* یکی از مهمترین مظاهر مردم سالاری دینی ، انتخابات مجلس است
بيانات در ديدار استادان و دانشجويان قزوين 26/09/1382
كسانى با رأى ملت سر كار نيايند كه در مقابل دشمنان بخواهند دست تسليم بالا ببرند و آبروى ملت ايران را ببرند. كسانى سر كار نيايند كه بخواهند با تملقگويى به غرب، به دولتهاى غربى، به دولتهاى زورگو و مستكبر، به خيال خودشان بخواهند براى خودشان موقعيتى در سطح بينالمللى دست و پا كنند. اينها براى ملت ايران ارزشى ندارد. كسانى سر كار نيايند كه دشمنان ملت ايران طمع بورزند كه به وسيلهى آنها بتوانند صفوف ملت را از هم جدا كنند ، مردم را از دينشان، از اصولشان، از ارزشهاى انقلابیشان دور كنند. ملت بايد آگاه باشد . اگر كسانى بر سر كار بيايند كه در مراكز گوناگون سياسى يا اقتصادى به جاى اينكه به فكر ادامهى راه امام و ارزشها و اصول ترسيم شدهى به وسيلهى امام باشند، به فكر به دست آوردن دل فلان قدرت غربى و فلان مستكبر بينالمللى باشند، براى ملت ايران مصيبت خواهد بود. اين آگاهى براى ملت لازم است.
جوانهاى ما، اهل فكر ما، اهل فرهنگ ما تأمل كنند؛ مسئولين كشور به سمت سياستهاى اسلامى حركت كنند. اينى كه يا مسئولان ما، يا در دورههاى انتخابات مثل وضع كنونى، نامزدهاى انتخاباتى ما براى جلب توجه ديگران حرفهاى غربىها را تكرار كنند، اين هيچ امتيازى محسوب نمیشود. امتياز اين نيست كه ما آن چيزى را بگوييم كه غرب مىپسندد. اينها كسانىاند كه با فكر ايرانى، فكر اسلامى، هويت اسلامى و ايرانى مخالفند.
بيانات در ديدار مردم مريوان 26/2/1388

بعضىها هستند كه خيلى وسوسه مىكنند - آيا اين، آيا آن؟ آيا اين، آيا آن؟ - آخرش هم يا مجبور مىشوند به طاق جفت و استخاره متوسل شوند و يا اصلاً از خير رأى دادن مىگذرند. نه، انسان فكر مىكند؛ به كسى مىرسد و مىگويد: خدايا! نتيجهى تحقيقات من اين است. من طبق حجت درونى خودم - كه عقل و تفكر است- و بر اساس مشورتى كه با ديگران داشتهام، رأى مىدهم. خداى متعال قبول مىكند؛ ولو اين تشخيص، درست نباشد. بنابراين نبايد وسوسه كرد. معيارها، معيارهاى روشنى است. جوسازى و تبليغات دروغين و براق و رنگين نبايد انسان را از شناخت حقيقت دور بدارد.

* اتکای به ایمان و عواطف مردم؛ سرّ شکستناپذیری نظام
مسألهى انتخابات، مسألهى بسیار مهم و اساسى و تعیینکنندهاى است. اهمیت انتخابات از جهات گوناگونى است. یکى از آنها این است که نظام ما نظامى است متّکى به ایمانها و عواطف و علایق مردم. اساساً سرِّ شکستناپذیرى این نظام این است که به مردم متّکى است. این چیز مهمّى است. اتّکاى به مردم هم آسان به دست نمىآید و همه جا حاصل نمىشود. اگر یک سرِّ الهى در میان نباشد، توجّه نفوس و دلهاى مردم هم ممکن نیست. شما ملاحظه بفرمایید، خداى متعال به پیغمبرِ با آن عظمت مىفرماید: «هو الّذى ایّدک بنصره و بالمؤمنین»؛ یعنى مؤمنین را در کنار نصرت الهى مىآورد. هیچ بُعدى هم ندارد که آدم بگوید که این «بالمؤمنین»، تفسیر جزئى از مفهوم «بنصره» هم هست که اصلاً نصر الهى به وسیلهى مؤمنین تحقّق مىپذیرد. البته در مواردى هم نصرتهاى خارج از مقولات عادى در زمان آن بزرگوار بوده است - مثل ملائکهى مسوّمین و غیرذلک - لیکن عمدهاش مؤمنیناند. بعد هم مىفرماید: «لو انفقت ما فى الأرض جمیعاً ما الّفت بین قلوبهم و لکنّ اللَّه الّف بینهم». یعنى اى نبى گرامى ما! این «بالمؤمنین»ى هم که ما مىگوییم، خیال نکن که خودت توانستى آنها را جذب کنى؛ نه - این کار من و ما و کار عوامل مادى و بشرى نیست - این سرّ الهى و سرّ معنوى است.

* نمایشگاه عزم و رشد ملی
