کسانی که می‌گویند ما مدافع امام و خط ایشان هستیم، با این اهانت جریان نفاق در بی‌بی‌سی مقابله نکردند. مدافع خط امام این بچه بسیجی‌هایی هستند که بر اساس رهنمودهای حضرت امام(ره) در این میادین، فعالانه حضور دارند و با لیبرال‌ها و منافقین مبارزه می‌کنند.

به گزارش مشرق، نشست منافقین در پاریس و انتشار یک فایل صوتی از سخنان آیت‌الله منتظری درباره اعدام تعدادی از اعضای گروهک منافقین در 24 مردادماه سال ۱۳۶۷، دو موضوعی بودند که همزمان شدن آنها با هم طی چند هفته اخیر با شبهات و سؤالاتی همراه شد. فایل صوتی 40 دقیقه‌ای که 23 دقیقه‌ ابتدایی آن سخنان منتظری و در ادامه سخنان یکی از مسئولان قضایی است که ادعاهای قائم ‌مقام وقت رهبری را رد می‌کند.
 
این فایل پس از انتشار به سرعت از سوی یک کمپین تبلیغاتی از پیش آماده شده به تیتر رسانه‌های ضدانقلاب تبدیل شد و فضاسازی را که برای سالگرد اعدام منافقین پس از عملیات مرصاد به راه انداخته بودند، رونقی تازه بخشید.
 
در این راستا به سراغ سردار سرتیپ ‌پاسدار محمدحسین نجات، معاون فرهنگی سپاه که آن روزها مسئولیت یگان حفاظت شخصیت‌ها را برعهده داشت و از نزدیک شاهد بسیاری از اتفاقات بیت آیت‌الله منتظری بود، رفتیم و مصاحبه‌ای انجام دادیم. مشروح این گفت‌وگوی اختصاصی با صبح صادق را در ادامه می‌خوانید:
 
*می‌دانید که فایل صوتی سخنان آیت‌الله منتظری در دیدار با برخی از مسئولان قضایی کشور و اعتراض‌های او به اعدام چند تن از منافقین، منتشر شده است. این بازنشر از سوی احمد منتظری همزمان با پیوند منافقین با عربستان سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران بازتاب‌های فراوانی داشت؛ حضرت‌عالی این اتفاق را چگونه تحلیل می‌کنید؟

لازم است توضیحات خود را در سه بخش سازمان منافقین، بیت آقای منتظری و خود ایشان ارائه دهم. بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اعضای سازمان منافقین درصدد برآمدند در دو بُعد سیاسی و نظامی، نظام را در معرض براندازی قرار دهند. در قدم اول، مرحله سیاسی را برگزیدند؛ در این مرحله سازماندهی قوی میلیشیا را شکل دادند و با بنی‌صدر متحد شدند؛ اما عملیات براندازی، ناکام ماند. به همین دلیل در سی‌ام خرداد سال 60 کار براندازی وارد مرحله نظامی شد. در مرحله نظامی قرار بود میلیشیایی‌هایی در سراسر کشور به خیابان‌ها بیایند؛-تصورشان این بود که مردم به آنها می‌پیوندند و قیام توده‌ای رقم می‌خورد، ولی باز هم تیرشان به سنگ خورد و مردم متدیّن، انقلابی و بسیجیان مخلص نگذاشتند به توفیقی دست پیدا کنند؛ از این رو به ترور روی آوردند.
 
حاصل این جنایت‌ها تا پایان جنگ تحمیلی به شهادت بیش از 15 هزار نفر منجر شد. در میان این شهدا فردی بود که پوست سرش را کندند و او را همراه با شکنجه‌های ظالمانه به شهادت رساندند. در سال 60 مقرّ حزب جمهوری اسلامی را هدف انفجار تروریستی قرار دادند و 7۲ نفر از مسئولان صدیّق نظام را به شهادت رساندند. حتی طراحی برای به شهادت رساندن رهبر معظم انقلاب را که آن موقع امام جمعه تهران بودند، در دستور کار قرار دادند که سبب مجروح‌ شدن معظم‌له شد تا اینکه خانه‌های تیمی منافقین کشف شد و اعضای آن مجبور شدند به خارج از ایران بروند.  
 
منافقین در جنگ تحمیلی به نفع رژیم صدام، جاسوسی می‌کردند؛ عکس‌ها و فیلم‌های موجود در مراکز اطلاعاتی نشان می‌دهد، اینها به دست‌بوسی صدام می‌رفتند و اطلاعات داخل کشور را به آنها می‌دادند. در طول جنگ تحمیلی بارها اطلاعات داخل جبهه‌ها را نیز از طریق عوامل نفوذی در اختیار دشمن قرار ‌دادند. آنها در مراحل مختلف با حمایت صدام به مرزهای ایران هجوم آوردند و تعدادی از رزمندگان ما را به شهادت رساندند و به جنایت‌ها و خیانت‌های بی‌شماری دست زدند؛ تنها چیزی که می‌توان به ضرس‌قاطع درباره منافقین گفت، این است که «اینها داعش‌های دهه 60 جمهوری اسلامی بودند و در بین مردم ایران نه تنها محبوبیتی ندارند؛ بلکه سازمان منافقین منفورترین جریان سیاسی در میان مردم به شمار می‌رود.»
 
یکی دیگر از اقدامات جنایتکارانه منافقین نفوذ مشترک با لیبرال‌ها در بیت آیت‌الله منتظری بود؛ به‌گونه‌ای که منویات منحوسانه آنان از زبان ساده‌لوحانه وی مطرح می‌شد. طوری که در بیانیه 6/1/68 ، حضرت امام(ره) به آقای منتظری تصریح کردند، بیت شما لانه منافقین و لیبرال‌ها شده و حرف‌های آنها از زبان شما زده می‌شود؛ شما دل خانواده شهدا و مجاهدین را خون کردید و صلاحیت جایگاه قائم مقام رهبری را ندارید. دلیل عزل، همین هم‌نوایی و هم‌صدایی با منافقین و لیبرال‌ها بود. امروز که از بیت آقای منتظری دوباره همان حرف‌ها بیان می‌شود، نشان می‌دهد که چقدر حضرت امام(ره) آن موقع دقیق و عمیق با این موضوع برخورد کردند.
 
وقتی حضرت امام(ره) در 29 تیر سال 67 قطعنامه را پذیرفتند، بلافاصله رژیم بعث عراق بار دیگر به جمهوری اسلامی حمله کرد و تا پاسگاه زید پیش آمد که نیروهای ما به منظور جلوگیری از پیشروی آنها آماده شدند. در همین زمان، منافقین با پشتیبانی ارتش صدام، عملیات مرصاد را طرح‌‌ریزی کردند؛ هدف عملیات مرصاد آن گونه که در فایل صوتی مسعود رجوی و سخنرانی مریم رجوی مشخص است تسخیر شهرها و ساقط کردن حکومت جمهوری اسلامی ایران بود. به همین دلیل 15 تیپ را برگزیدند تا در شهرهایی همچون اسلام‌آباد، کرمانشاه، قزوین، همدان و در تهران با محاصره جماران، مجموعه شهید مطهری(مجلس، شورای نگهبان، قوه‌ قضائیه، ریاست جمهوری)، فرودگاه مهرآباد و زندان اوین کار براندازی را پیش ببرند. آنها در دستورالعملی که همان موقع به تیپ‌های خودشان صادر کردند، گفتند، اولین کار شما حمله به زندان‌ها و آزادی برادران مجاهد خودتان باشد. استعداد هر کدام از این تیپ‌ها به 150 نفر می‌رسید. البته این نوید را هم به آنان داده بودند که با افرادی که از منافقین به شما می‌پیوندند، استعدادتان دو برابر می‌شود.
 
در ادامه راه هم مردم به شما می‌پیوندند و می‌توانید کار براندازی را انجام دهید. بعضی از منافقین به زندانبانان خود گفته بودند، این هفته شما زندانبان ما هستید و هفته آینده ما زندانبان شما! اسنادی وجود دارد که مسعود رجوی به نیروهای سازمان منافقین گفته بود، برای تسخیر شهرها تا می‌توانید افراد حزب‌اللهی و روحانی(اصطلاحاًً ریشو) را اعدام کنید؛ در این صورت می‌توانید وارد شهرها شوید. آن موقع حضرت امام به یک هیئت 30 نفره متشکل از نماینده وزارت اطلاعات، نماینده دادستان کل کشور و نماینده حاکم شرع تهران دستور دادند که بررسی کنند هر یک از منافقین که هنوز به این حزب منحوس اعتقاد دارند و بر سر موضع براندازانه خود هستند، دوباره محاکمه شوند و حکم الهی درباره آنها اجرا شود. حکم حضرت امام(ره) حکم الهی است و کسانی که علیه یک نظام اسلامی قیام کنند، حکمی غیر از اعدام ندارد. اینها رفتند و افرادی را که سازماندهی شده بودند، یک بار دیگر محاکمه کردند و کسانی که بر سر موضع براندازانه تأکید داشتند، اعدام شدند. همه مراجع تقلید هم به این حکم اعتقاد داشتند. این تصمیم امام(ره) مواضع حکیمانه، مدبرانه و هوشمندانه ایشان را نشان می‌دهد.
 
مرحوم حاج آقا مصطفی می‌گویند روزی در نجف در بعدازظهر تابستان که هوا بسیار گرم و طاقت‌فرسا بود، دیدیم که در اتاق باز و بسته می‌شود، دقت که کردیم حشره‌ کوچکی را دیدیم که آقا می‌خواستند از در اتاق بیرون کنند؛ همین امام وقتی یک بچه روستایی نامه‌ای به ایشان می‌نویسند، بسیار دلسوزانه و پدرانه پاسخ می‌دهند؛ اما موقعی که حکم خدا پیش بیاید، از حکم و مصادیق الهی کوتاه نمی‌آید. همین امام عارف در مظلومیت اهل‌بیت(ع) سوگواری ویژه‌ای دارند، دائماًً به مسئولان دستور می‌دهند که مواظب کوخ‌نشین‌ها باشند؛ از این رو، به نظر من افرادی که امروز در مقابل این اهانت سکوت کردند، باید به خط امامی بودن‌شان شک کنند. کسانی که می‌گویند ما مدافع امام و خط ایشان هستیم، با این اهانت جریان نفاق در بی‌بی‌سی مقابله نکردند. مدافع خط امام این بچه بسیجی‌هایی هستند که بر اساس رهنمودهای حضرت امام(ره) در این میادین، فعالانه حضور دارند و با لیبرال‌ها و منافقین مبارزه می‌کنند.  
 
* نگاهی که در آیت‌الله منتظری ایجاد شده بود، ریشه در کجا داشت و نشان دهنده چه بود؟

حضرت امام(ره) همان موقع فرمودند: «والله از همان اول هم من با انتخاب شما مخالف بودم»؛ یعنی حضرت امام در چهره آیت‌الله منتظری فردی ساده‌لوح را می‌دیدند که هر حرفی اطرافیانش به او بگویند مطرح می‌کند. مهدی هاشمی(برادر داماد منتظری) فردی است که مرحوم شمس‌آبادی را به شهادت رساند. افرادی که به دستور این معاند او را تعقیب کردند، دیدند که دو بچه هم همراه دارد. از مهدی هاشمی سؤال کردند با این دو بچه چکار کنیم؟ او هم دستور قتل داد. این موضوع را با آیت‌الله منتظری که حاکم شرع آن زمان بود، مطرح کردند؛ گفتند فردی که در بیت شماست، دستور قتل دو بچه را داده و ایشان گفتند، حالا یک غلطی کرده است! ببینید این فرد آن موقع حاضر نیست از حکم خدا دفاع کند! و چقدر ولی‌فقیه زمان شایسته تشخیص می‌دهند که او به درد قائم مقامی رهبری نمی‌خورد.
 
*جناب‌عالی که مسئولیت یگان حفاظت شخصیت‌ها را در آن زمان برعهده داشتید و از طرفی هم گفتید که این یگان وظیفه نظارت بر یگان حفاظت حضرت امام(ره) و بیت آیت‌الله منتظری را داشت، بفرمایید چگونه این تزلزل در اعتقاد و ارتباطات قائم مقام وقت رهبری را دیدید؟

این ارتباطات و تعاملات و برگزیدن مسیر انحراف از سوی آیت‌الله منتظری از سوی دلسوزان نظام یک امر مبرهن بود؛ یعنی علما، جامعه مدرسین، رهبر معظم انقلاب و افرادی که آن موقع از نزدیکان امام و بیت آیت‌الله منتظری بودند همه این تخلفات و رفتارهای متزلزلانه و ساده‌لوحانه وی را شاهد بودند؛ خوب است مردم رنج‌نامه حاج سیداحمد خمینی را که گویای خون دل‌های حضرت امام(ره) از رفتارهای آیت‌الله منتظری است را  بخوانند تا همگان آگاه شوند که چه ظلم‌ها و تعّدی‌هایی به واسطه ساده‌لوحی‌های، آیت‌الله منتظری به حضرت امام(ره) و بدنه نظام وارد شد.  
 
*در کشورهای مختلف با گروه‌ها یا افرادی که علیه حکومت اقدام مسلحانه انجام می‌دهند و در کارهای انتحاری و انفجاری نقش ایفا می‌کنند یا برای براندازی، با بیگانگان همکاری دارند، چه برخوردی می‌شود؟
 
برای نمونه در کودتای ترکیه که نه عمق داشت، نه وسعت و نه کودتاگران به آن شکل جمعیت قابل‌توجهی را کشته بودند، اردوغان پس از این اتفاق چند نفر را دستگیر و محاکمه کرد؛ زیرا امنیت در هر کشوری مسئله بسیار مهمی است. منافقین ده‌ها هزار نفر را به شهادت رساندند؛ چطور ممکن است یک نفر بگوید من مسلمانم، حامی اسلام هستم، خدای ناکرده قائم مقام رهبری باشد، اما بخواهد از یک جریان براندازانه حمایت کند؟! جریانی که دستش به خون این همه از فرزندان کشور آلوده باشد.
 
* در پایان بفرمایید در پشت پرده این جریان چه اهدافی وجود دارد که پس از گذشت چندین سال، مواضع جانبدارانه امثال منتظری برای زنده کردن منافقین بازنشر داده می‌شود؟

اولین هدف آنها این بود که بتوانند از طریق یک فرد فریب‌خورده در دفتر آیت‌الله منتظری دوباره جریان منافقین را زنده کنند یا یک مظلومیتی به آنها بدهند. دومین هدف آنها این بود که می‌خواستند به مخدوش شدن چهره محبوب و الهی حضرت امام(ره) دست پیدا کنند؛ ولی همان طور که گفتم دشمنان خدا از احمق‌ها هستند؛ چرا‌که برای نسل جدید ما که شاید تصوری از منافقین نداشتند، فرصتی شد تا با چهره کریه آنها آشنا شوند و به خباثت این سازمان تروریستی و داعشی و ماهیت منافقانه دفتر منتظری پی ببرند و به صلابت، تدبیر و دانش حضرت امام(ره) که بسیار ژرف‌نگر بودند و پای اسلام ایستادند، توجه کنند. اگر امام آن اقدام هوشیارانه آن زمان را انجام نداده بودند، منافقین به خودشان اجازه می‌دادند حملات دیگری را علیه انقلاب اسلامی طراحی کنند و شاید اوضاع به‌گونه‌ دیگری پیش می‌رفت.