کد خبر 600158
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۳۹۵ - ۱۸:۰۷

سریال «برادر» به تلویزیون رنگ و بویی تازه داده؛ هرچند که حتی عطر برنج ایرانی هم وقتی زیاد شود چندان خوشایند نیست؛ اما به نظر می رسد که ذکر چند نکته مثبت در مورد این سریال خالی از لطف نباشد.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق- چند روز قبل با یکی از دوستان دوران مدرسه که مدتهاست قید فیلم و سریال ایرانی را زده صحبت می کردیم و بحث بر سر این بود که او می گفت موضوعات محصولات وطنی؛ بیش از نیم قرن است که مدام تکرار می شود و هیچ خلاقیتی ندارد و از فیلم سینمایی پرفروشش که در همان تبلیغات تلویزیونی (داخلی یا خارجیش هم حداقل در این بحث چندان فرقی ندارد!) خط اصلی داستان معلوم  است که دختر و پسری عاشق هم می شوند ولی بعد می فهمند که خواهر و برادرند گفت و از سریال پرمخاطبی که دختری به دلایلی همسر دوم مردی می شود و استدلالش این بود که بیش از پنجاه شصت سال  است که همین داستان ها تکرار می شود و شاید تنها فرقش با آن اصطلاح معروف فیلمفارسی و فیلم آبگوشتی ها همانا حذف پیاز با مشت له شده و آبگوشت و البته دیگر موارد نالازم به ذکر است؛ در حالی که در مقابل در سینمایی مثل سینمای آمریکا ولو داستان هم تکراری باشد باز پرداخت اینقدر جدید و اینقدر متفاوت است و روی جزئیات به اندازه ای توجه و دقت می شود که مخاطب را جذب و کاملا با خود همراه می کند. البته اذعان داشت که آن ها هم با تمام صنعتی شدن و پیشرفتی که در این حیطه ها داشتند محصولات غیر مرغوب کم ندارند.




دوستان دیگر با او بحثی را شروع کردند که من احساس کردم بیشتر شبیه جنگ شده و دیگر از حالت بحث سازنده خارج شده اند ولی باعث شد که ذهنم به شدت مشغول این موضوع بشود. هرچند خیلی دلم می خواست با دلایل خوبی او را قانع کنم که محصولات ما آنقدر ها هم که او می گوید بد نیست ولی با یادآوری فیلم هایی که حتی چندین شخصیت را وارد داستان می کنند و تا انتها هیچ سراغی از آن ها نمی گیرند یا ضعف های ریز و درشت دیگری که از نوشتن فیلمنامه تا بخش های مختلف اجرا وجود دارد؛ دیدم تا حدودی حق با اوست.

متاسفانه استقبال مردم از شبکه های غیر ایرانی و فیلم ها و سریال های غیر مجازی که سر هر خیابانی سرو کله شان پیدا می شود موجب شده تا سازندگان هم آن طور که بایسته و شایسته است خودشان و محصولشان را جدی نگیرند. هر سال زمان عید و زمان ماه مبارک رمضان و دیگر مناسبت های مختلف بحث های فراوانی مطرح می شود و در نهایت بدون رسیدن به نتیجهء مطلوب رها می شوند و باز سال نو و همان مباحث تکراری و دیگر هیچ؛ بهتر است نگوییم هیچ چون سال بعد باز همان مجموعه ها با همان ضعف ها و طنزهای تکراری.


امسال اما سریال" برادر" به تلویزیون رنگ و بویی تازه داده؛ هرچند که حتی عطر برنج ایرانی هم وقتی زیاد شود چندان خوشایند نیست؛ اما به نظر می رسد که ذکر چند نکتهء مثبت در مورد این سریال خالی از لطف نباشد: وقتی پسر بزرگ خانواده با خانمی که در گذشته(قبلا) ازدواج کرده و صاحب فرزند نیز هست ازدواج می کند؛ می تواند فرهنگسازی مفیدی باشد یا حداقل شروع خوبی برای بهبود ضعف های فرهنگی مان به شمار آید. همه ما می دانیم که کم نبودند و نیستند مادران و فرزندانی که در اوج جوانی و کودکی به خاطر یک تصادف یا یک اتفاق ناگوارو به تبع آن برخورد نادرست جامعه؛ آینده روشنشان به سیاهی گرایید. پس اگر این خرده داستان بتواند یک قدم مثبت ولو کوچک در بهبود این مشکل بردارد؛ بسیارقابل تامل و قابل تقدیر است. نکتهء دیگر این که وقتی تمام اعضای خانواده ازجمله خانم ها شاغل باشند؛ اگر مشکلی  برای یکی از اعضا پیش بیاید حالا به هر دلیلی که باشد؛ چه ورشکستگی به خاطر اشتباهات خود فرد؛ چه زیر آب زدن توسط بدخواهانش؛ دیگر اعضای خانواده راحت تر قادرند از او حمایت کنند؛ مخصوصا حمایت اقتصادی. و نکتهء مهم دیگر در مورد بازی های خوب و روان است که آن هم این روزها کمتر دیده می شود و یقینا تجربه خوب کارگردان جواد افشار در ساخت کارهای موفق چندان بی تاثیر نیست؛ هرچه باشد تا مدت ها "کیمیا" یکه تازعرصهء سریال های موفق تلویزیون بود. نکتهء آخر این که خرداد ماه امسال و همزمان با روز آزادسازی خرمشهر موشن گرافیکی  بنام " خونین شهر" ساخته جواد افشار روی آنتن رفت که آن هم با استقبال مواجه شد. این موشن گرافیک  کاری از خانه طراحان انقلاب اسلامی است که به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر تولید و در این ایام از رسانه ملی پخش می‌شود.

برنا مسروری