تمامی نظریههای مربوط به حکومتهای مردمسالار، تلاش میکنند هر چه بیشتر مردم را در عرصهی تعیین سرنوشت و پیشبرد امور مشارکت دهند. در واقع مطلوب آنها این است که ارادهی عموم به صورت غیرمستقیم (از راه انتخاب نمایندگان) در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای کشور نقش داشته باشد. از سوی دیگر میزان حضور مردم در پای صندوقهای رأی، یکی از شاخصهای توسعهی سیاسی در هر کشوری محسوب میشود و نمایانگر تعلق خاطر مردم به کشور و سرزمین خود است؛ زیرا معنا و مفهوم نماد مردمسالاری و اعلام وفاداری مردم و رضایتمندی آنان از نظام، از میزان مشارکت جدی مردم در عرصههای مختلف ملی، به ویژه انتخابات، حاصل میشود. در الگوی مردم سالاری نظام جمهوری اسلامی، تمامی شهروندان با هر گرایش، سلیقه و مذهبی حق رأی دارند و میتوانند در انتخابات مشارکت داشته باشند.
مشارکت مردم در انتخابات نظامهای سرمایه داری
در بسیاری از کشورهای پیشرفته که ادعای پرچمداری دموکراسی در جهان را یدک میکشند، میزان مشارکت مردم در انتخابات با وجود سابقهی طولانی آنها در برگزاری آن، چندان چشمگیر نیست. در سالهای اخیر این میزان مشارکت در کشورهای غربی به دلیل بحرانهای سیاسی و اقتصادی و نارضایتی مردم از سیستم لیبرال دموکراسی کمتر نیز شده است. به عنوان مثال، نظام ایالات متحده که به عنوان سمبل نظامهای لیبرال دموکراسی در دنیا شناخته میشود، همیشه شاهد مشارکت اندک مردم در انتخابات بوده است. در یک قرن اخیردر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، همیشه نیمی از جمعیت ایالات متحده شرکت نکردهاند. درصد مشارکت مردم برای انتخاب اعضای کنگره نیز همیشه بین 30 تا 40 درصد در نوسان بوده است. در جدول زیر میزان مشارکت مردم در انتخابات کنگره بررسی شده است.

میزان مشارکت مردم در انتخابات پارلمانی فرانسه نیز بین 40 تا 60 درصد میباشد. مشارکت مردم در انتخابات در بعضی از دورهها به زیر 50 درصد نیز رسیده است. در جدول زیر میزان مشارکت مردم فرانسه در 5 دوره انتخابات مجلس، آورده شده است.

میزان مشارکت مردم در انتخابات پارلمان کانادا نیز همیشه حدود نیمی از مردم بوده است و نیمی از جمعیت کانادا در هر 6 دورهیاخیر انتخابات شرکت نداشتهاند. میزان مشارکت مردم کانادا در عرصهی انتخابات در جدول زیر آورده شده است.

اصولاً انتخابات در نظامهای سرمایهداری میدان مسابقه برای کسب قدرت و ثروت بیشترمیباشد و هدف وسیله را توجیه میکند چرا که از هر وسیلهای برای رسیدن به قدرت بهره میگیرد. همیشه نظامهای غربی مانور دموکراسی و مردمسالاری انجام میدهند ولی از جریان یافتن فکر و ایدههای مردم در سطوح بالای تصمیمگیری خبری نیست.
انتخابات در خاورمیانه و شمال آفریقا
در بسیاری از کشورهای همسایه، انتخابات برای تعیین مسؤولیتهای سیاسی- اداری در سطوح پایین تصمیمگیری، به صورت نمایشی و با مشارکت حداقلی اقشار مختلف مردم صورت میپذیرد. در بسیاری از کشورهای خاورمیانه برگزاری انتخابات، برخورداری از حق رأی و شرکت در انتخابات هنوز چالشی عمده محسوب میشود. ساختار سیاسی کشورهای حوزهی خلیج فارس بسیار متصلب و دیکتاتوری میباشد. در اکثر این نظامها با این که در چند سال اخیر، انتخابات شورا یا مجلس صورت گرفته است ولی این کار بیشتر جنبهی تبلیغاتی داشته تا خود را حاکمانی مردم سالار به دنیا معرفی نمایند.
همچنین حق انتخاب شدن یا انتخاب کردن نیمی از جمعیت این کشورها (یعنی زنان) از آنها سلب شده است. به عنوان نمونه در دومین انتخابات شورای شهر تاریخ عربستان سعودی که در مهر ماه امسال برگزار شد، شاهد کاهش چشمگیر رأی دهندگان و نامزدها بودیم. شوراها در عربستان سعودی نقش اجرایی ندارند و تنها در اقدامی تشریفاتی به دولت مشورت میدهند. از میان جمعیت 27 میلیونی عربستان تنها یک میلیون و 80 هزار نفر برای شرکت در این انتخابات ثبت نام کرده بودند و زنان در این انتخابات حق مشارکت نداشتند. نکتهی جالب این جا میباشد که رأی دهندگان فقط نیمی از اعضای شورای شهر تشریفاتی را انتخاب مینمودند و نیمی دیگر از اعضا انتصابی بودند و به طور مستقیم از طرف سران این کشور منصوب میشدند.
در انتخابات بحرین نیز از 144 هزار و 513 واجد شرایط رأی، تنها 25 هزار و 130 نفر یعنی 4/17 درصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند. هدف از این انتخابات، برگزیدن 18 نماینده به جای نمایندگان مستعفی جمعیت «الوفاق»، بزرگترین جنبش معترض شیعهی بحرین، بود. حکومت بحرین همچنین اعلام کرده بود که در صدد است تا مجازاتهایی از قبیل اخراج از مشاغل حکومتی و محروم شدن از خدمات عمومی را برضد کسانی که در انتخابات شرکت نمیکنند، اعمال کند. پارلمان بحرین بیشتر جنبهی تشریفاتی دارد چرا که مجلس بحرین نمیتواند وزیران را استیضاح کند و یا رأی به انحلال دولت بدهد.
در اردن نیز، پادشاه این کشور در پی شکایتها و ادعاهای گسترده دربارهی بیکفایتی و فساد برخی از نمایندگان، مجلس را در نیمهی راه در سال 2010م. منحل نمود. حکومت اردن میزان مشارکت مردم در انتخابات زود هنگام را 54 درصد واجدان رأی بیان نمود، اما مخالفان معتقدند که حداکثر میزان مشارکت 40 درصد بوده است. نتایج آرای انتخابات اردن نشان میداد که در شهرهای بزرگ میزان مشارکت در انتخابات کمتر از مناطق عشایری بوده است. برای مثال در پایتخت حدود 27 درصد از مردم شرکت کردند. نحوهی تقسیم حوزههای رأی هم به صورتی بود که عشایر و قبایل طرفدار پادشاه اردن توانستند نمایندگان بیشتری به مجلس بفرستند. در انتخابات سال 2003م. اردن نیز حدود44 درصد مردم مشارکت داشتند.
در امارات متحدهی عربی نیز انتخابات مجلس اتحادیهی امارات وجود دارد که دارای 40 عضو است. 20 نفر از آنها توسط رأی دهندگان و 20 نماینده دیگر از سوی حکام امارتهای هفتگانهی این کشور منصوب میشوند. دولت امارات 130 هزار نفر از شهروندان این کشور را برگزیده بود تا با حضور در پای صندوقهای رأی، نمایندگان مجلس این کشور را انتخاب کنند. نکتهی جالب این میباشد که مجلس امارات تنها جنبهی مشورتی داشته و مصوبات آن از سوی وزارتخانهها و نهادهای دولتی این کشور لازم الاجرا تلقی نمیشود.
نتایج نخستین انتخابات پارلمانی در کشور مراکش بعد از اصلاح بخشی از قانون اساسی، نشان دهندهی این بود که میزان مشارکت مردم کمتر از نیمی از جمعیت بوده است و طبق آمار رسمی تنها 45 درصد از واجدان شرایط در پای صندوقهای رأی حاضر شده بودند. در انتخابات پارلمانی مصر بعد از سقوط دیکتاتوری «حسنی مبارک» میزان مشارکت مردم 62 درصد بود. این درصد مشارکت، بالاترین میزان مشارکت مردم در انتخابات مصر بوده است. از واجدین شرایط رأیکه حدود 14 میلیون نفر بودند، حدود 9 میلیون نفر در این انتخابات شرکت کردند. مردم تونس نیز پس از پایان حکومت خودکامهی «زین العابدین بن علی»برای انتخاب مجلس مؤسسان قانون اساسی به پای صندوقهای رأی رفتند. در این انتخابات میزان مشارکت مردمی حدود 70 درصد اعلام شد. این آمار در مقابل تأیید 98 درصدی نظام جمهوری اسلامی توسط مردم کشورمان در رفراندوم سال 1358 بعد از سقوط نظام پهلوی بسیار جالب میباشد.
انتخابات در نظام جمهوری اسلامی ایران
در نظام اسلامی، انتخابات شاخصهی اصیل مردم سالاری است. نقش مردم در مردم سالاری دینی این است که مردم بر اساس مبانی، موازین و آموزههایی که از دین و از راه دین شناسان میگیرند، در تمام امور دست به انتخاب میزنند؛ یعنی رییس جمهور را انتخاب میکنند، نمایندگان خود را در قوهی مقننه انتخاب میکنند و با انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان، رهبر نظام مردمی و دینیشان را انتخاب مینمایند. بنابراین، در عرصهی تعیین نمونهها و تعیین مصادیق، مردم نقش کامل و تمام عیار دارند.
در جمهوری اسلامی ایران انتخابات با مشارکت وسیع مردمی برگزار میشود. اولین انتخابات جمهوری اسلامی تنها 45 روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یعنی در 12 فروردین 1358 برگزار گردید که این موضوع در جهان بیسابقه است و کوتاهترین زمان برگزاری انتخابات در یک کشور پس از به ثمر رسیدن انقلاب در آن کشور محسوب میشود. نکتهی قابل توجه و برجستهی دیگر این است که در این انتخابات بیش از 98 درصد از واجدین شرایط در رأیگیری شرکت کردند.
همچنین تاکنون بیش از 33 انتخابات در موضوعاتی نظیر رفراندوم جمهوری اسلامی، مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی، تدوین قانون اساسی، انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی در کشور ما انجام شده است و بهرغم ایجاد چالشها از سوی برخی کشورهای خارجی و تحمیل جنگ، ترورها و فشارهای اقتصادی، مشارکت مردمی هرگز از 50 درصد پایین نیامده که معمولاً چنین مسایلی در کشورهای دیگر، میزان مشارکت در انتخابات را به شدت کاهش میدهد. در ارزیابی و مقایسه با انتخابات دیگر کشورهای جهان، در تمامی قارهها، این بیشترین میزان مشارکت و حمایت مردمی مداوم از نظام سیاسی خود میباشد. در جمهوری اسلامی ایران، 8 انتخابات پارلمانی برگزار شده که درصد مشارکت از 51 درصد تا 71 درصد متغیر بوده است. با توجه به این آمار، میانگین درصد مشارکت در انتخابات پارلمانی ایران از میانگین کشورهای غربی بالاتر میباشد. در جدول زیر میزان مشارکت مردم در 8 دورهی انتخابات مجلس بررسی شده است.

در حالی که عرف بینالمللی و در بسیاری از کشورهای جهان، شرکت 30 تا35 درصد مردم در انتخابات را برای مشروعیت نظام خود کافی میدانند، همان گونه که ملاحظه میشود همواره میزان مشارکت در انتخابات مجلس در کشورمان بالاتر از نیمی از واجدین شرایط بوده است.میزان شرکت مردم در انتخابات در این 8 دوره، دال بر علاقه و اعتماد به ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی بوده است. انتخابات در نظام سیاسی ایران اسلامی بر پایهی اصول مربوط به حاکمیت دین و حضور مردم در صحنه و مشارکت آنها در عرصهی قدرت و تصمیمگیریها در این حوزه است و یک وظیفهی ارزشی به شمار میرود.
معیار و ملاک انتخاب وابستگی به گروهها و تشکلهای محلی، قومی و یا ارجحیت زبانی، شهری و منافع اقتصادی نیست بلکه مردم به شاخصههای ارزشمدار بالاتر از چنین مفاهیمی رأی میدهند. دلیل عمدهی شرکت در انتخابات در ایران، رقم زدن سرنوشت خود به عنوان یک شهروند مسلمان آگاه و مسؤول است، در حالی که این مسؤولیت در سایر کشورهای جهان مشاهده نمیشود. دومین دلیل مشارکت بالای مردم ایران در انتخابات، وفادار ماندن آنها به نظام در طول سه دههی گذشته میباشد و به همین دلیل، میانگین مشارکت مردم در تمامی انتخابات برگزار شدهی کشور، بالاتر از دیگر کشورها بوده و این میزان مشارکت حتی در کشورهای مدعی دموکراسی نیز دیده نمیشود.این حضور، مشارکت و همراهی مردم در عرصههای مختلف انقلاب اسلامی(به خصوص انتخابات) به عنوان نقطهی قوت و پشتوانهای عظیم برای انقلاب اسلامی محسوب میشود که باعث مصونیت نظام از تهدیدها میباشد.
منبع: برهان