کد خبر 356807
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۹۳ - ۲۰:۳۴

يك روز با فرهاد قائمي يكي از بهترين واليباليست ايران و چهان و دلبستگي هايش به واليبال و ...

به گزارش مشرق به نقل از عصر خبر، مي گويد اگر واليباليست نمي شد،شايد چابكسوار بود و اسب سواري مي كرد. دقيقا داستان فرهاد قائمي مثل خيلي از بچه هاي تركمن صحرا و گنبد با اين دو مسئله جمع مي شود؛گويي غير از اسب و واليبال دلمشغولي ديگري ندارند. او حالا مثل خيلي از تركمن ها هر دو را دارد. هم اسب را و هم واليبال را.

فرهاد قائمي با آن چهره خاص در جمع بازيكنان تيم ملي واليبال يك استثناست. دريافت كننده اي كه در همين مسابقات اخير تيم ملي واليبال در مسابقات جهاني لهستان در صد بازيكنان مرحله اول در دريافت توپ قرار داشت در يك روز پاييزي وقتي كه به تازگي از مسابقات آسيايي اينچئون با قهرماني بازگشته بود با خبرنگار و عكاس همشهري جوان به يك مركز مجهز پرورش اسب ايران رفتيم؛جايي كه او هديه اي بسيار گرانقيمت گرفت كه فرهاد را به سالهاي نه چندان دور گنبد و اسب هاي تركمن برد.

مرحوم کدخدا قائمی،پدر بزرگ فرهاد از كدخداي ده «آبادان تپه» از روستاهاي مشهور پرورش اسب تركمن صحرا بوده. فرهاد قائمي مي گويد كه اسب از قديم ايام در خانواده آنها جايگاه هاي ويژعه اي داشته است به طور كه پدر بزرگش از مالكان بزرگ منطقه تركمن صحرا بوده است:« پدربزرگم كدخدا قائمي از بزرگترين مالكان اسب منطقه ما بود. اسب هايي كه او داشت هنوز هم در ذهن مردم تركمن صحرا قرار دارد. يك اسبي داشت به اسم پرستو قائمي كه هنوز كه هنوز است وقتي من به گنبد مي روم،پيرمردها و يزرگترها از آن مي گويند. در منطقه مي گويند اين اسب،اسب اسطوره بوده،يعني فقط قهرماني نداشته است،يك چيز بيشتر از قهرماني در نزد مردم تركمن صحرا بود. يك جور آنها با اين اسب حال مي كرده اند و برايشان خوشانسي داشته است.اسب هاي كمي بوده اند كه در منطقه ما امروز در ذهن مانده است. يكي از اين اسب ها ،اسب پرستو قائمي بوده.»

فرهاد به گذشته هاي دور رفته است،وقتي كه بچه بوده و با موتور براي جمع آوري علوفه به صحراهاي تركمن صحرا مي رفته است:« هم پدربزرگم و هم پدرم هر دو پرورش دهنده اسب بودند. البته پدر من ورزشكار هم بود اما اسب يك چيز ديگر در خانواده هاي تركمن صحرا است. به طور مثال اگر تركمني چيزي براي خوردن نداشته باشد اول به دنبال تهيه غذا براي اسبش مي رود. اينجور به اسب علاقه دارند.»

اسب تركمن از قديمي ترين اسب هاي ايراني و يكي از پركيفيترين آنهاست. مشخصه اصلي اسب تركمن رنگ اش است كه بيشتر خاکستری رنگ ست ،بدنی کشیده و لاغر دارند. شکم آنها بر خلاف بسیاری از نژادهای دیگر اسبها، تخت است، به عبارت دیگر شکم آنها لاغر است.به دليل كيفيت شان،جاي پاي اسب هاي تركمن در تاريخ جنگ هاي زيادي وجود دارد. از گذشته‌های دور از سلسلهٔ هان در چین گرفته تا خلفای عباسی و سلاطین عثمانی از اسب ترکمن در بخش‌های مختلف سپاه خود استفاده می‌کردند. بوسفالوس اسکندر و جهان پیمای ناپلئون و اسب نادر شاه نمونه‌هایی از اسب‌های ترکمنی هستند که پای به فتوحات زیادی گذاشتند.


از فرهاد قائمي مي پرسيم كه اسب و واليبال چطور با هم در گنبد جمع شده است. مي گويد:« اتفاقا خيلي ها مي گويند كه گنبد پايتخت دو ورزش ايران است. يكي اسب سواري و ديگري واليبال. اتفاقا وقتي هر مسابقات هر دو برگزار مي شود،انگار كل شهر تعطيل مي شوند همه براي ديدن آن مي آيند. يعني همان جمعيتي كه براي مسابقات كورس گنبد مي آيد ،همه سالن را براي واليبال هم پر مي كنند. گاهي وقت ها بيش از اندازه سالن. من تجربه هر دو را داشته ام. هم واليبال و هم كورس را. از موقعي كه واليبال را در گنبد شروع كردم تا امروز نمي توانستم ميان اسب و واليبال تفكيكي قائل شوم. يعني نمي شود اصلا اين كار را كرد. در منطقه ما مي گويند اسب «بال تركمن» است. براي من واليبال هم يك بال ديگر است براي پرواز كردن.براي خيلي از مردم ما همينطور است.واليبال و اسب.»

فرهاد قائمی از امید استقلال گنبد آغاز کرد و بعد به استقلال گنبد رفت و پس از آن به بیم بابل رفت و تیم بعدی او جواهری گنبد و هاوش گنبد بود، جایی که قائمی به عنوان یک پدیده به والیبال ایران به دلیل سرویس‌های دیدنی اش معرفی شد و بعد از حضور متوالی در گنبد به کاله رفت و پس از یک سال حضور موفق و قهرمانی با کاله در لیگ برتر و مسابقات باشگاه‌های آسیا از این تیم جدا شد و به باریج اسانس پیوست. در میان والیبالیست ها با مجتبی میرزاجانپور روابط صمیمانه تری دارد، همين بود كه وقتي مي خواست به ديدن اسب هاي رادان برود او را هم با خود آورده بود؛دو آسمانخراش واليبال ايران در ميان اسب هاي بلند قدي كه خيلي جالب بود. فرهادقائمي و مجتبي ميرزا جانپور حالا در ميان حدود 30 اسب از نژادهاي اصيل قرار دارد،جايي كه دوست پدر بزرگش حميد رادان براي او يك كره اسب اصيل كنار گذاشته است. حميد رادان از مهمترين پرورش دهندگان اسب ايران است كه در اصلاح نژاد اسب ايراني كارهاي بزرگي كرده است. او به فرهاد قائمي كره اسبي 18 ماهه هديه مي دهد كه از گرانبهاترين اسب هاي ايراني است.نكته مهم در اسب نژاد و به نوع تبار اسب است. اسبي با كيفيت است كه نژاد اصيلي داشته باشد و البته در مسابقات از بيشترين قهرماني برخوردار است


 اسبي كه قائمي از امروز براي خود دارد ریو ونتورا، کره  اسب سيلمي بزرگ ايران سامردولدرمز است كه به عنوان بلک تاپ و دارای 6 مقام قهرمانی، 2 مقام دومی ، 3 مقام سومی و 5 مقام چهارمی است. مادر اين كره هم اشبل است كه مادیان با کسب 2 مقام قهرمانی در مسافت 1000 و 1200 متر ،یک مقام نایب قهرمانی و یک مقام سوم از 9 استارت در انگلیس ،اسب معروفي بوده است.

قائمي كه خود از كودكي با اسب مانوس بوده،اين نام ها را خوب مي شناسد و به ميرزاجانپور توضيح مي دهد كه اسب خوب چه ويژگي هايي دارد و ميرزاجانپور كه اولش كمي ترس دارد كه به اسب ها نزديك شود،بالاخره با توضيحات فرهاد قانع مي شود كه دستي به پيشاني اسب بكشد.حميد رادان به فرهاد قائمي و ميرزا جانپور توضيح مي دهد كه اسب جدا از جذابيت هايي كه در مسابقات مي تواند داشته باشد در فرهنگ مردم ايران و از نظر معنوي نيز حائز اهميت است. رادان از حضرت محمد (ص) حديثي نقل مي كند با اين مضمون كه در پيشاني اسب تا رستاخيز پر از خير و بركت است. فرهاد هم مي گويد كه پدر بزرگش كدخدا قائمي بارها پيشاني اسب ها را نوازش مي كرده و اين را مي گفته.



از آقاي رادان مي پرسيم كه در گذشته اسب سواري ايران چگونه بوده است،مي گويد:« يك تركمن صحرا است و يك مسابقه معتبر. مردم تركمن به قدري به اسب اهميت مي دهند كه در هيچ كجاي دنيا اينگونه به اسب توجه نمي كند و برايشان هيجان انگيز نيست. اين فقط مادي نيست،بلكه معنوي است.» او به فرهاد قائمي مي گويد كه با پدربزرگش بيش از 40 سال پيش هر دو اسبي داشته اند كه با هم مسابقه مي دهند:« اسب كدخدا قائمي بزرگ پرستو بود و اسب من گردباد. اسب اسطوره بيش از اسب قهرمان است،اسبي است كه جاودانه است و بالاتر از مقام قهرماني و اولي اينهاست. خيلي از مردم آنجا به جاي عكس فوتباليست ها، عكس اسب هاي قهرمان و اسطوره را به درب مغازه و منازل خود مي زنند.»


فرهاد  قائمي گويي در تركمن صحرا است و به همه جا سر مي زد تا اسب ها را ببيند. از او مي پرسم كه با اسبش چه مي كند،مي خندد ومي گويد:«تركمن سوار اسبش مي شود و مي رود مسابقه مي دهد. اما جدا از شوخي، خيلي وقت است به دليل حضور در تيم ملي واليبال و باشگاه ها كم فرصت مي كنم به منطقه ام سر بزنم اما هر وقت كه مي روم حتما در مسابقات اسب سواري حضور دارم و مي روم در كورس گنبد و از نزديك مسابقات را مي بينم. امسال سال سختي براي واليبال و من بود كه خوشبختانه موفق شديم هم در ليگ جهاني جزء 4 تيم ،در مسابقات قهرماني جهان در ميان 6 نفر مرحله نهايي و در مسابقات آسيايي كه از همه سختر بود – با اينكه خيلي ها فكر مي كردند آسان است- توانستيم قهرمان شويم. اما براي سال بعد ،شرايط كمي سخت است. مسابقات ليگ جهاني،قهرماني آسيا و البته كسب سهميه المپيك. تنها يك اميدواري دارم كه با اسبي كه آقاي رادان به من هديه دادند،خير و بركت براي من و تيم ملي  واليبال همراهمان باشد. ما تركمن ها به بركت اسب خيلي اميد بسته ايم،در زندگي مان اين خير و بركت را ديده ايم و به همين دليل حيلي اميد دارم.»

ميرزا جانپور حالا با اسب هاي آقاي رادان رفيق شده است و بدون ترس به پيشاني شان مي كشد و مي خندد،وقتي كه اسب معروفي به نام «القاسي» را مي آوردند،با خنده مي گويد كه انگار ماشين مازراتي است. بلند قامت و كشيده،سياه رنگ،با چشماني درشت. قائمي ، اسب و واليبال،مثل تركمن صحرا مي ماند كه هر دو را با هم دارد؛مثلث اسب،واليبال و گنبد.