رئیس شورای ائتلاف تهران گفت: شاید اصولگرایان به یک فهرست واحد نرسیم، البته می‌گویم شاید که امیدواریم برسیم اما آن طرف را تقریبا پیش‌بینی این است که به یک لیست واحد خواهند رسید.

به گزارش مشرق، مهدی چمران، معمار، مدرس بازنشسته دانشگاه تهران، سیاستمدار اصولگرای ایرانی و رئیس شورای شهر تهران در دوره ششم است. او در دوره دوم و سوم و سه سال از دوره چهارم شورای اسلامی شهر تهران، ریاست این شورا را عهده‌دار بود. چمران در حال حاضر ریاست شورای ائتلاف استان تهران و عضو شورای مرکزی و عضو کارگروه انتخابات شورای ائتلاف و از چهره های موثر این جریان است. با او در رابطه با انتخابات پیش‌رو، وحدت جریان انقلابی و آرایش سیاسی گروه های مختلف به گفت‌وگو نشستیم.

متن کامل این گفت‌وگو به شرح زیر است:

خیلی خوش آمدید آقای چمران ، به عنوان اولین سوال اگر اجازه دهید وارد تحلیل فضای اصولگرایی شویم و ببینیم در شورای ائتلاف و در جاهای مختلف جریان اصولگرایی آخرین وضعیت انتخاباتی به چه نحوی است؟

چمران: ممنونم از دعوت شما، در ارتباط با شورای ائتلاف خط مشی مشخص است. خط مشی هم این بوده که همه کسانی که از نظر این سلیقه سیاسی در مسیر انقلاب هستند در کنار یکدیگر قرار گیرند. به فرموده رهبر معظم انقلاب ممکن است سلایق مختلف سیاسی وجود داشته باشد ولی باید سعی شود که همه این سلایق و آن‌هایی که در مسیر انقلاب، ولایت فقیه، اسلام و مکتب هستند باید با همدیگر برادرانه رفتار کنند و رفتار برادرانه هم آن گونه است که اگر یک اختلافی هم در یک خانواده وجود داشته باشد، به هر حالت، برادری بر آن حاکم باشد و افراد از نهی یکدیگر جلوگیری کنند.

به همین جهت، اصرار ما و دعوت ما -ما که می‌گویم یعنی شورای ائتلاف- از کل افراد و احزاب از ابتدا این بوده و این هم هست که با این شاخص‌هایی که گفتم همه در کنار هم باشیم. از خواست‌ها و آن چیزهایی که هست یک مقدار بکاهیم و بتوانیم با یک خواهش و درخواست کمتری در کنار هم قرار بگیریم و خب این خودش خیلی نعمت است و می‌تواند موجبات خیر کثیری را فراهم کند و ارزش‌های زیادی را برای ما به وجود بیاورد و موفقیت‌آمیز هم باشد. طبیعی است که هر چقدر این انسجام بیشتر باشد، نیروهای بیشتری در کنار هم قرار می‌گیرند و وحدت بیشتری در جبهه انقلاب بوجود می‌آید و این وحدت و اجتماع نیروهای انقلاب باعث می‌شود که نیروهای انقلابی در جامعه گسترش بیشتری داشته باشند و نفوذ بیشتری پیدا کنند.

شورای ائتلاف در همین راستا از مجموعه‌ای از احزاب مختلف تشکیل شده که خود این احزاب طیف‌های مختلفی دارند و همه در کنار هم قرار گرفتند و ما دیدیم در دو انتخابات گذشته، چه مجلس شورای اسلامی و چه ریاست جمهوری و شوراهای شهر از طیف‌های مختلف اصول گرایی آمدند و کنار هم قرار گرفتند و جلو آمدند و موفق هم شدند. به هر حال اکثریت قاطع نمایندگان مجلس شورای اسلامی و همین طور شوراهای شهر، از این طیف برگزیده شدند و آمدند و خوشبختانه هم به نسبت دوره‌های قبل عملکرد بهتری داشته‌اند.

به عنوان مثال همان‌طور که مقام معظم رهبری هم فرمودند کلیت مجلس فعلی یک کلیت قابل قبول و مورد تأیید ایشان است و کارهای خوبی هم در این مجلس صورت گرفته و این نمایندگان تصمیمات خوبی هم گرفتند و امیدواریم تا پایان دوره ان‌شاءالله موفق باشند. این اتفاق برگرفته شده از آن سیاست شورای ائتلاف است که کسی را هم نفی نمی‌کند و همه را دعوت می‌کند که بیایند؛ تعیین‌کننده و تصمیم‌گیرنده هم آرای عمومی‌شان باشد و با همدیگر تصمیم بگیرند تا بتوانند با یک تصمیم جمعی و یک خرد جمعی به نتیجه برسند.

در دوره‌های گذشته هم این کار صورت گرفت و شما حتی در انتخابات شوراها شاهد بودید که برای اینکه به آن ۶۰ نفر اول برسیم، صفحه مجازی باز شد و گفتیم هر کس که می‌خواهد بیاید اینجا و نام نویسی کند و رای بگیرد؛ از مردم و طرفداران افراد مختلف حضور پیدا کنند و رای بگیرند و احزاب مختلف هم آمدند در آن صفحه نام نویسی کردند، دوستانشان و طرفدارانشان و حامیانشان را آوردند و رای گیری کردند و آن افرادی که بیشترین رای را داشتند آمدند جزو آن ۶۰ نفر اول قرار گرفتند. بعد شورای مرکزی نشست و به دلایلی باز هم با رای، آن ۲۱ نفر را انتخاب کرد. یعنی همه‌اش در یک فرایندی کاملاً دموکراسی مآبانه اتفاق افتاد.

همه این‌ها به خاطر این بود که خدای ناکرده فکر نکنند کسی می‌خواهد برای خودش کیسه‌ای بدوزد و یا به نفع گروه خودش کار کند، بلکه سعی و تلاش این است که همه با هم در کنار هم کار کنند تا نتایج ثمربخش‌تری از آن بگیریم. خب، این تجربه موفق بود.

آیا این روند ارتباط با مردم بعد از انتخابات هم شکل گرفت؟

اصرارمان بر این بود که نه تنها در مجلس بلکه یادم هست بنده در هر جایی و در هر شهری که می‌رفتم می گفتم شما باید حداقل با نمایندگانتان در شهرتان جلسه داشته باشید و ببینید نماینده‌تان در مجلس چه کار کرده است. چه فعالیت‌هایی داشته، چقدر فعال بوده.

این اتفاق افتاد؟

خیلی خوب نه! صادقانه بگویم آن جوری که می‌خواستیم نشد. حالا دلایلی بود، یکی از آن‌ها به عنوان مثال کرونا بود و نشد جلسات تشکیل شود و به تعویق افتاد و دنبال این بودیم و هنوز هم دوستانمان و خصوصا من هم معتقدم که این بایستی برقرار شود که نماینده برود در بین گروه خودش و اصلاً در شهر خودش برای مردم خودش، هر ۱۰، ۱۵ روزی یا هر ماهی یک نشستی داشته باشد و توضیح بدهد من چه کار کردم. در مجلس هم کارهایش رصد بشود و البته ما این کار را و این رصد را داریم، افرادی گذاشتیم که به صورت کاملاً محرمانه این رصد را انجام می‌دهند و نتایجش را برای کارگروه نظارت می‌آورند و ارائه می‌دهند و بررسی این کار آغاز شده اما پایان نگرفته چون پایانش پایان دوره مجلس خواهد بود. روی این موضوع اتفاقا من خیلی تأکید داشتم که این ارتباط با مردم ارتباط با مجلس و ارتباط با شورا برقرار باشد، رها نباشد. اصلاً کمک بکنیم نخبگان جمع شوند و بیایند و برای یک طرح و یک لایحه‌ای که در مجلس است نظر بدهند و به نمایندگانشان کمک بدهند.

در حال حاضر آن‌هایی که معمولاً نقدی به شورای ائتلاف دارند، یکی از نقدهایشان این است که شما یک ۲۴ ساعت می‌آیید و یک لیست می‌دهید ولی فردای انتخابات این اختلافات در بررسی طرح‌ها، لوایح، قانون‌ها ادامه پیدا می‌کند. این نقد را چقدر درست میدانید؟

ببینید! بهترین کار این بود که فراکسیونی از نمایندگان شکل بگیرد. این فراکسیون شکل گرفت، ولی به هر حال آنگونه که انتظار داشتیم با هماهنگی صورت پذیرد، آن گونه شکل نگرفت. دلایل مختلفی هم داشت مثلا همین سختی‌هایی که ابتدای مجلس در ماجرای کرونا وجود داشت و ...

با این وجود ما قائل به اجبار نیستیم و در مجلس هم باید افراد همان‌طور آزادانه عمل کنند و شأن نماینده مجلس هم همین است یعنی در کمال آزادمنشی، حتی اگر بخواهند هماهنگ کنند دستوری نباید رای بدهند. قطعا و یقینا هر نماینده باید بین خودش و خدای خودش حساب کند که اگر به چیزی رای می‌دهد مطمئن باشد که این به صلاح کشور است یا نه. در هرکاری صلاح مردم و کشور را در نظر می‌گیرد و شاید این کار سختی هم باشد ولی باید باشد. منتها یک همکاری عمومی باید وجود داشته باشد، اگر وجود نداشته باشد خب شیرازه کار از هم می‌پاشد و نتایج مثبتی به دست نخواهد آمد.

البته ببینید این نمایندگان از یک حزب نبودند، از احزاب مختلف بودند. تفکرات و یا سلیقه‌های مختلف داشتند. خب، این‌ها را جمع کردن و یک سلیقه کردن کار سخت و مشکلی است. البته این کار اگر صورت بپذیرد خیلی خوب است چرا که در فراکسیون خیلی از بحث‌هایی که نمی‌شود در صحن مطرح کرد و فرصت نمیشود را میتوان در آنجا به راحتی بحث ها را کرد و نتایج‌شان را گرفت و آن نتیجه نهایی را برد در مجلس و به رای گیری گذاشت. یعنی اگر کسی هم مخالف است، مخالفت‌اش را آنجا می‌گوید و بعد می‌بیند که این مخالفت او، مخالفت فردی است و مثلا به جایی نمی‌رسد خب اینجا یک تصمیم بهتری میگیرد و ...

به نظر شما عملکرد و اجماع افراد در این مجلس و قانون هایی که تصویب شد با مجالس اخیر چه تفاوتی داشت؟

هماهنگی‌ها در این مجلس خیلی بهتر و راحت‌تر بود. به همین دلیل هم کارها و تصمیمات عمده‌ای مثل قانون اقدام راهبردی درباره تحریم ها یکی از این چیزهایی بود که تکلیف ما را در دنیا مشخص کرد و از آن بی‌تکلیفی خارج کرد و وضع‌مان شفاف شد. نتایج موفقیت‌اش را هم امروز دیدیم که حتی توانستیم نزدیک به ۱۰ میلیارد دلار پول‌های بلوکه‌شده خودمان را از خارج دریافت کنیم که این‌ها خودش موفقیت‌های بزرگی است، آن هم در این شرایط بسیار سختی که همه می‌خواهند ما را در دنیا بکوبند اما جایگاه خودمان را توانستیم در دنیا باز کنیم.

آقای چمران وضعیت شورای ائتلاف امروز نسبت به گذشته چطور است؟ قرابت احزاب مختلف با این شورا به چه نحو است؟

در حال حاضر اصرارمان و تلاشمان بر این است که این ائتلاف حداکثری شکل بگیرد و همه در آن جای بگیرند و واقعا لیستی کامل بیرون بیاید. لیستی که مردم کاملاً مشخص و شفاف بدانند به چه کسانی می‌توانند رای بدهند. فی الحال هنوز کاملا به این موفقیت در این دوره نرسیده‌ایم.

البته این وحدت در دوره قبل به وجود آمد، به خصوص در انتخاب ریاست جمهوری، البته برای شوراهای شهر، شورای ائتلاف فهرست جداگانه‌ای داشت، شورای وحدت یک لیست داد، پایداری لیست دیگری داد و بعضی گروه‌های دیگر هم آمدند فهرست دیگری دادند. ولی خب، آن فهرستی که شورای ائتلاف داده بود توانست موفق شود و یک موفقیت چشمگیر بدست آورد. در کل ما امیدوار هستیم و از خدا طلب می‌کنیم و تلاش می‌کنیم برای هم افزایی و وحدت همه نیروهای انقلاب. این را گفتم که بگویم برای این موضوع فقط دعا نمی‌کنیم.

دوستان دیگر و به‌ویژه کسانی که جایگاه خیلی مناسبی در جبهه انقلاب و شورای ائتلاف هم دارند قطعا و یقینا تلاش کرده و باز هم می‌کنند که همه نیروهای انقلاب بتوانیم به یک انسجامی برسیم. منتها یک انسجام تعریف‌شده‌ای باید صورت بگیرد، بار قبل هم ما گفتیم در همان صفحه مجازی که باز کرده ایم بیایید و نام نویسی کنید و هر کسی هم که شما دارید بیاید در آن صفحه نام نویسی کند و هر کسی را هم که می‌خواهید بیاورید. اگر می‌گویید طرفدار زیاد داریم، طرفدارانتان هم بیایند و رای بدهند و خودتان هم بیایید هدایتش کنید و نظارت کنید.

یک نقد دیگری که به شورای ائتلاف از سوی برخی فعالان سیاسی مطرح میشود این است که آن ساز و کار دموکراتیک که مطرح فرمودید همیشه کار نمیکند و گاهی اعمال نظرها اولویت دارد. نظرتان در این باره چیست؟

خب این اتفاق در انتخابات مجلس افتاد، در انتخابات مجلس ما صفحه ای در مجازی باز نکرده بودیم. روش انتخابمان به‌گونه دیگری بود. افراد شورای مرکزی آمدند و هر کسی را که می‌شناختند معرفی می‌کردند و رزومه‌اش را ارائه می‌دادند. به غیر از این هرکسی هم از گروه خودش و حزب خودش افرادی را معرفی میکردند. آن‌هایی هم که جزو حزب و گروهی نبودند درباره شان رای گیری می‌شد و افراد انتخاب می‌شدند. البته در ابتدا یک امتحان و یک آزمونی هم گذاشته شد، آنهایی هم که از آزمون نمره‌های بالایی آوردند، رای گیری شد و به ۶۰ نفر رسیدند و از ۶۰ نفر هم به ۳۰ نفر رسیدند.

دلخوری‌هایی در این بین شکل نگرفت؟

بله، بعضاً اتفاقاتی رخ داد که این اتفاقات زیاد خوشایند نبود. ولی در این دور آخر چنین اتفاقاتی را شاهد نبودیم. همه این افرادی که آن زمان در فهرست شورای ائتلاف بودند دعوت کردیم به صحن شورای ائتلاف و گفتیم روی این‌ها رای گیری کنید و این رای گیری انجام شد. بله به عنوان مثال من خودم با تعدادی یا بعضی‌ها موافق نبودم. یعنی نه اینکه موافق نباشم، بعضی دیگر را به لحاظ تخصص ترجیح می‌دادم. برای اینکه من خیلی تخصصی فکر می‌کردم چون به هر حال شورای شهر بخش عمده‌اش شهرسازی و معماری است که می‌تواند خیلی کارها انجام دهد، به این دلیل خیلی تخصصی‌تر فکر می‌کردم. ولی خب، دوستان بعضی کسانی که انتخاب کردند، متفاوت از نگاه بنده بود، چون انتخاب جمع بود، روی چشم گذاشتیم و پذیرفتیم، با اینکه ممکن بود بگویند ما این‌ها را دوست نداریم، فلانی ایراد دارد، ولی هر آنچه که درآمد و روی تخته نوشته شد همان را پذیرفتیم و جلو رفتیم.

به نظرتان این تفاوت نظرها چگونه قابل هضم است که در کنار یکدیگر قرار بگیرند؟

به نظر بنده قطعا و یقینا اگر همه این گروه‌ها و احزاب بیایند و بنشینند کنار یکدیگر چنین وضعی پیش نخواهد آمد که یک نفر بیاید و بگوید من این را نمی‌خواهم؛ یا یک گروهی بیاید و بگوید من بیشتر می‌خواهم یا کمتر می‌خواهم. دیگر هر کسی انتخاب شد و رای آورد، می‌شود ملاک همه احزاب و گروه هایی که در یک جمع سیاسی حضور دارند.

اگر ما بخواهیم یک آرمان از منظر شورای ائتلاف برای فرآیند انتخابات در نظر بگیریم آن آرمان چگونه است؟ فرض بفرمایید یک لیست مشخص شد و مردم این لیست را به عنوان لیست اصلی جبهه انقلاب پذیرفتند خب این لیست در حال قدرت گرفتن است و به نوعی باعث میشود افراد خارج از این ساز و کار شورای ائتلاف اصلا دیده نشوند. این ساز و کار شورای ائتلاف آیا مانعی در برابر حق دیگران برای دیده شدن و مطرح شدن نیست؟ یا منجر به تحکم یک جمع خاص نمیشود؟ به نظرتان نمیشود بدون اینکه لیست داد وارد انتخابات شد؟

بینید! در یک شهر کوچک که یک نماینده یا دو نماینده دارد، این بحثی که شما می‌فرمایید کاملاً عملی است. یعنی از بین ۷ الی ۱۰ نفر مردم یک نفر را انتخاب می‌کنند. قاعدتا آن کسی که بین مردم محبوب‌تر است انتخاب می‌شود. شورای ائتلاف سعی می‌کند، کسانی را که هم‌سو هستند، حالا با نظرسنجی یا هر چیز دیگری ببینند که چه کسی می‌تواند رای بیشتر بیاورد، آن را منتخب کنند که به آن رای بیشتری برسد. یعنی ۵ نفر، ۱۰ نفر، این‌ها همه خوب هستند، اما خوب‌تر چه کسی است؟ وقتی اینها با هم مساوی هستند باید پرسید حالا بین این ۱۰ نفر چه کسی ارجح است که بیاید، خب آنکه رای بیشتر و محبوبیت بیشتری دارد و این طبیعی است و خیلی طبیعی می‌تواند این کار را انجام بدهد.

در جاهایی مثل تهران که مثلا باید ۳۰ نفر برای مجلس شورای اسلامی انتخاب شوند در بین مردم و در جامعه آدم‌های خوب زیادی هستند، ولی چطور شناخته می‌شوند؟ ما متأسفانه احزاب قوی نداریم که این احزاب تربیت نیرو هم کنند و مجلس را هم بتوانند هدایت کنند. مثل احزاب گردن کلفتی که مثلا در کشورهای دو حزبی و سه حزبی عمدتا وجود دارد؛ ما این سیستم را نداریم. شناختن افراد و پیدا کردن افراد که هم توانمند باشند و هم بتوانند رای بیاورند کار بسیار سختی است. خیلی از افراد ممکن است خیلی خوب باشند، ولی نمی‌توانند خودشان را در جامعه بشناسانند. خب چطور می‌توانند بشناسانند؟ طبیعتا باید بیایند و در چنین سیستم‌هایی(شورای ائتلاف) قرار بگیرند، در یک چنین جایگاه‌هایی قرار بگیرند، خودشان را معرفی کنند و بگویند ما آمده‌ایم و این توانمندی‌ها را هم داریم. در میان نمایندگان فعلی هم افرادی این گونه بودند. یعنی حالا یا استاد دانشگاه بودند یا به هر حال دانشگاهی بودند، به‌ویژه کسانی که حالا جوان هم بودند و از طرفی شناخته شده نبودند ولی آمدند و در این سیستم و در این فرایند قرار گرفتند و وقتی که اعضای شورای ائتلاف به توانمندی این‌ها و کارهای اینها پی بردند، معرفی‌شان کردند و موفق هم شدند.

ببینید! کاندیداهای مختلف راهی جز این ندارند که یا در لیست خاصی قرار بگیرند و یا بروند در حزبی فعال شوند تا خودشان را معرفی کنند و این موضوع بیشتر در شهرهای بزرگ که مردم یک دیگر را نمی شناسند اتفاق می‌افتد. حالا شهرهای کوچک داستان متفاوت است، مثلا فرض کنید آن کاندیدا، پزشک است و همه او را می‌شناسند و این فرد با کمی تبلیغات و معرفی برنامه های خود، رای هم می‌آورد. ولی در تهران این گونه نیست. چقدر باید بیاید و مثلا تبلیغات کند؟! یا باید فرد خیلی پولداری باشد که خب، آدم‌های توانمند و کاری شاید از لحاظ مالی توانمند نباشند و خیلی سخت است که بتوانند خودشان را معرفی کنند.

ماها که چند دوره در شورا بودیم و بعضی ها ما را می‌شناختند، معرفی کردن‌ خودمان برای مردم خیلی سخت بود. یک داستانی را برایتان از همان زمان انتخابات شوراها برایتان تعریف کنم، یک آقایی در نماز جمعه در کنار من بود و به من گفت خب، به کی رای بدهیم؟ من هم گفتم هنوز نمی‌دانی به چه کسی رای بدهی؟ گفت نه، به چه کسی رای بدهیم؟ حالا این آدمی که اهل نماز جمعه‌ بود به ما اعتماد و اعتقاد داشت اما نمی دانست کاندیداها چه کسانی هستند! آن زمان من هم نامزد بودم. آخر سر هم پرسید خود شما هم هستید؟ گفتم بله، این لیستمان است، گفت عجب من نمی‌دانستم!

جدا از همه این ها در یک هفته که فرصت تبلیغات هست ما در تهرانی که ۱۰ میلیون جمعیت دارد چند جا برویم و با چند نفر تماس بگیریم؟ چگونه می‌توانیم اطلاع رسانی کنیم؟ من بلند می‌شدم آن زمان از وردآورد کرج می‌رفتم به شهر ری و بعد هم شب میرفتم خیابان آفریقا و در جلسه ای سخنرانی میکردم و بعد ...

ببینید در این ترافیک شلوغ و با این شرایط، اصلاً در این مسیرهای طولانی برای آدم جانی می‌ماند که برود سخنرانی هم بکند؟ یعنی این کار خیلی سخت است. برای ما که تجربه ۲۰ ساله در این کار را داشتیم و مردم هم ما را می‌شناختند این قدر سخت بود. حالا برای یک جوان بیست و چند ساله که کسی شناختی از او ندارد، حالا ممکن است باهوش و توانمند هم باشد مشکل تر است. اما با این روش می‌توان یک مقداری به آن‌ها هم بها داد. من هم فکر می‌کنم که الان از همین نمایندگان مجلس حداقل چند نفری از آنها با همین روش آمدند و نماینده شدند.

آقای مهندس چمران از آخرین وضعیت شورای ائتلاف بفرمایید که الان در چه فرآیندی هستید و مسیر انتخابات برای این شورا در چه مرحله ای قرار دارد؟

حتما اطلاع دارید که ما در شورای ائتلاف اعلام کردیم کسانی که می‌خواهند در مسیر و فرآیند شورای ائتلاف قرار بگیرند، بیایند نام نویسی کنند که فکر می‌کنم نزدیک به ۷ هزار نفر در کل کشور نام نویسی کرده باشند. خب، این رقم خوبی است. یک عده‌ای هم باز به ما مراجعه می‌کنند و می‌گویند که می‌خواهند بیایند، من هم می‌گویم بروید نام نویسی کنید، البته بعضی ها هم نمی‌دانستند و تا کنون نرفته اند.

همین چند روز پیش فردی رزومه اش را به صورت دستی به من داد که واقعا یک شخصیت سابقه داری هم هست. گفتم شما برو نام نویسی کن، من این رزومه را هم دستی می‌دهم به همراهان شورای ائتلاف. اما باید بیایید آنجا داخل سایت نام نویسی کنید. برای نمایندگان مجلس فعلی هم برنامه های خوبی پیش بینی شده و برای هر کدام شان یک کارنامه عملکردی تنظیم کرده ایم که بر این اساس بتوانیم نمایندگان فعلی را ارزیابی کنیم و حتی از خود نمایندگان نظر بگیریم، حتی از مردم شهرشان یا شورای ائتلاف شهرشان نظر بگیریم که رفتارشان با مردم در این مدت چگونه بوده، راضی بودند یا نبودند و کلا نتایج خبری و انعکاس خبری آن‌ها را هم بگیریم و بعد بنشینیم و ارزیابی کنیم و این ارزیابی را تا پایان دوره نمایندگی شان ادامه می‌دهیم.

همانطور که فرمودید شورای ائتلاف به دنبال یک ائتلاف حداکثری است. در این میان احزاب و جریان های مختلفی برای بحث وجود دارند. میخواهیم نظرتان را درباره حزب پایداری بپرسیم که در چه مسیری قرار دارید؟

ان‌شاءالله من امیدوارم به این مسیر یعنی از خدا می‌خواهم به جاهای خوبی برسیم ان‌شاءالله.

شما برآوردی از جریان اصلاحات هم دارید؟

آنچه که الان دارند فعالیت می‌کنند، فکر می‌کنم به یک نتیجه مشخصی نرسیده‌اند ولی بنده برداشتم این است یا پیش‌بینی‌ام این است که بالاخره به یک فهرست واحدی خواهند رسید و به نظر واحدی دست خواهند یافت و مسیرشان مشخص خواهد شد. در این زمینه شاید در اصولگرایان به یک فهرست واحد نرسیم. می‌گویم شاید که امیدواریم برسیم. ولی شاید نرسیم، اما آن طرف را تقریبا پیش‌بینی این است که خواهند رسید. روی این مسئله خیلی باید دقیق شد؛ یعنی دوستان ما بدانند که بالاخره اگر می‌خواهند رقابتی صورت بپذیرد فضای رقابت این مدلی است.

نقش آقای لاریجانی را شما چه جوری تحلیل می‌کنید؟

من هنوز نمی‌توانم تحلیل دقیقی درباره ایشان داشته باشم. اینکه یک عده‌ای در این طیف دارند فعالیت می‌کنند واضح است ولی حالا این طیف با کجا و چگونه هماهنگ می‌شوند، من دقیقا نمی‌توانم صحبتی روی آن داشته باشم.

در این فضای فعلی که شما هم اشاره فرمودید چگونه میتوان سلایق مختلف را در درون نظام مشاهده کرد به نحوی که فضا به سمت انکار یکدیگر نرود؟

ما روی موضوعات مختلف‌مان باید تحلیل کنیم و بررسی کنیم و بعد تصمیم بگیریم نه اینکه چون حالا گروه ما چنین تصمیمی را گرفته، حتما این تصمیم حق و حقیقت است و اگر نگرفته باشد نیست. به نظرم کشمکش‌های سیاسی و حزبی که به وجود می‌آیند عموما به همین دلیل است که ما خودمان را حق و حقیقت می‌دانیم و بقیه را به حساب نمی‌آوریم. ما اگر خودمان را حق بدانیم و غیرخودمان را حتی اگر بدانیم که اعتقاداتشان هم درست است ولی چون با ما نیست، آنها را نپذیریم و بخواهیم به هر طریقی آنها را از صحنه به دور کنیم که این روش‌ از نظر اسلامی پسندیده نیست.

حالا من شواهد زیادی دارم از شهدای بزرگوارمان که این گونه بودند یعنی به دنبال حق و حقیقت بودند. حتی اگر دوستانشان آن را نمی‌پسندیدند و یا چیز دیگری می‌گفتند. ما اگر به دنبال این باشیم مشکلی به وجود نخواهد آمد، مثلا فرض کنید میخواهیم تحلیل کنیم رابطه‌مان با آمریکا چگونه باشد؟ این را یک تحلیل منطقی کنیم که چگونه باید باشد؟ بر اساس منطق و اصول و مبانی مکتبی‌مان، صحبت‌های امام‌مان، صحبت‌های رهبرمان و صحبت‌ها و پیشنهادهای شخصیت‌هایی که در این زمینه صاحب نظر هستند، تصمیم بگیریم.

ببینید الان امروز کسی در مورد غزه و فلسطین نمی‌آید بگوید که اسرائیل حق دارد، چرا، چون خیلی بدیهی و روشن است و کسی نمی‌آید کار آمریکا را توجیه کند و اگر کسی هم بیاید و این کار را بکند، برای همه روشن است که اشتباه می‌کند. حمایت بی چون و چرای آمریکا را که خود بایدن سر از پا نشناخته با دستپاچگی بلند می‌شود و می‌آید به فلسطین و ۴ بار وزیر امور خارجه‌اش به آن منطقه آمده؛ این ها نشان می‌دهد که آمریکا این پیکر افتاده روی زمین را زیر بغلش گرفته بلند کرده که ادامه حیات بدهد.

در این زمینه برای همه مشخص می‌شود که ماجرا از چه قرار است. ببینید! اما به هر حال حتی اگر اختلاف نظر هم داشته باشیم با نشست‌ها و بحث‌ها البته بحث‌های منطقی می‌توان به نتیجه رسید و کار مجلس یعنی همین. کار مجلس یعنی چه، یعنی می‌آید داخل کمیته‌ها و بعد می‌آید در کمیسیون‌ها، بحث می‌شود و نتایجش را می‌آوردند در صحن و رای می‌گیرند و هرچه که اکثریت رای دادند آن نتیجه ان‌شاءالله بهترین خواهد بود.

یک نکته ای هم که در این بین وجود دارد این است که در کنار تحمل سلایق مختلف گاهی اختلاف نظرها باعث میشود بدنه جبهه انقلاب از بزرگان و چهره های برجسته جریان خود گلایه داشته باشند که چرا مسائل را در میان خود حل و فصل نمیکنند و ...

اصلا فلسفه ائتلاف همین است که بتواند این وحدت و این هماهنگی را به‌ویژه بین نیروهای انقلابی به وجود بیاورد. اصلاً ائتلاف برای همین است دیگر. پس اولین هدفش این است که این هماهنگی را به وجود بیاورد و من گفتم هر چقدر هماهنگی و انسجام و همفکری بیشتر باشد، حتی با وجود اختلاف سلیقه‌ها یک برد است. بالاخره یک اختلاف سلیقه خردی در احزاب و گروه‌های مختلفی هست که این طبیعی است، اما بالاخره در کلان موضوع و اداره کشور و مسائل عام کشور که این اختلافات نیست.

ما یک تفکر خاصی را دنبال می‌کنیم و می‌گوییم تفکر حضرت امام است، تفکر حضرت آقا است و راه شهدایمان است. این مسیر را دنبال می‌کنیم. این یک کلیتی است که این کلیت می‌تواند خیلی‌ها را جمع کند. هر چیزی که بیشتر جمع کند قوی‌تر می‌شود و نتایج بهتری می‌گیرد. بله، انشقاق در این زمینه برای ما مضر است، واقعا هم مضر و زیان آور است و این دوستانی که ناراحت می‌شوند حق دارند و درست می‌گویند. من هم ناراحت می‌شوم. نباید باشد، باید همه بیایند تا در کنار هم قرار بگیریم، ظرفیت‌هایمان را افزایش دهیم و بتوانیم همه متحد الجهت در یک متحدالهدف قرار بگیریم نتیجه موفقیت است، نتیجه‌اش خیلی می‌رود بالاتر.

وقتی جهت ها متفاوت شد قاعدتا یک عده‌ای ممکن است که ناراحت بشوند که این هم از دوستان ما که نمی‌توانند با هم بسازند! به عقیده من حق دارند و این حق است، درست است ولی خب جامعه ما فکر می‌کنم که باید این روشن‌بینی را داشته باشد که به هر حال سلایق مختلفی میتواند وجود داشته باشد اگر چه درست و خوب نیست. البته خوب است آنهایی که سعی کردند این انسجام را بیشتر رعایت کنند، خب جامعه دنبال آن‌ها برود و آنها را حمایت کند. خوب است جامعه دنبال کسانی باشند که به فکر تک روی نیستند و با بیشترین افراد را میتوانند جمع کنند و یک کار اجماعی را پیش ببرند. واقعیت این است و منطق این را حکم می‌کند.

میزان مشارکت در انتخابات را چگونه برآورد میکنید؟

بستگی دارد به شرایط روز. اگر شرایط مثبتی رخ بدهد مردم در انتخابات حضور بیشتری پیدا می‌کنند. چون ببینید یک عده‌ای هستند قطعا در انتخابات شرکت می‌کنند و عده‌ای هم هستند که عموما شرکت نمی‌کنند و آنها تقریبا در همین حدودند. یک عده‌ای هم هستند که بیشتر تمایل به شرکت دارند که اینها یک طیف وسیعی هستند و اینکه تمایل به شرکت دارند که البته حوادث روز روی آنها خیلی مؤثر است و تأثیر دارد. مثلا حوادث غزه تأثیر مثبتی را روی این افراد گذاشت. با نظرسنجی‌هایی که شما حتما دیدید بعد از این حوادث و قبل از این حوادث انجام شده،‌ میزان مشارکت را افزایش داده است.

همه این ها بستگی دارد به فضای آن روز جامعه و اتفاقاتی که می افتد. در ارتباط با دوستانمان و کسانی که حالا جنبه انقلابی‌شان قوی‌تر است یا ما به آن‌ها می‌گوییم افراد انقلابی و واقعا هم همین‌طور هستند، آنها روی این موضوعات ریز، خیلی دقت می‌کنند. اگر با هم بیایند هم نظر بشوند و هم فکر بشوند؛ تشویق بشوند حتما بیشتر شرکت می‌کنند. اگر تفرق وجود داشته باشد، یک ذره ممکن است جدایی‌طلبی را ترجیح بدهند یا عدم شرکت را ترجیح بدهند، ولی به هر حالت اتفاقات روز، حوادث روز می‌تواند در این زمینه خیلی مؤثر باشد.

از نظر شما اولویت مشارکت است یا پیروزی در انتخابات؟

من هر دو را با هم می‌دانم. یعنی مثل این است که بعضی وقت‌ها یک نفر بگوید من می‌خواهم یک فیلمی بسازم، کاری ندارم که کسی می‌خواهد فیلم را ببیند یا نبیند، برای دل خودم می‌خواهم بسازم. اگر ما یک فیلمی بسازیم ولی کسی نبیند، خب فایده‌ای ندارد. چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت؟ ما یک نفر خوب انتخاب کنیم، ولی رأی نیاورد، خب، چه انتخابی کرده‌ایم؟ رأی نیاورده است. به جایش اگر کسی آمده و انتخاب هم شده که خوب نبوده و رای آورده، اگر این اتفاق هم بیفتد، اتفاق بدی است دیگر. بنابراین باید سعی کنیم اقداممان هم رای‌آور باشد و هم خیلی خوب باشد. این دو تا باید هر دو در کنار هم قرار بگیرند.

منبع: فارس

برچسب‌ها