به گزارش مشرق، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا شب گذشته توییت کرد که او از ابتدای دولتش در کنار مردم ایران ایستاده است.
پیش از این رئیس جمهور آمریکا درباره سقوط هواپیمای مسافربری اظهار نظر کرده و آن را مشکوک خوانده بود. ژست دفاع دولت آمریکا از حقوق بشر طی چند روز گذشته پوشش رسانهای ویژهای گرفت؛ جالب است بدانید که آمریکا، دولتی است که از شورای حقوق بشر سازمان ملل خارج شده است.
بیشتر بخوانید:
روحانی: آمریکا از مبارزه شهید سلیمانی با داعش عصبانی بود
حال این سوال مطرح میشود که آیا واقعا جان انسانها از جمله ایرانیها برای آمریکاییها مهم شده است؟ برای پاسخ به این سوال بد نیست که مرور اجمالی، و نه مفصل، از حوادثی در گذشته داشته باشیم.
آمریکا اولین و تنها کشوری است که در طول تاریخ از بمب اتمی که هدفش کشتار و قتل عام گسترده است، استفاده کرده است. آمریکا در ۶ و ۹ اوت ۱۹۴۵ شهرهای هیروشیما و ناکازاکی را به دستور هری ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا بمباران اتمی کرد که در آن ۲۲۰ هزار نفر که عمدتا غیرنظامی بودند جان خود را از دست دادند.
بطور کلی از سال ۱۹۴۵ به بعد هم آمریکاییها در جنگهای متعدد جان بیش از ۲۰ میلیون نفر انسان را گرفتهاند.
در سکانسی دیگر، رئیس جمهور آمریکا خود را نگران پرواز بویینگ ۷۳۷ اوکراینی نشان میدهد که در نزدیکی فرودگاه امام خمینی (ره) سقوط کرد. اما آقای ترامپ شاید به یاد ندارد یا دست کم به روی خودش نمی آورد که ارتش آمریکا در ۱۲ تیر ۱۳۶۷ پرواز ۶۵۵ ایران ایر را که ۲۹۰ مسافر از جمله ۶۶ کودک زیر ۱۳ سال را داشت به عمد سرنگون کرد. دولت آمریکا مسئولیت این اتفاق را برعهده نگرفت و پس از گذشت ۴ سال نشریه نیوزویک، و نه دولت آمریکا، به این نکته اذعان کرد که ارتش آمریکا مسئول این حمله بوده است.
آمریکاییها هیچ وقت و تا این لحظه، درباره این اقدام عذرخواهی نکردند، بلکه بالعکس به ویلیام راجرز، فرمانده ناو جنگی وینسنس مدال شجاعت دادند. آیا کسی که ۲۹۰ مسافر بیگناه را عمدی به کام مرگ میکشاند الان نگران ۱۷۶ نفر شده است؟
اگر آمریکا واقعا دغده جان انسانها را دارد، چرا مقامات نظامی ایران و عراقی را در نزدیکی فرودگاه بغداد ترور کرد؟ آیا کسانی که در آن حمله جان خود را از دست دادند انسان نبودند؟ بالاتر از این، شهید سپهبد قاسم سلیمانی فردی بود که به واسطه مجاهدتهایش جان میلیونها مردم منطقه را از شر داعش نجات داد. معلوم نیست که اگه داعش شکست نمی خورد و بالعکس قدرت میگرفت، الان و در آینده جان چندین میلیون نفر در معرض خطر قرار میگرفت. آیا ترور فردی که جان انسانها را از خطر میرهاند، در اصل به خطر انداختن جان انسانهای دیگر نیست؟
نمونههای تاریخی زیادی برای جنایتهای آمریکا وجود دارد. از کشتار مردم ویتنام گرفته تا گرفتن جان انسانهای بیگناه در افغانستان و عراق. هنوز ماجرای زندانهای ابوغریب، بگرام و گوانتانامو و شکنجههای بیرحمانه زندانیان از اذهان مردم پاک نشده است.
به هر حال آمریکاییها سعی کردهاند که بین سقوط هواپیمای اوکراینی در ایران و همچنین سرنگونی پرواز ۶۵۵ ایران ایر مشابهتسازی کنند. در حالی که پرواز ایرانی به دستور نظامی فرمانده آمریکا و عامدانه سرنگون شده، اما پرواز اوکراینی بر اثر خطای انسانی و بدون اینکه مقامات مافوق اپراتور سیستم دفاع هوایی در جریان باشند، سقوط کرد. به نظر میرسد تفاوت بسیاری بین این دو حادثه وجود دارد. ضمنا با وجود این که سرنگونی هواپیمای اوکراینی غیرعمدی بود، مقامات ایرانی مسئولیت آن را برعهده گرفته و عذرخواهی کردند، اما آمریکاییها هنوز که هنوز است خم بر ابرو نیاوردهاند و الان هم دایه مهربانتر از مادر شدهاند.
جای دوری نرویم. دونالد ترامپ بعد از ترور شهید سلیمانی، تهدید کرد که ۵۲ سایت ایرانی از جمله اماکن فرهنگی را بمباران خواهد کرد. آیا دیگر نیازی به دلیل بیشتری برای اثبات دشمنی او با مردم ایران و ابا نداشتن او برای ستاندن جان انسانها لازم است؟
عجیب اینجاست که چگونه مقامات آمریکایی میتوانند قاعده اجتماع نقیضین را از امری محال به امری کاملا ممکن و عملی تبدیل کنند. از طرفی تحریمهای غیرانسانی و بیرحمانه اعمال میکنند که معیشت مردم عادی و فرآیند درمان بیماران را تحت تاثیر قرار میدهد و حتی در موارد بسیاری مانند کودکان پروانهای باعث جان باختن کودکان بیگناه میشود، اما از طرفی دیگر مرثیه حقوق بشر میسرایند.