دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی برگزار شد.

به گزارش مشرق، دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، امروز سه‌شنبه (۱۸ اردیبهشت ماه) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین «دهقانی» و مستشاران دادگاه «مرتضی تورک» و «امین ناصری» و «وزیری» نماینده دادستان در مجتمع قضایی امام خمینی(ره) به صورت علنی برگزار شد.

قاضی دهقانی با علنی اعلام کردن جلسه دادگاه گفت: پرونده‌ای مشتمل بر کیفرخواست واصله از دادسرای عمومی و انقلاب تهران در مورد اتهامات ۱۰۴ سرکرده گروهک منافقین و شخصیت حقوقی سازمان به دادگاه واصل شد که شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران طبق قانون در حال رسیدگی به این پرونده است.

قاضی بیان کرد: به کشورهایی که میزبان متهمان این پرونده هستند تذکر می‌دهیم، میزبانی از این متهمان برابر کنوانسیون‌های بین‌المللی مبارزه با تروریسم جرم محسوب می‌شود. برخی از این کشورها مانند فرانسه نسبت به میزبانی متهمان این پرونده، که متهم به اقدامات تروریستی و جنایت علیه بشریت هستند، تجدیدنظر و نسبت به استرداد آن‌ها مطابق اعلان قرمز صادر شده با سازمان‌های بین‌المللی همکاری کنند. همچنین مردم کشور آلبانی به دلیل اینکه میزبان متهمان این پرونده است، استرداد آن‌ها به ایران را از دولت خود پیگیری کنند.

در ادامه قاضی از «حکیم‌زاده» وکیل شُکات خواست تا در جایگاه قرار بگیرد.

 حکیم‌زاده، وکیل شکات با حضور در جایگاه گفت: در بازه زمانی سال‌های ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۰، که دوره جذب سازمان موسوم به مجاهدین خلق محسوب می‌شود، جوانان با تفکر اسلامی جذب سازمان شدند. اعضای این سازمان متشکل از جوانان با تفکرات اسلامی بودند و این سازمان در حوزه اعتقادی جزو گروه‌های اسلام‌گرا محسوب می‌شد و اهداف مبارزاتی خود را مبارزه با طاغوت، ظلم و فساد رژیم پهلوی اعلام کرده بود. از سال ۱۳۵۰ ساواک، سازمان مجاهدین را زیر ذره‌بین قرار می‌دهد و موسسان اصلی سازمان اعدام می‌شوند و زمینه برای حضور «مسعود رجوی» و «تقی شهرام» در هسته مرکزی سازمان مجاهدین فراهم می‌شود.

وی بیان کرد: در مرحله نخست با محوریت تقی شهرام، سازمان «مارکسیسم» را به عنوان مشی اعتقادی خود انتخاب می‌کند. انحراف ایدئولوژیک سازمان توسط تقی شهرام در سازمان ایجاد شد. در مرحله دوم ساواک با به‌کارگیری مهره دیگری به نام مسعود رجوی او را به‌عنوان منجی مبارزه به مواضع مارکسیستی معرفی می‌کند، اما تمام تحرکات سازمان به سمت مارکسیسم بود.

در ادامه قاضی گفت: مسعود رجوی و تقی شهرام هر دو در راستای مارکسیسم شدن سازمان حرکت کردند؟

وکیل شکات در ادامه پاسخ داد: بسیاری از اهل فن معتقدند که تغییر ایدئولوژی در سازمان صورت نگرفته است و فقط تقی شهرام نقاب اسلام‌گرایی از چهره سازمان مجاهدین برداشته است.

قاضی از وکیل شکات پرسید: آیا افرادی از اعضای سازمان وجود داشتند که با برداشته شدن نقاب اسلام‌گرایی از چهره سازمان مخالفت کرده باشند؟

وکیل شکات پاسخ داد: بله؛ «احمد احمد» یکی از افراد جداشده از سازمان مجاهدین خلق است. این فرد به‌همراه همسرش با هدف مبارزه با طاغوت عضو سازمان مجاهدین خلق شدند، زیرا ابتدا سازمان پایه دینی داشت. احمد احمد و همسرش هر دو با اعتقادات مذهبی وارد سازمان شدند و در برهه‌ای از زمان به کوتاه شدن آیه قرآن از آرم سازمان و حذف کامل آیه قرآن اعتراض کردند.

در ادامه «علی صداقت» کارشناس مبانی اعتقادی و استاد دانشگاه با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت.

صداقت گفت: سازمان مجاهدین جنایات زیادی انجام داده است. باید ابتدا اصول اعتقادی سازمان مجاهدین خلق را بررسی کنیم. این سازمان اعضای زیادی داشته است. مسعود رجوی در سال ۱۳۵۴ اعلام کرده که سازمان مجاهدین یک مشی و اعتقاد مستقل دارد؛ جنایاتی که رخ داده است بر اساس اعتقادات و با دستور مسعود رجوی بوده است.

صداقت بیان کرد: سازمان مجاهدین کتاب‌های زیادی را برای اعضای خود منتشر کرده است که یکی از این کتاب‌ها، کتاب «شناخت» است. این کتاب به عنوان اصلی‌ترین مشی اعتقادی سازمان محسوب می‌شد.

صداقت بیان کرد: سازمان مجاهدین ابتدا یک ویترین اسلامی داشت. برخی گفته‌اند که اعضای سازمان، مارکسیست‌های اسلام‌گرا هستند، اما در بررسی‌ها می‌بینیم که مارکسیسم با اسلام در تناقض است. سازمان منافقین ۱۷ هزار نفر از مردم ایران را شهید کرد و در ماجرای انتفاضه شعبانیه مردم عراق نیز مقابل توده مردم و در کنار صدام جنایت‌کار قرار گرفت. تمام این اتفاقات رخ داد تا مسعود رجوی به قدرت برسد.

این کارشناس مسائل اعتقادی گفت: در کتاب «شناخت» سازمان مجاهدین آمده است اگر ما بخواهیم به خدا اعتقاد پیدا کنیم، به خدایی نیاز داریم که در عمل به سود ما باشد در غیر این صورت باید به خدا شک کنیم. یکی از نکات مهم این است که ما با گروهی مواجه هستیم که در برهه‌های زمانی، ایدئولوژی خود را براساس کارهایی که قصد داشتند انجام دهند، تغییر می‌دادند. در برهه‌ای از زمان مارکسیسم را انتخاب کردند و یک زمانی اسلام‌گرا بودن عامل موفقیت سازمان بود، نقاب اسلام را بر چهره زدند؛ یک زمانی به سمت امپریالیسم رفتند. در حقیقت ما با بی‌هویت‌ترین سازمان از نظر مبانی فکری در عصر معاصر روبه‌رو هستیم.

صداقت افزود: امام خمینی(ره) در مورد سازمان مجاهدین خلق از تعبیر منافقین استفاده کرده‌اند. منافق کسی است که در ظاهر ادعای دین‌داری می‌کند، اما در باطن به دین اعتقادی ندارد. منافقین رسما اعلام می‌کنند که ما به خدا اعتقاد داریم، اما خدای ما با خدای شما متفاوت است. مریم رجوی در اواخر دهه ۸۰ در جلسه‌ای اعلام می‌کند که ما خدای مشهور و خدای آخوندها را از روز اول قبول نداشته‌ایم.

این کارشناس مسائل اعتقادی ادامه داد: «محسن زال» در کتاب «چریک مجاهد خلق» در رابطه با اعتقادات مسعود رجوی به خدا نوشته است: خدایِ مسعود رجوی تا از بین نرفتن امپریالیسم بیرون ایستاده است و بعد از نابودی امپریالیسم معلوم نیست این خدای نو ظهور چه نقش و کاربردی دارد.

صداقت گفت: در کتاب «تکامل» سازمان مجاهدین، که جزو کتب اصلی این سازمان محسوب می‌شود، به تکامل عالم بر اساس نظریه داروین پرداخته شده، اما در هیچ جای این کتاب نامی از خدا برده نشده است.

صداقت بیان کرد: این کتاب در حقیقت ترجمه کتب مارکسیستی است.

صداقت ادامه داد: سازمان مجاهدین اعلام می‌کند که به توحید اعتقاد دارد، اما توحید آن‌ها با اعتقادات مردم متفاوت است. اعضای سازمان به دلیل اینکه مردم آن‌ها را کمونیست خطاب نکنند، اقدام به تغییر الفاظ و عناوین می‌کردند. در کتاب «مکتب راهنمای عمل» سازمان مجاهدین آمده است که فردی معتقد است که ابتدا کمونیسم را قبول کرده باشد.

در ادامه دادگاه حکیم‌زاده، وکیل شُکات در جایگاه قرار گرفت و بیان کرد: یکی از اهداف ساواک از میان برداشتن افراد اسلام‌گرا که قصد نابودی رژیم پهلوی را داشتند، بود. در فروردین‌ماه سال ۱۳۵۸ زمانی که مسعود رجوی و موسی خیابانی به‌عنوان نفرات اول و دوم سازمان شناخته می‌شدند، به خواست امام خمینی (ره) مبنی بر اعلام مبنای اعتقادی سازمان مجاهدین، اعضای این سازمان ضمن اعلام اینکه به اصول اسلام معتقد هستند، مبنای اعتقادی خود را اسلام اعلام می‌کنند. این در حالی است که دلایل زیادی مبنی بر مارکسیسم شدن سازمان قبل از این تاریخ وجود دارد.

حکیم‌زاده گفت: در مکالمات بین «مسعود رجوی» و «موسی خیابانی» در زندان آمده است که تئوری سازمان به نوعی تطابق بین اسلام و مارکسیسم است و باید بازنگری در مورد آن انجام شود. خدا در تئوری سازمان مانند کلاه است و می‌توان این کلاه را از سر برداشت بدون اینکه اتفاقی رخ دهد.

وکیل شُکات گفت: در آبان سال ۱۳۵۵ دو نفر از اعضای سازمان به نام‌های «محمدقاسم عبدالله‌زاده» و «محسن طریقت» وارد هسته مرکزی سازمان شدند. از همان زمان بین تقی شهرام و محمدقاسم عبدالله‌زاده و محسن طریقت اختلاف ایجاد می‌شود. محمدقاسم عبدالله‌زاده و محسن طریقت طرح ترور شاه را مطرح می‌کنند که از سوی تقی شهرام مورد مخالفت قرار می‌گیرد. این در حالی است که ترور افراد اسلام‌گرا در دستورکار تقی شهرام قرار داشت.

حکیم‌زاده گفت: سران سازمان برای بقای خود به هر کاری دست می‌زنند؛ به طور کلی در سازمان به افرادی که دارای تفکر و شخصیت مستقل بودند، اجازه رشد داده نمی‌شد.

حکیم‌زاده در ادامه بیان کرد: سازمان مجاهدین با رویکرد قدرت‌طلبی مسعود رجوی اقدام به حذف فیزیکی افراد شاخص این سازمان می‌کرد که نمونه آن لو دادن خانه زعفرانیه در سال ۱۳۶۰ است، که منجر به حذف موسی خیابانی، اشرف ربیعی و دیگر اعضا شد.

در ادامه تبراییان، پژوهشگر تاریخ گفت: سازمان دارای دو عضو به نام‌های «تراب حق‌شناس» و «حسین احمدی روحانی» بود. تراب حق‌شناس با مدرک کارشناسی ارشد حقوق سرشناس‌ترین فرد تحصیل کرده سازمان بود. سازمان به واسطه این افراد با حزب بعث ارتباط برقرار کرد. در اواخر سال ۱۳۵۸ چندین نفر از سازمان حذف شدند. در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، اعضای زندانی سازمان که توسط ساواک دستگیر شده بودند، آزاد شدند. متاسفانه اعضای سازمان به اعتمادی که به آن‌ها شده بود پشت پا زدند و هزاران نفر را شهید کردند.

وی گفت: مسعود رجوی به همراه بنی‌صدر به خارج از کشور فرار کرد. بعد از ۶ ماه در ۱۹ بهمن سال ۱۳۶۰ شاهد لو رفتن خانه زعفرانیه بودیم. این خانه توسط اعضای سازمان لو رفت تا موسی خیابانی حذف شود. نفوذ موسی خیابانی بین افراد بیشتر از مسعود رجوی بود.

قاضی گفت: به نظر شما سازمان به اعضای خود خیانت کرده است؟

 تبراییان گفت: مسعود رجوی مرد حضور در میدان نبرد نبود. مسعود رجوی حدود ۱۰ ماه بعد از اتفاق خانه زعفرانیه و کشته شدن اشرف ربیعی با دختر بنی‌صدر ازدواج کرد. بعد از آن مسعود رجوی با مریم رجوی ازدواج کرد در حالی که مریم رجوی همسر یکی از اعضای سازمان بود.

وی بیان کرد: سازمان ۳ عملیات مهم انجام داده است. یکی عملیات آفتاب در منطقه فکه بود. این عملیات ۸ فروردین سال ۱۳۶۷ رخ داد و حدود ۲۰ روز بعد شاهد حمله آمریکا به دو سکوی نفتی ایران بودیم. عملیات دوم چلچراغ نام داشت و در شهر مهران انجام شد. بعد از این عملیات کنگره آمریکا از این سازمان مجاهدین را به رسمیت شناخت.

تبراییان گفت: در ۱۰ اسفند سال ۱۳۶۹ منطقه‌ای در عراق به نام عامریه بمباران شد. در پی این حادثه سازمان ۹۰۰ کودک را از اعضا خانواده آن‌ها جدا کرد و به اروپا فرستاد. این جنایات قابل پذیرش نیست. سازمان مجاهدین اعضای خانواده‌ها را از هم جدا می‌کرد. در این برهه زمانی سازمان در عراق دارای چندین زندان بود. سازمانی که برای اعضای خودش ۱۰ زندان تاسیس کرده بود با مردم عادی چه رفتاری می‌کرد.

وی بیان کرد: ما با افرادی مواجه هستیم که حتی اعضای خودش را هم به کشتن داده است و امیدواریم دولت عراق نیز به جنایات سازمان علیه مردم این کشور ورود کند.

در ادامه حکیم زاده وکیل شکات گفت: جنایات سازمان تنها به مردم ایران محدود نمی‌شد.

وکیل شکات پرونده گفت: سازمان ادعای حمایت از حقوق زنان را دارد، اما روابط بین زوجین را ممنوع اعلام می‌کند. مسعود رجوی اقدام به حذف افرادی که با وی مخالف بودند، می‌کرد.به طوری که در خاطرات احمد احمد آمده است که سازمان اقدام به جدایی وی از همسر و فرزندانش کرده است.

حکیم‌زاده بیان کرد: حداقل اقدام سازمان، حمایت از اعضای خود بعد از آزادی از زندان بود اما این کار را در قبال اعضایی که از زندان آزاد شده بودند، انجام نداد.سازمان حتی اجازه نمی‌داد پدر، فرزندان خود را ببیند.

وکیل شکات گفت: اتخاذ رویکرد مسلحانه از سوی گروهک منافقین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بروز پیدا کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان نسبت به تغییر رویکرد اقدام می‌کند و یکی از پایه‌ها اصلی در ساختار جدید سازمان، شبکه زیر زمینی مسلحانه بود که بعدها به عنوان ستاد مجاهدین خلق شناخته شد. ایت ستاد به هدف دفاع از سازمان تشکیل و در شهرهای متخلف پایگاه هایی را تاسیس و اقدام به تامین اسلحه کرد.