گاهی بدن تماما سالم است اما ویروس به دلیل ذات ویروسی خود می‌تواند در همان بدن سالم برای چند روزی ایجاد بیماری کند. این پاسخ کسانی است که می‌گویند چرا در نظام اسلامی اغتشاش هم رخ می‌دهد؟

سرویس سیاست مشرق_ "محمدرضا تاجیک" از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران، اظهاراتی را پیرامون اغتشاشات 70 روزه اظهار کرده است که گزیده‌هایی از آنرا در ادامه می‌خوانید:

1_گفتمان مسلط، به‌طور فزاینده‌ای از بیان لطیف فاصله گرفته و بیان زمختی پیدا کرده، لذا خاصیت گفتمانی خود را از دست داده و نمی‌تواند فضای معنایی برای جوان‌ها تولید کند. طبیعتا چون نمی‌تواند فضای ذهنی، روحی و روانی آنها را تحت کنترل داشته باشد، بادی (body) آنها را تحت کنترل قرار داده و ایجاد بدن اهلی و رام را هدف خود قرار داده و دلمشغولی‌اش این شده که جوانان چگونه می‌پوشند، چگونه آرایش می‌کنند، چگونه رفتار اجتماعی دارند.

2_از بیان مسئولین می‌توانیم این برداشت را کنیم که اگر قضیه مهسا نبود یک بهانه دیگری ایجاد می‌شد که چنین رخدادی حادث شود. اگر با ایجاد بهانه‌ای چنین التهابی می‌تواند در یک جامعه ایجاد شود، عقل حکم می‌کند ببینیم بدن جامعه چه مشکلی داشته که با یک سرماخوردگی ساده (بهانه) به تب و لرز می‌افتد. بدن اجتماعی ایران امروز، دچار مشکل است و باید این را دید در غیر این صورت با توالی بهانه‌ها و خیزش‌ها مواجه‌ایم.[1]

*بخش اول سخنان تاجیک مبنی بر اینکه در کشور ما عزمی برای اعمال حاکمیت بر روح و روان افراد وجود ندارد و دلمشغولی نظام به بدن و پوشش مردم رسیده؛‌ در واقع شهادتی است گویا بر اینکه نظام جمهوری اسلامی ایران "دیکتاتور" نیست.

چه اینکه این دیکتاتورها هستند که سودای استیلای اجباری بر روح و فکر افراد را در سر می‌پرورانند، هر نشانه‌ای از ناهمفکری را با شکنجه و اتاق گاز پاسخ می‌دهند، اتاق تفتیش عقاید می‌سازند و صرفا و فقط وفاداری را می‌ستایند نه آزاداندیشی را.

دقت شود که نظام جمهوری اسلامی ایران بر مبنای عقلانیت وظیفه دارد باورهای درست خود را برای ایجاد فکر صحیح در مردم ترویج کند. لکن ابزار این ترویج، تبیین است.

جدای از احساس ابتهاجی که با این شهادت ناخواسته تاجیک به یک تفکر منصف دست می‌دهد اما در بحث او مبنی بر علاقه حاکمیت نظام اسلامی بر کنترل ابدان نیز این توضیح لازم است که حاکمیت فقط بر رعایت قانون و پوشش در محیط اجتماعی تأکید الزامی دارد و این مسئله شامل حیطه خصوصی افراد نیست.

فلذا این دو ساحتی بودن نشان می‌دهد که حاکمیت در این حیطه هم به دنبال اعمال نظر سلیقه‌ای نیست بلکه عقلانیت اسلامی و حکومتی برای زیست مدنی را در نظر گرفته است که بر کنترل رفتارهای اجتماعی تأکید دارد.

همچنین تاجیک گویا بصورت خواسته یا ناخواسته مرتکب انکار شده و نفهمیده است که اعمال قانون برای رفتار و پوشش اجتماعی در تمام حاکمیت‌های جهان رائج است و عملا چیزی به نام "پوشش یا رفتار دلبخواه" در هیچ کشور بزرگ یا کوچکی پذیرفته نیست و به شدیدترین وجه ممکن با آن برخورد می‌شود.

ماجرای "بیان لطیف و زمخت" که تاجیک درباره نظام جمهوری اسلامی ایران به آن تمسک جسته نیز یک حرف باطل است زیرا در وادی حکومت و جامعه؛ جایگاه اول متعلق به "عقلانیت" است و قول لیّن یا زخمت در مراحل بعدی قرار می‌گیرد.

بماند که قضاوت‌های اصولی نشان می‌دهد نظام اسلامی برای بیان عقلانیت‌ها و اصول خود در آرام‌ترین فرکانس ممکن حرکت می‌کند و قضاوت تاجیک در این باره هم صحیح نیست.

بخش دوم اظهارات تاجیک نیز اشاره‌ای دارد به تحلیل مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه دشمن نقشه این التهابات را از قبل فراهم دیده بود و اگر ماجرای فوت تصادفی مرحومه مهسا امینی هم نبود؛ باز شاهد این اغتشاشات بودیم...

تاجیک در ادامه مدعی می‌شود: "اگر با ایجاد بهانه‌ای چنین التهابی می‌تواند در یک جامعه ایجاد شود، عقل حکم می‌کند ببینیم بدن جامعه چه مشکلی داشته که با یک سرماخوردگی ساده (بهانه) به تب و لرز می‌افتد"!

باید از آقای تاجیک پرسید بدنی که بر اثر ورود یک ویروس بیمار می‌شود آیا دچار خلل و بیماری زمینه‌ای است؟!

اگر اینگونه باشد پس نقش علی‌الرأس ویروس در ایجاد بیماری کجاست و عقلانیت تاجیک چه پاسخی به این تناقض می‌دهد؟

پاسخ اینست که تاجیک در حالت خوشبینانه دچار خطای محاسباتی است و تشخیص نمی‌دهد که گاهی بدن تماما سالم است اما ویروس به دلیل ذات ویروسی خود می‌تواند در همان بدن سالم برای چند روزی زمینه‌ای بیابد و ایجاد بیماری کند.

و این فرایند در هیچ عقلانیت و در هیچ حاکمیتی؛ یک رخداد عجیب یا غیر ممکن ارزیابی نمی‌شود.

بله! ما هم با تاجیک موافقیم که حوادث دیگر و بسا که حوادث بزرگتری هم در راه باشد. اما این به معنی توطئه ادامه‌دار دشمن است نه به معنی فشل بودن حاکمیت یا بیماری بدن نظام اسلامی و ایران.

در این میان البته یک نظام حکومتی نیز باید با استفاده از نخبگان، با زیر ضربه بردن زمینه‌های آشوب و با شناسایی دنباله‌های داخلی دشمن از گستره حوادث آینده بکاهد.

جالب است که پیش از این دیدیم علامه جوادی‌آملی نیز در بیاناتی تصریح کردند که وقوع اغتشاش در حکومت امیرالمؤمنین علی(ع) هم ممکن است.

در اینجا و پس از این مکالمه عقلانی و استدلالی البته بد نیست که نگاهی هم به اظهارات گذشته آقای تاجیک بیاندازیم که به زعم ما عملا "تئوریزاسیون آشوب" و زمینه‌چینی برای وقوع فتنه خیابانی بوده است.

تاجیک شخصی است که چند سال قبل و در هنگامی که نرخ دلار و تورم و شرایط اقتصادی خیلی بهتر از زمان حاضر بود؛ شرایط نظام جمهوری اسلامی ایران را به کشتی تایتانیکی تشبیه کرده بود که اسیر گرداب است![2]

ما مشخصا این سوال را می‌پرسیم که آیا تاجیک نقشی برای این گزاره‌ی القایی و البته غلط در فروپاشی ذهن کسانی که به خیابان ریختند؛‌ قائل هست یا خیر؟

تاجیک همچنین هم‌اوست که در بحبوحه اغتشاشات 70 روزه؛‌ خشم اراذل و اوباش خیابانی را خشمی مقدس نامید[3] و از این گفت که اغتشاشگران شکارچی هستند و نظام اسلامی هم شکار![4].

تاجیک در همان ایام نیز تأکید کرد آنها که به این اغتشاشات لفظ اعتراض را اطلاق می‌کنند؛ "کلبی مسلک" هستند.[5]

خوانش اقاریر و اظهارات تاجیک در امروز و دیروز می‌تواند برای هر جویای حقیقتی نمایان کند که بار معنایی عبارت "بانیان آشوب" چیست و چرا دشمن طبق گفته مقام معظم رهبری توانسته پروژه طرح‌ریزی آشوب در داخل ایران را اجرا کند و بسا که در آینده حتی به ایجاد "فتنه اقتصادی" هم بیاندیشد...

***

1_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1579348

2_ mshrgh.ir/923539

3_ mshrgh.ir/1438198

4_ mshrgh.ir/1440397

5_ mshrgh.ir/1426396

برچسب‌ها