از پیشرفته ترین هواپیماهای دنیا را سرنگون کردند، جنگنده تورنادو با قابلیت حمل 9 تن سلاح، شلیک موشک کروز و هدایت لیزری نقش ویژهای در پیشروی و تثبیت مواضع سعودیها در مناطق صحرایی داشت که انصارا... با رونمایی از این سامانه، ضمن کاهش نگرانی خود از نبردهای صحرایی و غیر کوهستانی، برگ برنده دیگری را نیز از دست سعودیها خارج کرد.با این اتفاق به نظر میرسد جنگ یمن وارد مرحله جدیدی خواهد شد چرا که عربستان در تجاوز نظامی به یمن فقط از برتری هوایی بهره مند بود که با دستیابی کمیته های مردمی و ارتش یمن به این سامانه دفاعی جدید و آزمایش موفق آن، برتری هوایی ائتلاف سعودی نیز به چالش کشیده میشود، اما این همه ماجرا نیست.
برای درک پیام اصلی سرنگونی تورنادو باید تحولات ماه های اخیر منطقه را مجدد ارزیابی و بررسی کرد تا از این طریق بتوانیم به درک دقیق تری از چرایی این اقدام انصارا... برسیم:سید عبدالملک بدرالدین رهبر انصارا... در سخنرانی خود در مهرماه گذشته به مناسبت مراسم میلاد پیامبر اکرم (ص) ( که بزرگ ترین و باشکوه ترین تجمع مذهبی مردم یمن است) به شکل بیسابقه ای با تهدید رژیم صهیونیستی تاکید کرد: در صورتی که این رژیم درباره یمن دست از پا خطا کند صنعا در پاسخ دادن به این رژیم لحظهای درنگ نخواهد کرد و پس از آن وزیر دفاع یمن نیز از بانک اهداف اسرائیلی نزد انصارا... خبر داد.
سخنانی که در پاسخ به هشدارهای نتانیاهو درباره توان موشکی انصارا... در دیدار با وزیر دفاع آمریکا مطرح شد.وقایع ماهها و حتی سالهای گذشته نشان داده است که استراتژی امنیتی اسرائیل در سالهای اخیر بر از بین بردن توان موشکی و پدافندی مقاومت در خارج از مرزهای ایران و جلوگیری از توسعه سرزمینی سایت های موشکی تهدید کننده این رژیم استوار است و حملات هدفمند این رژیم به عراق و سوریه در یک سال گذشته با همین منطق انجام شده است.این استراتژی اسرائیل با توجه به این که قدرت موشکی و پهپادی انصارا... به دست برتر این گروه در جنگ با عربستان تبدیل شده است و حملاتی با استفاده از همین توانایی به نقاط حیاتی اقتصاد عربستان در طول تابستان گذشته عربستان را وادار به کاهش تنشها و مذاکره با انصارا... کرده برای صنعا اهمیت دو چندان یافته است.طبیعی است در این وضعیت هرگونه اقدام اسرائیل علیه توان موشکی یا پهپادی انصارا... میتواند به برگشتن ورق جنگ در یمن منجر شود، اما خبر مهم درباره این پرونده هفته گذشته منتشر شد.
نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی و عبدالفتاح البرهان رئیس شورای انتقالی سودان در دیداری در اوگاندا درباره استفاده اسرائیل از آسمان سودان به توافق رسیدند.حتی دو روز پیش نیز برای اولین بار، هواپیمای رژیم صهیونیستی در یک پرواز 5.5 ساعته از پایتخت کنگو پرواز کرد و با عبور از سودان در فرودگاه «بن گورین» تل آویو فرود آمد.بدون شک یکی از مهم ترین اهدافی که بر اساس استراتژی امنیتی رژیم صهیونیستی برای دستیابی به آن به آسمان سودان نیاز است قدرت موشکی و پهپادی انصارا... در یمن است.در واقع اعلام این خبر نشان داد تل آویو برنامه هایی برای یمن در سر دارد و همین مسئله سران انصارا... را متقاعد کرد که در یک قدرت نمایی آشکار با نشان دادن توان پدافند هوایی خود این پیام را به تل آویو منتقل کنند که آماده مقابله با هرگونه حماقت این رژیم هستند.
افزون بر این،اکنون میتوان این ارزیابی را داشت که حزب ا... لبنان هم احتمالا برای رویارویی با تجاوز هوایی رژیم صهیونیستی به چنین سامانه های دفاعی دست یافته باشد و در صورت هرگونه اشتباه محاسباتی رژیم اشغالگر قدس، علاوه بر این که سراسر سرزمینهای اشغالی هدف موشک های تهاجمی و نقطه زن حزب ا... و دیگر اضلاع مقاومت قرار خواهد گرفت بلکه در حوزه هوایی نیز جنگنده های رژیم صهیونیستی در برابر سامانه های دفاعی خلع سلاح خواهند شد.در چنین شرایطی به نظر میرسد ائتلاف سعودی که شاید تنها ممیزه برتری خود در جنگ یمن را نیروی هوایی و جنگنده های پیشرفته غربی که در اختیار دارد، میدید اکنون این برگ را نیز در معرض سوختن میبیند وچاره ای نخواهد داشت برای خروج از باتلاق یمن ،کانال های مذاکره با انصارا... را بیش از گذشته فعال کند هر چند روی آوردن سعودیها به راه حل های سیاسی از جنایت جنگی آنها نخواهد کاست و مقام های عربستان به همراه امارات علاوه بر دادن خسارت به یمن، باید به دلیل جنایت های جنگی که مرتکب شده اند محاکمه شوند.
ضرورت واقع بینی انتخاباتی مسئولان
محمدتقی فاضل میبدی در آرمان نوشت:
رقابتهای انتخاباتی در کشور ما براساس یک معیار و اصول اخلاقی تعریف شده نبوده است. یعنی هرکس در مقابل رقیبش مدعی بوده که من برای این کار برحقم و تو برای این کار بر باطل و تا زمانی که یکی خودش را حق بداند و دیگری را باطل، ممکن است دست به هر کاری بزند. بهویژه اینکه علاوه بر مساله بیمعیاری و بیاخلاقی، گزینشها هم گاه به این مساله دامن میزند. رقیب سعی میکند تمام کسانی هم که احتمالا تایید شدهاند را از میدان به در کند که درست خلاف اخلاق سیاسی و عرفی است.
ما در اسلام معتقدیم اگر کسی خودش را شایسته کاری دانست نباید شایستگی دیگری را زیر سوال ببرد ولی متاسفانه در جامعه ما چنین اتفاقی میافتد. فردی مثل علی مطهری با آن همه سوابق خانوادگی و حسن سابقهای که در کارش داشته و اتهام قضایی هم به او نمیچسبد رد میشود. وقتی بیاخلاقیها از جاهای مهمتر شروع شود به رقابتهای انتخاباتی هم سرایت میکند و کاندیداها هم مرتکب این رفتارها میشوند و به تخریب رقیب میپردازند.
علت اینکه معمولا از مسئولان شایسته و کاردان کمی محروم هستیم، برای همین است که از روز نخست براساس یکسری رقابتهای بی مبنا، هرکسی بتواند پستی را اشغال کند، کاری در دست بگیرد که شایستهاش نبوده و دیگران را از قطار پیاده کند. اکنون خیلی از افراد شایسته و کاردان دارای تحصیلات عالی، مدیریت کارآمد و شایستگی هستند ولی به دلیل اینکه فکرآزاد و مستقلی دارند از برخی مناصب محرومند. درواقع جامعه از وجود آنان محروم است و بعضا در گوشهای نشسته و به کاری مشغولند. چرا جامعه ما نتوانسته از چنین افراد متخصص، تحصیلکرده و کاردان بهترین استفاده را ببرد؟
برای اینکه رقابتها صددرصدسالم نبوده و هرکسی که ظواهر را بهتر رعایت کرده و عرض ارادت و تملق بیشتری میگفته، جا برایش بازتر و راه برایش گشادهتر بوده تا کسی که از نظر فکری مستقلتر است. کسانی مثل علی مطهری یا محمود صادقی تایید نمیشوند. طبق نظرسنجیها تا الان مشارکت در انتخابات در سطح مورد انتظار و مطلوب ارزیابی نمیشود. رقابتهای انتخاباتی در کشور ما بعضا براساس اتهامزنی به رقیب بوده است. درواقع افرادی تایید شدهاند که در جامعه خیلی سرشناس و شناختهشده نیستند و در بین کاندیداهای اصلاحطلب سرشناس کسی در لیست جا ندارد. حتی در خیلی از شهرستانها یک جناح بیشترکاندیدا دارد که مطلوب یک رقابت داغ نیست. رئیس جمهور هم بعضا سیاستمدارانه سخن میگوید و نه واقعبینانه. آقای روحانی اگر میخواهد یک رئیس جمهور واقعبین باشد باید طور دیگری سخن بگوید اولین کسی که انتقاد تندی کرد خود آقای روحانی بود.
انتخابات مجلس و سخنی با دوستداران ایران
عباس حاجی نجاری در جوان نوشت:
انتخابات یازدهمین دوره مجلس در شرایطی برگزار میشود که مردم ایران به دلیل حفظ استقلال و پایبندی خود به نظام و عدم پذیرش سلطه بیگانگان همچون گاوهای شیرده خلیج فارس، گستردهترین وپیچیدهترین فشار اقتصادی وسیاسی وجنگ نرم همه جانبه دشمنان نظام را تحمل کرده واستقلال و عظمت ایران را حفظ کرده اند، اگر چه ممکن است ضعفها و ناکارآمدیهای داخلی نیز به فشار دشمنان دامن زده باشد، اما به رغم آن، ایستادگی مردم دشمنان را در مقابل اراده ملت ایران به زانو درآورده و در نقطه مقابل وحدت و انسجام ملی ایران که در تجلیل از شهادت سردار سلیمانی تبلور یافته و از سوی دیگر اقتدار دفاعی و توان بازدارندگی ایران نیز که در عملیات عین الاسد تجلی یافت، جهانیان را مقهور خود کرده است.
مجموعه عوامل فوق سبب شده است که دشمنان نظام اسلامی برای تحتالشعاع قرار دادن انتخابات آینده مجلس وکاهش مشارکت مردم ویا حتی عدم برگزاری انتخابات، گستردهترین جنگ تبلیغاتی را به راه انداخته و موضوع تحریم انتخابات ویا حتی آشوب آفرینی در کشور را محور برنامههای خود قرار داده اند، به گونهای که حتی در روزهای اخیر پمپئو وزیر خارجه امریکا مجددا در حمایت از آشوبها در آستانه انتخابات سخن به میان آورده است. البته در این زمینه تردیدی نیست که فرصت سازی برخی از عوامل داخلی برای دشمنان که به دلیل ناکارآمدی خود در سالهای اخیر در عرصه اجرایی کشور و مجلس دهم و شورای شهر تهران، نقش اساسی را داشته و دارند، واکنون با ادبار مردم مواجه شده اند، در این فضاسازی مؤثر بوده است.
این شرایط البته نه تنها مسئولیت دوستداران انقلاب بلکه کسانی را که ایران و عظمت آن را نیز دوست دارند و به اهمیت رأی خود واقفند، سنگین کرده و حضور پرشور آنها در پای صندوقهای رأی را الزامی مینماید.
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز چهارشنبه ۱۶ بهمن ماه در دیدار اقشار مردم با دعوت همگانی از مردم برای شرکت در انتخابات ضمن بیان اهمیت انتخابات مجلس واینکه انتخابات، فرصتی بزرگ برای ملت و تهدیدی برای دشمنان است و زمینه ورود افکار جدید و راههای نو در چرخه تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور را فراهم میکند، با تأکید بر حضور همه واجدان شرایط برای حضور در پای صندوقهای رأی، یادآور شدند: ممکن است کسی از بنده خوشش نیاید، اما اگر ایران را دوست دارد، باید به پای صندوق رأی بیاید، بنابراین هرکس به ایران علاقهمند است و امنیت کشور، حل شدن مشکلات و گردش صحیح نخبگانی را دوست دارد، در انتخابات شرکت کند. ایشان در همین زمینه افزودند: افراد مؤمن و انقلابی با انگیزه قوی در انتخابات شرکت خواهند کرد، اما اگر کسی انگیزه دینی و انقلابی ندارد، اما میهن عزیز را دوست دارد لازم است به پای صندوقهای رأی بیاید. منشأ این فراخوان رهبری برای حضور حامیان نظام ودوستداران ایران در پای صندوقهای رأی در نکات زیر نهفته است:
اولاً: در نگاه اسلامی منشأ تمامی حقوق، خداوند است و اوست که نظام حقوق و تکالیف را برای زندگی بشر تعریف کرده و از طریق فطرت و ارسال شریعت نبوی در اختیار بشریت قرار داده است. یکی از این حقوق، «حق تعیین سرنوشت» است که در نظام سیاسی اسلام بهعنوان یکی از ارکان مهم شکلگیری حکومت اسلامی محوریت دارد. از آنجا که در اسلام، رأی و انتخاب ملت در عرصه نصب کارگزاران حکومت اسلامی اعتبار دارد، ملت حق دارند که در انتخابات حاضر شوند و به نامزد مورد علاقه خود رأی دهند. هیچکس نیز در جایگاهی نیست که بتواند مانع تحقق این حق گردد. بهواقع آنچه در نظامهای غربی مبتنی بر منشأ خیالی، چون «قرارداد اجتماعی» شکل گرفته است، در اسلام، اساس و بنیانی محکم دارد و مستظهر به آموزههای الهی است.
ثانیاً: مشارکت سیاسی فعال در جامعه که مصداق بارز آن، حضور در عرصه انتخابات است، بهعنوان یک ضرورت شرعی و تکلیف الهی مورد تأکید قرار گرفته است، چراکه اولاً نظام سیاسی اسلام بدون حضور ملت در صحنه معنا نمییابد و ثانیاً این حضور، موجب حفظ و تقویت نظام اسلامی که به فرموده حضرت امام، حفظ آن از اهم واجبات است، شده و آن را در برابر تهدیدات مختلف مصون میسازد. رهبر معظم انقلاب نیز به این حقیقت چنین اشاره دارند: «.. هم حق و هم تکلیف مردم است که بیایند و سرنوشت کشورشان را بهدست خودشان معین کنند؛ زیرا کشور متعلق به مردم است. مردم باید بیایند و با انتخاب صحیح و آزادانه، قانونگذارانشان را در قوه مقننه معین کنند؛ مجریان خودشان را با ترتیبی که در قانون معین شده است، معین کنند. این حق مردم است و متعلق به آنهاست؛ اما تکلیف هم هست. اینطور نیست که یکی بگوید من نمیخواهم از این حقم استفاده کنم؛ نه، سرنوشت نظام، بسته به احقاق و استنقاذ این حق است؛ این تکلیف است؛ باید همه شرکت کنند.» (۲۶ /۱۱ /۷۸)
ثالثاً به عنوان یک ایرانی شرکت در انتخابات و حضور در پای صندوقهای رأی کارکردهای زیر را دارد: ۱- انتخابات، عالیترین مظهر حضور مردم در عرصه سیاسی و مهمترین مجرای تحقق حاکمیت مردم است. نظام مردمسالار، نظام حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش، نظام داشتن حکومتی برخاسته از مردم و پاسخگو در برابر مردم است. ۲- انتخابات، فرصتی است برای مردم که نظر خودشان را درباره شیوه حکومت و مدیریت یک دولت ابراز کنند و اگر نارضایتی نسبت به آن داشته باشند، کسی یا گروهی دیگر را که صالحتر و با کفایتتر میشناسند، جایگزین سازند. بدینوسیله نظام سیاسی، بهسوی اصلاح و بهبودی و تکامل تدریجی پیش میرود. ۳- از مهمترین کارکردهای انتخابات، قاعدهمند کردن انتقال قدرت سیاسی از گروهی به گروه دیگر است.
فقدان قاعدهای برای انتقال و توزیع قدرت سیاسی و مسئولیت اداره جامعه، مصائب سیاسی گوناگونی به دنبال میآورد. ایمان به وجود و کارکرد انتخابات، به گروههایی که برای تصاحب قدرت سیاسی به رقابت میپردازند، تضمین میدهد که بهترین راه و شیوه کسب قدرت، حضور در انتخابات است. کسب قدرت از راه انتخابات ضمن دارا بودن مشروعیت لازم از سوی مردم، مسالمتآمیزترین شیوه در رسیدن به اریکه قدرت است. ۴- انتخابات، زمینههای لازم برای چرخش نخبگان و دگرگونی در بخشهایی از گروه حاکم را بهطور مستمر فراهم میسازد. در یک نظام مردمسالار، قدرت در چرخش است و بهطور مداوم دست به دست میگردد. هیچکس برای همیشه از دستیابی به قدرت محروم نمیشود. ۵- برگزاری انتخابات مشارکتآمیز و رقابتی، احساس مسئولیت نظام در مقابل خواستهای جامعه را افزایش میدهد. انتخابات موجب افزایش احساس مسئولیت حاکمان در مقابل خواستهای جامعه میشود.
۶- انتخابات در فضا و شور رقابتی، آگاهیهای سیاسی - اجتماعی ملت را افزایش میدهد و فضای مناظرات و سخنرانیهای تبلیغاتی نامزدها، زمینه آگاهی مردم از وضعیت کشور در حوزههای مختلف را فراهم میآورد.
۷- سازماندهی انتخابات واقعی با افزایش مشارکت و گسترش رقابت سیاسی بین گروههای مختلف سیاسی - اجتماعی، بستری مناسب برای رقابت تشکلهای موجود در جامعه بهوجود میآورد و حتی شرایط و زمینههای لازم برای ظهور گروههای جدید سیاسی اجتماعی فراهم میگردد.
۸- در نهایت، مهمترین کارکرد ویژه انتخابات و مشارکت سیاسی مردم، خنثیسازی توطئهها و تهدیدات دشمنان است که در عینحال، موجب افزایش اقتدار نظام و امنیت ملی کشور شده و دارای پیامدهای مثبت منطقهای و بینالمللی برای هر نظام سیاسی خواهد بود.
رابعاً: کاهش مشارکت مردم در انتخابات میتواند پیامدهای زیر را داشته باشد:
۱-تشدید جنگ روانی دشمن در کاهش مشروعیت ومقبولیت مردمی نظام
۲-کاهش قدرت عمل نمایندگان منتخب
۳-تشدید فشارها و تحریمهای دشمنان علیه نظام اسلامی
۴-تأثیر انتخاب نمایندگان ضعیف در کارآمدی مجلس
۵-ایجاد زمینه اعمال نفوذ وزرا ودستگاههای اجرایی
۶-افزایش تعارضات خشونت آمیز
۷-تضعیف ضرایب امنیتی استانهای مرزی
۸-تضعیف قدرت نرم ایران در ساختار سیاسی منطقه.
پرسش از نامزدهای مجلس یازدهم
جلال خوشچهره در ابتکار نوشت:
مجلس یازدهم متفاوت از همه مجالسی خواهد بود که تا پیش از این تجربه شده است. یکدستی در گرایش عمومی اعضای آن در غیبت یا حضور کمرنگ نمایندگان دیگر گرایشها از حالا قابل پیشبینی است. تصور میشود وجه غالب را گرایشی در اختیار گیرد که طی استقرار مجلس دهم و دولتهای یازدهم و دوازدهم، اصلیترین منتقد و مخالف سیاستها و رویکردهای قوای مقننه و مجریه بوده است. اما آیا بروز مجلس آینده بازتابی از توافق عمومی است یا در کم و کیف آن باید منتظر رقابتها و انتخابهای گریزناپذیری بود که برحسب شرایط بر جهتگیری آن تاثیر خواهد گذاشت؟
همه چیز بستگی به شرایطی دارد که آینده آبستن آن است. ممکن است از حالا گرایش مستعد در اختیار داشتن مجلس یازدهم برحسب استدلالهای خود، تصویری را در ذهن شکل داده باشد. در این تصویر، یکدستی اکثریت اعضای مجلس، تسهیلکننده تصمیمها و اجرای رویکردهایی است که نتیجه انتخابات گذشته مانع تحقق آنها بوده است. اما اگر نتایج گذشته محصول توافق عمومی برای رویکردی بود که به برونرفت کشور از مشکلات امید میداد، آیا رویکرد مجلس یازدهم خواهد توانست با تغییر نگرشها دراینباره کارآمد باشد؟ انکار نمیتوان کرد که مجلس کنونی به اندازه آرای مردم عمل نکرد. بررسی دلایل آن از حوصله این سطور خارج است. با این حال، آنچه مجلس دهم را با سنگینی انتقادات روبهرو کرده، مربوط به گرایش انتخاباتی مردم نیست بلکه ناتوانی مجلس در تحقق شعارها و اهدافی بوده است که سبب ترغیب مردم برای حضور پای صندوقهای رای شد. حال مدعیان حضور در رقابتهای انتخاباتی مجلس پیش رو با این پرسش روبهرو هستند که آیا رویکرد خود را به روشنی نزد مردم تعریف و تعبیر کردهاند؟
آنچه در اظهارات نامزدهای انتخاباتی قابل دریافت است، وجه سلبی رویکرد غالب در مجلس دهم است اما درباره وجه ایجابی آنچه قرار است در دستور کار اصلی مجلس آینده باشد، کمتر گفته شده و یا در پردهای از ابهام بیان میشود. طیفهای رقیب در انتخابات پیش رو طی سالهای اخیر در صف مخالفان برجام، سیاست خارجی دولت دوازدهم (و به تبع آن یازدهم)، سیاستهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بودهاند. محور اتهامات به شیوه تعامل رویکرد غالب در مجلس و دولت کنونی با جامعه جهانی، کمرنگی خصلت انقلابی در سیاستهای داخلی و خارجی است. با این حال هنوز مختصات رویکرد مطلوب طیفهایی که قرار است بر کرسیهای مجلس یازدهم تکیه زنند، به روشنی تبیین نشده است. بازتاب رقابتهای انتخاباتی نیز بیشتر متوجه فهرستهای انتخاباتی و تقسیم سهم هریک از طیفها در آن فهرستهاست. طرفه اینکه فهرستهای انتخاباتی با چهرههایی تزئین شده که بیشتر آنان یا نزد مردم ناشناختهاند و یا از تجربه اندکی در سیاستورزی برخوردارند.
غیبت چهرهها یا کنشگران سیاسی در این دور از انتخابات یک موضوع است و کم تجربگی شمار بسیاری از نامزدهای انتخاباتی در عرصه سیاست و قانونگذاری موضوع دیگر. بدیهی است ورود چهرههای جدید امر مطلوبی است اگر با این باور همراه باشد که آنان برای حضور در نهاد قانونگذاری کشور از آمادگی و پختگی لازم نیز برخوردارند. یکدستی در گرایش عمومی مجلس یازدهم هنگامی موثر خواهد بود که با کارآمدی و جلب اعتماد عمومی همراه شود. تقلیل رقابتهای انتخاباتی به رقابت میان سهمخواهان در فهرستهای انتخاباتی به جای رقابت میان رویکردها، نمیتواند خلا رقابت میان گرایشها را پر کند. اگر هدف تنها کنار گذاشتن رویکرد غالب در مجلس کنونی است، لازم است رویکرد آتی به روشنی و در رقابت حتی میان طیفهای نزدیک به یک جریان نیز تعریف شود. در این صورت میتوان دوری و نزدیکی گرایشها را در چارچوب توافق عمومی محک زد.