محمود میرلوحی به تازگی در اظهاراتی مدعی شد که اصلاح‌طلبان هرگز از پشتیبانی حاکمیتی برخوردار نبوده‌اند و همواره روی پای خودشان ایستاده‌اند!

سرویس سیاست مشرق _ محمود میرلوحی، فعال اصلاح‌طلب، از حامیان تحریم انتخابات و عضو سابق شورای شهر تهران در بخشی از یک مصاحبه با شماره چهارشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی پیرامون شرایط سیاسی روز کشور گفته است: معتقد هستم که اصلاحات می تواند به میدان بازگردد، می‌تواند خود را بازسازی کند و اختلافات داخلی خودش را کمتر بکند و فاصله خودش را با جامعه و رای دهندگان کم تر بکند و می‌تواند پل ارتباطی و سرمایه اجتماعی خودش را بازسازی کند. البته به شرط اینکه جدی کار کند و مرتب مسائل را رصد کند.

او می‌افزاید: احزاب و دوستان اصلاح‌طلب نباید به تعطیلات بروند و مایوس شوند، چراکه تجربه دولت احمدی نژاد را داریم که در ابتدای کار اصول‌گرایان چه انسجامی داشتند و چطور از هم تعریف و تمجید می‌کردند اما پس از مدتی ماه عسل آنها تمام شد و با هم درگیر شدند. امروز هم دوستان بدانند یکدستی و تک صدایی نه تنها در ایران بلکه اساسا در همه کشورها ممکن نیست. همین الان در تقسیم غنائم و کیک پیروزی اختلاف است لذا باید دوستان با دقت و رفتار مسئولانه مسائل را رصد و ارزیابی کنند و بدانند به شرطی که بتوانند رابطه خودشان را با مردم و جامعه و رای دهندگان ترمیم و بازسازی بکنند.

میرلوحی در ادامه گفتار خود تصریح می‌کند:

"به نظر می‌آید یکی از گزینه‌هایی که بدون پشتوانه حاکمیت تا حالا توانسته‌اند روی پای خود بایستند و ساحت سیاست کشور را مدیریت کنند همین جریان اصلاحات است"!

او ادامه می دهد: نشان می‌دهد جریان اصلاحات به‌خصوص با ملاحظات و فلسفه و رویه‌ای که دارد (تاکید می‌کنم رویه‌اش همچنان باید خرد جمعی و مشارکت همه بخش‌ها باشد) و به مفهوم واقعی کلمه ارتباط با خواست و نیاز و مطالبات جامعه را فراموش نکند و همواره به دنبال راه‌حل‌های بهتر و مخالف درجا زدن و ماندن در وضع موجود باشد. اگر چنین ویژگی‌هایی را در دیدگاه‌ها و رفتارش در حوزه فرهنگ، اقتصاد، امنیت و... به روز کند تصور می‌کنم مجددا صحنه گردان فضای سیاسی کشور باشد. [۱]

*مدخل ورود تحلیلی به اظهارات میرلوحی از آنجا خواهد بود که بدانیم چپ‌های ستادی دست به "تحریم انتخابات ۱۴۰۰" زده‌اند و از همین‌روست که مجبورند از الزامات بازگشت به صحنه سیاست سخن بگویند.

از این مقطع مهم در حرف‌های آقای میرلوحی هم بگذریم که چگونه بی‌پروا، از انتظار اصلاح‌طلبان برای بروز اختلاف درون جریان اصولگرا و البته شکل‌گیری اختلاف میان سران قوا حرف می‌زند و اصلاح‌طلبان را آلترناتیو این وضعیت احتمالی مطرح می‌کند!

مع‌الوصف بخش مهمتری هم در این اظهارات هست که پرداخت به آن یک ضرورت به نظر می‌رسد و آن ژست تأکیدآمیز میرلوحی بر استقلال اصلاح‌طلبان از نظام اسلامی و استفاده نکردن از پشتوانه حاکمیت برای سیاست‌ورزی است!

این ادعا در حالی است که از مجموع بیش از ۴۰ سال گذشته از عمر نظام اسلامی؛ رجال اصلاح‌طلب در اکثر تمام این سال‌ها بر مناصب قدرت کشور حضور داشته‌اند. و این آنها بوده‌اند که همواره با پشتوانه حاکمیت و بیت‌المال در مناصب انتخابی و انتصابی حضور یافته‌اند و عمده آنها هم‌اکنون از منبع حقوق بازنشستگی که نظام اسلامی برایشان مقرر کرده ارتزاق می‌کنند.

حکما آقای میرلوحی خود را به تجاهل زده که تمام آن لبخندهایی که در کرسی شورای شهر دهه ۹۰ و کمیته دهه ۶۰ می‌زده؛ با پشتوانه حاکمیت بوده است.

آیا این اصلاح‌طلبان ستادی نبودند که در فتنه سال ۸۸ با اینکه نقش‌های بزرگی در این بلای عظیم داشتند اما با پشتوانه و خواست همان حاکمیتی که امروز از آن تبری می‌جویند؛ از مجازات‌های بزرگ رهایی یافتند!؟

چرا میرلوحی منکر سال‌ها سماحت نظام درباره جرائم مختلف اصلاح‌طلبان می‌شود و اینطور جلوه می‌دهد که گویا یک دست غیبی آقایان را از مجازات آنهمه جرائم سخت و خشنی که مرتکب شدند رهایی بخشیده است.

جالب است که در کنار این اظهارات بایستی صحبت‌های چند سال قبل حجت‌الاسلام موسوی بجنوردی از اعضای تشکل چپ مجمع روحانیون مبارز را نیز خواند که در اشاره به کمک‌های رهبری به این مجمع گفته بود:‌

"روحانیون مبارز از ابتدای تشکیل تا امروز در همه‌ی قضایا اظهار نظر می‌کنند و جلساتی دارند. حتی مقام معظم رهبری هم هر ماه برای اداره‌ی این جلسات، کمکی به مجمع روحانیون می‌دهند. به خاطر دارم این مبلغ ماهی یک میلیون تومان بود اما اینکه امروز افزوده شده است یا خیر را نمی‌دانم. "[۲]

اپیزود دیگر این انکار تلخ البته حمایت‌های بیدریغ رهبر انقلاب از دولت اصلاحات است.

نگاهی به ده‌ها مورد از بیانات و اقدامات رهبر معظم انقلاب در هنگام دولت وقت اصلاحات نشان می‌دهد که این دولت و رئیس‌جمهور آن همچون تمام دولت‌های دیگر جمهوری اسلامی صراحتا مورد حمایت رهبری نظام در تریبون‌ها و مقاطع مختلف قرار داشته‌اند.

آیا این همه رخداد و رویه تاریخی و اینهمه سند و مدرک نشان از استقلال اصلاح‌طلبان و نبود پشتوانه حاکمیت از برای آنها بوده است!؟

باید این هشدار را داد که در پس ادعای کذب محمود میرلوحی، توطئه‌ای خطرناک قرار دارد.

توطئه‌ای که یک سر آنرا باید در طرح ستاد هسته سخت اصلاحات برای ایجاد "فتنه اقتصادی" یافت و سر دیگرش را در امان‌نامه‌های پیاپی کسانی مثل موسوی خوئینی‌ها و تاجزاده برای مراجع و روحانیت کشور و فراخواندن آنها به استقلال از نظام و سیاست‌ورزی به روش مرحوم منتظری! [۳][۴]

این قصه سر دراز دارد. اگر پاسخ امثال میرلوحی (که پیش از این نیز به جرم نشر اکاذیب به زندان و شلاق محکوم شده بود) توسط خواص کشور و در منابر عقلانی داده نشود...

توجه به این نکته ضروریست که وقتی یک جریان خاص سیاسی دست به تحریم انتخابات می‌زند و این جنایت و این رفتار غیر متمدنانه سیاسی از سوی خواص مورد مذمت و ملامت قرار نمی‌گیرد؛ هیچ بعید نبود که رجال همین جریان در صبح فردایی دیگر از بی‌نسبتی خود با نظام سیاسی کشور حرف بزنند و مدعی باشند که در طول بیش از ۴۰ سال، گذشته مشترکی با نظام اسلامی نداشته‌اند!

***

1_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/327180

2_ https://fa.shafaqna.com/news/466889/

3_ mshrgh.ir/1297138

4_ mshrgh.ir/1306903

برچسب‌ها