عملکرد شیخ دیاباته و بشار رسن فارغ از آپشن های قراردادهایشان نشان می دهد بستن قرارداد با اینچنین بازیکنان خارجی بد نیست اما دادن پول مفت به برخی خارجی ها به صلاح فوتبال ایران نبوده و نخواهد بود.

سرویس ورزش مشرق - اینکه انتشار قرارداد برخی بازیکنان از بی دقتی برخی مدیران و اعضای هیأت مدیره است یا برخی با قصد و غرض این کار را می کنند را کاری نداریم. مهمترین بخش این ماجرا ابعاد نهفته در این اتفاق است که باعث می شود ذهن مخاطب باهوش خود را به ظرافت های رخ داده در عقد قراردادهای بین باشگاه و بازیکنان خارجی دقیق کند.

*خیریت افشاگری!

به قول مهدی طارمی حتما خیریّتی در انتشار قرارداد آندره آ استراماچونی، شیخ دیاباته، بشار رسن و از این دست بوده است. با اینکه متن قرارداد بازیکنان و یا مربیان در دنیا به این شکل منتشر می شود یا نه کاری نداریم، اما می توان زاویه تلخ و بد ماجرا در نظر نگرفت و اگر از زاویه ای دیگر به این موضوع توجه کنیم می بینیم که چه اتفاقاتی در فصول نقل و انتقالات و در بندهای قراردادها در باشگاه ها رخ داده است!

*بازیکن مقصر نیست!

اتفاق بد در انتشار قرارداد بازیکنان این بود که برخی هواداران در تیم رقیب این موضوع را به پای بازیکن می نوشتند؛ اینکه دیاباته یا بشار رسن در نوشته شدن بندهای قرارداد نقش داشته اند! در حالی که بازیکن کارش فوتبال بازی کردن است و شاید روحشان هم از خیلی از مفاد و ریزه کاری های قرارداد خبردار نباشد و تنها بر اساس اعتمادی که به مدیربرنامه یا باشگاه مورد نظرش دارد قراردادش را امضا می زند. پس تقصیری متوجه بازیکن نیست چون کسی اسلحه بالای سر باشگاه نگذاشته که بازیکن را با شرایط مورد نظر در قرارداد جذب کند.

*زرنگی ایجنت یا مدیرعامل؟

یکی از احتمالات در گنجانده شدن آپشن های عجیب در قرارداد بازیکنان یا مربیان، زرنگی ایجنت هاست و یا در خوشبینانه ترین حالت می توان این موضوع را به پای ضعف مدیران گذاشت و در بدبینانه ترین شکل، آن را در همدستی مدیران عامل با ایجنتها دید! وگرنه کسی زور نکرده بازیکن ۱۰۰ هزار دلاری در لیگ سوئد که ۱۰ ماه است گل نمی زند را با ۴۰۰ هزار دلار به تیمی در لیگ ایران ببرند! کسی اسلحه پشت سر مدیرعامل نگذاشته که باید فلان فوتبالیستی که در لیگ دو اروپایی توپ می زند و ۵۰ هزار دلار می ارزد را با ۳۰۰ هزار دلار به لیگ برتر ایران بیاورد! مگر کسی زور کرده بود بودوروف به استقلال بیاید؟ یا اگر نمی آمد بودوروف می رفت به فیفا شکایت می کرد که چرا مرا نیاوردید؟ این درباره نویمایرها، بودیمیرها، اوکراینی های پرسپولیس و جونیور براندائو و خیلی های دیگر هم صدق می کند!

*واحد حقوقی باشگاه چکاره است؟

سئوالی که مطرح می شود این است که وظیفه بخش حقوقی باشگاه فقط دریافت حقوق و نهایتا بازخواست بازیکنی است که دیر به تمرین رفته؟ کاری که سرپرست تیم هم می تواند انجام بدهد! وقتی ۱۰ میلیون تومان حقوق برای جناب وکیل در نظر می گیرند تا در باشگاه فعالیت کند باید روی چنین قراردادهایی دقت کند و مانع از اضافه شدن چنین آپشن هایی شوند که اگر مدیرعامل از بازیکن خوشش آمد n دلار به قراردادش اضافه شود و یا اگر مهاجم از ۱۰ گل بیشتر زد n دلار بیشتر بگیرد یا برای بازی کردن بیش از ۲۰ دقیقه در هر دیدار فلان مبلغ را بگیرد! مگر مدیرعامل باید از بازیکن راضی باشد؟ مگر مهاجم وظیفه ای غیر از گلزنی دارد؟ یعنی قبل از ورود نهادهای نظارتی و وزرات اطلاعات، نمی توان درباره چنین مسایل پیش پا افتاده ای تصمیم سازی های درست کرد؟ آیا با دیدن رزومه بازیکن باید سراغ او رفت یا بعد از بستن قرارداد این آپشن های عجیب نوشته شود؟!

*درها را نبندید علت را بیابید!

اینکه شیخ دیاباته با هر رقمی به استقلال آمده اما در عوض امروز بهترین گلزن لیگ برتر و امید نماینده ایران برای موفقیت در لیگ قهرمانان آسیاست. اگر بشار رسن هافبکی گلساز و بازیگردان است و کمک موثری در چهارمین قهرمانی متوالی تیمش در لیگ برتر داشته است نشان می دهد قرارداد با هر خارجی بد نیست. نظارت دقیق تر موجب می شود بازیکنان باکیفیت به لیگ برترمان بیایند که این مستلزم دقت در جذب بازیکن است. وگرنه قیمت دلار هر چه باشد بالاخره برای تقویت تیم های مان در رویارویی با رقبای آسیای باید به مهره های کاربلد مجهز بود و تجربه ثابت کرده با دستور و منع تیم ها از استخدام بازیکن خارجی اصلاح ساختاری به وجود نمی آید!

برچسب‌ها