از زمان آغاز اعتراضات در فرانسه و نمایش «لیبرالیسم بدون روتوش» در رسانه‌های ایرانی، طیف لیبرال در داخل کشور، آشفته و عصبی شد.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** برجام تصمیم نظام بود، دولت کاره‌ای نبود

روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «برجام تصمیم نظام بود» نوشت: «مجلس با شروطی توافق (برجام) را در صحن تصویب کرد. پس از آن بود که مصوبه برجام به شورای نگهبان رفت و نهایتاً بعد از تأیید شورای نگهبان به شورای امنیت ملی ارجاع شد که در شورای عالی امنیت ملی نیز شروطی بر شروط مجلس اضافه و نهایتاً تقدیم مقام معظم رهبری شد. ایشان نیز نظر نهایی خود را با شروطی که مدنظر داشتند به وزارت خارجه ابلاغ کردند؛ بنابراین هم قبل از طرح بحث، مقام معظم رهبری برجام را به مجلس شورای اسلامی ارجاع می‌دهند و هم پس از آن با شروطی آن را به وزارت خارجه و دولت ابلاغ می‌کنند. لذا اینکه گفته می‌شود تصمیم اتخاذ شده درباره برجام تصمیم نظام بود، حرف درستی است. به هر حال وقتی تصمیمی در مجلس به تصویب می‌رسد در نتیجه تعامل با تمام ارکان نظام صورت می‌گیرد و می‌توان آن را به عنوان یک تصمیم ملی محسوب کرد».

روزنامه ایران نیز در شماره امروز در یادداشتی به قلم «عبدالله ناصری» مشاور رئیس دولت اصلاحات نوشت: «تندروها همچنان به حرکت‌های قبلی خود در قالب اعتراض به کنوانسیون‌های مالی و بانکی ادامه می‌دهند. آنان با وجود اینکه می‌دانند و باور دارند که کانون‌های اصلی قدرت و رئوس حاکمیت با چنین معاهداتی موافق هستند اما کماکان با این هدف که قدرت مدنی خود را از دست ندهند فعالیت خود را با همان مواضع قبلی دنبال می‌کنند».

فعالین اصلاح طلب و رسانه‌های این جریان بارها مدعی شده‌اند که برجام تصمیم نظام بوده است و جزییات برجام زیر نظر رهبر معظم انقلاب امضاء و اجرا شده است!

این ادعای مضحک با دو هدف عمده مطرح شده است. اول رفع مسئولیت از دولت و دوم بستن دهان منتقدان.

گفتنی است روحانی-شهریور ۹۳ - در چهارمین نشست خبری خود گفته بود: «دولت و رئیس‌جمهور مسئول مذاکرات است و امروز هم گفتم که من مسئولیت تمام کارها را برعهده می‌گیرم».

«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه نیز-آذر ۹۲ -گفته بود: «رهبری چارچوب کلی را تعیین می‌کنند و مسئولیت مذاکره با من است...ما باید خرج نظام و رهبری شویم نه اینکه رهبری خرج ما و نظام شود».

رهبر معظم انقلاب در مهرماه ۹۴ نامه‌ای را خطاب به رئیس‌جمهور و تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای در دولت یازدهم نوشتند و شروط ۹ گانه‌ای را در اجرای برجام متذکر شدند، شروطی حیاتی و مهم که راه ادعاهای بعدی و وادادگی‌ها به‌بهانه موافقت ایشان را سد می‌کند. در بخشی از این نامه تأکید شد: «محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است دچار نقاط ابهام و ضعف‌های ساختاری و موارد متعددی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه به لحظه،‌ می‌تواند به خسارت‌های بزرگی برای حال و آینده کشور منتهی شود».

در ادامه دولت موظف شد تا شروط ۹ گانه رهبر معظم انقلاب، ۱۰ شرط شورای عالی امنیت ملی و ۹ شرط مجلس شورای اسلامی را در اجرای برجام رعایت کند.

اما متأسفانه دولت در اجرای ۲۸ شرط ابلاغی مرتکب قصور و تقصیرهای فراوان شد. با مروری کوتاه بر خطوط قرمز اعلام‌شده از سوی رهبر معظم انقلاب و سپس با بررسی نحوه اجرای این خطوط قرمز توسط دولت، پی می‌بریم که خسارت برجام و دستاورد تقریباً هیچ برای مردم، دقیقاً بر اثر نافرمانی از این فرامین روشنگر بود.

طیف اصلاح طلب بارها ثابت کرده است که منافع ملی و عزت مردم ایران برایش هیچ اهمیتی ندارد. به همین خاطر این طیف بدون توجه به تجربه پرهزینه برجام، به دنبال جاانداختن FATF با ترفندهای تکراری است.

** روزنامه حامی دولت: کارنامه قالیباف تحسین برانگیز است

روزنامه قانون در مطلبی نوشت: «بی‌شک قالیباف اقدامات تحسین برانگیزی نیز در کارنامه خود دارد و اینکه برخی بگویند وی یک نیروی ناکارآمد است، ادعای درستی نیست ولی تفکر و اندیشه‌ای که این فرد و یارخراسانی وی دارد می‌تواند در آینده اداره کشور حاشیه‌هایی برای مردم ایجاد کند. هرچند که با به قدرت رسیدن این افراد شاید سنگ‌اندازی‌ها به پایان برسد و با توجه به همگرایی‌هایی که با نهادهای مختلف دارند، بهتر بتوانند مسائل کشور را پیش ببرند ولی در برخی امور بی‌شک عقبگردهایی ایجاد خواهد شد که نتیجه مناسبی برای مردم آزادی‌خواه دربر ندارد».

«محمدباقر قالیباف» ۱۲ سال بر کسی شهرداری تهران تکیه زد و در این مدت کارنامه بسیار خوبی از خود بر جای گذاشت. اصلاح طلبان در سال گذشته با در اختیارگرفتن شورای شهر و شهرداری تهران تلاش کردند تا این کارنامه قوی را مورد حمله قرار داده و آن را تخریب کنند؛ اما علیرغم تمام تلاش‌ها، این پروژه بزرگ رسانه‌ای با شکست مواجه شد.

یکی از علت‌های اصلی این شکست آن بود که افکار عمومی مدام کارنامه اصلاح طلبان و نحوه عملکرد آنها را با کارنامه قالیباف مقایسه کرده و در یکسو شعار و جنجال را می‌دید و در سوی دیگر اقدام و عمل را.

چندی پیش «احمد حکیمی پور» عضو اصلاح طلب شورای شهر چهارم گفته بود: «اعضای شورای شهر فاقد تجربه کافی در زمینه مدیریت شهری هستند. به همین دلیل نیز موضوع را ساده فرض کرده‌اند. به همین دلیل نیز زمان زیادی طول کشید تا شرایط مدیریت شهری را درک کنند. هر چند که هنوز هم سوار کار نشده‌اند و نتوانسته‌اند روی برنامه‌ریزی‌ها مسلط شوند. اشتباه اعضای شورای شهر این بود که گمان می‌کردند در یک فضای سیاسی می‌توانند تهران را مدیریت کنند. این در حالی است که مدیریت شهری دارای کارویژه‌های خدماتی، اجتماعی و فرهنگی است و این کارویژه‌ها نباید تحت تأثیر فضای سیاسی قرار بگیرند».

روزنامه اصلاح طلب قانون ضمن اذعان به کارنامه تحسین برانگیز قالیباف، مدعی شده است که با روی کارآمدن قالیباف و طیف همسو با وی دچار عقبگرد می‌شویم و مردم آزادی خواه نفعی نمی‌برند.

گویا از نظر این روزنامه اصلاح طلب، مردم آزادی خواه مردمی هستند که توانایی علمی-توان هسته‌ای- و توان نظامی و دفاعی-قدرت موشکی- خود را به حراج گذاشته و آقاجازهٔ اروپا و امریکا شوند.

برخلاف ادعای این روزنامه اصلاح طلب، مدیریت جهادی و تکیه به ظرفیت‌های عظیم داخلی موجب عقبگرد نمی‌شود، عقبگرد زمانی رخ می‌دهد که بر مؤلفه‌های قدرت چوب حراج زده شود و سیات خارجی انفعالی در دستور کار قرار گیرد.

** اصلاح طلبان نمی‌توانند حساب خود را از دولت جدا کنند

«مصطفی ایزدی» از فعالین اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اصلاح‌طلبان بر سر دوراهی قرار گرفته‌اند. اگر بخواهند دولت و آقای روحانی را به طور کامل رها کنند، دیگر در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، نمی‌توانند از فرد دیگری حمایت کنند. چرا؟ به این دلیل که مردم خواهند گفت که اصلاح‌طلبان از روحانی حمایت کردند تا رأی بیاورد، اما میانه راه او را تنها گذاشتند! مردم این مسائل را می‌دانند و خواهند فهمید. از سویی هم اگر بخواهند با تمام توان و پتانسیل خود از روحانی حمایت کنند، عملکردها و نمرات منفی دولت روحانی به پای اصلاح‌طلبان نوشته خواهد شد و باید پاسخگو باشند؛ بنابراین اصلاح‌طلبان مجبورند ۲ سال و نیم آینده تا ۱۴۰۰ را کج‌دارومریز با روحانی بگذرانند».

چندی پیش روزنامه اصلاح طلب شرق در مطلبی نوشته بود: «خوب و بد روحانی (یا لااقل بخش زیادی از آن) در محکمه تاریخ قطعاً به پای اصلاح طلبان نوشته می‌شود».

«محمد عطریانفر» از فعالین اصلاح طلب نیز چندی پیش گفته بود: «قهرا جامعه هر ناکارآمدی در حوزه دولتی را به پای نیروهای پشتیبان آن دولت می‌نویسد و حامیان را هم مورد نقد قرار می‌دهد. در این رابطه چه دولت مقصر باشد و چه ناکارآمدی‌ها با توجه به شرایط بین المللی معطوف به حوزه پیرامونی و فراتر از دولت باشد، فرقی نخواهد کرد. رویکرد جامعه نسبت به دولت و حامیانش و یکی انگاشتن آنها قطعی است».

اصلاح طلبان علیرغم در اختیار داشتن کابینه، در اقدامی غیراخلاقی و غیر حرفه‌ای در ماههای اخیر به شدت تلاش کردند تا با فاصله گذاری با دولت، در انتخابات‌های سال ۹۸ (مجلس) و ۱۴۰۰ (ریاست جمهوری) حساب خود را از دولت جدا کرده و بتوانند باز هم بهارستان و پاستور را در اختیار بگیرند.

اما این ترفند دیگر جوابگو نیست و افکار عمومی آن را نمی‌پذیرد.

** عصبانیت زیباکلام از پخش تصاویر اغتشاشات فرانسه

«صادق زیباکلام» در سرمقاله امروز روزنامه شرق با عنوان «اعتراض در ایران، اعتراض در فرانسه» نوشت: «رسانه‌های رسمی در ایران ازجمله صداوسیما اعتراضات پاریس را به صورت گسترده پوشش داده‌اند. از دید آنها، این اعتراضات اگر مبین شکست نظام سرمایه‌داری نباشد، دست‌کم ناکارآمدی آن را به نمایش گذاشته است. اعتراضاتی را که هر از گاهی در جوامع غربی به راه می‌افتند معمولاً با آب‌وتاب بسیار پوشش می‌دهند تا ناکارآمدی نظام سرمایه‌داری را یادآور شوند.»

زیباکلام در ادامه نوشت: «آنچه امروز در فرانسه رخ داده است، نه نخستین مورد از این بحران‌هاست و نه یقیناً آخرین آن‌ها خواهد بود. از زمان انقلاب صنعتی در اواسط قرن هجدهم و سپس پیدایش اقتصاد آزاد آدام اسمیت در آغاز قرن نوزدهم، کشورهای مختلف غربی بعضاً به‌تن‌هایی و گاهی به صورت منطقه‌ای، دچار بحران شده‌اند، اما نکته مهم آن است که برخلاف پیش‌بینی مارکس و سایر منتقدان سرمایه‌داری، اقتصاد آزاد آدام اسمیت توانسته درنهایت از زیر بار آن بحران‌ها کمر راست کند و به بقای خود ادامه دهد».

وی در ادامه نوشت: «از آنجا که نظام سرمایه‌داری خود را کامل نمی‌داند و معتقد است بروز بحران، عارضه درون‌زای آن سیستم است، بنابراین جایی برای اعتراض وجود دارد؛ صدالبته مشروط بر آنکه معترضان سروقت خشونت نروند؛ اما در ایران چنین نگاهی نه در قبال سامانه کلان مدیریتی کشور وجود دارد و نه به طریق اولی، بسیاری مسئولان احتمال می‌دهند ممکن است سیاست‌ها، دیدگاه‌ها یا تصمیمات آن‌ها ناقص و دچار کاستی‌هایی بوده باشد. برخی مدیران دستگاه‌های کشور، سیاست‌ها و تصمیمات خود را معمولاً بی‌عیب و نقص تصور می‌کنند».

از زمان آغاز اعتراضات در فرانسه و نمایش «لیبرالیسم بدون روتوش» در رسانه‌های ایرانی، طیف لیبرال در داخل کشور، آشفته و عصبی شد.

کارشناسان معتقدند بحران امروز فرانسه که به سرعت در حال گسترش است و براساس برخی گزارش‌ها به بلژیک، هلند و مجارستان رسیده و کشورهای اروپایی را یکی پس از دیگری در بر می‌گیرد بحران کل لیبرالیسم در اروپا است. تفکری که به طبقات زیرین و فرودست جامعه توجهی نمی‌کند، تفکری که اصالت را به سود و سرمایه می‌دهد، تفکری که در آن اصالتی برای عدالت به خصوص در حوزه اقتصاد وجود ندارد، در اروپا به بن بست رسیده و نشانه‌های آن در خیابان‌های پاریس، مارسی، بروکسل و... قابل مشاهده است.

برچسب‌ها