پاسخ به بیانیه ضد ایرانی آژانس تنها یک جمله است: ورود گروسی به ایران تا اطلاع ثانوی ممنوع است!

سرویس سیاست مشرق- در آخرین روزهای پاییز سال ۱۳۸۱ مشاور سیاسی‌ خاتمی با دبیر شورای عالی امنیت ملی تماس گرفته و از او می‌خواهد هر چه سریع‌تر برای برگزاری یک جلسه مهم با رئیس‌جمهور حاضر شود. ساعتی بعد خاتمی روبروی حسن روحانی نشسته و از  دبیر شورای عالی امنیت ملی می‌خواهد سفر البرادعی به تهران را تسهیل کرده، تا دیپلمات مصری با بازدید از چند سایت اتمی از آنچه در تهران می‌گذرد خاطر جمع شود. رئیس دولت اصلاحات در پایان آن جلسه رو به حاضران در جمع می‌گوید که کار را تمام کنید و پرونده ایران را ببندید.

فردای آن نشست مهم روزنامه تندرو حیات نو در سرمقاله خود نوشت: «واشنگتن از ایران همراهی بیشتر می‌خواهد!»

در ادامه آن یادداشت عجیب آمده بود: در شرایطی که فشارهای آمریکا علیه حاکمیت عراق افزایش یافته و این کشور متهم به داشتن سلاح‌های کشتار جمعی شده است، باید با غرب همکاری بیشتری انجام دهیم و صداقت خود به آمریکایی‌ها را اثبات عملی کنیم. اخیرا انگلیسی‌ها گزارشی منتشر کرده‌اند که ایران در حال پیشرفت‌های اتمی است، باید معلوم شود که ایران به دنبال چیست و سطح فعالیت هسته‌ای  ایران تا کجاست؟ غرب اگر از ما بدین و دل چرکین باشد، نمی‌توانیم رابطه با آن‌ها را ترمیم کنیم.

آن روزها ماجرای صداقت با غرب روی بورس بود و برخی در داخل کشور گمان می‌کردند که اصلاح رابطه با غرب به آن معناست که هر چه داریم در طبق گذاشته و تقدیم آمریکایی‌ها کنیم. یک ماه پس از جلسه خاتمی با روحانی برای همکاری بیشتر با آژانس، عزت الله سحابی رهبر گروهک ملی و مذهبی در روزنامه همبستگی نوشت که در آستانه سفر البرداعی به تهران باید دست او را گرفت و به همه سایت‌ها و پادگان‌های نظامی برد تا مرد مصری بین ایران و آمریکا واسطه شود. رئیس یکی از ستادهای خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ در ادامه آورده بود که اگر آژانس انرژی اتمی گزارش مثبتی برای ایران بنویسد، امکان آن وجود دارد که بتوانیم با غرب به مصالحه رسیده و جهانی شویم. عراق نیز همین روش را در پیش گرفته و اجازه بازرسی دقیق به آمریکایی‌ها داده؛ راه درست همین است!

البته دو ماه پس از بازدید البرادعی از ایران ارتش متجاوز آمریکا به عراق حمله نظامی کرده و با وجود دسترسی به بازرسی‌های دقیق با یک بهانه واهی جنگ را از آسیای میانه به غرب آن کشید. عزت الله سحابی نیز همراه با جمعی از اعضای گروهک نهضت آزادی و ملی مذهبی‌ها با رصد سربازان گم نام امام زمان(عج) در اطلاعات سپاه بازداشت شده و سحابی در تلویزیون به همکاری با آمریکایی‌ها اعتراف کرد.

بعدها مشخص شد که سیگنال شفاف سازی با غرب (یا همان صداقت در عمل با آمریکایی‌ها) تنها دستاویزی برای جمع کردن اطلاعات توسط سازمان‌های جاسوسی غربی  و با هدف پرونده سازی علیه جمهوری اسلامی ایران بوده است، زیرا پس از این  وقایع دراماتیک سیاسی و نشست‌های مکرر با اروپایی‌ها در داخل کشور و خارج از آن، جورج بوش ایران را  محور شرارت خواند.

پرونده روی پرونده؛ آژانس از ایران چه می‌خواهد؟

ماجرای ایران و آژانس انر|ی اتمی در دو دهه گذشته درس‌های گران بها با هزینه‌های سنگین پیش پای ما گذاشته است، با وجود اثبات رفتار غیر حرفه‌ای این نهاد به اصطلاح فنی؛ همچنان برخی در داخل گمان می‌کنند که با دادن دسترسی بیشتر به آژانس و انداختن فرش قرمز زیر پای ماموران آن می‌توان کلاف سر در گم پرونده هسته‌ای را باز کرد.

اسفند سال گذشته رافائل گروسی مدیر کل آژانس پس از بازدید از ایران اعلام کرد که کرد که طرفین به درک مشترک برای همکاری در آینده رسیده‌اند. مفسران در آن زمان اعتقاد داشتند که آژانس به همه اهداف فنی خود در ایران رسیده و لازم است این نهاد ناظر با انتشار یک بیانیه تمامی ابهامات مطرح شده توسط برخی دولت‌های غربی را پاسخ داده و برجام را معطوف به هدف کند.

 اما هنوز هواپیمای دیپلمات آرژانتینی به فرودگاه وین نرسیده است که وزارت خارجه آلمان به نیابت از آمریکایی‌ها در بیانیه‌ای اعلام می ‌کند که آژانس نیاز به همکاری بیشتر با طرف ایرانی دارد! گروسی نیز به محض رسیدن به پاویون فرودگاه به جمع خبرنگاران آمده و اعلام می‌کند باید از ۴ سایت اتمی دیگر در ایران بازدید کند. این جملات گروسی متناقض از سخنان او در تهران بود و نشان می‌داد مدیر کل آژانس با علامت از بالا حرف‌های خود در ایران را پس گرفته و طلب بیشتری دارد.

در آن زمان به صورت طبیعی جمهوری اسلامی ایران زیر بار خواسته‌های سیاسی و غیر فنی آژانس نرفت، همین مسئله باعث شد تا گروسی بار دیگر درخواست دیدار از ایران کند. مقامات دیپلماتیک کشورمان با تیزبینی مناسب به خواسته آژانس پاسخ منفی دادند، زیرا از نظر ایران هیچ ابهامی در پرونده هسته‌ای ایران باقی نمانده و دسترسی بیشتر تا سطح مراکز نظامی نشانه‌ای از زیاده خواهی طرف غربی دارد.

نتیجه کشمکش سیاسی با آژانس آن بود این نهاد سیاسی در آخرین بیانیه خود با لحنی کاملا غیرحرفه‌ای اعلام کند که جمهوری اسلامی ایران در سه سال گذشته به سوالات آژانس پاسخ معتبر نداده است! شبکه الجزیره در شرح این بیانیه نوشته است که  که در گزارش آژانس اشاره شده که ذخایر اورانیوم غنی سازی شده ایران به ۱۸ برابر حد مجاز در توافق هسته‌ای  است.

البته بیانیه نویسی جدید آژانس علیه ایران، بیش از آنکه تهران را به گوشه رینگ ببرد، دولت‌های غربی را با مشکلات جدید مواجه خواهد کرد، ماه گذشته خاویر سولانا مسئول سابق سیاست خارجه اروپا و کارل بیلد نخست وزیر سوئد درمقاله‌ای مشترک نوشته‌اند که شل  و سفت کردن‌ های مکرر در بازگشت به برجام  به سود غرب نیست.

در این مقاله آمده است: بایدن باید به طور جدی هزینه‌های انفعال خود در برابر ایران را در نظر بگیرد و راهی به جلو بیابد، در غیر این صورت ممکن است در منازعه‌ی دیگری قرار بگیریم که هیچ کس خواستار آن نبوده است، هر روز که بدون دستیابی به توافق می‌گذرد، خطر از دست دادن همه چیز به طور قابل توجهی افزایش می‌یابد.

اشاره دیپلمات‌های اروپایی به «انفعال بایدن»همان تصمیم سیاسی کاخ سفید است. شکل مذاکرات وین در آخرین دور آن به‌ گونه‌ای پیش رفته است که دولت آمریکا باید به حداقل خواسته‌های ایران تا سال ۲۰۱۵ بازگردد و تحریم‌ها را لغو کند، حزب دموکرات این بازگشت به عقب را به معنای شکست در سیاست خارجی در انتخابات پیش رو تلقی می‌کند. از این رو با بهانه جویی و بازی با مهره‌های سوخته چون آژانس سعی دارد در گفتگوها شکاف ایجاد کند.

بیانیه آژانس علیه ایران، هم زمان با تحرکات جدی آمریکایی‌ها در منطقه چند نکته مهم دارد:

۱- آنچه در «تسا» به آژانس تقدیم کردیم؛ حالا باعث سوء هاضمه غربی‌ها شده است. بلومبرگ در گزارشی نوشته است که برنامه هسته‌ای ایران در سال گذشته با تعداد بی‌سابقه بازرسی‌های بین‌المللی مورد بررسی قرار گرفته و حتی برخی سایت‌ها در روز بیش از یک بار در دسترس ماموران آژانس بوده است. این بازرسی‌ها در گذشته فرصتی برای برخی اقدامات خرابکارانه دشمن بوده است.

۲- احتمالا مدیر کل آژانس انرژی اتمی در روزهای آینده بار دیگر درخواست دیدار از ایران خواهد داشت. پاسخ ایران به گروسی باید قاطعانه باشد، بهترین پاسخ به بیانیه دروغین آژانس، بستن سطوح دسترسی آژانس از همه تاسیسات است. تمامی نمایندگان کشورهای غربی که در ماه‌های اخیر به تهران سفر کرده‌اند، یا دستی در پروژه های خرابکاری در داخل داشته‌اند یا آنکه پس از خروج از ایران بازجویی و تخلیه اطلاعاتی شده اند.

۳- سخنگوی وزارت خارجه در واکنش به بیانیه جدید آژانس آن را غیر منصفانه خوانده و گفته است که اطلاعیه آژانس با تحریک آمریکایی‌ها ابتکار عمل ایران و اروپا در احیای برجام را به سمت بن‌بست برده است. به نظر می‌رسد برخی دیپلمات‌های وزارت امور خارجه همچنان معتقد به تاکتیک‌های جواد ظریف در تعیین پلیس خوب و پلیس بد و رویای شکاف انداختن میان اروپا و آمریکا هستند! بیانیه آژانس محصول مشترک اقدامات هماهنگ از سوی اروپا و آمریکاست، همه آنچه وزارت خارجه از صحنه می‌بیند تصور واضح از کل این داستان نیست.

۴-هفته گذشته رابرت مالی سر تیم مذاکره‌ کننده آمریکایی‌ها در وین به بهانه فروریختن ساختمان متروپل بیانیه داده و با مردم ایران ابراز هم دردی کرد؛ مالی یک روز قبل از ریختن اشک تمساح برای آبادانی‌ها در جلسه استماع کنگره حاضر شده و اعلام کرد که حتی یک تحریم از دوران ترامپ را نیز لغو نکرده است. دولت بایدن در حالی برای گفتگوهای بیشتر با ایران به آب و آتش می زند که طبق عادت، ماهیانه تحریم‌های جدیدی وضع کرده و در آخرین آن وزارت خزانه‌داری آمریکا ۱۰ فرد و ۹ شرکت را تحریم کرد.

دولت آمریکا در ماه‌های اخیر روی چند پروژه با هدف ایجاد اغتشاش با استفاده از اوباش خیابانی حساب ویژه باز کرده بود؛ در آخرین آن حتی از داغ مردم در ماجرای آبادان نیز سعی کرده بهره‌برداری کند. وقتی تیرشان به سنگ خورد و پرسه زنی در میان خرابه‌های متروپل دستشان را نگرفت؛ بار دیگر ماشین تحریم را به راه انداخته و با کمک آژانس شاخ و شانه کشیدند.

باب منندز، سناتور ضد ایرانی اخیرا گفته است که ایران به خوبی آمریکایی‌ها را دست انداخته و نفت خود را می‌فروشد. این سناتور آمریکایی ادامه داده است که تهران دندان تحریم‌های غرب را کشیده و بایدن برای باز پس گرفتن دو کشتی یونانی به التماس افتاده است.

اظهارات مقامات آمریکایی صورت مسئله اقدامات ضد ایرانی را روشن می‌کند. بیانیه آژانس بیش از آنکه اهرم‌های فشار به جمهوری اسلامی ایران را فعال کند، نشانه‌ای از سردرگمی واشنگتن در برابر تهران است، واقعیت میدانی در منطقه آن است که مدیریت ترانزیت انرژی در منطقه معطوف به اراده جمهوری اسلامی ایران است. اگر آژانس بر طرح سوالات غیرفنی و غیرکارشناسی اصرار بورزد و همچنان بر قانع نشدن نیز پافشاری کند، ممکن است جنس پاسخ‌های ایران نیز به همان نسبت غیرفنی شود!

برچسب‌ها