نویسنده خوش ذوقی در وب سایت انتقادی کامن دریمز، انتصاب بولتون در یکی از سمت‌های گذشته‌اش را به مثابه ورود "یک گاو وحشی به مغازه چینی فروشی" تشبیه کرده است.

سرویس جهان مشرق - دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا بامداد جمعه «هربرت ریموند مک‌مستر» را از سمتش به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید برکنار و «جان بولتون»، سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل را به عنوان جانشین او منصوب کرد.

در این گزارش، مروری داریم بر سوابق این فرد ضد ایرانی و حامی رژیم صهیونیستی که به تازگی به تیم امنیتی ترامپ وارد شده است.

*********

عضو ارشد در موسسه آمریکایی اینتر پرایز[۱]

سفیر سابق ایالات متحده در سازمان ملل

عضو پروژه قرن آمریکایی جدید

تحصیلات:

لیسانس از دانشگاه ییل[۲] (۱۹۷۰)

دکترای حقوق از مدرسه حقوق ییل

سوابق علمی و اجرایی:

عضو سابق موسسه آمریکایی اینترپرایز (۲۰۰۷)؛ نائب رئیس تحقیقات سیاست عمومی (۲۰۰۱-۱۹۹۷)

رئیس انجمن سیاست ملی (۱۹۹۶-۱۹۹۵)

عضو هیئت مدیره پروژه قرن آمریکایی جدید (۲۰۰۱-۱۹۹۸)

عضو ارشد موسسه منهتن[۳] (۱۹۹۳)

مدیر اجرایی سابق کمیته تصمیم‌گیری کمیته ملی جمهوری‌خواهان[۴]

عضو سابق هیئت مشاوران موسسه یهودی امور امنیت ملی[۵](۲۰۰۱)

عضویت در کمیته صلح و امنیت در خلیج[۶] (۱۹۹۸)

مشاغل دولتی:

نماینده ایالات متحده در سازمان ملل (۲۰۰۷-۲۰۰۵)؛ معاون امور خارجه جهت کنترل حوزه امنیت بین‌الملل (۲۰۰۵-۲۰۰۱)؛ امور سازمان در وزارت امور خارجه (۱۹۹۳-۱۹۸۹)

رئیس کمیسیون آزادی ادیان جهانی ایالات متحده (۲۰۰۱-۱۹۹۹)

معاون دادستان کل در وزارت دادگستری (۱۹۸۹-۱۹۸۵)

نائب رئیس (۱۹۸۳-۱۹۸۲) و مشاور عمومی (۱۹۸۲-۱۹۸۱) در آژانس ایالات متحده در زمینه توسعه بین الملل

بخش خصوصی:

عضو پیوسته در شرکت کاوینگتون و برلینگ[۷] (۱۹۸۱-۱۹۷۴)

شریک لارنر، رید، بولتون و مک منوس[۸] (۱۹۹۹-۱۹۹۳)

*********

جان بولتون یکی از طرفداران سیاست‌های تندروی امنیتی در آمریکا است که در زمان ریاست‌جمهوری جرج بوش، به عنوان سفیر ایالات متحده در سازمان ملل، فعالیت می‌کرد. در حال حاضر، او یکی از اعضای ارشد موسسه نومحافظه‌کار امریکن انترپرایز است.[۹] بولتون که هر از چند گاهی صفحه نظرات آزاد مجله‌های وال استریت ژورنال[۱۰] و نشنال ریویو[۱۱] را به خود اختصاص می‌دهد، دیپلماسی را با ضعف و عدم توانایی در تصمیم‌گیری یکسان می‌داند و پیشنهاد می‌کند که اسرائیل باید حمله هسته‌ای به ایران را مدنظر قرار دهد.

بولتون یکی از شرکت‌کنندگان دائمی محافل گروه‌های نومحافظه‌کار بوده است. برای مثال باید به این موارد اشاره کرد: پروژه قرن آمریکایی جدید[۱۲]، موسسه یهودی برای امور امنیت ملی[۱۳] و کمیته صلح و امنیت در خلیج[۱۴]؛ اما بولتون برچسب "نومحافظه‌کار" بودن‌اش را نمی‌پذیرد. او می‌گوید از زمانی که یک دبیرستانی بوده و در سال ۱۹۶۴ در کمپین گلدواتر[۱۵] فعالیت می‌کرده یک محافظه‌کار بوده است.[۱۶]

بولتون پیش‌تر با شورای روابط خارجی[۱۷]، جامعه فدرالیست‌ها[۱۸]، مجمع سیاست‌گذاری ملی[۱۹]، هیات مشاوران ملی[۲۰]، موسسه تحقیقات سیاست‌گذاری منهتن[۲۱]، موسسه ابتکار آتلانتیک نو[۲۲] و پروژه انتقال دموکراسی[۲۳] نیز همکاری داشته است.

به علت دیدگاه‌های نظامی و جنگ‌طلبانه بولتون، بسیاری از گروه‌های نومحافظه‌کار، همواره او را به عنوان یکی از مدعیان ریاست‌جمهوری می‌شناسند و در آستانه هر انتخابات نام او را مطرح می‌کنند. از جمله در آستانه انتخابات 2012 بود؛ هنگامی که دوسال مانده به انتخابات، در سال ۲۰۱۰ در برنامه تلویزیونی فاکس نیوز از او درباره تمایلش برای حضور در عرصه رقابتی ریاست‌جمهوری سؤال شد، او گفت: "نمی‌توانم به این سؤال جواب منفی بدهم، اما فعالان سیاسی برای دانستن جواب این سؤال باید تا انتخابات پاییز صبر کنند."

البته امنیت ملی نیز حوزه مورد علاقه بولتون است و انتصاب اخیر ترامپ نیز چندان دو از ذهن نبوده است. بولتون در مصاحبه‌ای که مجله دیلی کالر[۲۴] در آگوست ۲۰۱۰ با وی انجام داد، دلایل احتمالی کاندیدا شدنش -در انتخابات 2012 - را اینچنین اظهار کرد: "همانطور که همه می‌دانند، من یک سیاستمدار نیستم و تا به حال در هیچ انتخاباتی برای تصدی مسئولیت‌های فدرالی، کاندیدا نشده‌ام، چراکه اینگونه اعمال واقعاً به سعی و تلاش زیادی نیاز دارند؛ اما امری که من را نگران می‌کند، کمبود تمرکز در حوزه امنیت ملی است. من از اهمیت اقتصاد و نگرانی‌ها در رابطه با آن آگاهم، اما نکته اینجاست که دشمنان خارجی این فرصت را به ما نمی‌دهند که مشکلات اقتصادی خود را سر و سامان دهیم."[۲۵]

جان بولتون در مصاحبه‌ای با نشریه نشنال ریویو[۲۶] اظهار داشت:

"کل هدف زندگی سیاسی، آزادی فردی است و در آن زمان – در سال ۱۹۶۴ در دوران فعالیت در کمپین گلدواتر که خود بولتون از آن دوران با عنوان "تجربه سیاسی شکل‌دهنده به من" یاد می‌کند – فکر می‌کردم به خطر افتاده است و بنظرم هم‌اینک باز در مخاطره است ... من می‌نویسم، سخنرانی می‌کنم، در تلویزیون حضور پیدا می‌کنم اما در آمریکای معاصر تنها راهی که می‌توان چنین مسائلی را برجسته کرد آنست که کاندیدای ریاست‌جمهوری شوی."[۲۷]

کریس متیو[۲۸] از مجریان شبکه MSNBC، درباره اظهار نظر بولتون راجع به احتمال کاندیدا شدنش گفته است: "امیدوارم او کاندیدا شود تا یکبار دیگر مردم به یاد بیاورند که در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۸ علیه چه چیزی رأی دادند. مردم قبلاً مخالفت خود را با چنین طرز فکرهایی اعلام کرده‌اند. طرز فکرهایی که به ما اجازه می‌داد بدون اینکه کشوری به ما حمله کند به آن حمله کنیم و یا در خاورمیانه پادگان‌های دائمی بسازیم."[۲۹]

**منتقد سرسخت حزب دموکرات

بولتون به دلیل نگرش انتقادی ستیزه جویانه‌اش به سیاست‌های دولت اوباما، شهرت زیادی یافته است. به عنوان مثال، وی در اواخر سال ۲۰۰۹ و در جمع دانشجویان دانشگاه شیکاگو ضمن انتقاد از سیاست‌های دولت اوباما، پیشنهاد کرد که اسرائیل باید حمله هسته‌ای به ایران را مد نظر قرار دهد. او همچنین اقدامات دولت اوباما در زمینه جلوگیری از دست‌یابی ایران به سلاح‌های هسته‌ای را ضعیف خواند.

 دنیل لوبان[۳۰]، از نویسندگان خبرگزاری اینترپرس، در این‌باره اظهار داشت: "حمله اسرائیل به ایران چه از نوع هسته‌ای و چه غیرهسته‌ای، بدون اجازه آمریکا بعید به نظر می‌رسد.[۳۱]

در اکتبر ۲۰۰۹، در ستون نظرات آزاد لس‌آنجلس‌تایمز، جان بولتون، اوباما را با شاه اتلرد دوم یا اتلرد بدفهم[۳۲] مقایسه کرده بود؛ پادشاه آنگلوساکسون‌ها در هزاره اول که به نداشتن توانایی تصمیم‌گیری درست مشهور بود و استراتژی ناموفق وی در پرداخت پول به وایکینگ‌ها برای جلوگیری از حمله آنها، وی را به عنوان یک نمونه تمام عیار رهبر ناموفق در تاریخ ثبت کرد. بولتون با ضعیف خواندن اقدامات لیبرال‌ها، اقدامات اوباما در حوزه مسائل کلیدی بین‌المللی را ضعیف ارزیابی کرده و او را به دودلی و عدم توانایی در تصمیم‌گیری متهم کرده است.[۳۳]

**حمایت بولتون از منافقین (مجاهدین خلق)

بولتون در ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ پاسخی جالب در کنفرانس بروکسل در حمایت از سازمان مجاهدین خلق ایراد کرد. وی در آنجا از "مشروعیت سازمان مجاهدین خلق و خارج کردن نام این سازمان از لیست سازمان‌های تروریستی حمایت نمود."[۳۴]

 دیوید دی کول[۳۵] استاد دانشگاه جرج‌تاون[۳۶]، در این خصوص اظهار داشت: براساس رأی سال ۲۰۱۰ دادگاه عالی در پروژه هولدر علیه قانون بشردوستی[۳۷] "دولت آمریکا مجاهدین خلق را "یک سازمان خارجی تروریستی" شناخته است و ارائه هرگونه پشتیبانی – چه بطور مستقیم و چه غیر مستقیم – اعم از فعالیت برای به چالش کشیدن عنوان "تروریست" بودن این گروه جرم محسوب می‌شود."[۳۸]

**خط مشی جان بولتون چیست؟

بولتون از اوایل دهه هشتاد و از زمانی که در دولت ریگان مشغول به فعالیت شد، یکی از اعضای اصلی حزب جمهوری‌خواه بوده است. به عنوان یکی از اعضای گروه وکلای راست جدید[۳۹] که در سمت‌های مهم در وزارت خارجه و وزارت دادگستری ایالات متحده فعالیت می‌کردند، بسیار زود مشهور شد. او رشد و ترقی‌اش را بیشتر مدیون حمایت‌های سناتور جسی هلمز[۴۰] (جمهوری خواه - کارولینای شمالی) و ریچارد ویگوئری[۴۱]، یکی از تئوریسین‌های راست جدید و کانسرواتیو دایجست[۴۲] هفته‌نامه با نفوذش است. سال‌ها بعد و در جریان سخنرانی ژانویه ۲۰۱۰ در موسسه آمریکایی اینترپرایز، هلمز درباره بولتون گفت: "او از آن دست انسان‌هایی است که دوست دارم در آرماگدون [جنگ نهایی خیر و شر در آخرالزمان] در کنارم باشند."

بولتون در دوره دوم ریاست جمهوری ریگان، با تیم وکلای جامعه فدرال‌ها[۴۳] و زیرنظر دادستان ادوین میس[۴۴] فعالیت می‌کرد. به دلیل جایگاه‌های سیاسی بالای اعضای این گروه، وزارت دادگستری تحت نفوذ فکری گروه راست جدید درآمد.[۴۵]

در وقایع پس از انتخابات سال ۲۰۰۰، بولتون با همکاری جیمز بیکر[۴۶]، رئیس قدیمی‌اش، مسئول جلوگیری از بازشماری آرا در فلوریدا شد. طبق گزارش مجله وال استریت، پس از اینکه دادگاه عالی ایالات متحده دستور توقف بازشماری آرا را صادر کرد، بولتون با ورود به حوزه‌های بازشماری گفت: "من عضو تیم بوش-چنی هستم و به اینجا آمده‌ام تا بازشماری را متوقف کنم."[۴۷]

این اقدام، ورود او به دولت بوش بود. در همان زمان دیک چنی درباره بولتون گفته بود: "از من می‌پرسند جان چه پستی را به دست خواهد آورد، من‌می‌گویم هر چه را که بخواهد."

معاون امور خارجه هر کشوری در مجامع بین‌المللی مختلف به عنوان نماینده دولت آن کشور محسوب می‌شود و بولتون که به عنوان فردی متکبر و یک‌جانبه‌گرا مشهور بود، قصد داشت موقعیت ایالات متحده را در مجامع بین‌المللی، باز تعریف کند. روزنامه وال استریت ژورنال در مقاله‌ای راجع به بولتون او را فردی اهل مجادله و دعوا خوانده است. در این مقاله آمده است که بولتون با اشاره به کنفرانسی در زمینه سلاح‌های بیو شیمیایی اشاره کرده بود: "منسوخ، منسوخ، منسوخ. من نمی‌خواهم به آن کنوانسیون منسوخ باز گردم."[۴۸]

از دیگر اقدامات بولتون می‌توان به خارج کردن ایالات متحده از پیمان موشک ضد بالستیک ۱۹۷۲، اشاره کرد. این پیمان به عنوان پایه و اساس تلاش‌های انجام گرفته برای کاهش تقابلات هسته‌ای به شمار می‌رفت، اما بولتون آن را پیمانی زاید می‌دانست که از توسعه سیستم دفاع موشکی ایالات متحده جلوگیری می‌کرد و به همین دلیل آن را لغو کرد. لغو پیمان جامع منع آزمایشات هسته‌ای[۴۹] نیز از اقدامات اوست.[۵۰]

بولتون در سخنرانی‌اش در بنیاد هریتیج[۵۱] در سال ۲۰۰۲، عنوان کرده بود که به علت توسعه ظرفیت‌های کوبا در زمینه سلاح‌های بیولوژیک، این کشور باید به لیست کشورهای محور شرارت اضافه شود. صنایع پزشکی رو به رشد کوبا، از آوازه‌ای جهانی برخوردار است، اما بولتون ادعا می‌کند که کوبا تحت این پوشش به تولید سلاح‌های کشتار جمعی می‌پردازد. بولتون که برای این ادعایش مدرکی ارائه نکرده است، اظهار کرده است که دولت کوبا با فروش غیرقانونی تکنولوژی سلاح‌های بیولوژیک، کمبود منابع مالی‌اش را جبران می‌کند.[۵۲] این در حالی است که دیگر سازمان‌های دولتی، اتهام وارد شده به دولت کوبا از طرف بولتون را رد کرده‌اند و تحقیقات کنگره درباره سلاح‌های کشتار جمعی کوبا هیچ مدرکی دال بر صحت ادعای بولتون نیافته است.[۵۳]

در جولای ۲۰۰۳ و در جریان مذاکرات ۶ جانبه با کره شمالی، بولتون رئیس جمهور کره شمالی، کیم یونگ دوم[۵۴] را "دیکتاتوری ظالم" خطاب کرد که زندگی در آن کشور را کابوسی جهنمی[۵۵] کرده است. کره شمالی نیز در جواب اظهار کرده بود که مذاکرات با وجود چنین زالویی ادامه نخواهد یافت و این خون‌آشام را به عنوان نماینده ایالات متحده به رسمیت نمی‌شناسد. از این رو وزارت خارجه آمریکا، فرد دیگری را جایگزین او کرد.[۵۶]

**گاو وحشی در چینی فروشی

پس از اینکه مسئولیت وزارت امور خارجه در دور دوم ریاست جمهوری بوش، به "کاندولیزا رایس" سپرده شد، بولتون اظهار داشت که تمایل دارد به عنوان دستیار او انتخاب شود. با این وجود، رایس او را به عنوان نماینده ایالات متحده در سازمان ملل انتخاب کرد. برایان اورکهارت[۵۷] درباره انتخاب او اظهار کرد: "این انتخاب بزرگترین توهین به این سازمان جهانی است."[۵۸]

نویسنده خوش ذوقی در وب سایت انتقادی کامن دریمز[۵۹]، انتصاب بولتون به عنوان سفیر ایالات متحده در سازمان ملل را به مثابه ورود "یک گاو وحشی به مغازه چینی فروشی" تشبیه کرد.

بولتون از آگوست ۲۰۰۵ تا ژانویه ۲۰۰۷، به عنوان سفیر ایالت متحده در سازمان ملل فعالیت می‌کرد. وی در دسامبر ۲۰۰۶ و به دنبال انتقادهای مکرر دیپلمات‌ها و سناتورهای ایالات متحده، از سمت خود استعفا داد. این اقدام در فاصله‌ای کمتر از ۳ هفته پس از اعلام مجدد کاندیداتوری بولتون برای مجلس سنا، صورت گرفت.

در اولین جلسه استماع، سوابق بولتون در سمت معاون امور خارجه به ویژه روابطش با اسرائیل، انتقادهای شدیدی را به دنبال داشت.[۶۰] بنا به اظهار نشریه فوروارد (متعلق به لابی یهود در آمریکا) و دیگر منابع خبری، او بدون هماهنگی با وزارت خارجه با روسای موساد، سازمان جاسوسی اسرائیل، دیدار کرده بود.[۶۱] وی در سال ۲۰۰۰ با سوء استفاده از سمتش در دولت بوش، اسرائیل را از اتهامات وارده رهایی داد. اسرائیل به علت نقض قوانین ایالات متحده مبنی بر عدم استفاده از سلاح‌های این کشور در اقدامات غیردفاعی، مورد اتهام قرار گرفته بود. در ۲۳ جولای ۲۰۰۰، دولت اسرائیل از یک فروند هواپیمای اف-۱۶ آمریکایی استفاده کرده بود تا با استفاده از بمبی یک تنی، صالح شهاده[۶۲] یکی از رهبران حماس را به شهادت برساند. در جریان این حمله علاوه بر شهاده، ۱۴ شهروند فلسطینی نیز به شهادت رسیدند و قریب به ۱۰۰ نفر مجروح شدند. تحقیقات انجام گرفته توسط کارکنان سنا مشخص کرد که وی از رسیدن یادداشت وزارت خارجه به وزیر خارجه وقت، کالین پاول جلوگیری کرده بود.[۶۳]

تأیید دوباره کاندیداتوری بولتون توسط بوش، انتقادات داخلی و خارجی شدیدی را به دنبال داشت. نیویورک تایمز در گزارشی، عنوان کرده بود که بولتون در سازمان ملل بسیار مورد انتقاد و استهزا قرار گرفته است. تایمز در این‌باره نوشت: "بسیاری از دیپلمات‌ها بر این باورند که بولتون نقش رهبر متکبران را در دولت بازی می‌کند.

آن‌ها معتقدند که بولتون با از خود راندن متحدان همیشگی ایالات متحده، آینده این کشور را به خطر می‌اندازد. آن‌ها ادعا می‌کنند که بولتون تنها از رهبری ایالات متحده حرف می‌زند و در عمل هنگامی که مسائل بر طبق پیش‌بینی‌هایش جلو نمی‌روند، از زیر آنها شانه خالی می‌کند؛ یکی از نمایندگان سازمان ملل که نامی از او برده نشده است، در این باره گفته است: "او حمایت مرا از دست داده است و حس می‌کنم این عدم حمایت در مورد بسیاری از نمایندگان دیگر نیز که زمانی جزء حامیان ایالات متحده بودند، صادق است."[۶۴]

بولتون از جنگ ویتنام پشتیبانی می‌کرد و نامش نیز در لیست گارد ملی ارتش آمریکا در مریلند[۶۵] ثبت شده بود اما هیچ‌گاه در ویتنام خدمت نکرد. وی در بیست و پنجمین بازپیوست کتاب خود که انتشارات ییل[۶۶] به چاپ رساند، نوشت: "اعتراف می‌کنم که اصلاً آرزو نداشتم در آن شالیزارهای برنج جنوب شرقی آسیا بمیرم. من قبل از همه متوجه شدم که ما جنگ را در ویتنام باخته‌ایم."[۶۷]

یکی دیگر از اقدامات بحث برانگیز بولتون به عنوان نماینده سازمان ملل، به سال ۲۰۰۵ باز می‌گردد. در این سال او همه تلاش‌های انجام شده برای تکمیل بیانیه مشترک سازمان ملل در شصتمین سالگرد این سازمان را بی‌ثمر کرد. برایان اورکهارت در این باره گفته است: "نمایندگان سازمان ملل در شش ماه گذشته بخش اعظمی از وقت خود را به تنظیم این بیانیه اختصاص داده بودند که ترکیبی از اهداف جهانی و اصلاحات لازم در سازمان ملل را در بر داشت. اصلاحیه ۷۰۰ بندی بولتون که به عقیده وی با هدف نشان دادن اهمیت این موضوع برای ایالات متحده ارائه شده بود، سردرگمی زیادی برای نمایندگان ایجاد کرد و اختلاف نظرهای قدیمی را دوباره زنده کرد. یکی از موارد جالب در این اصلاحیه این بود که بولتون اصرار داشت هیچگونه اشاره‌ای به اهداف توسعه هزاره[۶۸] که با هدف ریشه‌کنی فقر جهانی تنظیم شده بود و ایالات متحده در سال ۲۰۰۰ از آن حمایت می‌کرد، نشود. (در این مورد کاندولیزا رایس، در آخرین دقایق بولتون را کنار گذاشت.) او همچنین اصرار داشت که مطلبی از دیوان بین المللی کیفری[۶۹]، پیمان منع استفاده از سلاح‌های هسته‌ای و گرم شدن کره زمین گفته نشود.[۷۰]

جرج بوش در زمان پذیرفتن استعفای جان بولتون، عده‌ای از نمایندگان را مسئول این اتفاق دانست.[۷۱]

او در کتاب خاطراتش درباره دوران نمایندگی‌اش در سازمان ملل با نام «گزینه‌ای به نام تسلیم وجود ندارد: دفاع از آمریکا در جهان و سازمان ملل»[۷۲] ادعا کرده است که استعفایش به علت خط‌مشی و یا عملکردش نبوده است و در این‌باره نوشته است: "اگر فرد خوبی بودم بایستی تمامی افرادی را که از من شکست سیاسی خورده‌اند و تعدادشان هم کم نیست، دعوت می‌کردم تا بی‌احترامی‌ام را جبران کرده باشم."[۷۳]

**نگاهی به دیدگاه‌های بولتون

بولتون در دانشگاه حقوق ییل و در دوران زندگی کاری‌اش به فردی هوشیار، غیرمنعطف و جدی مشهور بوده است که برای دسترسی به اهداف سیاسی‌اش که بیشتر مربوط به آزادسازی قدرت نظامی ایالات متحده از قید و بندهای درون رابطه‌ای می‌شود، از تمام توانش استفاده می‌کند. او در اتاقش یک نارنجک ساختگی دارد که بر روی آن نوشته شده است: "تقدیم به جان بولتون، بزرگ‌ترین طرفدار ریگان در دنیا."[۷۴]

در سال ۱۹۹۷ در یکی از نشریات موسسه امریکن انترپرایز با عنوان آمریکا التزامی به پرداخت حق عضویت به سازمان ملل ندارد[۷۵] بی اعتنایی بولتون به معاهدات بین‌المللی از زبان خودش به تفصیل شرح داده شده است. او نوشته است: "معاهدات تنها قوانینی برای اهداف داخلی ایالات متحده هستند و در موارد بین‌المللی این معاهدات چیزی جز التزاماتی ساده نیستند."[۷۶]

علی‌رغم فعالیت بولتون در سازمان ملل به عنوان نماینده ایالات متحده، او بارها حقانیت و رسمیت این سازمان را زیر سؤال برده است. او در سخنرانی سال ۱۹۹۴، در جمع انجمن فدرالیست جهانی[۷۷]، اظهار کرده بود: "چیزی به نام سازمان ملل وجود ندارد و اگر ده طبقه از ساختمان سازمان ملل در نیویورک کم شود، هیچ اتفاقی نمی‌افتد."[۷۸]

بولتون از اواسط دهه نود به یکی از مهمترین مخالفان دیوان بین‌المللی کیفری مبدل شد. در سال ۱۹۹۸ در مقاله‌ای در مجله نشنال اینترست[۷۹]، بولتون استدلال کرده بود که امضای دیوان بین‌المللی کیفری باعث می‌شود که رئیس‌جمهور، اعضای کابینه که عضو شورای امنیت ملی نیز هستند و دیگر شهروندان و رهبران نظامی، نسبت به سیاست‌های خارجی و تدافعی‌مان، پاسخگو باشند.

او به عنوان معاون امور خارجه در زمان کالین پاول، مسئولیت لغو معاهدات بین المللی ایالات متحده را بر عهده داشت. او بعدها از این دوران به عنوان شیرین‌ترین دوران خدمتش یاد کرده است.[۸۰]

بولتون همچنین در مسائل خاورمیانه، جنگ طلبی خستگی‌ناپذیر و بسیار صریح بوده است و همواره در صدد بوده که با سیاست‌های جنگ‌طلبانه، امنیت نظامی اسرائیل را حفظ کند. او از اواسط دهه نود با تعدادی از تشکیلات محافظه‌کار و نیز گروه‌های فشار یهودی ارتباط بسیار خوبی داشت. این گروه‌ها غالباً با حزب لیکود، یکی از احزاب دست راستی اسرائیل که شامل موسساتی نظیر موسسه امریکن انترپرایز، پروژه قرن آمریکایی جدید، موسسه یهودی امور امنیت ملی و کمیته صلح و امنیت در خلیج، می‌شود، ارتباطی تنگاتنگ دارند.

به عنوان مثالی درباره فعالیت‌های موسسه یهودی امور امنیت ملی، می‌توان به نقش این موسسه در زمینه برقراری روابط استراتژیک بین اسرائیل، ارتش ایالات متحده و پیمانکاران این ارتش، اشاره کرد. دیک چنی، داگلاس فیث[۸۱] و پل وولفویتز[۸۲] نیز، از دیگر اعضای دولت بوش بودند که با چنین سازمان‌هایی در ارتباط بوده‌اند.

بولتون ۲ ماه قبل از حمله نظامی آمریکا به عراق، با آریل شارون و بنیامین نتانیاهو[۸۳] در زمینهٔ جلوگیری از گسترش سلاح‌های کشتار جمعی، دیدار کرده بود. او پس از اتمام حمله به عراق، برنامه‌های خلع سلاح دولت بوش را از سر گرفت و اظهار کرد که اینک وقت آن است که به تهدیدهای وارده از جانب ایران، سوریه و کره شمالی بپردازیم. ظاهراً جایگاه اسرائیل به عنوان تنها قدرت نظامی منطقه، در دستور کار نبوده است.[۸۴]

در سازمان ملل، بولتون همواره سعی می‌کرد که مذاکرات را به نفع اسرائیل تمام کند. در اکتبر ۲۰۰۴، هنگامی که برای پایان دادن به حملات نظامی اسرائیل در شمال غزه تقاضای رأی‌گیری شد، بولتون آن را وتو کرد. وی در جولای ۲۰۰۶ نقش رهبری مخالفان طرح پیشنهادی شورای امنیت سازمان ملل، مبنی بر پایان دادن به حملات نظامی و به کار گیری نامتناسب قدرت در نوار غزه را بازی می‌کرد.

وی در ۱۵ جولای ۲۰۰۶، از اقدام شورای امنیت سازمان ملل برای برقراری آتش‌بس بین اسرائیل و حزب‌الله، جلوگیری کرد. او در مصاحبه با فاکس نیوز اظهار داشت: "کار ما در نیویورک این است که اجازه ندهیم حق دفاع از خود به موضوعی سلیقه‌ای مبدل شود؛ اما وظیفه دیگری هم داریم و آن این است که از تمام توان خود برای کمک به دولت لبنان که کاملاً به صورت دموکراتیک انتخاب شده است، استفاده نماییم و ببینیم آیا می‌توانیم در برداشتن غده سرطانی [حزب الله] مؤثر باشیم یا نه."[۸۵]

بولتون از اقدامات نظامی دولت اسرائیل در نوار غزه و لبنان با عنوان جنگ جهانی علیه تروریسم[۸۶] یاد کرده است. او با دفاع از حمله اسرائیل به لبنان اظهار داشت: "هیچ برابری اخلاقی و حقوقی بین تلفات غیرنظامیان لبنانی در بمب‌گذاری‌های اسرائیل و کشته‌شدگان اسرائیلی در حملات تروریستی وجود ندارد."[۸۷]

در اواخر سال ۲۰۰۹، بولتون به نومحافظه‌کاران دیگری نظیر سازمان غیردولتی یو ان واچ[۸۸] و جفری گلدبرگ[۸۹] از مجله آتلانتیک پیوست تا به همراه آنان اعتراض خود را به گزارش گلدستون[۹۰] که جزئیات تخلفات جنگی انجام گرفته در نوار غزه را در سال ۲۰۰۹-۲۰۰۸ فاش می‌کرد، ابراز کند. او نتیجه‌گیری این گزارش مبنی بر حمله اسرائیل به مردم غیرنظامی را تلاشی برای غیرقانونی جلوه دادن استراتژی دولت اسرائیل در از کار انداختن حماس دانست.[۹۱]

بولتون در سیاست‌های آسیایی نیز نقش مهمی داشته و از حامیان سرسخت تایوان به شمار می‌رود. بر اساس تحقیقات واشنگتن پست در سال ۲۰۰۱، بولتون قبل از پیوستن به دولت بوش، جز لیست پرداخت دولت تایوان بوده است.[۹۲]بنا به نوشته هفته‌نامه نیشن او همچنین در هنگام تحقیقات سازمان ملل در خصوص اعضای جدید حامی دولت تایوان، ۳۰۰۰۰ دلار به جیب زده است.[۹۳]

بولتون در سال ۱۹۹۹ درمقاله‌ای در مجله ویکلی استاندارد در این‌باره نوشت: "به رسمیت شناختن دولت تایوان به نوعی رهبری آمریکا را نشان خواهد داد. موضوعی که منطقه بدان نیاز دارد و مردم آن امیدوارند اتفاق بیفتد."[۹۴]

بولتون با پیوستن به چند گروه مهم از نومحافظه‌کاران و احزاب جمهوری‌خواه، بیانیه مشترکی را درباره عملکرد ضعیف دولت کلینتون در حمایت کامل از دولت تایوان امضا کرد. این بیانیه مشترک که از طرف پروژه قرن آمریکایی جدید و بنیاد هریتیج ارائه شده بود، با هدف درخواست روابط نزدیک دو دولت تنظیم شده بود و به امضای افرادی چون بیل کریستول[۹۵]، ادوین مس[۹۶]، پال وولفویتز، الیوت آبرامز[۹۷]، ریچارد پرل، لویس لیبی[۹۸]، ویلیام باکلی[۹۹]، جین کرک پاتریک[۱۰۰]، پال ویریچ[۱۰۱] و جیمز وولسی[۱۰۲] رسید.

**منازعات و انتقادات

نام بولتون چه در داخل و چه در خارج دولت، با مباحثات و منازعات سیاسی و اقتصادی گره خورده است. او در زمان فعالیتش به عنوان معاون دادستان کل، تحت نظر ادوین میس[۱۰۳]، از دستیابی کمیسیون کری[۱۰۴] به اسناد موجود درباره ماجرای ایران-کنترا[۱۰۵] و قاچاق دارو، جلوگیری کرد. لازم به ذکر است که دست نوشته‌های بولتون نیز جزء این اسناد بود. او با همکاری با جمهوری‌خواهان کنگره، درخواست کنگره برای صحبت با نمایندگان ادوین میس و بررسی نقش آنها در این جریانات را رد کرد.[۱۰۶]

بولتون در سال ۱۹۷۸ به عنوان یکی از اعضای شرکت حقوقی با نفوذ کاوینگتون[۱۰۷]، با همکاری جسی هلمز و باشگاه ملی کنگره آمریکا[۱۰۸]، به تشکیل گروهی به نام جفرسون مارکتینگ[۱۰۹] کمک‌های شایانی کردند. لگال تایمز[۱۱۰] در این باره نوشته بود: "هدف جفرسون مارکتینگ مهیا کردن سرویس‌هایی برای کاندیداها است که در آن بتوانند بدون نگرانی از قوانین فدرال که از اختصاص دادن مبلغ بیشتر از ۵۰۰۰ دلار به ستادهای انتخاباتی کاندیداها جلوگیری می‌کند، فعالیت‌های خود را انجام دهند." جفرسون مارکتینگ پس از شکل‌گیری به عنوان شرکت مرکزی سه شرکت کمپین منیجمنت[۱۱۱]، متخصصان امور رایانه و ایمیل[۱۱۲] و دیسکانت پیپر بروکرز[۱۱۳] درآمد.[۱۱۴]

در سال ۱۹۸۷، باشگاه ملی کنگره آمریکا از وامی ۹۰۰ هزار دلاری خبر داد. بستانکاران اصلی عبارت بودند از: ریچارد ویگوئر[۱۱۵]، چارلز بلک[۱۱۶]، شرکت‌های کاوینگتون و بورلینگ[۱۱۷] و دفتر وکالت واشنگتن دی‌سی که علیرغم ناتوانی کمیته فعالیت‌های سیاسی جناح دست راستی در پرداخت، روابط خود را با آن حفظ کردند.

جفرسون مارکتینگ با مبلغی بیش از ۶۷۶۰۰۰ دلار، بزرگ‌ترین بستانکار باشگاه کنگره بوده است. مدارک انتخابات کمیته فدرال در پایان دهه، حاکی از آن بود که کمیته فعالیت‌های سیاسی هلمز ۱۱۱ هزار دلار به کاوینگتون بدهکار است؛ اما بنا به اظهارنظر سخنگوی شرکت، ادوارد دانکلبرگر[۱۱۸]، این موضوع شرکت را نگران نکرده و مشکل خاصی وجود ندارد.[۱۱۹]

بولتون در دهه بعد باز هم درگیر موضوعات جدال‌برانگیز بود و این بار منازعات در مورد طرح‌های مالی حمایتی برای کاندیداهای جمهوری‌خواه از طرف دولت هنگ‌کنگ و تایوان و از طریق اندیشکده‌ای مرتبط با کمیته ملی جمهوری‌خواهان بود. بولتون در سال ۱۹۹۵-۱۹۹۶ مسئولیت ریاست انجمن سیاست ملی[۱۲۰] را بر عهده گرفت. بعدها با تحقیقات انجام گرفته توسط کنگره مشخص شد که هدف این انجمن هدایت کردن سرمایه‌های خارجی و شرکتی به سمت جمهوری‌خواهان بوده است.[۱۲۱]

انجمن سیاست ملی یک سال قبل از انتخابات عمومی سال ۱۹۹۴ یعنی در سال ۱۹۹۳ تأسیس شد. این کمیته که رئیس وقت کمیته ملی جمهوری‌خواهان، هالی باربر[۱۲۲] بنیانگذار آن بود، به عنوان نهادی غیرانتفاعی و معاف از مالیات تأسیس شد. تحقیقات انجام گرفته در کنگره نشان داد که انجمن سیاست ملی ۸۰۰ هزار دلار از درآمدهای خارجی را به چرخه انتخاباتی سال ۱۹۹۶ تزریق کرده بود. مشابه این اقدام در انتخابات عمومی سال ۱۹۹۴ نیز انجام شده بود.[۱۲۳]

بولتون پس از اینکه ریاست انجمن سیاست ملی را در سال ۱۹۹۵ بر عهده گرفت، اقدام به برگزاری کنفرانس‌هایی با نام مگا کنفرانس[۱۲۴] کرد که هدف از برپایی آنها به دست گرفتن منابع مالی بود. این کنفرانس‌ها اعضای جمهوری‌خواه کنگره، لابیست‌ها و هیئت رئیسه شرکت‌ها را گرد هم می‌آورد تا درباره موضوعات مرتبط با قوانین تصویبی گفت وگو کنند. در یکی از یادداشت‌های کمیته انجمن سیاست ملی درباره استراتژی این کمیته در به دست آوردن منابع مالی، توضیحاتی داده شده است: " انجمن سیاست ملی از بین اسپانسرهای کنفرانس‌ها، سرمایه‌گذاران جدیدی را جذب خواهد کرد. آن‌ها برای شرکت در این کنفرانس‌ها یا باید هزینه خود را شخصاً پرداخت کنند و یا درآمدزایی داشته باشند. اینجاست که صاحبان صنایع وارد ماجرا می‌شوند و هزینه‌های آنها را که حداقل مقدارش ۲۵۰۰۰ دلار است، متقبل می‌شوند."[۱۲۵]

نمایندگان شرکت‌ها از مبالغ بالای حق شرکت در کنفرانس‌ها بسیار شگفت‌زده بودند. یکی از این نمایندگان در این باره گفته بود: "من کاملاً تعجب کردم. اگر این پول، دسترسی به جمهوری‌خواهان وضع‌کننده قوانین را ممکن نسازد، نمی‌دانم چه چیز دیگری آن را عملی خواهد ساخت."[۱۲۶]

در یکی دیگر از یادداشت‌های کمیته آمده است که دو تن از اعضای این کمیته به بولتون گزارش داده بودند که شرکت ارتباطی یو اس وست[۱۲۷] در ازای پردخت مبلغ ۲۰۰ هزار دلار درخواست کرده است که سیاست‌های این شرکت در دستور کار کنفرانس‌های بعدی این کمیته در زمینه ارتباطات راه دور، قرار بگیرد.[۱۲۸]

بولتون کمی قبل از آنکه کنگره تحقیقات خود را در زمینه پذیرفتن غیرقانونی کمکها خارجی توسط انجمن سیاست ملی شروع کند، پست خود را واگذار کرد و هیچ اتهامی از این جلسات کنگره ثبت نشد.[۱۲۹]

**نیروگاه بوشهر

بولتون در گفت‌وگو با شبکه خبری "روسیا الیوم" با اشاره به نیروگاه بوشهر و راه‌اندازی آن اذعان کرد که این امر، پیروزی بزرگی برای ایران محسوب می‌شود.

وی که بر خلاف گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران را به تلاش کردن برای رسیدن به سلاح اتمی متهم می‌کند، مدعی شد که نیروگاه بوشهر پیروزی بزرگی برای ایران در جهت رسیدن به سلاح اتمی به شمار می‌رود.

بولتون در پاسخ به این سؤال که "نتایج راه‌اندازی نیروگاه بوشهر در سطح بین‌المللی چیست؟ " تاکید کرد: این امر ایران را در عرصه بین‌المللی در مقام کشوری اتمی قدرتمندتر می‌کند و در این صورت ممانعت از ایران برای ساخت سلاح اتمی دشوارتر می‌شود. وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه ایران بر خلاف تحریم‌ها این نیروگاه را راه‌اندازی کرد، به بی‌اثر بودن تحریم‌ها اذعان کرد و افزود: با وجود تحریم‌ها نیروگاه راه‌اندازی شد زیرا تا زمانیکه کشورهایی مانند روسیه و چین و ونزوئلا هستند که از تحریم‌های آمریکا و اروپا تبعیت نمی‌کنند، تحریم بی‌اثر است.

جان بولتون در ادامه در پاسخ به این سؤال که راهکار چیست، مدعی شد که "تنها راه برای جلوگیری کردن از رسیدن ایران به سلاح هسته‌ای، نابود کردن تاسیسات هسته‌ای ایران و تغییر حکومت ایران با هدف تأسیس حکومتی [دست‌نشانده] برای بلندمدت است. "

[۱] American Enterprise Institute

[۲] Yale

[۳] Manhattan Institute

[۴] Republican National Committee

[۵] Jewish Institute for National Security Affairs

[۶] Committee for Peace and Security in the Gulf

[۷] Covington & Burling

[۸] Lerner, Reed, Bolton & McManus

[۹] AEI, “John Bolton," http://www.aei.org/scholar/۱۲۱

[۱۰] Wall Street Journal

[۱۱] National Review

[۱۲] the Project for the New American Century (PNAC)

[۱۳] the Jewish Institute for National Security Affairs (JINSA)

[۱۴] the Committee for Peace and Security in the Gulf (CPSG)

[۱۵] Goldwater

[۱۶] John Bolton, Munk Debates.

[۱۷] the Council on Foreign Relations (CFR)

[۱۸] Federalist Society

[۱۹]National Policy Forum

[۲۰] National Advisory Board

[۲۱] Manhattan Institute for Policy Research

[۲۲] New Atlantic Initiative

[۲۳] Project on Transitional Democracies

[۲۴] Daily Caller

[۲۵] Jamie Weinstein, “John Bolton, Criticizer-in-Chief,” Daily Caller, August ۳۰, ۲۰۱۰, http://dailycaller.com/۲۰۱۰/۰۸/۳۰/john-bolton-criticizer-in-chief/print/

[۲۶] National Review

[۲۷] Jay Nordlinger. 'The Man with the Mustache' National Review, Dec. ۳۱, ۲۰۱۰, pp۲۲.

[۲۸] Chris Matthews

[۲۹] Quoted in John Kleefield, "John Bolton For President?” Talking Points Memo, September ۲, ۲۰۱۰, http://tpmdc.talkingpointsmemo.com/۲۰۱۰/۰۹/john-bolton-for-president-video.php.

[۳۰] Daniel Luban

[۳۱] Daniel Luban, “Bolton suggests nuclear attack on Iran,” LobeLog, Inter Press Service, October ۱۴, ۲۰۰۹.

[۳۲] Ethlered the Unready

[۳۳] John Bolton, “The Danger’s of Obama’s Dithering,” Los Angeles Times, October ۱۸, ۲۰۰۹.

[۳۴] Miller, John (۲۰۱۱-۰۱-۲۵) Iranian Dissidents Lobby Brussels, Wall Street Journal

[۳۵] David D. Cole

[۳۶] Georgetown university

[۳۷] Holder v. Humanitarian Law Project

[۳۸] Cole, David (۲۰۱۱-۰۱-۰۲) Chewing Gum for Terrorists, New York Times

[۳۹] New Right lawyers

[۴۰] Sen. Jesse Helms (R-NC)

[۴۱] Richard Viguerie

[۴۲] Conservative Digest

[۴۳] Federalist Society

[۴۴] Edwin Meese

[۴۵] Philip H. Burch, Reagan, Bush, and Right-Wing Politics: Elites, Think Tanks, Power, and Policy (Greenwich, CT: JAI Press, ۱۹۹۷, p. ۱۵۸.

[۴۶] James Baker

[۴۷] Wall Street Journal, July ۱۹, ۲۰۰۲.

[۴۸] Cited in Sidney Blumenthal, “The Empire Strikes Back,” Salon.com, March ۱۰, ۲۰۰۵.

[۴۹] Comprehensive Nuclear-Test-Ban Treaty

[۵۰] Brian Urquhart, “One Angry Man,” New York Review of Books, March ۶, ۲۰۰۸.

[۵۱] Heritage Foundation

[۵۲] David Ignatius, “Bolton's Biggest Problem,” Washington Post, April ۲۲, ۲۰۰۵.

[۵۳] Jim Lobe, “North Korea Won't Recognize State Dep't. Ideologue,” Inter Press Service, August ۴, ۲۰۰۳

[۵۴] Kim Jong Il

[۵۵] Hellish Nightmare

[۵۶] “North Korea Bans Bolton from Talks,” Associated Press, August ۳, ۲۰۰۳.

[۵۷] Brian Urquhart

[۵۸] Brian Urquhart, “One Angry Man,” New York Review of Books, March ۶, ۲۰۰۸.

[۵۹] Commondreams.org

[۶۰] “Senate Probes Bolton's Pro-Israel Efforts,” Forward, May ۶, ۲۰۰۵.

[۶۱] Ibid.

[۶۲] Salah Shehada

[۶۳] “Foggy Bottom's Case of the Missing Memo,” U.S. News & World Report, May ۹, ۲۰۰۵.

[۶۴] Warren Hoge, “Praise at Home for Envoy, But Scorn at the UN,” New York Times, July ۲۳, ۲۰۰۶.

[۶۵] The Maryland Army National Guard

[۶۶] Yale

[۶۷] Ross Goldberg and Sam Kahn, "Bolton's conservative ideology has roots in Yale experience", Yale Daily News, April ۲۸, ۲۰۰۵.

[۶۸] Millennium Development Goals

[۶۹] International Criminal Court

[۷۰] Brian Urquhart, “One Angry Man,” New York Review of Books, March ۶, ۲۰۰۸.

[۷۱] USA Today, "Bolton resigns as U.N. ambassador,” December ۴, ۲۰۰۶.

[۷۲] Surrender Is Not an Option: Defending America at the United Nations and Abroad

[۷۳] Cited in Brian Urquhart, “One Angry Man,” New York Review of Books, March ۶, ۲۰۰۸

[۷۴] Glenn Kessler and Colum Lynch, “Critic of UN Named Envoy,” Washington Post, March ۸, ۲۰۰۵.

[۷۵] U.S. Isn't Legally Obligated to Pay the UN

[۷۶] John Bolton, “U.S. Isn't Legally Obligated to Pay the UN,” AEI, November ۱۷, ۱۹۹۷, http://www.aei.org/issue/۱۷۶۴۹

[۷۷] World Federalist Association

[۷۸] Quoted in The Guardian, “Hawks sit out phoney peace while war machine rolls on,” January ۱۲, ۲۰۰۳.

[۷۹] National Interest

[۸۰] “John Bolton: The Iron Hand in the State Department's Velvet Glove,” Newsmax.com, July ۱۹, ۲۰۰۲.

[۸۱] Douglas Feith

[۸۲] Paul Wolfowitz

[۸۳] Benjamin Netanyahu

[۸۴] Ian Williams, “John Bolton in Jerusalem: The New Age of Disarmament Wars,” Foreign Policy In Focus, February ۲۰, ۲۰۰۳.

[۸۵] Interview with John Bolton, O'Reilly Factor, FoxNews, July ۲۰, ۲۰۰۶.

[۸۶] global war on terrorism

[۸۷] “Lebanon Civilian Deaths Morally not Same as Terror Victims—Bolton,” Agence France Presse, July ۱۷, ۲۰۰۶.

[۸۸] UN Watch

[۸۹] Jeffrey Goldberg

[۹۰] Goldstone Report

[۹۱] John Bolton, “Israel, the U.S. and the Goldstone Report,” Wall Street Journal, October ۱۹, ۲۰۰۹.

[۹۲] Walter Pincus, “Taiwan Paid State Nominee For Papers on U.N. Reentry; Bolton's Objectivity On China Is Questioned,”Washington Post, April ۹, ۲۰۰۱

[۹۳] David Corn, “Bush Gives the UN the Finger,” The Nation, March ۷, ۲۰۰۵.

[۹۴] John Bolton, “Time for a Two-China Policy,” Weekly Standard, August ۹, ۱۹۹۹.

[۹۵] Bill Kristol

[۹۶] Edwin Meese

[۹۷] Elliott Abrams

[۹۸] I. Lewis Libby

[۹۹] William Buckley

[۱۰۰] Jeane Kirkpatrick

[۱۰۱] Paul Weyrich

[۱۰۲] James Woolsey

[۱۰۳] Edwin Meese

[۱۰۴] Kerry Commission

[۱۰۵] Iran-Contra affair

[۱۰۶] Jim Lobe, “North Korea Won't Recognize State Dep't. Ideologue,” Inter Press Service, August ۴, ۲۰۰۳.

[۱۰۷] Covington

[۱۰۸] National Congressional Club

[۱۰۹] Jefferson Marketing

[۱۱۰] Legal Times

[۱۱۱] Campaign Management Inc

[۱۱۲] Computer Operations & Mailing Professionals

[۱۱۳] Discount Paper Brokers

[۱۱۴] Charles Babington, “Helms PAC's Debt to Covington Lingers,” Legal Times, February ۱۹, ۱۹۹۰.

[۱۱۵] Richard Viguerie

[۱۱۶] Charles Black Jr

[۱۱۷] Covington & Burling

[۱۱۸] H. Edward Dunkelberger Jr

[۱۱۹] Charles Babington, “Helms PAC's Debt to Covington Lingers,” Legal Times, February ۱۹, ۱۹۹۰.

[۱۲۰] National Policy Forum

[۱۲۱] Final Report of the Senate Committee on Governmental Affairs, “Investigation of Illegal or Improper Activities in Connection with ۱۹۹۶ Federal Election Campaigns,” March ۱۰, ۱۹۹۸, available at: http://www.fas.org/irp/congress/۱۹۹۸_rpt/sgo-sir/index.html.

[۱۲۲] Haley Barbour

[۱۲۳] Final Report of the Senate Committee on Governmental Affairs, “Investigation of Illegal or Improper Activities in Connection with ۱۹۹۶ Federal Election Campaigns,” March ۱۰, ۱۹۹۸, available at: http://www.fas.org/irp/congress/۱۹۹۸_rpt/sgo-sir/index.html.

[۱۲۴] megaconferences

[۱۲۵] Final Report of the Senate Committee on Governmental Affairs, “Investigation of Illegal or Improper Activities in Connection with ۱۹۹۶ Federal Election Campaigns,” March ۱۰, ۱۹۹۸, available at: http://www.fas.org/irp/congress/۱۹۹۸_rpt/sgo-sir/index.html.

[۱۲۶] Final Report of the Senate Committee on Governmental Affairs, “Investigation of Illegal or Improper Activities in Connection with ۱۹۹۶ Federal Election Campaigns,” March ۱۰, ۱۹۹۸, available at: http://www.fas.org/irp/congress/۱۹۹۸_rpt/sgo-sir/index.html.

[۱۲۷] U.S. West

[۱۲۸] Ibid.

[۱۲۹] Ibid.