یک فعال اصلاح طلب بدون اشاره به حضور کسانی مثل اسحاق جهانگیری، بیژن زنگنه و محمدجواد ظریف در دولت تأکید کرد که اصلاح‌طلبان کمترین نقشی در دولت ندارند!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

پناه بردن حجاریان از شاه به گورباچف!

«سعید حجاریان»، فعال چپ و از تئوریسین های اصلاحات طی مقاله ای در نشریه مشق فردا که با عنوان «بازگشت بسط محوری؟» منتشر کرده، در یک کنایه پنهان برای تکرار فروپاشی شوروی برای ایران اسلامی! نوشته است:

«بسط سرزمینی آخرین مرحله تئوری امنیت ملی روسیه نبود و آنها ورود به مسابقه تسلیحاتی را نیز از جمله ضروریات کشورداری تلقی کردند. شوروی در این رویکرد رقابت تمام قد با غرب را در پیش گرفت. در این مرحله از تئوری امنیت ملی، رژیم مستقر متحمل هزینه‌های بسیاری شد تا حدی که شکنندگی بر آن غلبه کرد. زیرا رژیم حاکم توجه نداشت، پشتوانه عملیات نظامی اقتصاد است. زیرا نمی توان به لحاظ نظامی پیش رفت و در توسعه اقتصادی متوقف ماند یا پس رفت.»

او سپس در بخش دیگری از یادداشت خود به ایران اسلامی اشاره می کند و می نویسد:

«کارویژه اصلاح و نقش اصلاح طلبان، در قامت نیروی سیاسی که یک پا در جامعه مدنی و پایی در بوروکراسی داشته اند، عمل به مانند بالشتک ضربه گیر است تا در بزنگاه هایی جریان بوروکراسی کشور _که معیشت و زیست روزمره مردم محصول عملکرد بهینه و بسامان آن است_ در معرض کمترین آسیب قرار بگیرد. اما این نقش به تدریج و البته به صورت مکانیکی کمرنگ شده تا حدی که ارجاعات اعتراضی از نیروی ضربه گیر عبور کرده و به لایه های زیرین منتقل شده است!»

حجاریان می افزاید: در نتیجه این فرایند جامعه سیاسی در شرایطی آسیب پذیر قرار گرفته است. از سوی دیگر، با توجه به عدم حضور ایران در پیمان های امنیتی، هزینه های امنیتی_دفاعی افزایش یافته و خدای ناکرده ممکن است کشور در معرض آسیب قرار بگیرد؛ لذا ضروری است رشد محوری حداکثری در دستور کار قرار بگیرد.

*در اشاره به اظهارات حجاریان بیان چند نکته ضروریست:

یکم_ اینکه حجاریان خود اذعان دارد که "نمی توان به لحاظ نظامی پیش رفت و در توسعه اقتصادی متوقف ماند یا پس رفت" اما پیشرفتها و استیلای نظامی ۴۰ ساله ایران در داخل و در منطقه را نمی‌بیند و نظری درباره تأثیر اقتصاد ایران در این پیشرفت‌ها ارائه نمی‌دهد؛ جای تأملات بسیاری دارد.

ضمن اینکه کارنامه نظامی و امنیتی شوروی سابق فاقد پیشرفتگی خاص یا قابل بیان است.

و اکنون سوال اینجاست:

آیا اینهمه پیشرفتهای ۴۰ ساله ایران در عرصه‌های دفاعی و امنیتی در داخل و خارج از مرزها و پیروزی و تفوق بر دشمنان خود در جنگ های نیابتی جز با یک اقتصاد درون‌زا و دارای ابعادی از پیشرفتگی ممکن بوده است؟

در واقع، حجاریان و دوستان او که بر گرسنگی مردم ایران و تایتانیک بودن کشتی اقتصاد ایران! تأکید دارند بایستی بتوانند این نظر خود را با واقعیتی به نام موفقیت ها و پیشرفتهای نظامی ایران تطبیق دهند...

دوم_ فرض شدن جریان سیاسی خاص یا همان اصلاح طلبان به مثابه "بالشتک ضربه گیر" می توانست فرضی واقعی و البته مطلوب باشد.

اما نکته اینجاست که اعضای ستادی و تئوریسین های این جریان اتفاقا به «رحم تولید ضربه» تبدیل شده اند و هیچ رخداد براندازانه ای در طول ۳۰ سال اخیر نبوده است که اصلاح طلبان نقش اساسی و راهبری در آن نداشته باشند!

ادعای ضربه گیری حجاریان نیز از آنروست که القای بیشتری در زمینه وجود بستر اعتراض و اغتشاش در کشور صورت گیرد.

سوم_ بر خلاف ادعای حجاریان هزینه های ایران در عرصه های دفاعی و امنیتی اتفاقا بسیار ناچیز است و طبق گزارش رسمی «موسسه جهانی مطالعات اقتصادی و صلح»؛ ایران جز کشورهای دارای کمترین تأثیرپذیری از خشونت است و فقط ۸ درصد از تولید ناخالص ملی اش هزینه جنگ می شود.

از طرفی همانطور که اشاره شد و حجاریان نیز اذعان دارد؛ پیشرفت دفاعی بدون یک اقتصاد پیشرفته ممکن نیست فلذا ما این قضاوت را بر عهده مخاطبان محترم می گذاریم که پیشرفتهای امنیتی ایران در طول ۴۰ سال گذشته و حمایت های نظامی و اقتصادی ایران از متحدان منطقه ای و فرامنطقه ای خود چگونه با یک اقتصاد عقب افتاده و پر هزینه و بی چیز ممکن بوده است؟

اظهارات حجاریان پیرامون نبود ایران در پیمان های امنیتی نیز برگرفته از حسرت جریان خاص برای «ناتو» و مقولاتی مثل آن است که از عدم شناخت صحیح از جهان سلطه نشأت می گیرد...

گفتنیست، حجاریان پیش از این در یکی از یادداشت های خود با این همانی بین نظام جمهوری اسلامی ایران و حکومت پهلوی؛ منولوگ مرحوم بازرگان خطاب به رژیم شاه را خطاب به مقامات ارشد کشور تکرار کرده و گفته بود: « ما آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون با شما صحبت می‌کنیم.»[۱]

کنایه فروپاشی شوروی نیز برگی دیگر از همین کنایه ها محسوب می شود.

کسانی از اصلاح طلبان تاکنون درباره «فردای براندازی» نیز صحبت کرده و با کنایه از این گفته اند که اصلاحات در هر حکومتی زنده خواهد ماند!

***

اصلاح‌طلبان کمترین نقشی در دولت ندارند!

«غلامرضا انصاری» از فعالان اصلاح طلب در بخشی از یک مصاحبه با شماره پنجشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی درباره شرایط کشور و انتخابات پیش رو اظهار کرده است:

«امروز جامعه بخشی از عملکرد دولت آقای روحانی را به حساب اصلاح‌طلبان می‌گذارد در حالی که اصلاح‌طلبان ضمن حمایت از آقای روحانی و جهت‌دهی آرای خود برای پیروزی وی، حتی کمترین نقش را هم در اجرا و سیاستگذاری در دولت نداشتند»!

او می افزاید: ضمن اینکه اگر امروز هم شرایطی مثل سال ۹۲ و ۹۶ به‌وجود آید باز هم از آقای روحانی حمایت می‌کنیم تا بتواند شرایطی متفاوت از قبل را به‌وجود آورد. در انتخابات گذشته حضور حداقلی مطرح بود، اما در انتخابات پیش رو با توجه به وضعیت حساس کشور حضور اصلاح‌طلبان با هویت واقعی می‌تواند راهگشا باشد. اصلاح‌طلبان نیز باید با مردم صادقانه حرف بزنند و از موانع تحقق مطالباتشان بگویند تا مردم آنها را باور کنند.»[۲]

*ما قضاوت در این باره را بر عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم که اصلاح طلبان چگونه با وجود افرادی در دولت مثل جهانگیری، زنگنه، ظریف و نوبخت ادعا می‌کنند که کمترین نقشی در اجرائیات و سیاست گذاری های دولت نداشته اند!

طنز تلخی که بی هیچ خجالتی ادامه روند موجود را نیز برمی تابد و از نقش خود و ماجرای «تَکرار می کنم» در بروز مشکل در سفره های مردم با سکوت و دروغ قصد عبور دارد.

برخی محافل تحلیلی از این می گویند که نقش و مسئولیت اصلاح طلبان در گرانی و اوضاع موجود کشور حتی از شخص رئیس جمهور روحانی هم بیشتر است و چپ ها نیز با علم به همین حقیقت است که قصد دارند  نقش حضور اکثریتی خود در شورای شهر، در مجلس و در مناصب دولتی را در وضع موجود کشور انکار کنند و یکی از تلخ ترین تراژدی های تاریخ سیاست یعنی «مسئولیت گریزی» را به نمایش بگذارند.  

***

۱_ mshrgh.ir/۹۹۲۴۹۰

۲_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/۲۷۴۶۲۶

برچسب‌ها