با توجه به حواشی نمایش «مخاطب» و روی صحنه رفتن نمایش توقیف شده و جنجالی «عاشقانه‌های خیابان» نشان می‌دهد تکنوکرات‌ها در اداره کل هنرهای نمایشی همچنان مشغول کار هستند!

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - نمایش «عاشقانه‌های خیابان» با نمایشنامه‌ای از «بهمن عباسپور» و «محمد چرمشیر» ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفت و پس از مدت زمان کوتاهی، این نمایش توسط اداره کل ‌هنرهای نمایشی در اوایل تیرماه همان سال توقیف شد.

مدیر وقت روابط عمومی مرکز هنرهای نمایشی در یک گفتگو علت توقیف نمایش عاشقانه های خیابان را رعایت نکردن برخی تذکرات و انجام اصلاحات عنوان کرد. شهرام گیل آبادی در گفتگو با یکی از خبرگزاری‌ها، درمورد توقف اجرای نمایش عاشقانه های خیابان گفت: این نمایش از ۲۶ خرداد به روی صحنه رفته و در واقع تا کنون نزدیک به بیست اجرا با ظرفیت کامل داشته است. ما تا این لحظه از توقف اجرا و دلیل آن، خبر رسمی نداریم؛ اما برخی می گویند که سایت بسته شده و برخی دیگر هم می گویند که این نمایش توقیف شده است.

وی با بیان اینکه در نتیجه ماجرا تفاوتی نمی کند، گفت: تا کنون در زمینه توقیف آن، هیچ اطلاع رسانی رسمی نشده است و پیش از اینکه به ما اطلاع دهند، فروش آنلاین بلیت آن را متوقف کرده اند.

اما دلایل توقیف این نمایش با جزئیات کامل و اصلاحیه‌های لازم بنا بر اظهار روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی در اجرایی که روی صحنه رفته به صورت رسمی اعلام نشد تا پرونده یکی از ملتهب‌ترین و ساختار شکن‌ترین نمایش‌های سال ۱۳۹۸ بدون شفاف شدن دلایل، بسته شود. اما انتقادات گسترده‌ رسانه‌ای نشان می‌داد که دلایل توقیف این نمایش مثل سایر آثار ملتهبی که در دولت‌های یازدهم و دوازدهم توقیف شدند، به عدم نظارت دقیق اداره‌ کل هنرهای نمایشی بازمی‌گردد. این رویه همچنان ادامه دارد و  در موارد بسیاری بازبین‌ها از نمایش‌ها حاشیه‌سازترند.

نمایش توقیف شده با چه شگردی دوباره روی صحنه رفت؟

اواخر خردادماه خبرگزاری‌ها خبری را منتشر کردند که نمایش اجتماعی و تعاملی «عاشقانه‌ها» با زمینه‌های تحقیقی و مستند به نویسندگی محمد چرمشیر و بهمن عباسپور توسط گروه تئاتر «ب» در سالن شماره ۱ تئاتر شهرزاد روی صحنه می‌رود. در خبر تکمیلی آمده بود در این نمایش امیر عظیمی، حمیدرضا ترکاشوند، سیما تیرانداز، شقایق فراهانی و ژاله صامتی ایفای نقش می‌کنند و در بخش‌هایی از این اجرا، امیر عظیمی و حمیدرضا ترکاشوند خوانندگی و اجرای زنده دارند.  

انتشار خبر مذکور با اشاره به روایت نمایش «عاشقانه‌ ها»، درباره زندگی پیچیده و دشوار زنان دستفروش مترو گواهی می‌داد که این نمایش همان «عاشقانه‌های خیابان» شهرام گیل آبادی است که با تغییر عنوان دوباره در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه خواهد رفت.

با انتشار این خبر زمینه یک بحث در مورد روند تازه اداره کل هنرهای نمایشی در محافل رسانه‌ای  مطرح شد.

نمایشی ساختار شکنی که انتقادات گسترده‌ای به محتوای آن در رسانه‌ها منتشر شده، چگونه در شرایطی که معاونت هنری و اداره‌ کل هنرهای نمایشی به صورت طبیعی باید رویکردهای گذشته این نهادها را تغییر دهند، مجددا روی صحنه رفته است؟

نمایشی که الگوهای روایی خود را وامدار «متدهای نمایشی تکنوکراتیزم» است تا آنارشی اجتماعی را در نسبت  با الگوهای اخلاقی عرفی جامعه توسعه دهد. برای منتقدان حوزه پرحاشیه تئاتر این سئوال با تغییرات کلان در سطوح مدیریتی در معاونت هنری و مدیرکل اداره‌ هنرهای نمایشی مطرح است، مدیران فعلی دارای چه نوع بینش و نگرشی هستند که نمایش توقیف شده‌ای را با اصلاح عنوان دوباره روی صحنه می‌فرستند و با توجه به کارنامه پرحاشیه شهرام گیل‌آبادی، اعتماد مدیران فعلی به او از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

در این نمایش سه کاراکتر با عنوان فرزانه حضور دارند و فرزانه اول (سیما تیرانداز) در دیالوگی کنایه‌آمیز و دوپهلو می‌گوید: تمام بدبختی‌ها ما از ایستگاه (مترو) امام خمینی شروع شد.

کیهان با انتخاب تیتر "کارگردان نمایش توهین‌کننده به حضرت امام(ره) طلبکار شد! "  اشاره به  مونولوگ ساختار شکن کاراکتر فرزانه داشت و درباره کارگردان آن نوشت:  شهرام گیل‌آبادی از مدیران سابق صدا و سیما و مدیرعامل خانه تئاتر، به‌عنوان کارگردان نمایش هتاک «عاشقانه‌های خیابان» با نامه‌نگاری خطاب به وزیران ارشاد و اطلاعات و رئیس قوه‌قضائیه، طلبکارانه خواهان مجوز برای ادامه اجرای نمایش خود شد.


هیاهوی گیل‌آبادی در حالی صورت می‌گیرد که نمایش وی واجد اهانت به ساحت مقدس حضرت امام خمینی(ره)، توهین به حجاب اسلامی و زنان محجبه و در مجموع؛ مروج اباحه‌گری و ابتذال است. در بخشی از این نمایش، بازیگر زن– سیما تیرانداز- مردم را وادار به همخوانی ترانه یک زن خواننده طاغوتی و کاباره‌ای می‌کند که پس از انقلاب از ترس مجازات به‌عنوان یک زمین‌خوار، به آمریکا فرار کرد!


در نمایش یاد شده، تعدادی از تماشاگران در بخشی از صحنه به شکل مختلط قرار می‌گرفتند که همین وضعیت موجب بروز مزاحمت برای زنان تماشاگر می‌شد.  جالب است که قبل از رسانه‌ای ‌شدن خبر توقیف ‌کار یاد شده، تلویزیون وهابی و تجزیه‌طلب ایران اینترنشنال که از لندن برنامه‌های خود را پخش می‌کند، سراسیمه خبر توقیف را منتشر کرد.

کیهان در این گزارش خود اشاره می‌کند:  فیلم اجرای نمایش هتاکانه و مستندات دال بر ابتذال و فضای کثیف این کار، در بخش ادب و هنر کیهان موجود است!

 پاراگراف پایانی گزارش کیهان مبنی بر داشتن فیلم از این نمایش و اشاره به گزاره‌های ساختارشکنانه آن علی‌الخصوص اشاره به ایستگاهی که بدبختی‌های کاراکتر اصلی از آنجا شروع شده را تائید می‌کند.  

گرایشات تکنوکرات‌های اداره کل هنرهای نمایشی تغییر کرده است؟

اهدای مجوز نمایش توقیف شده «گیل‌آبادی» فرصتی برای یافتن رویکرد فعلی مدیران اداره کل هنرهای نمایشی است. عاشقانه‌های خیابان وامدار «هنرهای نمایشی تکنوکراتیزم» است که جزئیات این رویکرد  در ادامه تشریح خواهد شد. یکی از معضلات مهم نمایشنامه‌های ساختارشکنی که موفق به اخذ مجوز می‌شوند توسعه هنر «تکنوکراتیزم» است.

برای دریافت نسبت‌های نگرشی فعلی مدیران اداره کل هنرهای نمایشی کافیست نگرش‌های آنان را در اظهار نظرهای اخیر آنان جستجو کنیم.

محمدی محمدی کارشناس حوزه تئاتر در توییتی در انتقاد به یکی از یادداشت‌های کاظم نظری مدیر کل هنرهای نمایشی  می‌نویسد: نظری مدیرکل‌ مرکز هنرهای‌ نمایشی در یادداشتش به مناسبت هفته هنر انقلاب اسلامی بیش از آنکه خود را یک مدیر تراز دولت انقلابی معرفی کند، دست و پا می‌زند که بگوید یک مدیر تکنوکرات است؛ و این یعنی آغاز یک سقوط. صدحیف که بهترین فرصت برای اصلاح امور، به‌سادگی در حال از بین رفتن است.

پیش‌بینی این کارشناس حوزه تئاتر در مدت زمان کمی محقق می‌شود و نمایش توقیف شده عاشقانه‌های خیابان با تغییر نام و چند بازیگر فرعی روی صحنه می‌رود.

چرا سلیقه تکنوکراتیزم بر تئاتر تغییر نخواهد کرد؟

گرایشات تکنوکراتیزم نمایشی در ارائه محتوا با تاسیس سالن‌های خصوصی از نیمه دهه هشتاد تبدیل به یک سلیقه رسمی در حوزه تئاتر شد. رویکرد اصلی هنر نمایشی تکنوکراتیزم تغییر گرایشات سنتی جامعه و جایگزین کردن ارزش‌های اجتماعی طبقه تکنوکرات است. با استناد به سلیقه موصوف جنبه‌های ساختار شکنانه نمایش خیابان با جزئیات بیشتری قابل تشریح است.

 روایت ساده متن و محتوای تعاملی «عاشقانه‌های خیابان» درباره نوازنده دورگردی به نام فرزاد با نام مستعار ضرغام (رضا یزدانی) است که به عنوان یک دون‌ژوان (مردانی که روابط بسیار گسترده و پیچیده‌ی جنسی دارند)   روابط مختلفی را از سر تفریح دنبال می‌کند.  

ضرغام با زیبا خانه یکی است و خوشحال است از اینکه پونه پای درد و دلش می‌نشیند و به تماشاگران فخر می‌فروشد که زیبا از رابطه او با پونه خوشحال است. ضرغام به همین مقدار راضی نیست و  پیش از این هم با پریسا هم خانه بوده و برای تمرکز بیشتر در ساز زدن وارد رابطه با سوری خواهر زیبا  می‌شود.  

پیام اولیه نمایش این است که شخصیت اصلی مرد می‌تواند با همه این زنان رابطه داشته باشد و از این بدمن اجتماعی کاراکتری نیکوسرشت ساخته می‌شود. ضرغام این قصه با همه روابطی که تجربه کرده عاشق فرزانه است.

او در عشق ورزیدن هم دون ژوانی عمل می‌کند و عاشق سه کاراکتر با نام فرزانه است که هر سه در مترو دستفروشی می کنند. تاکید نمایش بر این هرج و مرج اجتماعی در روابط مرد و زن یکی از شاخصه‌های نمایشی تکنوکراتیزم است. عشق دستمایه مضمونی است اما هر سه کاراکتری که فرزانه نام دارند روی صحنه می‌آیند و تاکید بر مزخرف بودن رابطه عاشقانه دارند.

 در شیوه فرمولیزه نمایش‌هایی با گرایش ذکر شده، سبک زندگی اقشار آسیب‌پذیر هجو می‌شود. برخلاف ادعای نمایش، عاشقانه‌های خیابان، نه تنها در حمایت از اقشار آسیب پذیر نیست  بلکه با توجه به زاویه دید نمایش به مفهوم شهروندی در طبقات پایین دستی نگاه تحقیرآمیزی دارد و در پیامد نمایش زندگی آسیب پذیر  سه کاراکتری که نامشان فرزانه است، توسط شخصیت اصلی مرد  مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد.

این سه زن در متن  آسیب‌های اجتماعی غوطه‌ورند و داده‌های نمایشی را وقتی در کنار یکدیگر قرار می‌دهیم مفاهیم قابل استنتاج توام با نگرشی ضد طبقات پایین دستی است. این القاء با شگرد نسبی‌گرایی اخلاقی، این نتیجه را در مقابل تماشاگر قرار می‌دهد که زنان دستفروش (مترو) کالاهایی قابل خرید و فروش  هستند که می‌توان آنان را چندین بار خرید و بعد فروخت. «عاشقانه‌ها»   "وان نایت استندینگ" را با شگردهای لذت جویانه ستایش می‌کند و روسپیگری فردی و اجتماعی را در نهایت توجیه خواهد کرد.
 
زنانی که در مترو عشوه می فروشند  در متن داستان چنان ویژگی‌های ساختار شکنانه‌ای از خود به نمایش می‌گذارند که مخاطب تصور می‌کنند این شخصیت‌ها خارج از چهارچوب این نمایش تن فروش‌هایی هستند که نان از تن درآوردن برای آنان کاملا مجاز است.

این فیلسوف‌های شبه تن فروش نما یا به عبارتی زاغه نشینان مترو  بهتر راه عاشق شدن برای آن‌ها تن به  وان نایت استندینگ و جاست فرند دادن است.

فرزانه اول(سیما تیرانداز) به توصیف رابطه عاشقانه خود می‌پردازد و یک داستان شاه‌پریانی را درباره عشق خود به فرزاد با مخاطبانش در میان می‌گذارد. فرزانه دوم (الهام پاوه‌نژاد) از عشق کمتر می‌گوید و موقعیت کاری خود را در مترو توصیف می‌کند و سومی تراژدی محتومش را روایت می‌کند.


در حین اجرا، رویکردهای فرامتنی به متن نمایش نفوذ می‌کند و مخاطب متوجه نمی‌شود که مسئله سه کاراکتر عاشق پیشه عشق است یا هوس؟  


فرزانه اول بیش از آنکه یک دستفروش محتاج باشد یک فعال سیاسی اجتماعی است که برای برای ناکامی‌های جنسی خود نسخه‌ سیاسی می‌پیچد و مطالبات تکنوکرات‌ها را سرخوشانه به مانیفست خود تبدیل می‌کند.

این پرسوناژ در میان جمعیت راه می‌رود و فریاد می‌زند و آرزو می‌کند روزی برسد که زنان بتوانند آزادانه دوچرخه سواری کنند و به استادیوم بروند. دستفروش مترو با شکم گرسنه، مطالبه‌اش رفتنش به استادیوم و دوچرخه سواری در خیابان مطالبه فردی خودش نیست، بلکه خواسته تکنوکرات‌هایی است که می‌توانند بلیط گران این نمایش را تهیه و به تماشای آن بنشینند.

چگونه ممکن است که مطالبه لاکچری همین طبقاتی که به تماشای تئاتر «عاشقانه‌های خیابان» آمده‌اند و متن آن مثلا به آسیب‌شناسی زیستی دستفروش‌های مترو می‌پردازند را می‌توان به نمونه‌های مصداقی طبقات فرودست نسبت داد؟

این‌های نشانه‌هایی است که اصول مولف را در متن تئاتر نقض می‌کند، شکم‌ها گرسنه که در لایه‌های زیرین تکنوکرات‌ها غرق شده‌اند، چگونه می‌تواند به دوچرخه سواری ازادانه در میرداماد و رفتن به استادیوم آزادی فکر کنند. چنین خواسته‌هایی، خاص کسانی است که می‌توانند در یک پردیس خصوصی با بلیط گرانقیمت به تماشای این برنامه بنشینند.

با این حال با توجه به حواشی نمایش «مخاطب» و عدم توجه ویژه به محتواهایی که مجوز اجرای روی صحنه دریافت کرده‌اند، روی صحنه رفتن نمایش توقیف شده و جنجالی عاشقانه‌های خیابان نشان می‌دهدمدیریت کاظم نظری در حوزه تئاتر با دوران پرحاشیه مدیریت مهدی شفیعی تفاوت چندانی نخواهد داشت.

برچسب‌ها