در فرهنگ غیر اسلامی کنار گذاشتن از مسئولیت، مجازات است اما در دید اسلامی مسئولیت واقعاً مسئولیت است و اگر کسی خطا کرده باید پاسخگو باشد و الا به خدمت خود ادامه دهد.

سرویس سیاست مشرق - آیت‌الله موحدی کرمانی این فقیه آشنا با مسائل حکومتی در نماز جمعه گفتند: «استعفای مدیرعامل راه‌آهن کشور جای تعجب دارد، شما چرا استعفا دادید؟ اگر مقصرید که باید عزل و محاکمه شوید و اگر مقصر نیستید چرا استعفا دادید؟! چرا به تقلید از بیگانگان به‌محض وقوع حادثه‌ای استعفا می‌دهید؟»

برخی این جمله را دست گرفته‌اند چه اشکالی دارد اگر کسی خطا کرد مسئولیت خود را بپذیرد. این موضوع غربی و غیر غربی ندارد و مثلاً نباید سطحی‌نگر بود. مگر هر کاری غربی‌ها می‌کنند غلط است؟ به علاوه این سنت پذیرش خطا و استعفا تاکنون رایج نبوده و چرا به جای تقدیر از این عمل، آن را تخطئه می‌کنید؟! و امثال این ایرادات.

در پاسخ باید نکاتی را متذکر شد:

1- وقتی یک فقیهی که سال‌ها در حکومت مسئولیت‌های اجرائی هم داشته سخنی می‌گوید، باید توجه کرد این سخن احتمالاً یک مبانی اسلامی و فقهی داشته باشد! بنابراین کسانی که در این عرصه نگاه تخصصی دینی ندارند نباید با اعتمادبه‌نفس وارد اظهارنظر شوند. معلوم است این کلام به معنای ممنوعیت اظهارنظر و نقد نیست. سخن از صلاحیت آن است. ان‌شاءالله این نکته روشن باشد و دستاویز بهانه گیران قرار نگیرد.

2- یک پدیدهٔ رایج اجتماعی در کشور ما وجود دارند. در کشور ما گویا همه اسلام‌شناس، داور، قاضی و همه پزشک‌اند و صالح بر تجویز و نسخه‌نویسی و صاحب‌نظر در همهٔ امور! استعفا در غرب و شرق برای رفع مسئولیت است. در فرهنگ غیر اسلامی کنار گذاشتن از مسئولیت، مجازات است چون مسئولیت طعمه است اما در دید اسلامی مسئولیت واقعاً مسئولیت است و اگر کسی خطا کرده باید پاسخگو باشد و الا به خدمت خود ادامه دهد.

3- مدیرعامل مستعفی راه‌آهن علت استعفای خود را در شبکهٔ خبر نه پذیرش تقصیر یا قصور خود دانست بلکه تصریح کرد که در این مسئله خطایی نکرده است؛ بنابراین وی خود را مبری از مسئولیت کیفری می‌داند. وی علت استعفای خود را داشتن مسئولیت اجتماعی اعلام کرد. مقصود مدیرعامل مستعفی از مسئولیت اجتماعی چیست؟

4- اگر منظور وی مسئولیت مدنی است (که در فقه به آن ضمان می‌گویند) و او خود را مسئول می‌داند پس او معترف به قصور یا تقصیر است و مکلف به پرداخت خسارت و با توجه به اینکه سازمان متبوع وی خسارت را می‌پردازد، از آن معاف است اما اصل وقوع قصور و تقصیر را از وی مرتفع نمی‌کند؛ و با توجه به اظهارات مدیرعامل مستعفی خسارات وارده یا ناشی به نقص وسایل ادارات و یا مؤسسات مزبور است، در این صورت جبران خسارت بر عهده اداره یا مؤسسه مربوطه است و یا خسارات وارده مستند به عمل فرد دیگری بوده پس در این صورت اساساً وی مسئولیت مدنی ندارد؛ و در هر یک از صور فوق، طبق ماده 11 قانونِ مسئولیت مدنی، این مسئولیت از طریق پرداخت خسارت رفع می‌شود.

5- اما نکتهٔ باقیمانده در این بخش این است که این مسئله تا اینجا بر اساس اظهارات فرد مستعفی نتیجه‌گیری شده است؛ اما قانون موظف است این ادعا را بررسی کند و نهایتاً حکم به برائت وی یا مسئولیت فرد مستعفی نماید. در این صورت صرف استعفا موجب منع پی گرد قانونی فرد مستعفی نیست و بخشی از اظهارات آیه الله موحدی کرمانی به همین مسئله بازمی‌گردد؛ که " اگر مقصرید که باید عزل و محاکمه شوید و اگر مقصر نیستید چرا استعفا داده‌اید؟"مسئله‌ای که افراد غیرمتخصص در فقه و حقوق از روی احساسات و به‌طور سطحی اظهارنظر می‌کنند. نقد امام‌جمعهٔ تهران به غرب نیز در اینجا وارد است چراکه مبانی حقوق غربی بر احساسات و عواطف استوار است نه مبنای محکم عقلی و فطری. موضوع دیگر در رفتار مدیریتی غربی‌ها فریبکاری در افکار عمومی است. موضوعی که تشت رسوایی آن امروز در امریکا از بام فروافتاده وضع کشورهای اروپائی هم بهتر از امریکا نیست. حال اگر موضوع بنا بر احتمال یک استعفای نمایشی برای قربانی کردن مقام پایین‌تر و حفظ مقام مافوق باشد، این همان رویهٔ فریبکارانه غربی‌هاست. پس انتقاد ایشان در تقلید از غرب چه به لحاظ علمی و چه سیاسی نیز وارد است.

6- اسلام در زمینه‌های مختلف حکومتی یک منطق روشن و محکم عقلانی و فطری دارد. نمی‌توان صرفاً به دلیل اینکه برخی فعالان سیاسی و اجتماعی امری را مستحسن می‌دانند نتیجه بگیریم همان امر را اسلام تأیید نموده است. گاه یک مسئول در فرهنگ غربی و شرقی از شدت تأثر با شلیک گلوله یا فروکردن خنجر و شمشیر یا حلق‌آویز کردن یا آتش زدن خود را می‌کشد. آیا جایز است ما از روی احساسات و تحسین غیرت و عواطف انسانی آن فرد، کار وی را تأیید کنیم؟ فرق آیت‌الله موحدی کرمانی با برخی مطبوعاتی‌ها و فعالان اجتماعی همین است؛ و به همین دلیل سرنوشت جامعه را باید به دست فقها سپرد نه افرادی که بدون توجه جامعه را به سمت فرهنگ ناکارآمد و ناصواب غرب و شرق هدایت می‌کنند.

7- ممکن است کسی بگوید منظور مدیرعامل مستعفی راه‌آهن از مسئولیت اجتماعی، همان مسئولیت اخلاقی است که با توجه نفی مسئولیت مدنی از جانب خود و سایر قرائن ظاهراً همین مراد باید از کلام وی فهمیده می‌شود. در این صورت باید طبق قواعد حقوقی شرایط احراز مسئولیت اخلاقی در فرد وجود داشته باشد. یکی از این شروط، ندامت فرد است. با توجه به اظهارات آقای پور سید آقائی، ایشان از کارنکردهٔ خود نادم نبود لذا قاعدتاً مسئولیت اخلاقی را هم متوجه خود نمی‌دانست.

8- پس مقصود از تعبیر مسئولیت اجتماعی که آقای پور سید آقایی خود را به سبب آن موظف به استعفا دانسته است چیست؟ واقع آن است که هیچ! یعنی استعفای ایشان ناشی از هیچ نوع مسئولیتی که ایشان آن را بپذیرد نیست؛ و تعبیر مسئولیت اجتماعی تعبیری بی‌معناست؛ اما آیا مقصود این است که نامبرده کاری بی‌دلیل و عبث کرده است؟ چنین نیست. پس دلیل چه بوده است؟

9- کسی که از نیت وی مطلع نباشد و از علت حقیقی استعفا و تصمیمات متخذه در دولت وزارت راه اطلاع نداشته باشد نمی‌تواند در این زمینه اظهارنظر کند؛ اما چنانچه این استعفا بر اساس یک مصلحت مهم یا اهم از ادامهٔ مسئولیت باشد می‌توان آن را امری معقول دانست؛ اما آیا قطعاً می‌دانیم چنین بوده است؟ طبق رأی کمیتهٔ ویژه بررسی حادثه قطار سمنان مقصر اصلی در حادثه سمنان مقصر اصلی متصدی CTC یا مرکز کنترل تهران ـ مشهد در ایستگاه شاهرود است. آیا آن‌چنان‌که گفته می‌شود صرفاً خطای انسانی موجب این فاجعه شده است؟ آیا احتمال نمی‌رود اگر پای خطای سیستم به وسط بیاید آنگاه موضوع ابعاد بیشتری پیدا کند؟ در این صورت ممکن است فرد مستعفی و حتی بالاتر از وی مسئول شمرده‌شده و نیاز به پیگرد قانونی و قضائی داشته باشد. این‌ها به‌حسب احتمالات است. در این زمینه حرف سوزنبانان و لوکوموتیورانان زحمتکش هم که معمولاً کمتر شنیده‌شده و حقوق اجتماعی آن‌ها مثل سایر اقشار زحمتکش کمتر موردتوجه قرار می‌گیرد هم قابل‌شنیدن است. به‌عنوان‌مثال آن‌ها از خرابی سیستم CTC در دفعات مکرر مستند به اسناد منتشره در شبکه‌ها صحبت می‌کنند!

10- حال قرائنی را بررسی کنیم. دولت در این حادثه اعلام عزای عمومی نکرد و اظهارات اولیه وزیر راه مبنی بر بیمه بودن سرنشینان بشدت در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی مورد عکس‌العمل قرار گرفت. رهبر معظم انقلاب اسلامی هم با بیانیه‌ای همراه با اظهار تأثر اعلام کردند مسئولین از این حوادث به‌سادگی نگذرند. اقدامات بعدی مسئولان عالی نیز در همین فضای سنگین علیه مسئولان امر بهتر معنا می‌یابد. در چنین شرایطی که دولت متوجه خشم افکار عمومی شد اعلام شد امشب در مورد استعفای افرادی تصمیم‌گیری می‌شود. چرا؟ هنوز کمیته‌ای شکل نگرفته و گزارش رسمی به دست مسئولان نرسید است. بااین‌حال روند وقایع سرعت بیشتری گرفت. قبل از فرارسیدن شب مدیرعامل راه‌آهن به شبکه خبر آمد و درحالی‌که همه منتظر اظهار تأسف و توضیحات وی بودند به‌طور غیرمنتظره اعلام استعفا کرد. چرا تا شب صبر نکردند؟ روز بعد فعالیت و جنب جوش بیشتری با دستور رئیس‌جمهور و ورود معاون اول رئیس‌جمهور و حضور وزیر راه در سیما و اظهار تأسف باحالت بغضی که در پشت دوربین مشهود شد نشان می‌داد، مسئولان امر متوجه عصبانیت مردم شده‌اند.

11- در چنان شرایطی آیا استعفا کاری درست بود؟ از هر دو جهت این کار صحیحی نبود. اگر مدیرعامل راه‌آهن در این ماجرا هیچ قصور و تقصیری نداشت پس چرا استعفا بدهد؟ این‌طور که گفته می‌شود وی یکی از مدیران متخصص برجستهٔ حمل‌ونقل ریلی است. اگر او مقصر نیست چرا کشور تحت تأثیر یک فضای احساسی، خود را از ادامه خدمات چنین فردی محروم نماید. یکی از اعضای کابینه هم طبق نقل در تأیید این فرضیه، این اقدام را پوپولیستی (عوام‌فریبی) خواند. در این صورت و با توجه به فضای فشار روی دولت معلوم می‌شود که این تصمیم یک انتخاب شخصی نبوده و حاصل هم‌اندیشی جمعی در دولت است! در این صورت ظلمی بر مدیرعامل راه‌آهن واقع‌شده است. والملک لایبقی مع الظلم. انتقاد آیت‌الله موحدی کرمانی هم همین بود که " اگر مقصر نیستید چرا استعفا دادید؟"

12- از جهت دیگر اگر این مدیر مقصر بوده قبل از اینکه نظر کمیتهٔ بررسی اعلام شود و با فرض اشکال در سیستم CTC ایشان هم باید مورد سؤال قرار گیرد. اشکال استعفای زودرس این بود که با این اقدام حساسیت عمومی نسبت به احتمال خطای سیستم خودکار کم شده و زمینه برای اعلام خطای انسانی یعنی خطای متصدیان مستقیم حادثه بیشتر شد. در این صورت چنانچه در این حادثه مدیریت عالی امر که مسئول خرید و نصب و راه‌اندازی و به‌کارگیری درست سیستم است، با کنار رفتن از مسئولیت از تیررس افکار عمومی خارج می‌شد. در این صورت معنی سخن آیت‌الله موحدی که گفتند:" اگر مقصرید که باید عزل و محاکمه شوید" این می‌شود که نباید استعفا می‌دادید بلکه باید منتظر نتیجه تحقیقات می‌ماندید که در صورت تقصیر باید آماده پذیرش حکم قانون می‌شدید؛ اما با فرض‌های بالا ایشان احتمالاً خود تصمیم‌گیرنده در این امر نبودند. این ابهامات موجب شد امام‌جمعهٔ محترم تهران این سؤالات را طبق وظیفهٔ خود در منبر نماز جمعه طرح نماید. البته می‌ماند این شبهه که این امور به ائمه جمعه چه ربطی دارد. چنانکه برخی قبلاً در امری مشابه چنین گفتند.

13- علل استعفا در نظام اسلامی چند چیز است. یا فردی زودتر از دیگران دیگر در خود صلاحیت و توان ادامه مسئولیت را نبیند، یا فردی اصلح از خود را برای تصدی در مسئولیت بیابد یا ادامهٔ مسئولیت او مصلحت عمده‌ای را از جامعه دور کند و یا ضرر مهمی را متوجه جامعه نماید؛ و البته فرق میان مصلحت و ضرر جامعه با یک فرد و گروه خاص نیز روشن است. چنانچه کسی هیچ‌یک از این شرایط را در خود نیابد، موظف به ادامه مسئولیت است و کناره‌گیری وی وجه شرعی ندارد بلکه گناه محسوب می‌شود. ولو اینکه مسئول بالاتر وی نظرش بر استعفا باشد. روشن است حق عزل او برای مسئول بالاتر محفوظ است.

این مقاله درصدد ورود به ماهیت حادثهٔ تأسف‌بار قطار سمنان نیست بلکه می‌خواهد بگوید امروز جامعه مثل هر زمان در تندباد حوادث ناگواری که زخم بر پیکر و جان مردم می‌زند قرارگرفته است. در چنین شرایطی که مسائل سیاسی چون هوای وارونه بر آسمان جامعه خود را تحمیل کرده، تصمیم درست مطابق موازین حق و عدل کاری بسیار سخت است. تصمیم و اقدام و عمل همان‌طور که در فرد شاکله و عاقبت او را می‌سازد در مورد شاکلهٔ جامعه هم همین‌طور است. در آن صورت این وقایع یا موجب جلب رحمت خدا بر بندگان و جبران مصائب مردم خواهد شد یا آنکه با سوء عمل زمینهٔ گرفتاری‌های بیشتر و خدای‌نکرده هلاکت جامعه را فراهم می‌کند. یکی از لوازم مهم سعادت در این ابتلاءات توجه به هدایت علماست. مبادا که دل‌ها با بهانه‌های گوناگون نسبت به این ارشادات سخت شده و دچار زینت اعمال توسط شیطان شویم. در این صورت فراموشی خدا یعنی بدترین عقوبت فرا خواهد رسید و جامعه حتی اگر پیشرفت ظاهری هم داشته باشد، سرعت پیشرفت او در حقیقت سرعت گرفتن به سمت هلاکت است.

فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا وَ لکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ[1]

****

فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْ‌ءٍ حَتَّی إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ[2]

ترجمه:

چرا هنگامی‌که مجازات ما به آنان رسید، (خضوع نکردند و) تسلیم نشدند؟! بلکه دل‌های آن‌ها قساوت پیدا کرد؛ و شیطان، هر کاری را که می‌کردند، در نظرشان زینت داد!

****

(آری)، هنگامی‌که (اندرزها سودی نبخشید و) آنچه را به آن‌ها یادآوری شده بود فراموش کردند، درهای همه‌چیز (از نعمت‌ها) را به روی آن‌ها گشودیم؛ تا (کاملاً) خوشحال شدند (و دل به آن بستند)؛ ناگهان آن‌ها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم)؛ در این هنگام، همگی مأیوس شدند؛ و درهای امید به روی آن‌ها بسته شد.

حجت الاسلام علی ثقفی 

[1] - انعام؛ 43

[2] - انعام؛ 44