کد خبر 1359204
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردین ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۸

به گزارش مشرق، علی ثقفی طی یادداشتی که در کانال تلگرامی امید منتشر کرد به بررسی حواشی فوتبال ایران و لبنان پرداخت.

یک هفته پیش بر اثر ازدحام ناشی از سوء مدیریت برخی مسئولین و فشار جمعیت پشت در ورزشگاه امام رضای مشهد و استفاده از افشانه فلفل توسط مأمورانی از چشم‌چند دختر اشک آمد.

این دختران با اطلاع رسانی غلط و یا بدون اطلاع رسانی برای گذران ساعتی برای تفریح و سرگرمی، خود را به ورزشگاه رسانده بودند اما در هر صورت سزاوار نبود که با آنها این شود که شد.

بدنبال این واقعه ی ناراحت کننده همه ی زمین و زمان بسیج شدند و همه با اظهار تأسف این واقعه را محکوم کردند. اما دامنه ی این مسئله به طرز غیر عادی به اموری کشیده شد که نباید و از سوی کسانی دنبال شد که بعضاً شایستگی نداشتند.

برخی این واقعه را به اصل نظام ارتباط دادند و خواهان تغییر نظام شدند، برخی آن را به تضییقات طالبان در حقوق زنان تشبیه کردند، برخی زمان را برای تصفیه حساب با امام جمعه مشهد مناسب دانسته و به دروغ آن را ناشی از تصمیم او دانستند، او را سلطان خواندند، خراسان را واتیکان نامیدند برخی افراد بی مزه و فرصت طلب سلطانیسم را به ولایت فقیه هم نسبت دادند.

برخی برای دخترکانی که آن فلفل چشمشان را آزرد  چه گریه ها ومویه ها که نکردند، چه لوایح دفاعیه برای احقاق حقوق از دست رفته این دختران که ننوشتند وچه‌خط و نشانها برای نظام که نکشیدند

برخی فرصت را مثل یک متاع گرانبهای مفت، مناسب دیدند وهوس کردند نیشی به رییس جمهور خدوم بزنند و رهنمود دادند که او باید به پدر خانم خود تذکر دهد والا معلوم می شود رییس مطلوب الاختیار است

خلاصه آنکه در فضای رسانه و شبکه های ماهواره ای محشری برخاست و قیامتی برای برپایی محکمه عدل و رسیدگی به داد آن ستمدیدگان مظلوم در پشت در ورزشگاه فوتبال شکل گرفت

یک هفته بعد اما در همان شهر مشهد یک روحانی گمنام در فضای مجازی و رسانه اما مشهور بین فقرای حاشیه مشهد به همراهی دو نفر از همسنگران جهادی اش بعد از آنکه از جلسه چاره جویی برای رسیدگی به امور محرومان بیرون آمدند، به قصد  نماز و زیارت وارد حرم رضوی شدند که در بازگشت در صحن حرم جسم خونینشان همچون شهید این ماه ، آقای مظلومان ، امیر مومنان با تیغ جفای یکی از فرزندان ابن‌ملجم بر سنگفرش صحن حرم رضوی افتاد.

جرم‌ حجت الاسلام شهید محمد اصلانی‌چه بود؟ برادر دو شهید، رزمنده دفاع مقدس وجانباز جنگ، خادم محرومان ، با زیّ طلبگی ، یار و غمخوار ضعفا، مدافع ولایت، عاشق شهادت، بازبان روزه برای نماز و زیارت مولایش امام رضا ع آمده بود. اینها کم جرمی است؟ آیا سزای او این نیست که بدست آن بچه عقرب درنده ی وهابی و تکفیری پیکرش اینطور چاک‌چاک وخونین در آن صحن ملکوتی بر زمین افتد؟

غیر از جوخه های وحشی و ‌هار  صهیونیست‌ها ومنافقین و اراذل اوباش اجیر شده مجازی و ماشین های تولید فحش و توهین و رذالت که آنچه لایق خودشان است نثار این آرام گرفته ی در آغوش امام رئوف می کنند ، شما از امروز شاهد خناق خبری و لالمانی رسانه ای مدافعان حقوق بشر، سینه چاکان دفاع از منافع زنان، گریه کنندگان حرفه ای در مراسم مرده خوری های سیاسی و آن احزاب، گروهها ، شخصیتهای سیاسی، فرهنگی، هنری، ورزشی و اجتماعی که در هر حادثه ی نان و آب داری حاضر می شوند و خودی نشان می دهند و در دیگ آش شور فضله می اندازند خواهید بود.

البته شور بختی برای اینها این است که بدلیل ملیت افغانی آن ضارب شقی و کور دیگر نمی توانند از نارضایتی مردم از نظام و نفرت آنان از روحانیت و امثال آن دم بزنند و تحلیل‌های دوریالی جامعه شناسی شان را به زیور طبع مجازی و حقیقی بیالایند.

البته عمله های دشمن و ‌تمام‌کنندگان پروژه های ضد امنیت کشور را که در پی ایجاد تضاد میان مردم ایران و افغانستان و شیعه و سنی هستند فراموش نکنید. برخی وطن پرستان پهلوان پنبه ی بی هنر از امروز ممکن است قلم های زنگ زده شان را از غلاف بیرون کشند و بر ملت مظلوم افغانستان بتازند و یا پلوخورهای  مفت‌خور  و دنیا طلب سفره ولایت امیر مومنان و ماموران تشیع انگلیسی با کینه های کورشان بر ضد اهل سنت، جامعه را مسموم‌کنند.

اما بزودی معلوم خواهد شد که مردم ما در برابر سیل دروغها وتحربفها دوستدار روحانیتِ پاک و جهادگر  و حافظ ِهشیار امنیت و آرامش کشور در برابر جنگ‌ ترکیبی دشمن هستند.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

برچسب‌ها