عطش مقامات وبنگاه های دیپلماسی عمومی صهیونیست،از روی عجز و برای دوری از یک جنگ واقعی است، بنابراین اشتباه است که مقامات در ایران به اشتباه؛ فکر کنند در صورت جنگ، ایران یک روزه نابود می شود، اینجا جایی نیست که ما بترسیم.

گروه سياسي مشرق - همزمان با استقرار دولت جدید، کانال های دیپلماتیک ایران و آمریکا به هم نزدیک می شدند و نهایتاً رؤسای جمهور دو کشور در «نیویورک»، یک مکالمه تلفنی دوطرفه و بی سابقه برقرار کردند؛ به نظر می رسد که مقامات رژیم صهیونیستی نیز به انعقاد چنین دیپلماسی با «جمهوری اسلامی» متمایل تر شده اند. گویا آنها عطش کم سابقه ای برای ایجاد یک دیالوگ دیپلماتیک با ایران، از خود به نمایش گذاشته اند.

هر چند که ممکن است هیچ مدیریت پالسی از طرف دیپلمات های دولتی در کار نبوده باشد، امّا صهیونیست ها بوضوح چندین اقدام مقامات ایرانی را بعنوان یک "مدیریت پالس" برداشت کردند[1]. آنها فکر می کردند که جمله دکتر «حسن روحانی» در «سازمان ملل» که طیّ آن، بصورت تلویحی و در لفّافه، اسرائیل یک کشور عضو منطقه نامیده شد[2] و تبریک سال نوی یهودی از طریق «حساب کاربری توئیتر» منتسب به «روحانی» و «جواد ظریف» به یهودیان جهان[3] و حتّی اظهارات دوپهلوی دکتر «روحانی» و «ظریف» درباره "هولوکاست"[4]؛ نوعی پالس از سمت دولت جدید ایران بوده است.

صهیونیست ها چنین اقداماتی را به مثابه یک پالس مسامحه کارانه تعریف کردند و آن را پیش شرط برقراری دیپلماسی نوین ایران- آمریکا معرّفی کردند، این موضوع امّا مهم است. شاید صهیونیست ها در حال مرور خاطرات "ماجرای مک فارلین" هستند، جایی که گفته می شود؛ یک افسر اطّلاعاتی این رژیم همراه تیم «مک فارلین» در مذاکرات حضور داشت.

اخیراً، «روزنامه صهیونیستی جورزالم پُست» از تمایل «شیمون پرز» - رئیس رژیم صهیونیستی- برای دیدار با «رئیس جمهوری اسلامی ایران» خبر داده و نوشت: ««شیمون پرز»، در حاشیه «کنفرانس گلوبز بیزینس» مدّعی شد که اسرائیل دستیابی به یک راه حلّ دیپلماتیک برای تهدید ایران را ترجیح می دهد. وی اعلام کرد که مشکلی برای دیدار با «روحانی» ندارد. پرز در پاسخ به «ریچارد کوئست» (مجری CNN News) گفت: "چرا که نه ... اسرائیل و ایران دشمنان یکدیگر نیستند[!!] ما ترجیح می دهیم قبل از اینکه گلوله ای شلیک شود، فشارهای اقتصادی و سیاسی بر این کشور افزایش یابد. ما عجله ای برای شروع تیراندازی نداریم". وی با اذعان به اینکه مباحثی با آمریکا درباره مدیریت برنامه هسته ای ایران وجود دارد، اظهار داشت که اساساً روابط [با آمریکا] همانگونه که بودند و باید باشند؛ هستند»[5].

همچنین «خبرگزاری دویچه وله»، خبر داد که «بنیامین نتانیاهو» مدّعی شده است که، طیّ گفتگوهای ایران با «5+1» در مرحله "توافقی نهایی"؛ نماینده ای نیز از رژیم صهیونیستی حضور خواهد داشت. وی مدّعی شده بود که «تل آویو» و «واشینگتن»، در اینباره متّفقند[6]؛ ادّعایی که «وزیر خارجه ایران» بلافاصله آن را تکذیب نمود[7].

جالب اینکه پیشتر، یک رسانه معروف صهیونیستی درباره ارسال نامه داستانیِ «نتانیاهو» به «روحانی» دست به خبرسازی زده بود، «پایگاه مجازی روزنامه هاآرتص» در خبری با تیتر: "جناب آقای روحانی برای دیدار با من به اسرائیل بیایید، نتانیاهو امضاء کرد"، نوشت: «جناب آقای روحانی، من از جلسه با «وزیر خارجه آمریکا»، «جان کری» آمدم، که در طول آن در مورد موضع اسرائیل درباره گفتگوهای اخیر «5+1» در «ژنو» بحث کردیم؛ و من احساس می کنم، بجای این همه گپ های کوتاهِ (Chit Chat) غیرمستقیم، زمان آن است که شما و من، رو در رو صحبت کنیم ... اسرائیلی ها و یهودی ها در سراسر جهان، بواسطه سخنرانی اخیر شما در «سازمان ملل»، دلگرم و آرام شدند؛ بویژه بواسطه حمایت شما از "گفتگو در برابر نزاع و اعتدال در برابر افراط گرایی". ما این را نشانه ای خوب گرفتیم و بسیار امیدواریم که کلمات شما صادقانه باشد»[8].

خبری که رسانه های داخلی از جمله «خبرگزاری ایسنا»[9] - به نقل از «سایت جام نیوز»- و «روزنامه جمهوری اسلامی» [10] و به تبع آنها، تعداد بالایی از رسانه های مجازی داخلی، آن را به اشتباه یک نامه واقعی پنداشتند و مدّعی شدند که این نامه از طرف «نتانیاهو» توسّط یک خاخام صهیونیستی تهیّه و منتشر شده است. خبرسازی که البتّه، هیچگاه توسّط منابع رسمی شفاف سازی حول آن صورت نگرفت؛ ولی می شد فرض کرد که این اقدام رسانه ای برای فرستادن پالس از سوی این رژیم به ایران بوده است.

علاوه بر عطش مقامات رسمی رژیم صهيونيستي برای ایجاد رابطه با ایران، تلاش های پردامنه ای نیز در عرصه دیپلماسی رسانه ای و عمومی شکل گرفته است. بحث دقیقاً از ایجاد یک کمپین برنامه ریزی شده در شبکه های اجتماعی است که از سال 2012 م.، نطفه آن در اراضی اشغالی بسته شد: "کمپین دوستی اسرائیل- ایران" (Israel Loves Iran)! این کمپین اجتماعی توسّط یک صهیونیست ساکن در اراضی اشغالی شکل گرفت.

این طرح شامل چند زیرپروژه کوچکتر می شد: برای صلح دوست من شو، ایرانی ها در تل آویو، جنگ را متوقّف کنید، آماده مردن در جنگ شما نیستیم، قهوه با شما و ... . طرح از طریق فرستادن طرح های گرافیکی به صفحات فیسبوکی، برگزاری سمینارها، ساخت کلیپ های تصویری و تهیّه گزارش های رسانه ای در معتبرترین رسانه های غالب جهانی؛ پیگیری می شد.

هدفگذاری در وهله اوّل این بود که بین مردم ایران با شهروندان غاصب، نظامی و غیرقانونی رژیم صهیونیستی از طریق ساخت روابط عاطفی و شبه جنسی؛ ارتباط عاطفی برقرار شود. در ابتدا قرار بود، این گزاره منطقی جلوه کند که مردم ایران با صهیونیست های ساکن اراضی اشغالی، هیچ جنگی ندارند و اختلافات سیاسی، مربوط به دولت ها و قابل حلّ است.

طرح از جاذبه های فطری و غریزی مخاطبین بطور گسترده ای استفاده می برد، بطوریکه در اکثر پوسترهای مربوط به "پروژه قهوه با شما"، عکسی از یک مرد ایرانی در برابر عکسی از یک دختر صهیونیست در حال خوردن قهوه به نمایش در می آمد. همچنین، در "پروژه آماده مردن در جنگ شما نیستیم"، نیز همین رویّه از طریق نمایش عکس هایی از دوستی دختران ایرانی با پسران صهیونیست یا بالعکس پیگیری می شد. مضاف بر اینکه، در برخی از پوسترها از تصویر کودکانِ اسرائیلی با چهره های "فوتوژنیک" برای برانگیختن احساسات مخاطبین ایرانی استفاده می شد. طیّ "پروژه ایرانی ها در تل آویو"، برای مدّت سه هفته، هفتاد اتوبوس شهری، 12 پوستر بزرگ گرافیکی از پیام های مشابه کمپین را حمل کردند؛ هزینه های این نمایش را چه کسی داده بود؟

توضیح گرافیکی مقصد نهایی طرح/ اختلاط زن و مرد بخوبی در اهداف اوّلیه نمایان است




نمایی از پروژه ایرانی ها در تل آویو



نمایی از پروژه کارخانه صلح



نمایی از استفاده از کودکان برای تأثیرگذاری بر فطرت مخاطب



نمایی از بهره برداری از غرایز مخاطب بمنظور تأثیرگذاری بیشتر/ مشرق از بارگذاری تصاویر مستهجن خودداری کرده است


طرح بزودی گسترش بیشتری یافت و بطور مثال شامل: "کمپین دوستی فلسطین- اسرائیل" شد و همینطور کشورهای دیگر طبق همین رویّه دوقلویی به آن منضمم شدند. طرح بدون اشاره به اینکه عامل ناآرامی در منطقه خاورمیانه (آسیای غربی)، بدلیل اشغالگری همین صهیونیست هایی است که تصاویرشان با قلبِ دوستی نقش می بست، به مخاطبین القاء می کرد که باید برای رسیدن به صلح و توقّف جنگ در منطقه علیه دولت ها متّحد شد؛ در حالیکه عامل ناآرامی ها وجود همین غاصبین است.

طیّ سال 2013 م.، مؤسّس صهیونیست کمپین با برگزاری یک سمینار برای یکی از سایت های اشتراک فیلم معروف دنیا، گزارشی از اقدامات کمپین و گستره و توسعه آن را به نمایش درآورد که طبق ادّعای همان سایت، بیش از 1 میلیون و 300 هزار مرتبه دیده شد. فعّالیت های کمپین، بطور گسترده ای توسّط بزرگترین کارتل های رسانه ای غرب پوشش داده شده اند، از جمله «NBC News»، «نیویورکر»، «هافینگتن پُست» و «CNN News» به این موضوع پرداختند.



نمایش بخشی از پوشش رسانه ای کمپین در رسانه های بزرگ غرب


به نظر می رسد که رژیم صهیونیستی سعی دارد برای فرار از نفوذ منطقه ای «جمهوری اسلامی» بخصوص در مرزهای فلسطین اشغالی - چیزی که خودشان از آن به "هژمون منطقه ای ایران" نام می برند- تمام بازوهای خود را برای حلّ معمّا؛ از طریق دیپلماتیک بسیج کند. به تازگی که ایران، حسن نیّت زیادی از خود نشان داده و اثبات کرده که به سمت حلّ دیپلماتیک ماجرای هسته ای گام بر می دارد، صحبت ها از اینکه "همه گزینه ها روی میز" است؛ نیز افزایش یافته است.

بگذارید، مقصد از تهدیدهای پوشالی آمریکا و رژیم صهیونیستی به جنگ با ایران را نمایان تر کنیم. این فقط ما نیستیم که می دانیم یک جنگ در منطقه علیه ایران، نه تنها به ضرر ایران نیست که زمینه ساز ساخت یک "نظم جدید قدرت در منطقه" است، ایران از آن نمی هراسد؛ حجم انبوهی از کارشناسان و تحلیل گران در اندیشکده های غربی و مقامات آمریکا نیز هستند که بارها اعتراف کرده اند که جنگ فقط به پیچیده تر شدن مسئله و کاهش شانس پیروزی نهایی آمریکا می انجامد. صحبت از جنگ و حتّی صحبت از تحریم های بیشتر، برای کشاندن ایران پای میز مذاکره، حفظ آن روی میز و کاهش قدرت چانه زنی ایران است؛ این چیزی است که «باراک اوباما» در نشست اخیر و مهمّ اش در «مرکز سابان» آن را صراحتاً بیان کرد[11].

همه حتّی کارشناسان نسبتا عاقل‌تر رژیم صهیونیستی می دانند که جنگ، گزینه پُر هزینه ای است و برای زمانیست که کارد به استخوان ها رسیده؛ بنابر این در ایران هم اغلب به حرّافی های «نتانیاهو» درباره حمله نظامی به ایران به دیده مزاح می نگرند. اگر جنگ واقعیت داشت و به نفع آمریکا و اسرائیل بود، سوریه الآن باید زیر و رو می شد؛ اگر جنگ واقعی است پس چه جایی برای هزینه های گزاف بمنظور ساخت "کمپین دوستی با اسرائیل" وجود داشت. این پروسه تا حدودی شبیه این است: "با دست پس زدن و با پا پس کشیدن".

مبرهن است که عطش مقامات رسمی و بنگاه های دیپلماسی رسانه ای و عمومی رژیم صهیونیستی، از روی عجز و برای دوری از یک جنگ واقعی است، در این حال خیلی اشتباه است که مقامات در ایران به اشتباه و احیاناً بطور سهوی؛ فکر کنند در صورت جنگ، ایران یک روزه نابود می شود، اینجا جایی نیست که ما بترسیم؛ جاییست که باید ثبات قدم و قدرت خود را به نمایش در آوریم، فراموش نکنیم که بخش بزرگی از محصول جنگ های نوین در زمین جنگ روانی چیده می شود.


[1] «نام بردن از "اسرائیل" در سازمان ملل تا چه حدّ مهم شد؟/ جمله ای که صهیونیست ها آن را پالس دانستند»- «هفته نامه خبری- تحلیلی 9 دی»- 20/7/1392

همچنین رجوع شود به: «Hours before Iran FM meets Kerry|Rohani calls on Israel to sign Nuclear NPT»- By Reuters, The Associated Press and Haaretz- 26sep, 2013/ «گریه های خنده دار»- «حسین شریعتمداری»- «روزنامه کیهان»- 10/7/1392

[2] دکتر «روحانی»، در «اجلاس جهانی خلع سلاح اتمی سازمان ملل»: «"اسرائیل" به عنوان تنها غیرعضو «پیمان عدم اشاعه تسلیحات هسته ای» (NPT) در این منطقه، باید بدون هیچگونه تأخیری به این معاهده بپیوندد تا همه فعّالیت های هسته ای در منطقه؛ تحت "پادمان های جامع آژانس بین المللی انرژی اتمی" قرار گیرد»- «خبرگزاری ایرنا»- 4/7/1392

[3] «گزارش «اعتماد» از تبریک سال نوی یهودی توسّط روحانی و ظریف»- «روزنامه اعتماد»- صفحه سیاست- 16/6/1392

[4] رجوع شود به: «Political storm in Tehran|Rohani did not recognize the Holocaust, Iran news agency claims»- By Haaretz- 26sep, 2013/ «Amid U.S.-Iran thaw|Iranian foreign minister: The Holocaust is no myth»- By Haaretz and Reuters- 29sep, 2013

[5] «خبرگزاری تسنیم» به نقل از «روزنامه صهیونیستی جورزالم پُست»- 17/9/1392

[6] «باشگاه خبرنگاران جوان» به نقل از «خبرگزاری دویچه وله آلمان»- 8/9/1392

[7] «جواد ظریف» در حاشیه دیدار با مراجع معظّم تقلید در «قم»، طیّ پاسخ به سئوالی مبنی بر فشار رژیم صهیونیستی برای داشتن نماینده در مذاکرات آینده «5+1»: «چنین چیزی هیچگاه محقّق نخواهد شد و حتماً در اتاقی که رژیم صهیونیستی باشد، ما حضور نخواهیم داشت»- «شبکه خبر ج.ا.ا»- 8/9/1392

[8] «Dear Mr. Rohani, Come visit me in Israel. Signed, B. Netanyahu»- By Rabbi Gideon D. Sylvester- Haaretz- 30oct,2013

[9] «نتانیاهو به روحانی نامه نوشت؟»- «خبرگزاری ایسنا» به نقل از «سایت جام»- 11/8/1392

[10] «روزنامه جمهوری اسلامی»- ستون تازه ها- 11/8/1392

[11] «اوباما» طیّ مصاحبه در «مرکز سابان انستیتو بروکینگز»: «از اين رو فکر مي کنم اگر شما بخواهيد اختلافات بين من و نتانياهو را درباره مسئله ژنو خلاصه کنيد ، به اين نکته مي رسيد که اگر ما فقط فشار را افزايش دهيم - تحريم هاي جديد ، تحريم بيشتر ، تهديد نظامي و غيره- ايران در نهايت تسليم مي شود.منظورم دو نکته است: اول اين که دليل جواب دادن تحريم ها - زيرا ما آنها را به شکل دردآور تنظيم کرديم- اين است که ديگر کشورها مطمئن هستند که ما تحريم را فقط بخاطر تحريم وضع نکرده ايم بلکه واقعاً به اين علت وضع کرديم که ايران را به ميز مذاکره بياوريم و مسئله را حل و فصل کنيم. و اگر برداشت بين المللي اين بود که ما در حل و فصل ديپلماتيک اين مسئله حسن نيت نداريم ، واقعاً ساختار تحريم ها فرو مي ريخت. نکته دوم اين است که شما بايد اين رويکرد کنوني ما را با گزينه هاي جايگزين مقايسه کنيد. اين ايده که ايران با تحريم هاي بيشتر و تهديدات نظامي عصبي تر مي شود و در نهايت تسليم مي شود ، برداشت درستي از ايران نيست. آنها مسيري مي خواهند که در آن احساس کنند به يک راه حل ارزشمند و همراه با منزلت رسيده اند. اين لازمه سياسي براي آنهاست و فکر مي کنم در همه طيف هاي سياسي آنها اين احساس وجود دارد. از اين رو وظيفه ماست که راهي پيشنهاد کنيم که نه تنها در جهت اهداف خودمان باشد بلکه به آنها نيز فرصت دهد به طريق محترمانه به جامعه جهاني ملحق شوند و رويکرد خود را تغيير دهند»- «باشگاه خبرنگاران جوان»- 17/9/1392