بوداییان نژادپرست که تحت تأثیر آموزه‌های «دالایی‌لاما» قرار دارند، معتقدند که کسی که مسلمان شده باشد نژاد او دیگر میانماری نیست و باید کشته شده و یا از این کشور اخراج شود.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** حامی نسل کشی مسلمانان در ارگان دولت چه می‌کند؟!

روزنامه ایران در صفحه اول شماره امروز در گزارشی با عنوان «از بیم های کرونا تا امیدهای پساکرونا» به بازنشر گزارشی از نشریه آمریکایی «تایم» پرداخت.

اما نکته قابل تأمل در این میان، انتشار تصویر «دالایی لاما» در صفحه اول ارگان رسانه ای دولت است.

روزنامه ایران در این گزارش نوشت:«در روزهایی بسر می بریم که همه سرگردان میان نگرانی‌های ناشی از شیوع ویروس قرن، کرونا هستند...امیدها در امروز زندگی بشر آنجا کمرنگ می شود که می‌بینند تاکنون هیچ درمانی برای این ویروس و بیماری ناشی از آن تاکنون به‌دست نیامده است. از همین رو اکنون اولویت نخست همه انسان‌ها از مردم عادی گرفته تا رهبران جهانی تنها خلاصی از این ویروس که نخستین ویروس قرن اخیر است که تمامی کشورها را در بر گرفته و درمان کووید ۱۹ است».

ارگان رسانه ای دولت در ادامه نوشت:« دالایی لاما رهبر بوداییان تبت می گوید:"در عقاید بودا، هیچ جزئی از جهان مستقل نیست و به همین دلیل نیز بارها بر مسئولیت جهانی تأکید کرده‌ام...در این بحران ما نگران عزیزانمان، آینده جهان، اقتصاد و زندگی‌های فردی‌مان هستیم اما تنها با دعا نمی‌توان کاری از پیش برد».

ارگان دولت، دالایی لاما را یکی از رهبران جهانی و از طرفداران صلح و سلامت مردم جهان معرفی کرده است. این در حالی است که دالایی لامای به ظاهر صلح طلب، به مانند آنگ سان سوچی برنده جایزه صلح نوبل همواره ژست‌های خندان با جملات قصار بشردوستانه را چاشنی دیدارها و صحبت‌های خود می‌کنند، اما واقعیت این صلح‌طلبان بودائی چیز دیگری است.

براساس مستندات متعدد، «دالایی لاما» یکی از مهره‌های آمریکا در شرق آسیا است. بوداییان نژادپرست که تحت تأثیر آموزه‌های «دالایی‌لاما» قرار دارند، معتقدند که کسی که مسلمان شده باشد نژاد او دیگر میانماری نیست و باید کشته شده و یا از این کشور اخراج شود.

در سالهای گذشته خشونت علیه مسلمانان در سرتاسر کشور میانمار گسترش یافت.پس از سفر هیلاری کلینتون(وزیر خارجه وقت آمریکا در دولت اوباما) به میانمار و تاکید بر انجام اصلاحات در این کشور دهها هزار مسلمان به فجیع ترین شکل ممکن کشته شده‌اند. در حقیقت نسل کشی مسلمانان در میانمار را می‌توان سوغات مقامات آمریکایی برای این کشور نامید که با چراغ سبز و حمایت دالایی لاما انجام شد.

آیین بودایی به عنوان یک آیین فاقد «خدا» و بسیار درونی و شخصی، یک نوع «معنویت» بی خطر و غیرسیاسی ایده آل برای نظام سرمایه داری است تا آن را به عنوان یک نسخه بدیل برای ادیان ابراهیمی، به ویژه اسلام، به جویندگان معنویت مدرن و شیک و مثلا امروزی عرضه کنند. در همه این سال ها، در تصویرسازی ماشین عظیم تبلیغاتی آمریکا که توسط کارگزاران صهیونیست اداره می شود، معمولا در برابر تصویر «مسلمان خشن و تروریست»، تصویر «بودایی صلح جو و انساندوست» به عنوان نمونه مطلوب تبلیغ شده است.

یکی از کارویژه های دالایی لاما، دین زدایی به طور عام و اسلام زدایی به صورت خاص است.

حالا سوال اینجاست که حامی نسل کشی مسلمانان در ارگان دولت چه می کند؟

** از دعوت به آشوب تا تفرقه افکنی،بازنده های انتخابات مشغول کارند

روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «چرا رئیس مجلس بودن مهم شد؟» نوشت:«"آقای حدادعادل به آقای لاریجانی پیغام دادند در راستای وحدت اصولگرایان صلاح نیست من با شما رقابت کنم"؛ این پیام مخابره‌شده در مجلس نهم، چه از سر دغدغه واقعی وحدت بوده باشد و چه از سر آگاهی نسبت به نتیجه رقابت، ترسیم‌کننده وضعیتی است که این روزها در جریان اصولگرایی غایب است؛ جریانی که مدت‌های مدیدی است با بحرانی به نام «وحدت» و حب قدرت روبه‌رو شده و در بزنگاه‌ها به سختی و لطایف‌الحیل موفق به وفاق می‌شود؛ وفاقی که نه استراتژیک، بلکه تاکتیکی است و رقابت‌ها و حرف و سخن‌های بعدی نشان می‌دهد که تا چه اندازه این وحدت درون‌جریانی شکننده شده است. نمونه آن وضعیتی است که تا اینجای کار، حداقل پنج نفر برای ریاست صندلی بهارستان وارد گود رقابت شده و بعید نیست بر آن افزوده هم بشود».

در روزهای گذشته، «محمود میرلوحی» عضو شورای شهر اصلاح طلب تهران و همچنین عضو شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:«اصولگرایان هوشیار باشند که اعتراضات دی‌ماه ۹۸ بعد از یک شور انتخاباتی در اردیبهشت همان سال رخ داد یا دو سال بعد در آبان ۹۸ بازهم اعتراضات گسترده‌ای اتفاق افتاد؛ بنابراین اعتراضات مردم به سیاسی‌کاری‌ها و ناکارآمدی‌ها سریع رخ می‌دهد».

پس از آن، روزنامه اصلاح طلب ابتکار در گزارشی نوشت:«مجلس تمام‌اصولگرای یازدهم هنوز شروع نکرده با حواشی زیادی همراه شده است و همچنان درگیر حواشی بعد از انتخابات و بحث ریاست آینده مجلس است. در کنار این‌ها، شروعش با یک بحران در کشور همراه است، بحرانی که قرار است حداقل به گفته کارشناسان تا یک سال آینده با آن مبارزه کرد...بنابراین این مسئله خودش برای مجلس آینده یک محدودکننده محسوب می‌شود که نتواند براساس برنامه‌های خود پیش برود».

اصلاح طلبان در انتخابات مجلس یازدهم با ترافیک کاندیدا مواجه بودند، اما به دلیل کارنامه بسیار ضعیف و غیرقابل قبول در دولت و مجلس نتوانستند اعتماد مردم را جلب کنند.

طیف اصلاح طلب در مجلس دهم، بجای رسیدگی به مطالبات و مشکلات مردم، مشغول سلفی گرفتن با مقامات خارجی و اروپاگردی و تشکیل کمیته رفع حصر بود. حالا این طیف پس از شکست در انتخابات، بجای ارائه راهکار برای رفع مشکلات، یکروز منتخبان مجلس یازدهم را به آشوب خیابانی تهدید کرده و روز دیگر اینگونه القاء می کند که میان منتخبان مجلس یازدهم، اختلافات جدی و عمیقی وجود دارد.

لازم به ذکر است که در مقطع تبلیغات انتخابات مجلس یازدهم، اصلاح طلبان اینگونه القاء کردند که میان اصولگرایان، اختلافات جدی وجود دارد و به همین دلیل، هیچگاه به لیست واحد نمی رسند. علیرغم تبلیغات سنگین و فضاسازی اصلاح طلبان، طیف اصولگرا به لیست وحدت رسید و توانست ۳۰ بر هیچ در تهران پیروز شود.

** در پساکرونا نیازمند انعطاف در سیاست خارجی هستیم

روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت:«نباید فراموش کرد که به هر روی تحریم مشکل بزرگی برای کشور است و معضلات بسیار گسترده‌ای در حوزه اقتصاد، اشتغال، معیشت و... ایجاد کرده ‌بود که با شیوع کرونا این معضلات گسترده‌تر و حل‌ و فصل آنها سخت‌تر شد. اما باید به این نکته توجه داشته ‌باشیم که همیشه در برخورد با معضلات بین‌المللی می‌توان انعطاف‌هایی به خرج داد و تعامل‌های راهگشایی برقرار کرد».

حامیان سیاست خارجی دولت، در هفته های اخیر بارها تاکید کرده اند که باید در پساکرونا به دنبال تنش زدایی و تعامل با کشورهای غربی باشیم.

اما این جماعت هیچگاه حاضر نیست که تجربه تلخ و پرهزینه برجام بازگو شود. توافق هسته ای در دولت روحانی با شعار تعامل و تنش زدایی کلید خورد. اما در نهایت به عاملی برای فشار بر ایران و ایجاد تنش و افزایش تحریم ها تبدیل شد.

در دنیایی که قانون جنگل بر آن حاکم است، نشان دادن ضعف عواقب خطرناک و تاسف باری به دنبال دارد. ما باید قوی شویم.

رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانیه راهبردی گام دوم انقلاب تاکید کردند:«سردمداران نظام سلطه(از عزت جمهوری اسلامی ایران) نگرانند؛ پیشنهادهای آنها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است.امروز ملت ایران علاوه‌ بر آمریکای جنایتکار، تعدادی از دولت‌های اروپایی را نیز خدعه‌گر و غیر قابل اعتماد می‌داند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقت حفظ کند؛ از ارزش‌های انقلابی و ملی خود، یک گام هم عقب‌نشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همه‌حال، عزت کشور و ملت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحت‌جویانه و البته از موضع انقلابی، مشکلات قابل حل خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حل هیچ مشکلی متصور نیست و مذاکره با آن جز زیان مادی و معنوی محصولی نخواهد داشت».

برچسب‌ها